با سلام به همه ی دوستان
من ۱ ساله که عقد کردم من و همسرم فامیل هستیم و هر دو ارشد داریم من۲۵ ساله و ایشون ۲۸ سالشون هست کلی مشکل داشتیم تو این یک سال .... ولی مهمترین مشکلمون اینه که هم من حساسم هم ایشون ولی خب من منظقی ترم و اعتقاد دارم باید مشکلات رو با حرف زدن حل کرد ولی ایش.ن اگه از چیزی ناراحت بشن کینه به دل میگیرن و میگن باید بفهمی رفتارت اشتباه بوده ..متاسفانه وقتی بحثی پیش میاد همسرم اگر برخلاف میلش باشه صحبت های من.. سکوت میکنه هیجی نمیگه و یا اینکه قهر میکنه و ول مبکنه مبره یا تلفونو قطع میکنه یه جوری منو تحت فشار میذاره که به خواستش برسه من تا حالا بارها پش قدم شدم هربار هم حس میکنم دوست نداره بپذیره که ممکنه حرفش غیر منطقی یاشه و تا زمانی که من حرفی نزنم که بگم اره تو درست میگی و من اشتباه کردم اروم نمیشه ... الان حدوده ۱ ماهه که قهریم چون من دیگه نخواستم پیش قدم بشم و واقعا خسته شدم از این رفتار .. در کل هم من هم همسرم هردو ادم های احساساتی هستیم و خیلی به عشق اهمیت میدیم وقتی با هم دعوا نمیکنیم رابطمون واقعا خوبه و همسرم خیلی بهم اهمیت میده و دوستم داره و تمام وقتش رو با من میگذرونه
ولی من حس میکنم دیگه نمیتونم تحمل کنم که همش قهر کنه
ممنون میشم اگر کمکم کنید که چی کار باید بکنم چون فکر نمیکنم پیش قدم بشه برای آشتی
علاقه مندی ها (Bookmarks)