به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 67
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array

    با همسر معتادم چه کنم

    سلام دوستان
    من تاپیکی با عنوان به همسرم برگشتم و میخوام زندگیم رو بسازم کمکم کنید گذاشتم
    آخرین پست رو گذاشتم و قرار شد دیگه ننویسم و بتونم خودم تصمیم درست بگیرم که چند تا از دوستان پاسخ دادن
    مریم جان چیزی که منو نگه داشته ترس از طلاق و علاقست که میگم نکنه دووم نیارم بدون اون و باز اذیت بشم
    وگرنه نقطه مثبتی نداره نقاط مثبتش اینه :چیزی که بخوام فراهم میکنه البته بازم با قوانین خودش.اهل تفریح و گردش نیست و اوایل قهر که برگشته بودم میبردم البته قبلا که سر کار بود میرفتیم ولی بازم کم یا بزور غر زدنهای پدرشوهرم که میگفت زنت رو بگردون و....که بازم با اخلاقش گند میزد به همه چی
    خودش هر کار کنه توجیه داره و مانعی نداره ولی من نباید بدون اجازه و هماهنگیش آب هم بخورم
    نمیدونم چکار کنم الان ۵روزه حتی رابطه نداریم باهم اونم چون اشتباهاتش رو حاضر نیست بپذیره و من بنظرش دختر لوس و زودرنجیم که الکی ناراحت میشم و حق بااونه و اون یه ادم کامله و من پر نواقص از همه چیزم ایرارد میگیره
    باغبان مشاوره امکانش ندارم برم و همسرمم نمیاد باهام فقط اوایل ازدواجم رفتم که مشاور گفت یکبار برو قهر و تنبیهش کن اگه درست نشد تمومش کن که من بعد اون دوبار دیگه هم بهش فرصت دادم چون واقعا دوسش دارم هم اون هم زندگیمون رو
    بله مامانم مدام بام حرف میزنه و از تجربیات از دنیای اعتیاد و اخلاقای اینچنینی میگه و میگه تو کنار این مرد هیچ آینده ای نداری جون حتی کاری هم نیست
    امروز مثلا خوب شدیم اونم چند ساعت
    عروسی دعوت بودیم کارت دعوت دادن حتی بهم نگفت که بریم یا نه خودش گفت نمیریم چون حوصله عروسی ندارم ولی کادو داد مادرش ببره من گذاشتم پا حساب روحیش بخاطر بی پولیش جون خیلی تحت فشاره مالیه ولی خو خودشم تکون نمیخوره و تلاشی نمیکنه منتظر بقیه واسش کاری کنن من ۱نفره بقوله مریم جون چکار کنم نمیتونم کمکش کنم تا خودش نخواد
    تا حایی که توان صبر دارم تحمل میکنم تا پر بشم و بعد تصمیم اساسی بگیرم مثلا منتظرم بره سر کار شاید شرایط خوب شد نمیدونم
    دیروز بخاطر عقب انداختگیم رفتم آزمایش خون دادم با مامانم و برادرم ولی بهش نگفتم بعد امروز جا کبودی رو دستم دید گفت جیه گفتم خورده جایی گفت کجا گفتم نمیدونم یام نیست گفت الکی نگو این حا ازمایش خونه گفتم اره ازمایش دادم گفت با کی چرا نگفتی گفتم چون میخواستم اگه مثبت بود سورپرایز بشی
    در صورتیکه من نگفتم چون همش غر میزته یا میگه نه و فلان منم ترس داشتم باردار باشم خواستم تا زوده اگه هست بندازمش

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    شنبه 26 اسفند 96 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1396-7-10
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 29 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نوشتین پنج روزه رابطه ندارم واقعا چقدر سخت و رنج آور بود من خیلی اشک ریختم ..
    .‌میدونین مشکلتون چیه؟ حاضرین بخاطر عشق و صرفا داشتن همسر زیر بار هر چیزی برین.
    هزاران زن بودن پدر معتاد داشتن ، برادر معتاد داشتن ولی الان تو اروپا زندگی میکنن. خوش باش دوستم .
    ویرایش توسط berelian : جمعه 04 اسفند 96 در ساعت 21:41

