به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 69 , از مجموع 69
  1. #61
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 بهمن 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1395-1-02
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    1,250
    سطح
    19
    Points: 1,250, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 14 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر نمایش پست ها
    وقتی آدم کارش رو از دست میده دچار بحران میشه میفهمم.از دست دادن کار کلا تاثیر زیادی رو روحیه ی آدم داره.

    در چند وقت اخیر احساس افسردگی میکنید؟ به غیر از کارتون اتفاق بد دیگه ای براتون نیوفتاده؟
    من خودم از سرکار بیرون اومدم از قبلم تصمیم داشتم از تیر نرم تا کارهای پایان نامه ام سریعتر انجام بشه ولی بعد از اون اتفاق دیگه حوصله و تمرکز نداشتم . به خاطر همین اومدم بیرون

    از بعد از جواب منفی دوم احساس افسردگی میکنم . الان دیگه تمایلی به ازدواج ندارم ولی اعتماد به نفسم خیلی خیلی پایین اومده . زیاد میخابم غذام کمتر شده بداخلاق شدم

    انگار یه ادم دیگه شدم حتی استادم هم متوجه تغییر حالتم شده بود . نسبت به همه چیز هم بی انگیزه شدم و دائم منفی بافی میکنم .اصلا هم حوصله روانشناس ندارم همونا میگفتن

    تو مشکلی نداری الان به این حال و روز افتادم

  2. #62
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 95 [ 00:07]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 42 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببینید بعضی از سن و سال ها بحرانی هستن دیگه. قرار نیست هر روز و هر سال ما یکی باشه به هر حال باید یه اتفاقاتی بیوفته و دچار تحولاتی بشیم که بتونیم به بلوغ فکری برسیم.

    اینکه قبلا افسردگی نداشتین و بهتون گفتن چیزی تون نیست خب حتما حالتون خوب بوده و نهایتش یه وسواس داشتین که اونم این علایم شما که الان فرمودین جزئش نیست.الان هم اتفاق

    بدی براتون نیوفتاده خدا رو شکر.سعی کنید وقتی یکی یه حرفی بهتون میزنه از جمله روانشناس،با خودتون بگید راست میگه و حرفشو قبول کنید حتی اگه میدونید دارید خودتون رو گول

    میزنید باز هم بگید راست میگه. خودتون خواهید دید آیا وسواس و افکار منفی به راحتی یک آب خوردن دست از سرتون بر میداره یا نه.

    همون طور که قد میکشیم، همون طور که استخون هامون بزرگ میشن و چهره مون و صدامون تغییر میکنه و از یک بچه به یک جوان تبدیل میشیم خوب روح و روان هم از این امر مستثنی

    نیست و دچار تحول میشه و گاه اونقد تغییر میکنیم که شاید دیگه خودمون رو هم نشناسیم.

    مخصوصا بعد از 20 سالگی.چون مغز تا بیست سالگی رشد میکنه و بعد از اون رو به پیری میریم. سن 24 سالگی هم سن بحرانیه و شما باید رو خودتون کار کنید که بتونید واقعیت نگری رو یاد

    بگیرید. نه شنیدن از دیگران، شکست های مالی و درسی، ازدواج ناموفق و ...هزارن اتفاقی که بی هیچ شوخی ای میتونه نصیبمون بشه انتخاب ما نیست . زندگی همینه نه فقط شادی و

    خوشحالی بلکه غم و شکست جز اساسی زندگی ماست.عاقل کسی هست که یاد بگیره که چگونه از شکست ها سالم بیرون بیاد وگرنه راه فراری از درد نیست.

    افسردگی در واقع اشتباه مغزه. افسردگی تصمیمی خودآگاهه . من اگه این جمه رو میگم تکرار حرف یک روانشناس نیست. دارم با ایمان قلبی میگم.

    من روزی به خدا گفتم که چرا من باید افسردگی بگیرم بس نیست وسط این همه مشکل و وقتی فهمیدم و با پوست و گوشت و استخون حس کردم که بیشتر از اونچه که خانواده و شرایط بد

    زندگی رو من اثر گذاشته باشه خودم بود که انتخاب کردم تو این وضعیت باشم اون روز فهمیدم که معنی واقعی این جمله چیه. بله درسته که خیلی از شرایط بد زندگی روح آدم رو بیمار میکنه

    ولی یادمون باشه ما انسانیم.

