به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 91

موضوع: دیگه تمومم 2

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array

    دیگه تمومم 2

    سلام

    فکر کنم در جریان تاپیک قبلی و وضعیت دفاعم باشید.

    من پارسال بهمن همهکارهای آزمایشگاهیم رو انجام داده بودم. از اول شروع کار هم خیلی به استاد گفته بودم که هر نمونه ای که میزنیم تست هاش رو همون موقع بفرستیم ولی استاد قبول نمیکرد و میگفت بذار همه رو بزنیم بعد با هم میفرستیم. برای تست ها هم خیلی اذیت کرد منو. آخر بهمن همه نمونه ها رو برای یکی از تست هایی که باقی مونده بود فرستادیم. که بعد که نتیجش اومد دیدیم اصلا در اون تست خوب جواب نداده اند و کلی اعصاب من به هم ریخت.

    و مجبور شدم ترم 6 رو ثبت نام کنم. که البته چون به نطرم تقصیر استاد بود، حتی به استاد گفتم من کار آزمایشگاهم تموم بوده و بارها هم خواستم بفرستیم برای تست و شما مخالفت میکردید و من هزینه ترم 6 و خوابگاه رو نمیدم. که استاد هم گفت باشه ولی نداد. و البته خودمم ترم از بعد از عید کلا ده بار بیشتر نرفتم دانشگاه.

    حالا درخواست افزایش سنوات دادم و باید برای این ترم ثبت نام کنم ولی سیستم به خاطر بدهی شهریه ترم قبل، خطا میده و باز نمیشه. به مامانم هم نمیخوام بگم که دارم وارد ترم 7 میشم و فقط میخوام بهش بگم مهلت دفاع تمدید شده. میخوام بفهمه دارم ترم ثبت نام میکنم. همینجوری گفتم فلان قدر هم بدهکار شهریه دانشگاهم. ولی میگه استادت باید بده. منم گفتم نمیده یه چیزی گفت. میگه خودم یمام دانشگاه باهاش دعوا بگم باید بده شهریه رو.


    وااای... من مامانم رو میشناسم. کلا بحث پول که مییشه فکر میکنه همه جا بقالیه. نمیخوام بیاد دانشگاه آبروریزی کنه.

    شهریه رو هم الان نمیدونم چه خاکی به سرم کنم.


  2. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    hamed-kr (سه شنبه 03 مهر 97)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اون مورد تنبیه استاد کار درستی نبود.ایشون یک پولی بخاطر استاد راهنمایی(گرچه راهنمایی هم نکنه) از دانشگاه دریافت خواهد کرد تا کارهای شما رو از نظر اداری به سرانجام برسونه و با تکیه به مقبولیت خودش شما رو صاحب مدرک بکنه.باهاش سرشاخ نشین و بیشتر وادارش کنین که کارتون رو راه بندازه.

    قرار نیست حرص و جوش رفتار مادرتون رو بخورین،شما نقش خودتون رو ایفا کردین و مطرح کنید ممکنه تو مراحل دفاع اذیت کنه،بهتره مادرتون نظرش رو با استاد درمیون نگذاره ولی دیدین دوست داره بگذارین بیاد خود مجموعه توجیهش میکنه،قشنگ خودتون رو بکشین کنار.

    بعدهم صندوق رفاه با یک ضامت گاهی مساعده میدن.

    بعدهم استاد من هم مسئول عقب افتادن پایان نامه بود ولی اخر سر انتظار داشت یک سکه هم به نشانه تقدیر بهش بدم! زیاد رو مسئولیت پذیری ادما حساب باز نکنید. مد شده که توپ رو بندازن تو زمین حریف و بگن زرنگ بودیم.مهم دفاع کردنه وارد این حاشیه ها نشین.دنیا دو روزه که یک روزش هم گذشت.

    راهی رو پیدا کنید که منجر به گرفتن سنوات میشه،ترسهاتون رو راه ندین.دنیا چند میلیارد ادم داره و تو ایران 80 میلیون ادمه و دانشگاه شما 200 نفر کادر داشته باشه و رفتار زیبای چونه زدن مامانتون رو ببینه،به کجا بر میخوره.من جای شما باشم وامیستم کنار کارکنان و به این فیلم زیبا لبخند میزنم.

