به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 86
  1. #71
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    امروز با وکیلم صحبت میکردم میگفت دوبار با وکیل همسرت تماس گرفتم و بهش گفتم شما که خیلی پافشاری میکردید زودتر طلاق بگیرید و حاضر بودید از همه چی بگذرید
    الان علی حاضر شده پس چرا نمیاید واسه اقدام طلاق
    بهش گفته من باهاشون صحبت میکنم خبرتون میکنم
    اما دوباره وکیلم تماس گرفته باز پیچوندتش امروزم که توی دادگاه دیدتش سریع رفته که سر حرف باز نشه
    وکیلم میگفت اینا کی هستن؟!!!
    چرا انقد خاص و عجیبن
    واقعا دارن به ضرر خودشون کار میکنن!!
    من خودمم موندم چی توی سرشونه!!
    یه بار میزنن اینور اونور واسه طلاق حالام که قبول کردم طاقچه بالا میزارن
    احتمالا میخان پیش قسط مهریه رو بگیرن و بیان واسه طلاق...
    فقط اینو میدونم که اینا در شرایط مختلف رفتارایی نشون میدن که شاید کمتر کسی نشون بده و در کل غیر قابل پیش بینی اند....

  2. #72
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    امروز با وکیلم صحبت میکردم میگفت دوبار با وکیل همسرت تماس گرفتم و بهش گفتم شما که خیلی پافشاری میکردید زودتر طلاق بگیرید و حاضر بودید از همه چی بگذرید الان علی حاضر شده پس چرا نمیاید واسه اقدام طلاق بهش گفته من باهاشون صحبت میکنم خبرتون میکنم اما دوباره وکیلم تماس گرفته باز پیچوندتش امروزم که توی دادگاه دیدتش سریع رفته که سر حرف باز نشه وکیلم میگفت اینا کی هستن؟!!! چرا انقد خاص و عجیبن واقعا دارن به ضرر خودشون کار میکنن!! من خودمم موندم چی توی سرشونه!! یه بار میزنن اینور اونور واسه طلاق حالام که قبول کردم طاقچه بالا میزارن احتمالا میخان پیش قسط مهریه رو بگیرن و بیان واسه طلاق... فقط اینو میدونم که اینا در شرایط مختلف رفتارایی نشون میدن که شاید کمتر کسی نشون بده و در کل غیر قابل پیش بینی اند....
    سلام . شاید خانم تون از طلاق گرفتن دو دل شده ... میخوابم بگم شاید پشیمون شده باشه .

    یا علی ...
    ویرایش توسط skyzare : سه شنبه 31 فروردین 95 در ساعت 20:35

  3. کاربر روبرو از پست مفید skyzare تشکرکرده است .

    amf66 (سه شنبه 31 فروردین 95)

  4. #73
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام خانم skyzare
    بعید میدونم اینطور باشه
    چون من که رفتم جلو واسه اشتی گفت به هیچ وجه قصد برگشت ندارم(البته ناگفته نماند خونوادگی غیر معمولی اند و غیر قابل پیش بینی)
    من به شخصه بعید میدونم مردد شده باشه چون بهش گفتم اگر میخای فکر کنی منتظر میشم و در کل خیلی سعی کردم متقاعدش کنم به برگشت
    اما فقط میگفت طلاااااق....
    میگفت نمیخام حتی ببینمت....
    یه روز التماس میکنه اگر دوستم داری بیا و طلاقم بده و هیچی نمیخام حالام که پذیرفنم میگه پنجا سکه بده و به ده تا قانع نمیشه و بلا تکلیف گذاشته..‌
    وکیلم میگه احتمالا قصد دارن تحت فشارت بزارن و حتی بندازنت زندان تا یه پولی یجا بگیرن و بعدش جداشه...
    نمیدونم شاید حدسش درست باشه ازشون برمیاد
    چون نزدیک حکم قطعی مهریه رفتم فکر کردن از ترس به تلاش افتادم که مبادا بیافتم زندان(چون بیست سکه پیش بریدن و ندارم بدم)ولی بی خبرن که من ساک وسایل زندانمم بستم و میخام برم تجربه زندان هم کسب کنم
    اما واقعا بین مردم ابروی خودشونو کاملا میبرن چون ظاهرشون موجهه
    من که توکلم به خداست هرچی خودش بخاد منم تسلیم ارادشم
    بزرگترین دست اورد این اختلاف برای من صبوررررری بوده
    صبر میکنم هرچه بادا باد
    مهم اینه که من تلاشمو کردم و عذاب وجدان نخواهم داشت....
    فرداهم که بخاد حاضرم بریم واسه دادخواست طلاق
    بعد یه مدت که از لحاظ روحی و اقتصادی ریکاوری شدم دوباره تجدید فراش میکنم البته با یه کوله بار تجربه و پختگی
    ویرایش توسط amf66 : سه شنبه 31 فروردین 95 در ساعت 21:04