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام به همه دوستان
    سال نو رو پیشاپیس به همتون تبربک میگم انشالله که سالی پر از شادی و همراه با سلامتی داشته باشید و به همه آرزوهای قشنگتون برسید
    دوستای گلم من بعد از مدتی اومدم تا اوضاعم رو براتون بنویسم و تصمیم رو بگم و نظراتتون رو در اختیارم بزارید تا ازتصمیمم مطمئن بشم
    همسرم هندز همونطور مصرف کنندست این اواخر ۱هفته ترک کرد که فهمیدم بخاطر ازمایش بوده یعنی جایی که میره واسه درملن اعتیادش ماهانه ازمایش میگیرن ازش اینم ۱هفته مصرف نکرد که کسی نفهمه بهش چون جواب ازمایش رو باید بهشون بده من نمیدونم کی رو میخواد گول بزنه
    چند وقت قبل توی دوران ۱هفته ترکش که مصرف نداشت و حللات جنون امیز و غیر نرمال داشت خواهرزادم خونمون بود و دعوای بدی کردیم که در اخر با مشت اومد سمتم و گفت دندونات زو تو دهنت خورد میکنم بعدشم گردنم رو فشار داد منم بش گفتم برو از اینجا دور شو زودتر گفت تو هم بیا بپوش گفتم نمیام باهات هیچ جا نمیام برو بیرون از اتاق گفت نمیای؟گفتم نه بعد جاقو در اورد که منو بترسونه و میکشید رو دست خودش ولی من ندیدم جایی باشه یا زخم بشه بعد ۵دقیقه اومد سمتم شوخی و خنده که من اصلا محلش نمیذاشتم بعدشم گفت دوشنبه میریم بازار واست خرید میکنم و طلا میخرم
    هنوزم فعلا سر کار نرفته ولی قول کار بهش دادن تا برج۲
    پدرم بعد اون دعوا که خواهرزادم رفته واسشون گفته زنگ زد که جمع کن دارم میام که من گفتم نه چیزی نیست و....نگران نباش
    تا الانم خانوادم وحشت دارن و هر دقیقه بم زنگ میزنن ولی تصمیم گیری رو به عهده خودم گذاشتن
    بعد ۱هفته هم همسرم رفت و مصرف کرد یعنی ۱هفته زندگیمون تعطیل بود تا امروز که مصرف کرده و تونست پابشه و کارایی که بابد واسه عید انحام بدیم رو انجام بده
    من تصمیم گرفتم تا بعد از عید نوروز و تعطیلات اگر دیدم که همینجور میخواد به مصرفش ادامه بده باابنکه وقتی مصرف میکنه اروم و خوب و مهربونه ولی نرمال نیست تمومش میکنم با وکیل هم صحبت کردم مشاوره هم رفتم مشاوره گفت زندگیت رو با این آقا ۱۰سال بعد و با دوبچه تصور کن ببین میتونی باهاش بمونی؟؟و صحبتهای اینچنینی و گفتن به مرور دست بزن هم پیدا میکنه شما الان جوونی و میتونی ازدواج موفق تری داشته باشی بچه هم نداری و.....
    شما هم نظراتتون رو بگید که مطمئن باشم ممنون میشم