    یک روزی به سنی میرسیم که باید بزرگ بشیم و اون روز زمانیه که تصمیم میگیری اونچه که خانواده، شرایط جسمی، شرایط مالی و هزاران شرایط بد رو که خارج از اختیار تو بوده بذاری

    کنار و این معنی اختیاری بودن انتخاب افسردگیه.

    میدونید آخر ادامه دار کردن مشکلات روحی چیه؟ میدونید مشکلات روحی و منفی بافی و استرس چی رو نصیب یک آدم میکنه؟ وقتی سالمی وقتی داری راحت زندگی میکنی و تمام اون

    مشکلات روحی رو پشت سر گذاشتی و به بلوغ رسیدی متاسفانه باید تاوان پس بدی. کاش به حرفی دوستانه ی من نه نگید هر چند خیلی سخته. خواهش میکنم اینقدر با خودتون لج

    نکنید. شکست در ظاهر و قدتون رو قبول کنید.به صورت واقعی نه به زبون.

    موفق باشید.

  3. 2 کاربر از پست مفید خانم دکتر تشکرکرده اند .

    hamid.n (یکشنبه 26 اردیبهشت 95), یه دوست (چهارشنبه 05 خرداد 95)

  4. #63
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 بهمن 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1395-1-02
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    1,250
    سطح
    19
    Points: 1,250, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 14 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر نمایش پست ها

    میدونید آخر ادامه دار کردن مشکلات روحی چیه؟ میدونید مشکلات روحی و منفی بافی و استرس چی رو نصیب یک آدم میکنه؟ وقتی سالمی وقتی داری راحت زندگی میکنی و تمام اون

    مشکلات روحی رو پشت سر گذاشتی و به بلوغ رسیدی متاسفانه باید تاوان پس بدی. کاش به حرفی دوستانه ی من نه نگید هر چند خیلی سخته. خواهش میکنم اینقدر با خودتون لج

    نکنید. شکست در ظاهر و قدتون رو قبول کنید.به صورت واقعی نه به زبون.

    موفق باشید.
    سلام
    میدونم ادامه پیدا کردن مشکلات روحی هیچی نصیب نمیکنه ولی مشکل اینه که تحت کنترل من نیست . من با خودم لج نمیکنم .

    ظاهر و قدم که خودم قبول دارم ولی ظاهرا بقیه قبول ندارن منم کاری نمیتونم بکنم جز اینکه کاری کنم ظاهر و قدم برای کسی مهم نباشه و اونم اینه که کلا بی خیال بشم . شاید تنهایی هم بد نباشه بالاخره ادم عادت میکنه . شاید بگید با دو مورد پس نکشید ولی این نظر n نفری هست که با من رفت و امد دارن طوری رفتار میکنن که انگار من مشکل حادی دارم و مدام ازار روحیم میدن . تا میام خودم به لحاظ روحی ترمیم کنم با کلام و رفتارشون ازارم میدن.

    من ادم ناشکری نیستم و همیشه به خاطر سلامتیم شکرگذارش هستم خیلی ها شرایطشون از من بدتره و بیشتر خدارو پرستش میکنن .من ایمانم به اندازه اونا نیست ولی در حد خودم خوب هست

  5. کاربر روبرو از پست مفید hamid.n تشکرکرده است .

    خانم دکتر (سه شنبه 28 اردیبهشت 95)

  6. #64
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 95 [ 00:07]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 42 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ولی این نظر n نفری هست که با من رفت و امد دارن طوری رفتار میکنن که انگار من مشکل حادی دارم
    آفرین نکته ی مهمی بود. دقیقا مشکل روحی یعنی همین عزیز!!! همین نکات کوچیک. به این میگن فرافکنی افکار خود روی دیگران. رو این نکته بسیار کار کنید و در موردش مطالعه کنید.