  4. 3 کاربر از پست مفید هادی60 تشکرکرده اند .

    hamed-kr (سه شنبه 03 مهر 97), Pooh (دوشنبه 02 مهر 97)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    من هنوز نرفتم دانشگاه و هر کار میکنم نمیتونم با خودم کنار بیام که با استاد روبرو بشم. نمیتونم واقعا.

    یکی از بچه ها باز پیام داد چند روز پیش که استاد سراغت رو میگرفته. ولی بازم نرفتم.
    مامانم اینا هم کم کم صداشون در اومده که چرا نمیری دانشگاه.

    اون هزینه هم جور نشد برای شهریه و نمیدونم وضعیتم چی بشه.
    فقط یکی از دوستام برام یه گواهی پزشکی گرفته که اونم فکر نکنم بدون برگه نسخه دفترچه و ویزیت، اعتبار داشته باشه.

    چند روز بی خیال شدم و گفتم اصلا اخراج شدم رفته و به نیت حوصله سر نرفتن انجام بدم کارامو. اون چند روز خیلی بهتر نشستم پای کارها و تحلیل نتایج. ولی باز تا فکر رفتن به دانشگاه میکنم نمیتونم.
    اصلا حالم خوب نیست. اصلا دو ماهه از خونه بیرون هم نزده ام.
    روبرو شدن با استاد برام شده کابوس. حتی روبرو شدن با کادر اداری و اموزش.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    hamed-kr (سه شنبه 03 مهر 97)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    pooh عزیز
    خواستم بهت بگم منم در شرایط تو بودم استادم در حال رفتن برای فرصت مطالعاتی بود و به همه دانشجوهاش گفته بود تا اخر دی ماه باید دفاع کنن.. من وقتی فهمیدم که هیچ کاری نکرده بودم و فقط ۲ ماه فرصت مونده بود بقول تو حتی جرات روبرو شدن با استاد رو نداشتم چون تقریبا ۶ ماه بود که استاد اصلا خبری ازم نداشت.. بعد از شنیدن خبر سریع ایمیل فرستادم برای استاد و موقعیتم رو توضیح دادم و عذرخواهی کردم که نتونستم پیگیر باشم و قول دادم که تا دی ماه دفاع کنم.. و واقعا ۱ ماه شبانه روز نشستم و با کمک گرفتن از همکلاسی هام کار پایان نامه م رو تمام کردم. خواستم بگم حتما قبلش برای استادت ایمیل بفرست و شرایطت رو توضیح بده.. خیلی تاثیر داره تو دیدارتون.. من واقعا استادم برخلاف انتظارم خیلی خوب برخورد کرد و کاملا درکم کرد و این باعث شد دید خوبی نسبت به کارم داشته باشه و درنهایت نمره کامل رو دادن. سعی کن از چیزی که میترسی باهاش روبرو بشی.. منم مثل شمام قدرتم تو مواجهه با مشکلات کمه ولی با خودت کنار بیا.. دنیا به اخر نمیرسه و مطمئن باش بدون مشکل دفاع میکنی.
    موفق باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده اند .

    hamed-kr (سه شنبه 03 مهر 97), Pooh (چهارشنبه 04 مهر 97)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام

    دیگه چی کار میشه کرد هر چی هم به خودمون تسلی خاطر بدیم بالاخره آمپول درد داره حالا اگر یه کم ریلکس کنیم دردش کمتر میشه ، چاره ای نیست دیگه .

    دیدین آدم وقتی توی بیمارستان یا درمانگاه هست خیلی راحت تر تصمیم می گیره بره آمپول رو بزنه تا وقتی برمی گرده خونه .

    شما باید برین و خودتون رو توی موقعیت قرار بدین ،بله درد داره ولی اون وقت خیلی راحت تر باهاش روبرو می شین.

    سعی کنین برین استاد تون رو ببینید.

    موفق باشین.

  10. 2 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 04 مهر 97)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    فکر میکنم وضعیت من و شما خیلی متفاوت بوده. احتمالا شما دلیل منطقی برای چند ماه غیبتتون داشته اید و بقیه هم مثل شما تا همون موقع وقت داشته اند و احتمالا انگیزه درونی برای کارهاتون داشته اید.