  4. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط روناک محمدی نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان
    سال نو رو پیشاپیس به همتون تبربک میگم انشالله که سالی پر از شادی و همراه با سلامتی داشته باشید و به همه آرزوهای قشنگتون برسید
    دوستای گلم من بعد از مدتی اومدم تا اوضاعم رو براتون بنویسم و تصمیم رو بگم و نظراتتون رو در اختیارم بزارید تا ازتصمیمم مطمئن بشم
    همسرم هندز همونطور مصرف کنندست این اواخر ۱هفته ترک کرد که فهمیدم بخاطر ازمایش بوده یعنی جایی که میره واسه درملن اعتیادش ماهانه ازمایش میگیرن ازش اینم ۱هفته مصرف نکرد که کسی نفهمه بهش چون جواب ازمایش رو باید بهشون بده من نمیدونم کی رو میخواد گول بزنه
    چند وقت قبل توی دوران ۱هفته ترکش که مصرف نداشت و حللات جنون امیز و غیر نرمال داشت خواهرزادم خونمون بود و دعوای بدی کردیم که در اخر با مشت اومد سمتم و گفت دندونات زو تو دهنت خورد میکنم بعدشم گردنم رو فشار داد منم بش گفتم برو از اینجا دور شو زودتر گفت تو هم بیا بپوش گفتم نمیام باهات هیچ جا نمیام برو بیرون از اتاق گفت نمیای؟گفتم نه بعد جاقو در اورد که منو بترسونه و میکشید رو دست خودش ولی من ندیدم جایی باشه یا زخم بشه بعد ۵دقیقه اومد سمتم شوخی و خنده که من اصلا محلش نمیذاشتم بعدشم گفت دوشنبه میریم بازار واست خرید میکنم و طلا میخرم
    هنوزم فعلا سر کار نرفته ولی قول کار بهش دادن تا برج۲
    پدرم بعد اون دعوا که خواهرزادم رفته واسشون گفته زنگ زد که جمع کن دارم میام که من گفتم نه چیزی نیست و....نگران نباش
    تا الانم خانوادم وحشت دارن و هر دقیقه بم زنگ میزنن ولی تصمیم گیری رو به عهده خودم گذاشتن
    بعد ۱هفته هم همسرم رفت و مصرف کرد یعنی ۱هفته زندگیمون تعطیل بود تا امروز که مصرف کرده و تونست پابشه و کارایی که بابد واسه عید انحام بدیم رو انجام بده
    من تصمیم گرفتم تا بعد از عید نوروز و تعطیلات اگر دیدم که همینجور میخواد به مصرفش ادامه بده باابنکه وقتی مصرف میکنه اروم و خوب و مهربونه ولی نرمال نیست تمومش میکنم با وکیل هم صحبت کردم مشاوره هم رفتم مشاوره گفت زندگیت رو با این آقا ۱۰سال بعد و با دوبچه تصور کن ببین میتونی باهاش بمونی؟؟و صحبتهای اینچنینی و گفتن به مرور دست بزن هم پیدا میکنه شما الان جوونی و میتونی ازدواج موفق تری داشته باشی بچه هم نداری و.....
    شما هم نظراتتون رو بگید که مطمئن باشم ممنون میشم

    خانوم محمدی سلام
    ایا شما دوست دارید همسرتان را ترک بدهید؟؟؟
    باید یک کفش اهنین بپوشید
    مرکز ترک اعتیاد مناسب ببرید ایشون جایی که وقتی از ایشون قطع میکنند مواد را به ایشون قرص ارامبخش و قرص اعصاب حتمی تجویز کنند
    فرق مواد مخدر با قرص اعصاب این است که قرص اعصاب را در بیشتر وقتها میشه کم کم ترکش کرد
    و حتمی حتمی حتمی در حین ترک و چه بعدش به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایند
    یک عزیزی میگفت ادم های معتاد و یا ادم هایی که یکبار خطوط ناسالم بودن روان رو رد کردن دیگر خوب نمیشوند و دوباره مبتلا میشن
    من به اون شخص گفتم نتنها جدید ترین ازمایشها نشان داده است وقتی بیمار محیطش عوض شود ژن ها حالتشان تغییر میکند یعنی دیگر یا بیماریشان خوب میشود یا دیگر اصلا به این بیماری مبتلا نمیشوند
    میدونید مثل چی مثل اینکه من از ریاضی خوشم نیاد محیطم عوض میشه به ریاضی علاقه مند میشم
    مضاف بر اینکه اگر روانشناس بالینی مراجعه کنند و پله پله قدم بگزارند دیگر نمی افتن توی چاه روبرو بلکه از کنارش رد میشوند
    اصلا چاه ها مسیر کم کم به چاله تبدیل میشود
    ولی باید به خود شناسی برسند