    من جوابم برای حرف شما اینه که زندگی واقعا یه مهمونیه. آدما تو مهمونی بهترین لباس خودشون رو میپوشن تا بهترین ظاهر رو داشته باشن.

    چون میخوان خودشون رو به بهترین شکل ممکن به دیگران نشون بدن. همه همین طورن .

    کسی دیگری رو نمیبینه!!! تونستم منظورمو برسونم؟ تونستم بگم چرا کسی دیگری رو نمیبینه؟

    زندگی هم همینه. هیچ کس دیگری رو نمیبینه. باور کنید. همه دارن سعی میکنن خودشون رو نشون بدن. همه بدون هیچ استثنایی. همه دارن سعی میکنن زندگی خودشون رو داشته

    باشن. همه به فکر زندگی خوشون هستن. مگه این طور نیست دوست من؟

    حالا نکته اینجاست که شما چرا طور دیگه ای فکر میکنید؟ چرا فکر میکنید دیگران با فکر شما زندگی میکنن؟ چرا فکر میکنید براشون مهمید؟

    جواب سوالتون رو پیدا کنید. چرا فکر میکنید مرکز توجه دیگران هستید؟ چه دلیلی داره و شما چه ویژگی خاصی دارید یا نفع شما برای دیگران چیه که به شما فکر کنن؟

    ممنون میشم اگه من رو در فکراتون شریک کنید.





    وقتی کسی بهتون میگه فلانی با قد کوتاه تر از شما آدم موفقیه فکر میکنید فرقش با شما چیه؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید خانم دکتر تشکرکرده است .

    hamid.n (یکشنبه 02 خرداد 95)

  8. #65
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 بهمن 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1395-1-02
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    1,250
    سطح
    19
    Points: 1,250, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 14 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر نمایش پست ها
    آفرین نکته ی مهمی بود. دقیقا مشکل روحی یعنی همین عزیز!!! همین نکات کوچیک. به این میگن فرافکنی افکار خود روی دیگران. رو این نکته بسیار کار کنید و در موردش مطالعه کنید.

    من جوابم برای حرف شما اینه که زندگی واقعا یه مهمونیه. آدما تو مهمونی بهترین لباس خودشون رو میپوشن تا بهترین ظاهر رو داشته باشن.

    چون میخوان خودشون رو به بهترین شکل ممکن به دیگران نشون بدن. همه همین طورن .

    کسی دیگری رو نمیبینه!!! تونستم منظورمو برسونم؟ تونستم بگم چرا کسی دیگری رو نمیبینه؟

    زندگی هم همینه. هیچ کس دیگری رو نمیبینه. باور کنید. همه دارن سعی میکنن خودشون رو نشون بدن. همه بدون هیچ استثنایی. همه دارن سعی میکنن زندگی خودشون رو داشته

    باشن. همه به فکر زندگی خوشون هستن. مگه این طور نیست دوست من؟

    حالا نکته اینجاست که شما چرا طور دیگه ای فکر میکنید؟ چرا فکر میکنید دیگران با فکر شما زندگی میکنن؟ چرا فکر میکنید براشون مهمید؟

    جواب سوالتون رو پیدا کنید. چرا فکر میکنید مرکز توجه دیگران هستید؟ چه دلیلی داره و شما چه ویژگی خاصی دارید یا نفع شما برای دیگران چیه که به شما فکر کنن؟

    ممنون میشم اگه من رو در فکراتون شریک کنید.





    وقتی کسی بهتون میگه فلانی با قد کوتاه تر از شما آدم موفقیه فکر میکنید فرقش با شما چیه؟
    سلام

    فکر نکنم زیاد فرافکن باشم به هر حال این نظر بقیه در مورد قدم بوده چه من خوشم بیاد چه نیاد

    درسته که من تا حدودی عزت نفسم از دست دادم ولی خب نمیشه که کلا بقیه افراد جامعه نادیده گرفت بالاخره انسان موجودی اجتماعیه . من بقیه رو نبینم برای خودم زندگی کنم ؟ اگر بتونم این کار بکنم که عالیه . البته احتمالا باید این روند در پیش بگیرم چون که ازدواج دیگه کلا کنسلهه

