به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 23:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-17
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 59.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Bow همسرم منو کتک میزند و به من توجهی ندارد

    سلام من شادی ام ...30 سالمه و همسرم 40 سالشه ..ما حدود دو سال و نیمه که ازدواج کردیم....شغل همسرم جوریه که ممکنه درسال چند بار به مسافرت طولانی بره و منو تنها بگذاره اگر هم تهران بمونه به هر حال ساعت دقیق برگشتنش از سرکار معلوم نیست....یعنی هر بار ممکنه یه جوری باشه....مثلا گاهی اوقات 7 صبح باید اونجا باشه تاااااااا11 -12 شب ...بعضی موقع ها تا 3 ظهر...به هرحال ساعت دقیقی ندارد......
    البته اینم بگم که ممکنه تا 1 ماه دوماه اصلا نره سرکار ولی خب تو همون یکی دوماهی که تو خونه هستش هم داره روی یه ایده ی جدید فکر میکنه...چه میدونم مینوسه و از اینجور کارااا....ما با هم پسرخاله دختر خاله ایم...و اینم بگم که همسرم یه بار ازدواج کرده و دوماه بعد از اینکه با همسر قبلیش زیر یه سقف برن طلاق گرفتن ...اون موقع هم خاله ام گفت که عروسمون ناسازگار بوده از اینجور حرفا و اینکه همسر قبلیش بلافاصله بعد از طلاق اقدام کردن برای رفتن به خارج از کشور و الان هم کانادا هستند واینطور که من فهمیدم مشکل عمده اشون هم همین قضیه مهاجرت بوده...حدود 4 سال بعد از این ماجرا هم اومدن خواستگاری من ...من اوایل ناراضی بودم به خاطر ازدواج قبلیشون ولی خب تحت تاثیر خونواده ها و هم اینکه خب بهش علاقه هم داشتم جواب مثبت دادم ...من بیشتر جذابیت های کارشون و میدیدم و به مشکلات جانبی اش توجه نکردم که ممکنه چه قدر دردسرساز باشد و من چه قدر استرس بکشم...
    خلاصه که گاهی اوقات به خودم میگم شوهرم بیش تر با کارش ازدواج کرده تا من ...یعنی منو اصلا نمیبینه ...من تو خونه ام اما انگار اصلا براش وجود ندارم....دارم دیوونه میشم....کوچکترین انتقاد هم ازش بکنم از شدت عصبانیت مثل یه کوه آتشفشان فوران میکند...وبهم فحش و ناسزا میگه و کتکم میزنه ...ما حتی به خاطر اینکه آقا یه بار مراسم عروسی برای ازدواج قبلیش گرفته بود و زشت بود که دوباره مراسمی باشه به قول خودشون جشن آنچنانی نگرفتیم و فقط در حد یه شام ساده اونم تو خونه خالمینا بود ...ولی من هیچوقت به روش نمیارم که من به خاطر تو لباس عروس نپوشیدم و...
    اما اون اگه من کوچکترین اشتباهی کنم رابه را بهم میگه و میزنه تو سرم و تحقیرم میکنه....http://www.hamdardi.net/images/smilies/54.gif
    خواهش میکنم ازتون کمکم کنید

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    خانه را محل امن و آرامش و لذت مرد کنی سر سخت ترین مردها با سر به سمت خانه می دون.

    جوری که حتی شده از کارش بزنه و منتظر فرصته که زودتر به همچون خانه ای برگرده.

  3. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    shadi64 (پنجشنبه 17 اردیبهشت 94), واحد (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 23:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-17
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 59.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بینهایت عزیز سپاس از اینکه وقت گذاشتید و تایپیکم و مطالعه کردید بلکه بتونید بهم کمک کنید....
    باور کنید من تو خونه از هیچی کم نمیگذارم...لااقل خودم اینطوری فکر میکنم...
    من به خودم میرسم...خونه همیشه خدا مرتبه ...حتی از لحاظ آرامش که گفتید سعی میکنم تو خونه آرامش برقرار باشه ...مثلا موقعی که میدونم خسته نیست میرم سراغش تا باهاش حرف بزنم ....چه میدونم درد و دل کنم به قول خودم....اما ایشون حتی زمانی هم که خسته نیست بیش تر اوقات میگه حوصله اتو ندارم... آخه چرا ؟.....

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    باید علاقه مندی هاشو پیداکنید .ببینید از چه چیزهایی بیشتر لذت می بره. احتیاج نیست خیلی تو دلو بالش برید .اتفاقا اغلب آقایون از اینکه در منزل احساس آزادی داشته باشند بیشتر خشنود می شن. اما نکته اش اینه که خانم ها باید همیشه دم دست باشن با لطافت و مهربانی.

    گاهی حتی آقایون درد دل خانم ها را غر زدن برداشت می کنند لذا توجه خاص باید داشته باشید در گفتگوهاتون که چه حسی دارین منتقل می کنید.