    شاد باشید

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط omid12 نمایش پست ها
    شاد باشید
    سلام دوست عزیز
    همسر من الان ۱سال و خورره ایه تحت درمانه و هم مشاور روان درمانی اونجا تو کنگره۶۰داره هم ترکش پله پلس مثل دانشگله میمونه جایی که میرن ولی تا بحال تغییری نکردع و طوللنی ترین ترکش۱هفته بوده که اونم به دلیلی بوده که ترک کرده مثل الان که برای اینکه راهنمای خودش و کنکره رو گول بزنه مصرف نکرد که آزمایشاش درست و سالم در بیان من نمیدونم چقدر میخواد زملن ببره که خوب بشه دوسش دارم درسته ولی مطمئنن فردا بچه ای که میاد بینمون عذاب میکشه من به این جیزا دارم فکر میکنم
    بخوبی و دعوا و همه جوره هم بش گفتم کنارام فقط خوب شو ولی نمیشه هر کار میکنم نمیشه حتی حاضر نیست کمپ بره بخوابه تازه اونروز میگه کی گفته شیشه توهم میاره اونایی که اینجور میشن بلد نیستن استفاده کنن احساس میکنم همسرم راهش رو انتخاب کرده و نمیخواد خوب بشه راهشم موادشه که از منم براش مهمتره وگرنه همت میکرد و ترک میکرد خدا شاهده تو این۱هقته ترکش همه جوره کنارش بودم مواظبش بودم عین نگهبان همه جا همراهش بودم تا فقط خوب بشه امیدوار شده بورمتا دوباره رفت سمت مواداونجایی هم که میره واسه درمان بشون گفتم میگن باید خودش بخواد ما نمیتونیم مجبورش کنیم که پاش از اینجا هم بریده بشه ما فقط میتونیم با صحیت و شستشوی مغزی و روانشون کاری کنیم موادشون رو کنار بزارن و معلوم نیست کی شاید ۱ماه دیگه شایدم ۱۰سال دیگه تو باید کنارش باشی هزاران خانواره و زن و دختر جوون هم اونجا هستن
    ولی من واقعا از ادامه این زندگی میترسم از تهش میترسم مواد و اعتیاد کم چیزی نیست .....
    تصمیمم رو تقریبا گرفتم و همش از خدا سر نماز میخوام راه رو واسم روشن کنه و توکل کردم بخودش شاید همین که دوباره مصرف کرد خدا میخواد نشونم بده که این آدم درست نمیشه نمیدونم
    ولی خودم فک میکنم تصمیمم درسته و تو این ۱ماه که بخوام تصمیمم رو قطعیش کنم خیلی چیزای دیگه واسم روشن نیشه که به تصمیم گیریم کمک میکنه چون این آدم هرروز داره مصرفش بیشتر و اخلاقش بدتر میشه و همون چند تا خصوصیت خوبشم از بین میره مثلا قبلا هفته ای۲بار مصرف میکرد الان هرروز شده مخصوصا که بیکاره و بخودش زحمت نمیده دنبال کار هم بره مکر خانوادش کاری کنن و بسپارن که ببرنش سر کار یبار خواهرشوهرم بش گفت بیا برو تو میوه فروشی اشناس در صدی کار کن یه سوپری هم بود گفت نمیتونم بدم میاد کار اینجوری چجور میتونه مسئولیت بچه رو در اینده بپذیره؟الانم جدیدن دوستش اومده دم در بش گفت فست فودی زدم بیا اونجا حرف بزنیم که باهم کار کنیم بش گفتم اصلا بگو ماهی۸۰۰بدن بهتر از هیچه بروووو نرفت
    من با این آقا آینده دارم؟؟تنها هنرش اینه یا چیزی بفروشه یا از خانوادش بگیره و خرج کنیم که تا حالا۶میلیون قرض کرده
    دارم دیوونه میشم ......