    اما من استاد زنگ زده در این مدت، و من جواب ندادم. سراغم رو از بچه ها گرفته اما باز زنگ بهش نزدم و نرفتم. تمام همکلاسی هام ترم 5 دفاع کردن. من الان یک سال غقب ترم. و اینکه هیچ دلیل منطقی و عقلانی برای این مدت نرفتنم دانشگاه نداشته ام. به خصوص که ترم دومم هم نرفتم امتحانا رو بدم و سابقه کم کاری داشته ام. از بغد از عید هم خیلی کم میرفتم دانشگاه. به فاصله دو سه هفته یه بار میرفتم. که اونم هر بارش استاد بهم تیکه مینداخت که دیر اومدی. و مساله دیگه اینکه انگیزه درونی براش ندارم اصلا. الان هم فقط توی اینکه چه جوابی بدم به خانوادم که چی شد، موندم. و گرنه اگر به خودم بود کلا ولش میکردم.

    الان اصلا دلم نمیخواد برم سراغش. حتی فکرش رو میکنم دفاع کتم خوشحالم نمیکنه. حتی بگن تا یک سال دیگه هم وقت داری براش، خوشحالم نمیکنه. اصلا شده برام مثل یه اجبار شکنجه اور و نفرت انگیز.

    این مدت بارها تصمیم گرفتم برم دانشگاه یا به استاد زنگ بزنم. ولی تا میام شمارشو بگیرم نمیتونم. وقتی میخوام برم، نمیتونم به اون بی میلی شدید درونم غلبه کنم و خودمو مجبور کنم که برم. اونقدر برای رفتن بی میلم که همش ارزو میکنم توی راه رفتن تصادف کنم بمیرم.

    البته فقط بحث دانشگاه نیست. هیچ میلی به هیچ چیزی ندارم. و بیش از دو ماهه اصلا از خونه بیرون نزده ام. انگیزه هیچ جایی رفتن ندارم. به خودم باشه حتی حال و میل از اتاق بیرون رفتن و حتی صبح بیدار شدن هم ندارم.
    چقدر هر شب دلم میخواد فردایی در کار نباشه.

    نه ارزویی دارم نه چیزی کمترین حس شادی بهم میده، نه حتی بدترین رفتارها ناراحتم میکنه. فقط احساس خستگیییی و بی رغبتی عجیبی دارم. نه شادم نه غمگینم. نه راضی ام نه ناراضی ام. دلمم چیزی نمیخواد جز اینکه این عمره تموم بشه. به نظر خودم که من یه شکست خورده ی به تمام معنا در تمام جنبه های زندگی هستم و نه چیزی جبران میشه نه جون و میل جنگیدن و تغییرش رو دارم. به نظر خودم که همون بهتر برم بمیرم

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    پوه جان
    این روزا هرکس یه گرفتاری داره. انگار روزگار با ما سر ناسازگاری برداشته. به جای تسلیم شدن باید باهاش مبارزه کنی.
    برو جلو و با مشکلاتت رو به رو شو. خیلی توانایی ها داری که میتونی از اونا برای حل مشکلاتت استفاده کنی.
    برای حل مشکل مالی دانشگاهت هم میتونی یه مدت کلاس خصوصی یا تایپ یا ... انجام بدی. در کنارش میتونی با اعضای دانشگاه دوستانه برای تخفیف گرفتن وارد مذاکره بشی.
    به خودت بگو تلاشم رو میکنم، اگر شد که خیلی خوبه، نشد مهم نیست. چون تلاشم رو کردم.

    من تو یه مشکل دانشگاهی گیر افتادم. هر روز قبل از رفتن به دانشگاه برای خودم سناریو میچیدم. که چه جور مسیر رو هموار کنم. با کی صحبت کنم. چه جوری مشکلات و خواسته هام رو بیان کنم. خیلی فشار روحی بهم وارد میشد، ولی نخواستم کنار بکشم.