  6. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    shadi64 (پنجشنبه 17 اردیبهشت 94), واحد (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 24 مهر 94 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-06
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    1,050
    سطح
    17
    Points: 1,050, Level: 17
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 16 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیدا جون .به نظرم اول بررسی کن ببین شوهرت از چه چیزی نگرانه چه چیزی باعث شده که اینهمه به هم بریزه شاید چیزی باشه که شما بیخبری .
    شرایط و خستگی شوهرتو درک کن باهاش یکی به دو نکن .این ازدواجتون به خواست شوهرتون بوده یا فقط اصرار خانوادش؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید leila1 تشکرکرده است .

    shadi64 (پنجشنبه 17 اردیبهشت 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 23:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-17
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 59.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون لیلا جان از توجهتون به تایپیکم...من فقط فکر میکنم خیلی خودشو درگیر کار کرده ...وبا اینکه پیشرفت زیادی تو کارش داشته ولی باز هم دوست داره روز به روز بیشتر پیشرفت کنه...و گفتم کارش جوریه که تو خونه هم درگیرشه ...و خب من تا حدودی درک میکنم...ولی خب انتظار دارم یه زمانی رو هم به من اختصاص بده...نه عزیزم خودش خواسته باهم ازدواج کنیم یعنی پیشنهاد اولیه رو اون به خونواده اش داده که بعد اونا پا پیش گذاشتن.

  10. کاربر روبرو از پست مفید shadi64 تشکرکرده است .

    واحد (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 23:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-17
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 59.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بچه ها!شوهرم امروز ظهر سر نهار تافهميد غذا يه ذره سوخته بشقاب غذاشو پرت كرد و به سمتم حمله كرد و تاجا داشت منو زد.ديگه خسته شدم ازاين زندگي كوفتي.به من ميگه فكر كردي من خرم كه غذاي سوخته ميزاري جلوم:-(من تا بعدازظهر همينجوري ريز ريز داشتم اشك ميريختم اما اون انگار نه انگار.آخه يه غذا ارزششو داشت كه اينقددلمو بشكنه؟بچه ها خواهش ميكنم تو اين شرايط سخت تنهام نزاريدوكمكم كنيد.

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array
    شادی جانم الهی بمیرم واست من اصن تجربه زندگی زناشویی ندارم نمیتونم کمک کنم باهات همدردی میکنم امابدون خودم انقدروحیم خرابه که اومدم تایپیکت اینوبگم از عصبانیت الهی دستش بشکنه اخیش دلم خنک شد.من جات بودم غذا نمیپختم بهش میگفتم برو ازبیرون بخر اینجوری ادم میشه ازبس مهربپن بودی پررو شده مردا جنبه محبت ندارن.خدا این چه موجوداتیه که خلق کردی اخه اگه بهش محبت کنیم میگن پررو شده ارزشتو از دست دادی میگن مردا از زنای سریشو اویزون فرارین
    اگه محبت نکنیم میگن محبت کن اون خلا احساسی داره واقعا موندیم این مردا عجیبن
    بنظرم یه مشکل کاری حتماداره یایه مشکل خونوادگی که داره توخودش میریزه و فشارعصبی باعث شده که اینکارو کنه .همسرت درونگرا هست یا برونگرا؟
    اهل مشورت هست!؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    shadi64 (شنبه 06 تیر 94)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 23:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-17
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 59.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون zzzzعزيز از توجهت. نميدونم درونگرااست يا برونگرا بيرون از خونه ارتباط خوبي با مردم داره اما تو خونه خيلى كم حرفه.راستش دلم ميخواد اين كارايي كه گفتيد بكنم اما نميتونم چون بهش وابسته ام و زمان هايي كه مثل الان باهام قهره خيلي عذاب ميكشم.بامن كه تقريبا تو هيچ كاري مشورت نميكنه اما باهمكاراش درمورد كار چرا و فوق العاده مغروره و ميگه حرف هيچ بزرگ و كوچيكي روم تاثير نداره مگه اينكه بدونم به صلاحمه اون حرف

  15. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام شادی جان

    شما با علم به اینکه همسرتون شکستی در زندگی گذشته داشتن شرایط ایشون رو پذیرفتی و وارد زندگی شدی....پس لباس عروس نپوشیدنت و تالار نگرفتن و .....رو برای خودت بت نکن.توقع هم نداشته باش همسرت تا اخر عمر سپاسگزار این کارت باشه...شما خودت این راه رو انتخاب کردی.....

    اینطور که فهمیدم همسرت ادم پر مشغله ای هستش.....خیلی خلاصه مینویسی....بیشتر بگو...

    مثلا یکی از دعواهاتون رو که منجر به کتک خوردن شما شد برامون توضیح بده
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  16. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    shadi64 (شنبه 06 تیر 94), واحد (یکشنبه 20 اردیبهشت 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مسابقه عکس و تصویر نوشته های با محتوا (با جایزه)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 شهریور 95, 16:48
  2. ناتوانی در فراموشی رابطه قبلی،احساس افسردگی و بی انگیزگی
    توسط نوش آفرین در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 10 بهمن 93, 01:18
  3. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  4. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44
  5. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.