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    روناک جان یادمه قبلا گفته بودی پدرت می گه مصرف کننده بودن شوهرت عیب نیست. اما حالا ایشون هم نگران بودنت کنار کسیه که هر لحظه ممکنه خدایی نکرده بهت آسیب بزنه.
    خواهش می کنم مراقب خودت باش و به هر صورت حواست باشه وضعیت به سمتی پیش نره که خطری سلامتی جسمت رو تهدید کنه.

    یادت باشه دوست داشتن مهمه اما به شرطی که دو طرفه باشه و هر دو طرف براش بها بپردازن.

  7. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کمپایی هست یکساله یا چند ساله
    وقتی داخل یک محیط پاک باشد از کجا این مواد رو بیارد
    احتمال 90 درصد همسرتون دچار افسردگی شدن که احتمال مهار بچه نباش دارند و طی ان والد گریزی دارند کودک درونشون بخاطر طغیان لذت میبره
    فکر می کنه حال خوشش فقط از مواد
    بلکه کودک درونش از طغیانش بر علیه والد درونش شاد میشه و به خودش میگه دیدی تونستم
    یه جورایی احساس حقارت شدید دارن
    باید تحت درمان قرار بگیرند
    کاشکی راهنمایی شان می کردید به این سایت
    متاسفانه روان درمان درست حسابی وجود ندارد در این مراکز اکثر انهایی هم که هستند به فکر جیب خودشونن نه بیمار

    کاشکی همه ی دکتران روانشناس بالینی رو به ازای بررسی مراکز اعتیاد به صورت رایگان معاف از مالیاتشان کنند

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    من به هیچ وجه زندگی با فرد معتاد رو صلاح نمیدونم. خصوصا برای افرادی که فرزند ندارند.

    شما قبل از هر چیز باید امادگی روحی و مالی برای طلاق داشته باشیدو یا حداقل تلاشی برای رسیدن به استقلال .

    به شخصه احساس میکنم که علت تصمیم شما به طلاق ، اعتیاد نیست بلکه بی پولی همسرتون هست.

    اگر دوماه بعد همسرتون برگردند سر کار و یک کادویی براتون بخرند احتمال اینکه از طلاق منصرف بشید وجود داره.

    اگر هم با این حال روحی فعلی طلاق بگیرید احتمال اینکه بعد از طلاق تصمیمات عجولانه و اشتباهی داشته باشید زیاد هست. من نگران هستم که به عنوان یک زن مطلقه با سن کم و تجربه کم و طرز فکر سطحی و ناپخته وشخصیت وابسته ، دچار مشکلات عمده ای بشوید. هر چند که الان هم امنیت جانی ندارید.

    بعد از طلاق باید بتونید برای چند وقت یعنی حداقل یک سال وضعیت خانه پدری رو تحمل کنید. دوست پسر نگیرید. چون با سادگی شما احتمال اینکه مورد سواستفاده قرار بگیرید وجود داره. تا زمان پیدا شدن خواستگار مناسب صبر کنید و با عجله ازدواج مجدد نکنید.
    شما در هرصورت باید خودتون رو برای طلاق اماده کنید. چه حالا چه چند وقت دیگر.

    امیدوارم روزی به استقلال روحی و عاطفی و مالی برسید.

