به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 53 , از مجموع 53
  1. #51
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط صبوری نمایش پست ها
    سلام دوستان.



    مصباح جان گفتی اگر ایشون رو درجلسه رسمی میدیدم.باید بگم محال ممکن بود بذارم به جلسه دوم برسه ...

    چون من تا مدت ها ازشون بدم می اومد .
    هر چند الان هم نمیدونم حتی به خواستگاری هم برسه قبول کنم.
    همین جا stop!
    پس بیا اینجور فکر کن که همون اولش هم این آقا مناسبت نبوده و حالا هم به خاطر ارتباطات بیشتر تو بهش داری فکر می کنی و یک جاذبه کاذب برات ایجاد شده!!!
    خودت هم که داری می گی اگر خاستگاری کنه معلوم نیست بپذیری!!!!
    پس بیا دیگه به این آقا فکر هم نکن!!! حتی بستر زدایی کن.
    مشکلت اینه که تو فکر می کنی نمی تونی با یک خواستگار دیگه همین حس را تجربه کنی.در صورتی که داری اشتباه می کنی.داری زود قضاوت می کنی!!!
    از کجا معلوم؟!!!
    تو خواستگارای دیگه ات را راه بده و با آرامش بررسی کن.به حرف بقیه هم گوش نده.عجله هم نکن!
    لازم هم نیست که به کسی بگی خواستگار داری تا منتظر تاریخ عقدت باشن.

    ببین ذهنت را آزاد کن!حتما لینک زیر را خوندی.ولی من بازم برات می ذارم:
    ببین تو ذهنت را به یک آقایی گیر دادی که معلوم نیست می خوادت یا نه.و الکی داری فرصت هایت را از دست می دهی.
    پیشنهاد خانم بی نهایت خوبه.به نظرم بسترزدایی کن.اگر خودش دید که تنها راه ارتباط با تو خواستگاری است؛اتفاقا منجر به این می شود اگر در ذهنش این قصد هست بیاد خواستگاریت.اگر هم این قصد نبود؛نمیاد و تو هم خیالت راحت می شه.

    از این به بعد بریم سراغ خواستگارای بعدیت؟


    - - - Updated - - -

    صبوری جان دو تا لینک برات می ذارم فکر کنم بتونی متوجه شی چرا به یک آقایی که هنوز معلوم نیست خواستگارته یا نه این قدر فکر می کنی.احتمالا ناخوداگاهت درگیر شده.
    این دو تا لینک را دقیق بخون:

    می دونم عاشق نیستی ها ولی این لینک ها به نظرم از جهاتی بهت کمک می کنه .
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  2. 5 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), toojih (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), ستیلا (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), صبوری (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  3. #52
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    عزیزم اگه واقعا عاشق شدی اولین قدم پذیرش این حسته. انکارش نکن. بشین با خودت چد دقیقه ای واقعا واقعا رو راست و باز باز باش. ببین چیه حست. عشقه؟ وابستگیه؟ کشش جسمیه؟ عادت کردن به فکر کردن بهشه؟ اینکه دست نیافتنی است؟ سر کل کل با خودت افتادی؟ بهت برخورده که هنوز نیومده جلو و فقط می خوای بیاد جلو بعدش هم ممکنه ردش کنی؟...
    چیه واقعا که بهش تمایل داری. اول اینو با خودت باز باز فکر کن پیدا کن.
    ببین این اقا چه ویژگی هایی داره. چه بدی هایی چه خوبی هایی. تو جذب کدوم ویژگی هاش شدی؟ حتی ممکنه جذب ویژگی بدی از اون شده باشی.

    یه چیز دیگه اینکه اگه مبهم نوشتنت به خاطر اینه که نگرانی بعدا کسی اشنایی بخونه پست هاتو و اگه جزییات زیاد هست که نمی تونی بگی اینجا که عمومیه یه اشتراک ازاد یه ماهه بگیر همه چی رو راحت و با جزییات بنویس که کارشناسا بتونن راهنماییت کنن.