    دیگران با فکر من زندگی نمیکنن. من برای کسی جذاب نیستم که باهام ازدواج کنه ولی خب بقیه هم از جنبه های دیگه ازم سود میبرم مثلا مدیر شرکتی که توش کار میکردم هنوز نتونسته جایگزین پیدا کنه و پیغام میفرسته برگردم صرفا برای یه رابطه کاری البته هیچ کسیم با اون حقوق اون کار انجام نمیده ولی به دلیل نداشتن کارت پایان خدمت به من حقوق نسبتا پایینی میداد. ولی تو بحث ازدواج اینطور نیست من کلا جذابیتی برای کسی ندارم

    وقتی کسی بهتون میگه فلانی با قد کوتاه تر از شما آدم موفقیه فکر میکنید فرقش با شما چیه؟ فرقش با من اینه که اون برای کسی مهم بوده ولی من برای کسی مهم نیستم

  9. کاربر روبرو از پست مفید hamid.n تشکرکرده است .

    خانم دکتر (دوشنبه 03 خرداد 95)

  10. #66
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 95 [ 00:07]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 42 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما دقیقا مشکلت فرافکنی افکارت روی دیگرانه که باعث شده فکر خوانی کنی و دقیقا هرآنچه که خودت در مورد خودت فکر میکنی مطمئنی دیگران هم همین طور فکر میکنن.

    اصلا معنی فرافکنی رو متوجه شدید؟ دیگران هر حرفی میزنن بزنن ولی فرافکنی معنی دیگه ای داره!!! من قدم کوتاهه و دیگران میگن کوتاهه فرافکنیه؟؟؟؟ نه فرافکنی یه چیز دیگه است.

    مسئله ی قد شما واقعیته. واقعیت رو همه قبول دارن. واقعیت یعنی لیوان یعنی میز. هیچ کس میز رو خمیر دندون نمیبینه. اگه ببینه مشکل داره. قدت کوتاهه اوکی اما این اصلا مشکل شما

    نیست. مشکل فکر شماست. خودت میدونی قدت کوتاهه ولی نمیتونی قبولش کنی. شما داری میز رو میز میبینی ولی مغزت میخواد خمیر دندون باشه. بنابراین تو مغزت تنش ایجاد شده.

    این دقیقا راه مغز و فکر شما برای حفاظت از شماست ولی داره بهت آسیب میزنه.

    یه حرف بی ربط بزنم که معنی حرفمو متوجه بشی،قدرت مغز تو عدم پذیرش واقعیت فوق العاده زیباست!!! دختری که تو سن کم دچار تجاوز میشه به دلیل تلاش مغز برای عدم قبول این

    اتفاق دو شخصیتی میشه. یعنی به دو انسان تبدیل میشه!!! میتونید این اتفاق فوق العاده رو درک کنید؟ انسانی که واقعیت رو میدونه و انسانی که واقعیت رو فراموش میکنه در حالی که یک

    انسانه و در واقع دو مغز تو یک انسان. چون قبول بعضی از مسئله ها برای انسان بسیار تلخه.ببینید آدم چقدر موجود جالبیه؟

    شما هم همین طورید اما بسیار بسیار ناچیز. بیماری دوشخصیتی کلی فیلم داره. دوست داشتید دانلود کنید نگاه کنید.

    گفتید اهل مطالعه هستید دیگه؟ بیماری بردرلاین رو مطالعه کنید و از قدرت شگفت انگیز مغز لذت ببرید.

    بله انسان موجود اجتماعی هست اما اجتماعی تعریفش چیه؟ اجتماعی بودن این نیست که همه عاشق شما باشن و اگه نبودن یعنی تموم.

    معلومه که روابط آدما بر پایه ی نفعشونه.

    چطور شده که این طور فکر نمی کنید ؟

    الان فکر میکنید مدیرتون داره ازتون سو استفاده میکنه و عشق سو استفاده نیست؟ شما از کسی که دوست دارید و عاشقشید چه استفاده ای میکنید؟ واقعا عشق یعنی چی؟

    دوست دارید کسی عاشقتون باشه که چه اتفاقی بیوفته؟ براتون چیکار کنه؟ معنی عشق تو ذهن شما چه چیزی شکل گرفته؟؟؟ چی میخواید از عشق؟ کسی من رو به خاطر خودم دوست

    داشته باشه یک سرابه عزیز. هیچ کس تو جهان واقعی این طور نیست. این تفکر اشتباه شماست که دارید روی دیگران فرافکنی میکنید.