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    بله پرستو جان همون پدرمم الان فقط بخاطر خدا و این چیزا نمیگه جداشو میگه ما تابع تصمیم توییم چون خیلی ترسیده و به مامانمم گفته واسش میترسم خانوادم مدام زنگ میزنن یبار ج ندم دیوونه میشن دلم براشون میسوزه بیچاره ها....بله همسرمم باید بهای عشق رو بپردازه چون این وسط فقط من دارم نابود میشم اونم به مصرفش ادامه میده پس من چی؟پس سر هر شغل دیگه بره بازم اخراج میشه با این اوضاع.همسرم هنوز هوشیاریش رو داره یعنی به مرحله خیلیییی حاد نرسیده یه سوال دارم اینکه چرا توهم نداره ولی وقتی مصرف داره مقلا گاهی فک میکنه صداش زدم یا فک میکنه حشره رو پوستشه وسوا میشه به تمیزی و.....اما توهم نداره .اینا بدتر میشن در اینده؟الان من نمیدونم شاید روزی۲بار هم رسیده مصرفش.خیالت راحت عزیزم من مراقب خودم هستم ولی باید تصمیم درست و عاقلانه بگیرم به دور از احساسات
    اقا امید من دیکه نمیدونم به جه زبونی از همسرم بخوام تزک کنه و خوب بشه و قدر زندگیش و عشق بینمون رو بدونه اصلا نمیشناسمش و دوشخصیته هست من تا کی میتونم با فرض اینکه ایا مصرف کرره یا نکرده زندگی کنم؟از کحا معلوم این اقا که الان دیگه۳۳سالشه و میتونه درست فک کنه و تصمیم بگیره و خوب و بد رو لز هم تشخیص بده خوب بشه ؟اونردز بادمه بحث شیشه بود گفتم شیشه توهم میاره و...گفت نه اونایی که اینجوری میشن بلد نیستن و شورش رد توی مصرف در میارن الانم مصرفش بالاتر رفته نسبا به گذشته انگار که خیال خوب شدن نداره منبا سن کمم و پختگیم خداشاهده که خیلی تلاش کردم کمکش کنم ترک کنه ولی نمیشه این جایی هم که میره واسه درمان پولی دریافت نمیکنن مگر اختیاری و کمک باشه و جای بسیار خوب و عالب هستش و خیلیاااااا اونجا درمان شدن الان بهترین زندگی رو دارن ولب همسر من جز اون دسته افراد که یا سخت ترک میکنه یا ترک نمیکنه
    الان خوب و اروم و مهربون شده ولی چه فایده که تحت تاثیر موادش اروم میشه و اگه مواد نباشه یه ادم دیگس که کنترلی روی خودش نداره .بنظرتون اگه واقعا ادم ترک و خوب شدن بود بعد ۳بار قهر رفتن من به فواصل طولانی و از دست دادن شغل و اعتبارش پیش فامیل وبعد ۲سال زندگی مشترک و.....بخودش نمیومد خودشو جمع کنه؟بااینهمه کم توقع بودنم و امید دادنم و صبوری کردنم باهاش و همه جوره عشق ورزیدن بهش حتی تو بدترین شرایط چرا نمیخواد خوب بشه؟اون هنوز موادشو قبول داره و منو کنار موادش میخواد ولی من نمیتونم اونم باید یجا عشقش رو ثابت کنه....
    مادر جان ن خودمم بخاطر تجربه خودم که بااعتیاد بزرگ شدم زندگی با شخص معتاد رو نمیتونم بپذیرم ولی تمام تلاشم رو کردم و همش میگفتم ابنم مشکل زنرگی منه هر کی مشکلاتی داره مشکل منم اعتیاد همسرمه که درست میشه اینجور بخودم امید میدادمو از خدا میخواستم درست بشه لی الان واقعا کم اوردم خسته شدم.بخاطر بی پولی نیست چون من الان مشکلی ندارم از نظر مالی باهاش یعنی هر چی بخوام و بگم اوکی میکنه مشکل اعتیاد و عدم تعادلشه حتی توی رابطش من اینو میفهمم حرفاتون هم درسته این زندگی تهش جداییه مثل خواهرم که همه بهش گفتن گوش نکرد و بعد دوتا بچه و ۱۹سال جدا شداز همیر معتادش عاقبت منم بهتر اون نمیشه
    زندگی هایی که این مسئله توشون هست تهه قصه قشنگی ندارن مگر طرف بخودش بیاد و خوب بشه
    من سختمه دل کندن ازش درسته عاشقشم وابستشم منکرش نیستم خیلیییم دوسش دارم یعنی اگر بخوام یگم میمونم تا ازش سرد یا زده بشم نمیشم و دروغه چون اونقدر دوسش دارم که اگه بدترین کارارو هم باهام کنه من بازم حسم بش همونه .تو خونم راحتم .مستقلم بالاخره ولی خب تا حدودی من اختیاری تو این زندگی ندارم و همه کاره همسرمه یه بچه هم بیارم رسما ببچاره میشم واسه همیشه چون میدونم خودش و خانوادش نمیزارن حتی درباره بچم تصمیم گیری کنم کلا اخلاق و پوئن منفی غیر اعتیادش زیاد داره....ولی با همه این تفاسیر و اینکه خونه همسرم راحتترم تا پدرم نمیخوام پاسوز بشم چون فردا بگم خودمم بدرک ولی اون بچه ای که میاد چی اون چه گناهی کرده.نه نمیتونم ۱۰سال دبگم رو کنار چنین آدمی باشم با همچین خصوصیاتی که معلوم نیست تغییر کنه و خوب بشه یا نه. دوستان باورتون نمیشه هررر کی منو میبینه میگه وقتی میری قهر خیلی خوشکل میشی اینجا میای انگار غصه تو چشاته امروز هم دوستم اینو بهم گفت میدونید چرا؟چون اونجا خودمم و خودم و بدی هاش کمتر اینجان چون ارامش دارم .جداهم بشم اصلا دلم ازدواج نمیخواد حداقلش تا دوسال باید بخددم بیام میخوام درس بخونم و کار کنم وورزش و....میخوام خوب زندگی کنم و لذت ببرم چون مطمئنن زندگی بعدیم مشکلات خودشو داره هیج زندگی بی مشکل نیست ....

