به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 08:48]
    تاریخ عضویت
    1392-10-07
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    15
    سطح
    1
    Points: 15, Level: 1
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آبروریزی در خانواده شوهر

    سلام
    چند وقت پيش من چند تا از لوازم مادر شوهرم را بدون اجازه او برداشتم و سرجايش نگذاشتم
    مادر شوهرم اون وسيله ها را از لوازم من پيدا كرد و يك روز باهام حرف زد و من مجبور شدم راستش را بگويم و او نيز قول داد به كسي نگويد
    ما و خانواده شوهرم و برادر شوهرم در يك خانه زندگي مي كنيم
    ولي مادر شوهرم به قولش وفادار نبود و اين مساله را در كل فاميل پخش كرد
    براي من خيلي الان سخت شده كه در اين خانه بمانم
    شوهرم هنوز چيزي نمي داند ولي برادر شوهرم وقتي بيرون مي رود درب اتاق را قفل مي كند و اين مساىل مرا خيلي اذيت مي كند
    گوشه گير شدم و برام سخته حتي سر ميز غذا بروم و دوست ندارم نگاهم به نگاه كسي بيوفتد پدر شوهرم باهام خيلي سر سنگين حرف مي زند
    خواهش مي كنم راهنماييم كنيد

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 دی 92 [ 08:48]
    تاریخ عضویت
    1392-10-07
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    15
    سطح
    1
    Points: 15, Level: 1
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش می کنم بهم جواب بدید
    سرزنشم نکنید
    من از مادرشوهرم متنفرم اون باعث بدبختی منه
    بخاطر اینکه انتقام بگیرم این کار رو کردم

    الان باید چیکار کنم
    الان چیکار کنم این مسئله خیلی برام حیاتیه
    دارم دق می کنم
    الان محل کارم هستم جرات ندارم به خونه برم همش فک می کنم همه تو خونه دارن در مورد من حرف می زنن
    از همون اول زندگی همش پشت سرم حرف میزد
    وای به الان
    تو رو خدا راهنماییم کنید

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    تقریبا چه چیزایی برداشته بودین؟
    همیشه برای انتقام گرفتن از این روش استفاده می کنید؟
    چطور شد که فهمیدن؟
    از کجا مطمئنید که به بقیه گفتن؟
    و از همه مهمتر:
    الان دقیقا سوالتون چیه، انتظار چطور راهنمایی ای دارید؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید mahasty تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 07 دی 92)

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    شرایط سنی و تحصیلی خودتون و خانواده تون بگید چرا با مادر شوهرتون مشکل داشتید اون چیزایی که برداشتید چی بوده ارزش مادی داشته یا لوازم شخصی بوده یا لوازم منزل بوده ؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 07 دی 92)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    فکر نکنم بشه کار بخصوصی کرد اینم نتیجه انتقام

    الان خانواده شوهرتون به شما بدبین شدن خیلی زیاد ولی میتونی اگه شوهرت پرسید ببخشید اینجوری میگم شاید تصور کنن که دزدی کردی!!! میتونی ازش عذرخواهی کنی و بگی اشتباه کردم و پشیمونم و اینکه صادقانه باهاش حرف بزن خیلی طول میکشه جایگاهت درست بشه مثل قبل ولی هرکی خربزه میخوره پای لرزشم باید بشینه
    بجای تنفر از خانواده شوهر سعی کن مهارت های جذب شوهرت رو یاد بگیری توی همین تالار هستش دیگه این اشتباه رو تکرار نکنه دفعه اول شاید بشه بخشید ولی دفعه دومی وجود نداره

    باید صبوری کنی و اعتماد سازی که برگردی به همینجایی که هستی ولی حداقلش تجربه بگیر دیگه از اینکارا به سرت نزنه خیلی از عروسا هستن از مادرشوهراشون خوششون نمیاد ولی اینکارارو نمی کنن بلکه با سیاست زنانه خودشون شوهرشون رو جذب خوشدون میکنن.