  5. 4 کاربر از پست مفید amf66 تشکرکرده اند .

    mohanad28 (سه شنبه 31 فروردین 95), skyzare (چهارشنبه 01 اردیبهشت 95), یه بنده خدا (سه شنبه 31 فروردین 95), بارن (سه شنبه 31 فروردین 95)

  6. #74
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    برگه اجراییه مهریه برام اومده یعنی ظرف ده روز باید حکم رو عمل کنم
    بیست سکه پیش باید بدم که نه دارم نه میدم!!!
    در نتیجه میتونن حکم جلب بگیرن و بندازنم زندان
    احتمالا ده روز دیگه
    انگار قسمت اینه که زندانم بیافتم
    هم یکم استراحت میکنم هم از بقیه زندانی ها کسب علم و تجربه میکنم

  7. 2 کاربر از پست مفید amf66 تشکرکرده اند .

    بارن (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (دوشنبه 06 اردیبهشت 95)

  8. #75
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    برگه اجراییه مهریه برام اومده یعنی ظرف ده روز باید حکم رو عمل کنم
    بیست سکه پیش باید بدم که نه دارم نه میدم!!!
    در نتیجه میتونن حکم جلب بگیرن و بندازنم زندان
    احتمالا ده روز دیگه
    انگار قسمت اینه که زندانم بیافتم
    هم یکم استراحت میکنم هم از بقیه زندانی ها کسب علم و تجربه میکنم
    سلام .

    به نظرم اگه می تونی برید و یه جوری حداقل مقداریش رو بدهید که زندان نرید ... نذارید زندان رفتن توی دفتر زندگی تون نوشته بشه .. 1 درصد این احتمال رو بدهید که اونها هرگز کوتاه نیان .... پس شما مجبور می شی در نهایت بدی ... از طرف زندان رفتی و مهریه رو هم باید بدی .... به نظرم خیلی محترمانه برو و صحبت کن به عددی که راضی شدن مهرش رو بده .. این جوری فقط داری روح و روان خودت رو داغون می کنی ...

    یا علی ....

  9. 3 کاربر از پست مفید skyzare تشکرکرده اند .

    amf66 (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), بارن (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  10. #76
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام خانم skyzare
    به لطف خدا جواب اعتراضم به پرداخت یکجای مهریه امروز اومد خیلی به موقع اون رای و اجراییه منتفی شد
    بیست سکه پیش قسط حذف شد و دو ماه یکی باید بدم
    نفقه هم کلا منتفی شد..
    دیگه کلا دادگاهامون تموم شد هر دو ماه یه سکه باید بدم
    نمیدونم عکس العملشون چیه چون دیگه رسیدن به ته خط
    یا بشین و مهریه بگیره یا بیاد سر زندگی یا بیاد برای توافق واسه طلاق....
    احتمالا چند ماه نمیکشه میان واسه طلاق
    بالاخره اینکه توکل کردم به خدا و رای تا حدود زیادی به نفع من شد
    بازم صبر میکنم هرچی صلاح خداست پیش بیاد
    من به قسط دادن عادت دارم نهایتا اینم یه قسط جدید

  11. #77
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام خیلی خوبه که قضیه زندان رفتنتون منتفی شد.
    انشالله هرچه خیر و صلاحتون هست پیش بیاد.
    منم با اینکه خداروشکر همه ی پرونده های دادگاه به نفعم شده ولی اصلا خوشحال نیستم.
    روند طلاق و جدایی خیلی روح و روان آدم رو به هم میریزه.
    گاهی اوقات آدم خودش میخواد کنار بیاد با شرایطش،اما بقیه نمیزارن.
    خوش بحال همسر شما که انقدر صبوره.

  12. کاربر روبرو از پست مفید آرامش خیال تشکرکرده است .

    amf66 (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  13. #78
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام
    ممنونم خانم ارامش خیال
    بله خداروشکر منتفی شد
    حرفتون درسته اگر صددرصد هم رای ها به نفعمون بشه بازم هر دو طرف بازنده اند...
    همسر منم بهم گفت علی بخاطر من این بازی رو تموم کن و اقدام کن واسه طلاق
    منم دلم نیومد وقتی دیدم داغونه
    قبول کردم
    اما خب مهریه هم میخاد این خواستش بیجاست
    اخرم گفت شده بشینم خونه بابام باید مهرمو بهم بدی
    چند روز دیگه دقیقا یکساله که قهریم و اختلاف داریم
    چقد زود گذشت اما داغونم کرد چند سال پیر شدم
    بنظر من نباید گذاشت کار به دادگاه بکشه چون روح و روان هردو طرفو نابود میکنه و اخرم هیچی...
    بهتره از اول توافق کرد..