    صبوری شوهر مناسب خیلی خوبه. همسر مناسب (زن یا مرد) از هر راهی که یافت شه عالیه :) درهای خواستگار سنتی ها رو به روی خودت نبند. بذار هر کسی که ممکنه یه همسر باشه واست بیاد جلو بررسیش کنی. توی محل کارت هم اگه کسی بخواد خوب میاد جلو. با همه محترمانه و خوش رو برخورد کن که اگه کسی خواست بیاد جلو بیاد. همین. دیگه کار دیگه ای نداری. تو درها رو به روی خواستگار باز کن. مانع توی فکرت نذار. همه رو هم بررسی کن.

    اون کسی که بیاد خواستگاریت و تو ردش نکنی توی یکی دو جلسه اول و برات مقبول باشه کسی نیست که نگران باشی جزو اون گروهیه که توی پست 41 نوشته بودی. اون کسیه که احتمالا خودش از تو هم بیشتر مشتاق جلسات اشنایی بیشتره. دلیلی نداره که نباشه. می خواد زندگی مشترک کنه با یه نفر.

    تا وقتی هم یه مرد یه پسر خودش نیومده واضح جلوت بگه چی می خواد توی ذهنت درگیرش نشو. تنها کاری که باید بکنی اینه که بسته نباشه رفتارت که اگه طرف خواست بیاد جلو حداقل می دونه که رد شه محترمانه و مهربانانه رد می شه. همین. کل کارت اینه که خوش رو باشی و به ادمای اطرافت احترام بذاری. به هیچ کس چه زن چه مرد سرویس اضافی نده. هیچوقت. در کل با خوش رویی و رفتارای محترمانه همراه با ارامش دیگه هر کی بخواد بیاد جلو میاد دیگه بعدش بهش فکر می کنی و بررسیش می کنی. این میشه خواستگارایی که از بیرون معرف بیان. معرف ها و خواستگارای سنتی رو هم که میان بررسی می کنی.

    موفق باشی.

  4. 5 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    toojih (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), مصباح الهدی (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), صبوری (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  5. #53
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    96
    Array
    سلام دوستان .

    ممنون از همه پستهاي ارسالي

    فکر می کنم یه جورایی ما را دست انداختی و هیچ هدف مشخصی توی تاپیکت دیده نمی شه.
    هر بار از یه موضوعی حرف می زنی (برخورد با خواستگار، راضی کردن مامانت، علاقه ات به همکارت، عدم علاقه به همکارت، ویژگیهای شخصیت و .... )
    شيدا جان من هيچ وقت چنين قصدي نداشتم و اگر باعث اين برداشت شما يا ساير دوستان شدم همينجا عذر خواهي ميكنم.

    ميخواستم جواب تك تك به صحبت هات بدم ديدم بهتره جمع بندي كنم.

    من همونطور كه در تايپيك قبل شروع كردم تصميم گرفته بودم به ازدواج جدي فكر كنم و جلسات رو شروع و پيگيري كنم به نتايج خوبي هم رسيدم.

    همون تايپيك بود كه چند پيشنهاد به من داده شد ولي رسمي نشد.و من از اين كه به موقع تايپيك زدم كاملا راضي بودم.
    تا اينكه به طور غير منتظره خواستگار ديگه اي پيشنهاد داد و من ميخواستم همه اون مطالب رو دوباره بخونم كه 12 ساعت زمان نبرد رسمي شد.منم تجربه اول واقعا جا خوردم.

    وشانس من همين همكار كه يك ماه ازش خبر نداشتم اومد و خبر از جور شدن شرايطش داد.

    از اون طرف خانواده و بخصوص مادرم كه ناراضي بودن يكدفعه همه راضي شدن.

    حالا شما جاي من چكار ميكردي ؟؟؟

    همون پست هم پرسيدم:

    بعدا حسرت نميخورم و پشيمون نميشم؟؟؟؟

    حالا هم اون خواستگار براي بار دوم نيومده... نپسنديده.. هنوز اون آقا از محل كارش برنگشته.. يا قسمت نيست ...و هر چيز ديگه نميدونم
    حالا كه نيومده

    اينجا هم لازمه يه توضيح ميدم .

