از وقتی ک میذارید متشکرمسلام خانوم هليا
سلام وتشکر از این بابت ک علی رغم اینکه سرتون شلوغه ولی برای دیگران هم وقت میذارین(صندلی داغ و میگم خیلی وقت نمیکنم ولی دلم میخواست همشو بخونم)
اين جمله رو به شوخي گفتيد
خیلی دلم پره برادر ...سرزنشم نکنید ...همیشه ک بیزار نبودم از زمین وزمان ...الان فرق میکنه
نظرتون راجع به اعتماد به نفس تون چيه؟
خودمو دوست دارم. یعنی از خودم خوشم میاد ی سری چیزها هست ک میخوام عوضشون کنم ی سری چیزهارم عوض کردم دیگه بگم براتون...از حضور تو جمع خوشم میاد دلم میخواد از عقایدم و طرز تفکرم براشون حرف بزنم مثلا میگم ک من مخالفم با هر چی بازی اینترنتیه...یا مخالفم ک میگن طرف چون ترکه یا کرده یا نمیدونم لره پس این ویژگی اخلاقی رو داره من میگم خصوصیات اخلاقی من ربطی به شهری نداره ک مادرم منو تو اون به دنیا اورده یا مثلا ...همه میدونن ک من از اول حجابم این نبود حدودا 18 19 ساله بودم ک خودم خواستم... تاکید میکنم خودم انتخاب کردم ک چادری شم نه اینکه این رسم باشه تو خانواده ما...تو کل طایفمون بگردی انگشت شمار چادری میبینی ک بیشترشون هم خانمهای دهه 30 40 هستن ک برحسب تیپ زمانه یا حالا عادت سر میکنن .
نمیدونم اینها ربطی داشت یا نه فقط گفتم ی شناختی بدم .
اگه سوالی هست ک مشخص میکنه درجه اعتماد به نفسو در خدمتتم
همیشه هم اینقدر ناله نیستم وقتی دردلت رو به کسی میگی دیگه بعضی جاهاشو سانسور نمیکنی کل احساساتتو نشون میدی چیزی رو مخفی نمیکنی. کاری ک بین اعضای خانوادم نمیکنم تا به این قضیه دامن نزنم. تو خونه اینجوری ناراحتیمو نشون نمیدم مگه اینکه خبر خیلی حادی بیاد ک دیگه از توانم خارج باشه
امروز برادرم (کوچیکه)میخواست عکسو وفیلم تولد اون نوه مون رو بذاره اشاره کردم ک نه (چون داغ مامانم تازه میشه )گفتم فیلم عقد....داداش رو بذار
باز اگه فک میکنید ضعفم از اعتماد به نفسه و خودم خبر ندارم حاضرم روش کار کنم.
به نظر چه طور ميشه كمتر احساساتي بود؟نمیخوام بن بست بذارم ولی اگه ذاتا اینطوری باشی خیلی نمیتونی خودتو عوض کنی اینطور نیست؟
چه طور ميشه يه انساني خودش رو بيشتر دوست داشته باشه و به خودش اهميت بده؟ وقتی ک از اول اینجوری بار اومده باشه ک اول خودم اگر وقت شد بقیه هم سری میزنیم خب اینی میشه ک شما میگید...ولی باید تعادل داشت .
ولی درسته ...من ندارم من خانوادمو افراطی دوست دارم. حساس.. ضعیف...احساساتی...
خیلی بچه تر ک بودم (شاید 12 یا 13)خواهرم نامزد بود با نامزدش دعوا کرد...خیلی غصه ام شد دعا کردم خدایا برای خواهرم و برادرهام(یکی یکی اسمشونو بردم) هر اتفاق بدی قراره بیفته برای من بیفته اونها همیشه خوشبخت باشن و شادیشونو ببینم. ...نخندین ...بچه بودم دیگه...هر چند...
ولی ی چیزی رو هم بگم وقتی کسی رو دوست داری از لذت اون لذت میبری هر چند در ظاهر ایثار کرده باشی. مثلا ی بار غذایی ک برادرم (کوچیکه)و خودم دوست داشتیم خریدم ولی پولم نمیرسید دوتا بخرم فقط برای اون خریدم ولی خودم نخوردم همین حس ک اون غذایی خورده ک دوست داشته و الان راضیه برای منم لذت بخش بود به همون انداره ک اگه منم میخوردم لذت مببردم...اقای محمد رضا منو کجا میبری ...اشکم و دراوردی تا حالا اینها رو به هیشکی نگفته بودم.
نميدونم چند سال دارين و چقدر براي زندگي خودتون تلاش داشتين و براي زندگي تون برنامه ريز كردي؟28.برنامه زندگی من اینکه باید اموخت و به کار برد. تا اخرین لحظه عمر.انسان نادان به دنیا میاد و زندگی اموختنی است. همیشه سعیم به این بوده ک درست زندگی کنم هزار و یک روش وجود داره ک عمرتو بگذرونی حالا هر کی از مسیر درست بره خوشبخت تره. این ی برنامه کلی. حالا هدف های جزئی تر بماند...از خواستگارهامم میپرسم ی سوال همیشگی. ک اگر به اختلاف نظری با همسرتون برخوردید چطوری به توافق میرسید؟ اگه ببینم منطق و لحاظ نمیکنه و سلیقه خودشو میخواد تحمیل کنه یا تو مسائل زناشویی پیرو توصیه های مادربزرگیه نه را ه حلهای روانشناسی ک همون مسیر درسته به نظر من، همونجا خداحافظ.