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    دوستان من بیشتر دلم واسش میسوزه که میبینم انقدر مثل بچه ها وابستمه و وقتی مثلا جایی بریم مهمانی یا هر جا باشیم ۱لحظه نباشم نگرانم میشه .از خودش و خواسته هاش میگذره تا خواسته ها من براورده بشه.بخودش فشار میاره که من چیزی تو دلم نمونه...خلاصه اینکه چون خیلی وابستس بهم یکم سختمه مثلا هر بار میگه دیگه ولم نکن و نرو من بدون تو نمیتونم یا میگه من ادم بدشانسی هستم تنها شانسی که تو زندگیم آوردم ازدواج با تو بود و از داشتنت بخودم میبالم اینو حلو خانوادم و تو جمع هم میگه و ابراز علاقه میکنه ....وای کسایی که این حس رو تجربه کردن میفهمن چقدر سخته بدونی تو زندگی هستی که نباید بش دل ببندی که بدونی رفتنی هستی و باید بری چون مجبوری و راه دیگه نداری خیلیییی عذاب آوره بین عقل و احساست عمل کنی ۸سال با قلبت عمل کردی حالا میخوای یهو تغییر رویه بدی و با عقلت بری جلو خیلی واسم سخته و فشار زیادی رو باید متحمل بشم
    ولی میگذره نمیتونم با دلسوزی به اون ادامه بدم باید اول دلم واسه خودم بسوزه
    مادر جان از طلاق بیشتر بهم بگید مثلا چجور خودم رو اماده کنم که بتونم برم؟چجور به تصمیمم خودم رو مطمئن کنم ؟چجور راحت تر از خونم دل بکنم ؟چجور میگذره دوران بعد طلاق ؟و غیره ....
    میشه بهم بگید


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 21 شهریور 93, 11:37
  2. پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 04 مرداد 93, 13:42
  3. چطور بدون قهر کردن، اعتراضم را به همسرم اعلام کنم؟
    توسط هستی در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 23 دی 90, 00:08
  4. اعتراف به خیانت
    توسط dorsa65 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 48
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 11:43
  5. اعتراض به قوانین تالار
    توسط ashnayedirooz در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 دی 89, 12:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.