  13. 2 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 04 مهر 97)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    امروز کلی با خودم کلنجار رفتم و بالاخره رفتم دانشگاه. ماشین خرابه و با خط اتوبوس، دو ساعت و نیم از خونه تا دانشگاه راهه. تمام اون زمان رو داشتم فکر میکردم برم چی بگم. برای اینکه یکم استرس خودمو کم کنم، وقتی رسیدم اول رفتم کتابخونه و کتابهایی که امانت گرفته بودم رو تمدید کردم، یه سر به ازمایشگاه و کمد وسایل و نمونه هام زدم. اونجا مسوول ازمایشگاه هم تا منو دید با طعنه گفت رسیدن به خیر.... بعد رفتم آموزش. مسوول آموزشمون نبود و گفتن مرخصیه و شنبه میاد. تا اینجا خوب بود و یکم ارومتر شده بودم و ترسم کمتر شده بود. بعد خواستم برم پیش استاد. پاهام به معنای واقعی انگار چسببده بود به زمین، هر کاری میکردم برم، نمیتونستم. تصمیم گرفتم زنگ بزنم به استاد. نیم ساعت گوشی دستم بود و تا میومدم شمارشو بگیرم منصرف میشدم. بالاخره زنگ زدم، سه چهار تا بوق خورد و... استاد رد تماس داد. رفتم خوابگاه و یه کتابم که پیش دوستم بود رو گرفتم ازش. بعد پیام دادم به استاد و اولش یکم عذرخواهی کردم از اینکه قبلا زنگ زده بوده و سراغ گرفته بوده ولی جواب نداده ام و یکم خلاصه گفتم در شرایط مساعدی نبوده ام. و پرسیدم امروز فرصت داره یا نه.

    آنلاین شده. ولی باز نکرده پیامم رو.... :(((

    با اینکه فقط جواب نداده، ولی به نظرم میاد میخواد بگه دیگه برو پی کارت و کار تو به من ربطی نداره.

    البته فکر میکنم منظورش دقیقا همین بوده.

    چیکار کنم حالا؟

  15. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    hamed-kr (چهارشنبه 04 مهر 97), فرشته مهربان (پنجشنبه 05 مهر 97), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 مهر 97)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    در بهترین حالت میشه گفت استادت گرفتار بوده و نرسیده جواب بده. مثلا یه نفر تو دفتر کارش داشته باهاش صحبت میکرده..
    در بدترین حالت هم یعنی غیبتت خیلی زیاد شده و با یه تلفن نمی تونی درستش کنی. خودت حضوری برو دفتر کارش و پیداش کن.
    قبلش هم با خودت تمرین کن که مشکلاتت رو مطرح کنی. تاکید کن که دنبال تفریح نبودی و از این صحبت ها...اونم انسان هست. به هر حال باهات راه میاد.
    این چند روز هم با دید مثبت بشین و برای یکی دو ماه آینده برای پایان نامه ات برنامه ریزی کن.

  17. 5 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    hamed-kr (چهارشنبه 04 مهر 97), Pooh (پنجشنبه 05 مهر 97), فرشته مهربان (پنجشنبه 05 مهر 97), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 مهر 97)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها

    آنلاین شده. ولی باز نکرده پیامم رو.... :(((

    با اینکه فقط جواب نداده، ولی به نظرم میاد میخواد بگه دیگه برو پی کارت و کار تو به من ربطی نداره.

    البته فکر میکنم منظورش دقیقا همین بوده.


    چیکار کنم حالا؟
    اولا که آفرین بالاخره کار سخت رو انجام دادین ،ان شاء الله که راه براتون باز میشه ،یه پیشنهاد این که یه تعداد صلوات یا هر چیز دیگه ای که می دونین نذر کنین که ان شاء الله کار تون با راحتی بیشتری پیش بره.

    دوما هم این که واقعا لزوما معنی کار استاد تون این نیست خودتون رو از چیزی که هنوز معلوم نیست نترسونین.

    به قول قدیمی ها یه بسم الله بگو برو توی دهن شیر.

    باز هم آفرین کار واقعا سختی بوده.

    خدایا بر این پوه همدردی این کار رو آسون بکن.

    موفق باشین.

  19. 5 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    Pooh (پنجشنبه 05 مهر 97), فرشته مهربان (پنجشنبه 05 مهر 97), نیکیا (پنجشنبه 05 مهر 97), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 مهر 97)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.