میخوام جوری زندگی کنم ک اسباب نگرانی و رنج کسایی ک دوستم دارن نشم. مثلا ی نمونش اینکه اوایل سر این کارالانم ک بودم خیلی سختی کشیدم تا جا بیفتم ولی نمیذاشتم مادرم ببینه تا بگه اصلا نمیخواد بری.میخوام بگم نازپرورده نیستم این حرفها و این تاپیک هم از سر بیکاری نیست ک بگید زوم کرده رو زندگی بقیه.
نه به اون شوري شور، نه به اين تلخي تلخ.
منظورتون و از این خط متوجه نشدم؟
واسطه ازدواج شدن خوبه و بسيار سفارش شده. چرا؟ چون يه شخص سومي از چيزي هايي كه اطلاع داره، به دو نفر ديگه ميگه و اون دو نفر انتخاب ميكنند.
حالا واسطه و قهر هم به همين شكل هست. شخص سومي كه از مشكلات و راهكار ها اطلاع داره، ميتونه اقدام كنه و ورود كنه شايد اون دو نفر به راهكار ها آشنا نباشند.
به شرطي كه خودش اون توانايي و روحيه ارو داشته باشه.
مثلا من خودم چند روزي هست درگير مسئله طلاق يكي از نزديك ترين دوستانم هستم. با وجود اينكه ميدونم هر دو مقصر هستند، و بودنشون كنار هم آزاردهنده تر از رفتنشون هست! همدردي و انجمن آزاد رو به يكي شون كه پتانسيل جمع و جور كردن اوضاع رو داره پيشنهاد دادم. البته مشاوره تو شهرمون هم پشنهاد دادم.
ولي شخصا كاري از دستم برنمياومد و تو اين اوضاع با يك ندونم كاري من ممكن هست وضعيت وخيم تر بشه. فقط سعي داشتم تو اين وسط نقش يه آدم خونسرد رو بازي كنم كه ميتونه بهشون مسير بده!
شما وقتي شطرنج بازي ميكني، اينقدر درگير بازي ميشي كه ممكنه چندتا اشتباه داشته باشي. ولي شخص سومي كه ممكنه شطرنج ضعيف تري داره، و داره از بيرون به تحته شطرنج نگاه ميكنه، تشخيص ميده كه طرف مهره اشتباه جابجا كرده.
موافقم گاهی لازمه ی نفر سومی ی چیزهایی رو گوشزد کنه حتی شاید خودت هم اونها رو میدونستی ولی همینکه از زبون یکی دیگه میشنوی و اون با واژه های خودش برات میگه تاثیر گذارتره. پست اقای باغبان و خانم انیتا رو چند دفعه خوندم
اگر ميتوني خونسرد باشي و با ورودت به قضيه در جهت جريان ساختگي اونها حركت نميكني، با قدرت و روحيه بالا و صد البته اعتماد به نفس بالا وارد قضيه شو ( به عنوان شخص سوم بيننده شطرنج) و بهشون جهت بده.
اوایل ازدواجشون متوجه ی اختالافاتی شدیم سی دی روانشناسی در رابطه با بعد از اردواح داشتم دادم بهشون(البته از طریق خواهرم ک از همه ما بزرگتره گفتم تو بدی بهتره)برخوردی کردن ک حالا بماند. به مشاور هم مراجعه کردن اما چیزی عوض نشده . من فک میکنم عشق بینشون نیست یا بهتر بگم عشق رو کشتن با دستهای خودشون .برای همین...
در غير اينصورت بهترين گزينه توجه به اين نكته است كه " خود كرده را تدبير نيست"
نمیتونم اینو بگم
و زرنگ باش از اين داستان براي خودت تجربه هاي كافي و وافي رو برداشت كن.
تا دلتون بخواد جزوه برداری یو نکته برداری یو...انقد ک زندگی این خواهر برادرهای من توش غلط غولوط داشت ی کتاب میشه نوشت. همه اون چیزهایی ک در مورد زندگی زناشویی میدونیم ک اگه این کارو کنید این میشه اون کارو نکنید ک ی موقع فلان میشه همش برای من مصداق واقعیش هست ...دیدم ...
--------------
سوال:
به نظر شما چه طور ميشه بر احساسات زياد غلبه كرد و از مسير اصلي دور نشد؟
ی خورده محبتشونو از دلم بیرون کنم از وقتی خانم برادرم اون حرفها رو به مادرم زد و دیگه هم خونمون نیومد دیگه مثل سابق دوستش ندارم...ولی برادرم ..نه همچنان دوستش دارم ...
مسير اصلي هر شخص چيه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)