گذر سریع زمان آرامشم رو ازم گرفته
سلام دوستان
من مدتی نسبت به گذر زمان حساس شدم
کارم شده شمردن ساعت ها روزها ماه ها حتا سال ها
انگار زمینی شدم که تو بستر زمان زندگی میکنه
انگار راه های اسمون به رومون بسته شده که اینقدر زود داریم عبور میکنیم!
بدم میاد ادم محدود به زمان و کمیت بشم
حیف که ما ادما زمانو تقسیم کردیم به معیارای خودمون
چون کمی تو زندگیم عرفانی فکر میکنم شاید اینه حساسیتم
البته فکر نکنیدک تو زندگی عقب موندم برا همین حساس شدم
نه تو سن 22 سالگی لیسانسو گرفتم وحالا خدارو شکر کار رسمی دارم یه ساله
وسر کار هم حس خوبی دارم
والبته کمابیش دارم برا ارشد میخونم
اما نمیدونم دلیل حساسیتم چیه که نمیذاره اروم بشینم و
فک میکنم همیشه باید کاری انجام بدم
مگه نه اینکه همه این کارا برا رسیدن به ارامشه؟
پس وقتی ارامشم گرفته شده به جه دردی میخوره؟
خوب میدونم یه علتی داره که اینطور شدم
کجای کارم میلنگه؟
حتی الانم که قراره برم سر کار از مهر ماه دارم روزهای تابستونو میشمرم که مبادا تموم بشه البته سال پیشم میرفتما سر کار
اما هرچیو بشموری زود تمومه
موقعایی که میریم سر کار من شب که میخوام بخوابم احساس میکنم که زود شب تموم میشه و کم میخوابم و حس بدی بهم میده که راحتم نمیذاره
با این حال بیکاری بزرگترین عذابه برام ادمیم نیستم که خودمو عذاب بدم و زیر فشار بذارم
کجای کارم میلنگه چرا اینطور شدم؟
اینجوری نبودما بعد دانشگاه حدود یه ساله
فرشته رو تنها نذارین اون حس میکنه زیر چرخ زمان داره له میشه
منتظر نظرات ارام بخشتون هستم
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
علاقه مندی ها (Bookmarks)