  14. کاربر روبرو از پست مفید amf66 تشکرکرده است .

    آرامش خیال (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  15. #79
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 09 شهریور 97 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-16
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    150

    تشکرشده 47 در 27 پست

    Rep Power
    21
    Array
    سلام توکل به خدا کن و نماز امام موسی کاظم رو بخون نخورد نداره حاجتتو نده.بعد از نماز های واجب و مستحب قبل از اینکه پا به پا بشین یا جا به جا بشین تسبیحات حضرت زهرا رو حتما بگین.
    یا مهدی ادرکنی

  16. 2 کاربر از پست مفید یاصاحب زمان ادرکنی تشکرکرده اند .

    amf66 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), شادی ظهوریان (پنجشنبه 09 اردیبهشت 95)

  17. #80
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا متاسف شدم از اینکه کارتون به اینجا کشید
    اینکه میگید چند سال پیر شدید را واقعا موافقم آدم روح و روانش داغون میشه
    اما ازین خوشحال شدم که بالاخره روند دادگاهتون تموم شد
    دوست عزیز راهنماییم کن من همونطور که قبلا بهت گفتم تا حالا که هفت ماه میگذره هنوز کارو به دادگاه نکشوندم فقط اظهارنامه فرستادم به درب منزلی که قبلا ساکن بودن
    وهمسرم درجواب اظهار نامه بهم گفت بین این دو گزینه انتخاب کن:
    1- یا طلاقم بده و فقط نیم دنگ از منزل پدرم که بخشی از مهریه بود و به نامم شده را بهم بده و بقیه مهریه را میبخشم
    2- اگه طلاقم ندی باید کل مهریه مو بدی و بعد میام زندگی میکنم <<< که فکرم نمیکنم دیگه بخواد زندگی کنه
    بعد قرار شد من خبرش بدم که انتخابم چیه اما چند وقت قبل عید نوروز هی اصرار کرد بیا یه روز بریم دادگاه تکلیف منو روشن کن خلاصه رفتیم و تو اتاق مشاور هم بحثمون شد و بعد از اینکه اومدیم از دادگاه بیرون
    بهش گفتم به هیچ وجه طلاق نمیدم ولی اگه خیلی اصرار داری به طلاق نیم دنگ خونه را ببخش و همچنین کل مهریه را بعد منم حاضرم توافقی طلاقت بدم
    اونم گفت نه باید پول نیم دنگ را چه حالا چه زمانیکه مثلا 10سال دیگه که خواستیم بفروشیم بهش بدم
    منم بهش گفتم نیم دنگ خونه به نامت شد که دلگرم به زندگی باشی و با من زندگی کنی نه اینکه بعد دوسال بزنی زیر همه چیز و بعد بگی نیم دنگ خونه هم میخوام
    بعد هم بهش گفتم باشه اگه خیلی اصرار داری نیم دنگ خونه میخوای پس تو هم این بیست میلیون پولی که تو این دو سال عقدمون خرجت کردم را بهم پس بده که فقط 9 میلیونش سرویس طلا بود بقیه ش هم پول قسط وامهای مختلف و خرج عقد و....
    منم نیم دنگو بهت میدم حالا این نیم دنگ بین 12 تا 15 میلیون بیشتر نمی ارزه
    اونم گفت نه خیر 20 میلیون خرجم کردی دوسال عمرمم تلف کردی تو هم دو سال عمرمو به من برگردون و دیگه بحثمون رفت طرف مسایل بخود و بی جهت که نهایتا بحثمون شد و گفتم یا طلاق توافقی با بخشش کل مهریه یا توهمین طور بمون منم میمونم تا 100 سال دیگه
    بعدم بهش گفتم اینکار تو کلاهبرداریه چون واقعا دلیل موجهی برا جدایی از من نداری و هی میگی نیم دنگ خونه رابده
    این حرفو که بهش زدم عصبانی شد و اومد از پشت سر با مشت زد تو صورت من که عینکم شکست و پای چشمم هم کبود شد همون روز وسوسه شدم برم ازش به جرم ضرب وشتم شکایت کنم و هم شکایت تمکین را مطرح کنم و حتی رفتم نامه پزشک قانونی هم گرفتم ولی بازم جلوی خودمو گرفتم گفتم شبه عیده خوبیت نداره ونرفتم
    از اون روز تا به امروزهم دیگه هیچ ارتباطی نداشیم و نه من شکایت تمکین کردم نه اون نفقه و مهریه
    وهر دو به همین وضع بلاتکلیف موندیم حالا ازت درخواست دارم راهنماییم کنی به نظرت چکار کنم بازم همینطور بمونیم یا یه کار دیگه بکنم؟؟؟


 
صفحه 8 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.