    اینم بگم اگه دیر جواب میدن چون بعضی موضوعات خیلی حساس هستش مثل شما واسه همین دوستان ترجیح میدن از اساتید بیان بهتر راهنماییتون کنن
    ویرایش توسط khaleghezey : شنبه 07 دی 92 در ساعت 19:06

  8. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    sara 65 (شنبه 07 دی 92), شیدا. (شنبه 07 دی 92)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    اینطور که شما می گید مادرشوهرتون فقط به همسر و پسرش گفته، نه به کل فامیل.
    حتی به شوهر شما هم نگفته.

    به اون دو نفر هم گفته که مواظب وسایلشون باشند.
    به هر حال قبول کنید که تا حدی حق دارند. وقتی شما توی همون خونه زندگی می کنید و عملا اعتمادشون را ازشون گرفتید، سعی می کنند مواظب باشند.

    شما چند سالتونه؟
    این کار بچگانه را چرا انجام دادید؟ آیا کلا عادت به برداشتن وسایل دیگران دارید؟
    چون بعضی ها علیرغم تامین بودن، از برداشتن وسایل دیگران لذت می برند.

    من فکر می کنم مادرشوهرتون سر قولش هست و نمی خواد وجهه شما را خراب کنه.
    اتفاقا به نظر من خانم خوبی به نظر می رسه. مادرشوهر دیگه بود الان رزوگارت را ساخته و پرداخته بود.
    سعی کن باهاشون مهربون تر باشی
    مثل دخترشون تو خونه رفتار کنی، نه مثل عروس
    خودت را بهشون نزدیک کنی و سعی کنی کم کم اعتمادشون را برگردونی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 07 دی 92), sara 65 (شنبه 07 دی 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 06:46]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,887
    سطح
    63
    Points: 8,887, Level: 63
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    46

    تشکرشده 37 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    شما خیلی حساس و بدبین هستید.
    من نمیدونم رابطه شما چطوره و چطور به اینجا رسیده
    اما فکر میکنم بیشتر از هرکسی خودت داری به همه اتفاقات اطرافت معنا میدی
    طبیعیه. من هم بودم همین طور حساس می شدم
    فکر میکنم بیشتر از هر کس خودت میتونی به خودت کمک کنی.
    سعی کن جلوی این منفی بافی ها را بگیری.
    راستش نمیدونم چرا ماها همیشه رفتار مادرشوهر را به منفی ترین شکل تعبیر میکنیم
    اما برای خود من بارها پیش اومده که وقتی ماجرایی را از دید مادرشوهرم بررسی کردم دیدم
    اون بنده خدا بهیچ وجه اون منظوری که من فکر میکردم را نداشته.
    الانم شما داری از دریچه نگاهت ایشون را قضاوت میکنی.
    من هم مثل دوستان فکر میکنم هر کسِ دیگری بود آبروریزی راه می انداخت
    و مادرشوهر شما زن خوبی ست و پسرش را و خوشبختی ش را خیلی دوست داره
    وقتشه شما هم خودت را توی دلش جا کنی. انققدر منفی باف نباش و بهشون کمی حق بده
    تو بودی چکار میکردی؟ تو بودی و مادرشوهرت چیزی از وسایلت برمیداشت چکار میکردی؟
    با خودت و اطرافیانت مهربون باش گلم. انقدر خودت را سرزنش نکن. به روی خودت نیار. سخته اما سعیت را بکن

  12. 4 کاربر از پست مفید SaYe_RoshAN تشکرکرده اند .

    kamr (یکشنبه 08 دی 92), khaleghezey (شنبه 07 دی 92), sara 65 (شنبه 07 دی 92), شیدا. (شنبه 07 دی 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عاشق چه چیزی در شغل‌تان هستید؟ از چه چیزی در ‌‌شغل‌تان متنفرید؟
    توسط ehsan_hamdardi در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 مهر 92, 09:39
  2. چگونه برنامه ریزی کنیم
    توسط هاله نو در انجمن راههای شکست در زندگی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 آذر 90, 01:29
  3. نمیخوام به چیزی فکر کنم
    توسط A-to-Z در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 29 آبان 90, 23:24
  4. مردم گریزی
    توسط shadi در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 شهریور 90, 21:47

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.