سلام.
من خودم اگه جای شماها بودم میگفتم :"پووو، چه خبره هی هر روز تاپیک باز میکنی؟ بذار یکی به نتیجه برسه بعد یکی دیگه بز کن."
به خاطر همین واقعا معذرت میخوام که باز هم دارم تاپیک باز می کنم. اما واقعا نیاز به راهنمایی دارم.
یک مورد خواستگار اخیرا مطرح شده که تا حدودی در تاپیکهای آخر در موردش گفتم.
من هیچ گونه ذوق و هیجان خاصی در رابطه با این آقا نمیکنم. اما یک چیزی رو در رابطه با ایشون دارم حس و تجربه میکنم که تا به حال در هیچ یک از موارد دیگه، حتی در رابطه ام با پسرخالم که فکر میکردم یک عشق دو طرفه است، تجربه نکرده ام : "حس امنیت"
دلیلش فکر میکنم اینها باشه:
1- خانوادم نارضایتی و اکراه نسبت به این مورد ندارن و احساس میکنم درونا براش احترام قایلن.
2-سطح خانوادگیمون به هم میخوره.
3- روند و مراحل آشنایی داره اصولی پیش میره. تحت نظارت و رضایت خانواده ها و منطقی. نه ایشون اثری از اینکه درگیر احساس شده باشن درشون مشاهده میشه، نه من احساساتی برام پیش اومده.
4- تا به حال رفتار منفی و ناراحت کننده ای از ایشون و خانوادش ندیده ام. در واقع چیزی جز احترام ندیده ام.
اما یک چیزهایی در شخص خودم نگرانم میکنه:
1- نکنه بهش علاقمند نشم؟
2-نکنه اصلا آدم بی احساسی باشه؟ چون احساس اینکه منو واقعا بخواد و تلاشش این باشه که منو به دست بیاره نداره. فقط یک آشناییه که داره ادامه پیدا میکنه. احساس واقعا خواسته شدن توش نمیکنم.
3-من 30 سالمه. ولی روحیاتم مثل بقیه سی ساله ها پخته و خانم نیست. ایشون 38 سالشه ولی رفتارش متناسب با سنشه. یعنی کلا احساس میکنم از فاز هیجانات جوانی خارج شده. در حالی که من دلم تجربه هیجانات میخواد.
4-ببخشید، ولی حس ششم میگه آدم سردی باشه. ولی من فکر کنم نباشم.
------------------------------------------------------
تنها ضعف خیلی مشخص ایشون، مشخص نبودن شرایط شغلیشه. و گرنه نکته منفی اساسی دیگه ای ندارن.
من الان بیشترین نگرانیم اینه که نکنه آدم سرد و بی احساسی باشه. این رو توی برخوردها و صحبتهاش از کجا بفهمم؟؟؟ من اینجوری حس کرده ام که سرد و بی احساسه. ولی نمیدونم به خاطر اینه که هنوز مرحله شناخته اصلا احساسات نشون نمیده، یا کلا واقعا احساسات نداره؟
نگاهش بی تفاوته.
علاقه مندی ها (Bookmarks)