    ازدواج یعنی چی دوست من؟

    من برای کسی مهم نیستم یعنی چی؟ مگه شما یک آقا نیستید مگه ممکنه برای جنسیت یک خانم مهم نباشید؟؟؟؟ آفرینش الهی شما رو برای یک خانم جذاب کرده. حالا میخواید باور

    کنید یا نه. هر طوری که باشید شما جذابید. بدون ذره ای شک !!!

    معنی اجتماعی بودن به معنی وابستگی نیست.وقتی این طور فکر میکنی و این طوری خودت رو وابسته میدونی یعنی از نظر فکری گیر کردی تو یه سن خاص. 3 تا 5 سالگی.

    این حرفی که زدم خدایی نکرده توهین نیست که شما بچه ای یا فکر بچه گانه داری. یه چیز عادیه. اصولا گیر کردن تو یه فکر و بعد بازی درآوردن یه نوع رفتار انسانیه. ممکنه شما همیشه

    بالغانه عمل کنید ولی وقتی مثلا با کسی دعوا میکنید رفتارتون دقیقا مثل 5 ساله ها باشه. روزی که فهمیدید این رفتار برای سن 5 ساله هاس رفتار سن 24 سالگی رو یاد خواهید گرفت

    وگرنه تا 100 سال بدون تغییر باقی می مونید.من این همه سن دارم و این همه سواد دلیل بر کامل بودن نیست.

    دکتر علی بابایی زاد فکر میکنم فابلاشون بسیار بهتون کمک میکنه اصلا بهتون یاد میده مشکل یعنی چی. شما الان در مرحله ی بازی هستی رسما. سعی کنیداین فایلا رو از سال 90 به بعد

    رو گوش کنید. تو تالار هست.

  11. کاربر روبرو از پست مفید خانم دکتر تشکرکرده است .

    hamid.n (سه شنبه 04 خرداد 95)

  12. #67
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 خرداد 95 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1395-2-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    53
    سطح
    1
    Points: 53, Level: 1
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام حمید جان در مورد مسئله ای که عنوان کردی به گمونم حق با تو هست، متاسفانه همیشه اکثر افراد و احتمالا خود ما به ظاهر افراد نگاه میکنیم و باقی جنبه هایی که ممکنه یه فرد تو وجودش داشتباشید
    ه (خوب یا بد)به حاشیه میره
    اما این دلیل نمیشه خودمونم در مورد خودمون اینجوری فکر کنیم!

    راستش چیزی که من از بین حرفای شما استنباط کردم اینه که شما خیلی علاقه مند بودید تا در جایگاه مشابهی نسبت بقیه یا حد اقل اونایی که فکر میکنید از بقیه بهتر هستن یا در جایگاه بهتری هستن قرار داشتید!؟!؟

    این یه مثله روانی هست که خیلیا از جهاتی دیگه در گیرشن و خوشبختانه فقط گریبان شما رو نگرفته بیشتر توضیح نمیدم چون خودتون میدونید منظورم چه چیزایی هست.

    برای حل مشکلی که دارین باید بگم که تا وقتی این جوری فکر می کنید هیچ چیز تغییر نمیکنه و هیچ کس هم با شما مهربون تر نخواهد بود وجنبه های مثبت وجود شما همیشه در پشت ترس و دلهره ای که دارید باقی خواهد موند.
    شما هنوز این ویژگی وجودتون رو نپذیرفتید و با مخفی کردنش(البته اگه بشه) دارید خودتون رو بخواطر چیزی که توش تاثیری نداشتید مجازات میکنید.
    قطعا هیچ کسی این جوری که هست خودش رو کاملا دوست نداره اما برای داشتن یه نقص(از نظر خودتون) نمیشه از بقیه چیزهایی که داریم چشم پوشی کنیم.

