سلام
پیشنهاد من روشی هست که به کمک اون ها بشه خلاقیت بچه ها رو افزایش داد. حالا خودم چون با چند موردی که تازه از دانشگاه فارغ شدند و شاغل میشند
( اونم از بین 70-80 نفر مصاحبه) سر وکار داشتم؛ علی رغم اینکه فرد از دانشگاه تاپ(این لغت رو دوست ندارم) فارغ التحصیل شده و به لحاظ علمی واقعا
سطح بالایی داره ولی یکم میگذره متوجه میشم که فرد خلاقیت نداره و تازه باید به یادش بیارم که یکمم فکر کن و یه راهی رو خودت پیدا کن که مختص خودته
و تو هیچ کتابیم نیست. این وضعیت حتی تو با تجربه ها هم هست البته خفیف ترش.
علی ای حال
نظر من اینه که به چشم یه پروژه بهش نگاه کنی و از خود بچه ها بخوای یه بازی یا سرگرمی جدید البته با کمک بازی ها قبلی درست کنند، باید این باور رو
درشون تقویت کنی که میتونند این کار رو بکنند.سرگرمی ها اگر بتونند با فضای علمی درس تطابق داشته باشند بهتره ، چون ناچار میشند یه پارامتر اضافه تر
رو در نظر بگیرند.
این کار حتما باید گروهی انجام بشه متاسفانه اصلا گروهی کار کردن تو ایرانو بلد نیستیم. حتی ریشه ی خیلی از خودخواهیامون اینه که نمیتونیم با همدیگه کار کنیم ،
درکی از منافع مشترک نداریم چون یاد نگرفتیم به فکر همدیگه باشیم.
بعد، بازی هایی که تو یه کلاس طراحی میشند رو در یه کلاس دیگه به اجرا و نظرسنجی بذار و یه امتیاز مثبت براشون در نظر بگیر. یه کار گروهی بزرگ میشه
و میتونه چند ماه طول بکشه رو همین حساب شاید لازم باشه از کمک چند تا از بچه ها که روحیه ی مدیریتی دارند استفاده کنی. با این کار بهشون احترام میدی.
در خلال این پروژه میتونی دانش آموز ها رو به لحاظ روانی هم تحلیل کنی و اگه مشکلی دیدی سعی کنی برطرفش کنی چون تو این سنین درمان راحتتره.
اگه بشه خلاقیت رو در بچه ها ایجاد کرد یه چیز کلی بهشون داده شده که می تونند هر جای زندگی ازش استفاده کنند.
موفق و با خدا باشید.
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم / هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
علاقه مندی ها (Bookmarks)