با سلام و تشکر از مشاورین محترم.
من قبلا مشکلم مطرح کردم که طلاق گرفتم و اینکه شوهر سابقم ازدواج کرده و زنش بچه هامو کتک زده.
حالا تنها کمکی که تونستم به بچه هام داشته باشم این بوده که خیلی با پدرم صحبت کردم که میرم شکایتش میکنم که الان سه ماهی هست که بچه هامو برده پیش خانوادم و شوهر سابقم میگه بچه ها رو به من نمیده و منم نمیشه برم خونه مادرم بچه ها رو ببینم فقط میشه خونه پدرم باشن و اگرم برم شیراز پیش خانوادم یا برم حتی سر بزنم به بپه ها میاد و بپه ها رو میبره.
الان که سه ماه بچه هام پیش خانوادم هستن حالشون بهتر شده چون دو تا دختر خاله همسن خودشون دارم و کلا همبازی زیاد دارن ولی از پدرشون به شدت ناراحتن و خیلی دوست دارن بیان و با من زندگی کنن.
منم هر ماه چند روز مرخصی میگیرم و میرم میبینمشون ولی نمیدونم چجوری میشه شوهر سابقمو راضی کنم تا بچه ها رو ببرم پیش خودم . الان فقط راضی شده دست از سر من برداره میدونه دیگه برنمیگردم و دست از سر بچه هام هم برداره چون نمیدونم چکار کرده که بچه ها ازش متنفر شدن.
شوهر سابقم میگه فقط در صورتی میتونم با بچه هام باشم که زن دومش شم و بیام شیراز خونه پدرم زندگی کنم .
منم شوهر دومم واقعا دوست دارم و هیچ مشکلی باهاش ندارم و دارم توی زندگی دومم پیشرفت میکنم تا حدی که تا الان تونستم واسه آینده بچه هام زمین بخرم...
البته بچه هامم شوهر دومم دیدن و یک مدتی با پسرم با هم زندگی کردیم و بچه هامم خیلی از شوهر دومم میپرسن که کجا هست با هم خوبید یا نه ؟
ولی من بهشون دروغ میگم و مگم نه اصلا رابطمون با هم بهم خورده و دیگه اون شخص اصلا توی زندگی من نیست. و اصلا نمیدونم کارم درست هست که میگم اون دیگه نیست ؟خوب البته اینجوری میگم نیست که یک موقع نرن به شوهر سابقم بگن و وضعیت بدتر شه و دوباره بخواد بچه ها رو بدزده و ناپدید شه.
البته بگم من با شوهر دومم برای اینکه شوهر سابقم نفهمه که ازدواج کردم صیغه دائم هستم و اصلا اونم نمیدونم ازدواج کردم.
نمیدونم چکار کنم . واقعا خسته شدم.
مادرم میگن باید برگردم و خودمو پاسوز کنم .
پدرم میگن اون از بچه ها متنفره و تا الان که بعد هشت ماه بچه ها رو داده به پدرم بعدا بازم وضعیت بهتر میشه و راضی میشه بچه ها رو بده من.
پدر و مادرم جوون هستن و شاد هستن و عاشق بچه ها و واقعا هیچی واسشون کم نمیزارن ولی میدونم هر چقدر هم که پدر و مادرم کم نذارن ولی جای پدر و مادر واسه بجه ها پر نمیکنه.
چکار میتونم بکنم واسه بهبودی وضعیت بچه ها ؟؟؟؟
هر ماه از کیش کلی واسشون لباس و تنقلات و اسباب بازی و همه چیز می فرستم
که حداقل کمبود این چیزا رو نداشته باشن و و ضع مالی پدرمم خوبه و خیلی خرجشون میکنه ولی متاسفانه شوهر سابقم نه هزینه زایمان ، شیر خشک ، پوشک ، لباس ، ویتامین ، تفریح ، مهدکودک هییییییییییییچی تا الان که 5 سالشونه نداده (بی مسئولیتی تمام)
وقتی پیش مشاور هم میرم مشاور میگه یا باید بچه ها رو بدی به پدرشون و مجبورش کنی مسولیت قبول کنه (که من شوهر سابقمو میشناسم مسئولیت که قبول نمیکنه هیچ وضعیت روحی بچه ها بدتر هم میشه )
یا باید ببینیم چی میشه بیشتر صبر کن ببینیم قدم بعدی شوهر سابقت چی هست...
که من این اجازه رو نمیدن که بیشتر از این زندگی من و این دو طفل بازیچه دست یک روانی شه...
ممنون میشم راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)