    در ضمن هیچ زن یا مردی نمیدونه مرد یا زن دیگه ای رو کامل کنه مگه ابنکه اون شخص خودش در مسیر کمال در حال حرکت باشه!
    موفق باشید

    سالها از پی مقصود به جان گردیدیم
    یار در خانه و ما گرد جهان گرد جهان گردیدیم
    خود سراپرده قدرش ز جهان بیرون بود
    آنکه ما در طلبش کون و مکان گردیدیم

  13. 2 کاربر از پست مفید Vanity تشکرکرده اند .

    hamid.n (سه شنبه 04 خرداد 95), خانم دکتر (دوشنبه 03 خرداد 95)

  14. #68
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ....

    اول از همه بگم انا نظرای شخصیمه حتی اگه غلط باشه دوس دارم بدونی ...

    حرف و فکر مردم چندان اهمیت نداره ... تو توی طول روز هزاران آدم میبینی که هر کردم یجور راجع بهت فک میکنن ... ولی به تو چه؟؟ مگه میشه کاریش کرد؟؟

    خودتم میدونی ماتم گرفتن فایده نداره پس دیگه منفی بافی بسه ... مشکل قد تو انقدا که فک میکنی حاد نیس ... مهم اینه تو هدفات انقد کوچیکه که به این موضوع به این شدت فک میکنی ؟؟

    حرفام شاید شعاری باشه ولی خب حقیقته ...

    مسی هم 168 قدشه ولی نگا کن چه بلاییه لامصب !! :)))

    سعی کن توی زندگیت چیزایی واسه ارائه داشته باشی که کوتاهی قدت توش گم شه ...
    .................................................. .................................................. .................................................. ...............
    زندگی دقیقا به ما همان چیزی را می دهد که می خواهیم ، اگر حداقل را بخوای ، حداقل را بدست خواهی آورد.
    .................................................. .................................................. .................................................. ...............
    همه رویداد های زندگیت آیینه ایست که اندیشه هایت را باز می تاباند . اگر به پذیرش این توهم گسترده که عوامل بیرونی ، زندگیت را تعیین میکند ادامه بدهی ، ذهنت نخواهد توانست این اصل را دریابد .

    امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم :)

  15. 2 کاربر از پست مفید hamed.FEA تشکرکرده اند .

    خانم دکتر (سه شنبه 04 خرداد 95), ستاره زیبا (سه شنبه 04 خرداد 95)

  16. #69
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    این تاپیک از ظرفیت مجاز عبور کرده

    باید عرض کنم که تمرکز شما بر این موضوع از دو مشکل حکایت دارد :

    1 - ضعف اعتماد به نفس

    کم نداریم افرادی با قد و قواره و ظاهر شما اما با اطمینان به خواستگاری می روند و دغدغه های شما را هم ندارند ..... تفاوتشون با شما در چیشت ؟ در اعتماد به نفس

    2 - مشکل دیگر شما وسواس فکری هست

    شما تومور وار روی این مسئله که البته اشاره داشتم که ناشی از ضعف اعتماد به نفس هست تمرکز کرده اید که موجب وسواس فکری و احتمالاً افکار اتومات در این رابطه شده .....که در این صورت نیاز به مراجعه به روانشناس بالینی دارید و دریافت کمک های روان درمانی


    موفق باشید





  17. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    خانم دکتر (سه شنبه 04 خرداد 95), ستاره زیبا (سه شنبه 04 خرداد 95)


 
صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. احساس میکنم همسرم خیلی درگیری فکری داره وتحت فشار کاریه.میخوام کمکش کنم
    توسط آناهیتا۲۷ در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 آذر 96, 13:08
  2. قد کوتاه اخه چرا خدا
    توسط mahmoud777 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 08 دی 92, 11:14
  3. کبوتر با کبوتر، باز با باز
    توسط lord.hamed در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 فروردین 92, 16:06
  4. می خوام برگردم خونه پدرم ..ی مدت کوتاه
    توسط نازنین آریایی در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 60
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 آذر 91, 17:02
  5. می خوام برگردم خونه پدرم ..ی مدت کوتاه
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 60
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 آذر 91, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.