    شيدا جان واقعا از پستت جا خوردم ولي آخرش

    صبوری جان،
    فکر می کنم به همون اندازه که پستهات آشفته اند و از این شاخه به اون شاخه،
    خودت هم سرگردون و آشفته ای.


    دقيقا همينطور بود.

    بذار خلاصه وار بگم شايد دركم كني. من تمام عمرم سعي كردم به هيچ پسري باج ندم.واينكه هميشه اين باورم بود اول بايد انتخاب بشم بعد انتخاب كنم.
    پس هميشه رفتار هام محترمانه و به دور از حاشيه بود و اگر حس ميكردم برخوردي داره به حاشيه ميره حذفش ميكردم (اون فرد رو از روابطم خط ميزدم) .
    اما اين آقا يك سال تموم همه جور از من حمايت كرد منم هيچ پيش فرض علاقه رو در خودم پرورش ندادم تا با يك جمله صريح مواجه شدم.

    همونجا از شگرد قديمي (حذف )خواستم استفاده كنم ازشون خواستم اگر قصدي هست رسمي اگر نه رابطه كاري هم نباشه .ولي ايشون عقيدشون بر اين بود اين دو ربطي به هم نداره(رابطه كاري و قصد ازدواج).خانوادم رو در جريان گذاشتم ايشون خواستند آشنايي بيشتر بشه خواستند مادرشون رو ببينم به محل كارشون برم باهاشون همكاري كنم من هيچكدوم رو نپذيرفتم فقط جوابم يك جمله بود يا رسمي يا هيچي من رابطه كاري از سمت خودم رو قطع كردم ولي ايشون رابطه كاريشون روقطع نكردند. من همونقدر كه به بقيه خدمات ميدم به ايشون هم همينطور .اصلا واد بحث حاشيه اي نميشم ولي ايشون با اعضاي خانواده من رابطه نزديك دارن. من گاهي از برادرم ميشنوم با هم سلام و عليك داشتند يا كاري براي هم انجام دادند

    فكر كنيد به طور خاص زنگ زدند و تبريك سال نو به مادرم گفتند.خوب حالا اينها توهمات من هست.

    من فقط خسته ام دوسال جلوي احساسم رو گرفتم كه چي؟ آخرش كه چي؟ شايد اگر به يكي از دعوتهاش جواب مثبت ميدادم رابطه خانوادي دو طرفه ميشد ميدونيد آخرش چي گفت گفت روحيت شاداب نيست هر بار بحثت سر اينه حتما رسمي بشه. چرا مگر كجاي رابطه ما مشكل داره ؟؟؟(اون نظرش اين بود بايد شناخت كامل بشه بعد جلسه اول جواب مثبت پسر هست) حتي آخرين دعوتش يك ماه پيش بود حدودا كه دعوت كرد خانوادگي ولي من با تشكر واينكه حرفش رو تعارف دونستم عدم تمايلم رو نشون دادم.

    شيدا جان ديگه برام مهم نيست من خيلي وقته فقط به عنوان يه غريبه ميبينمش كه مجبورم كارش رو انجام بدم.به خودش هم گفتم.

    شگرد حذف راجع به ايشون جواب نميده .فقط بايد بي تفاوت باشم.

    اميدوارم منظورم رو رسونده باشم بازم متشكرم دوستان







    - - - Updated - - -

    شيدا جان صحبتهات در اون تايپيك هميشه آويزه گوشم بود يادمه همونجا هم گفتم به تصميمي كه گرفتم مطمئن شدم.





    • اعلام حضور براي ختم قرآن در ماه رمضان سال1435قمري


    http://www.hamdardi.net/thread-32764.html


    خداوندا؛هدایتم کن تا به این باور برسم؛
    که جواب برخی دعاهایم؛
    «صبر» و «انتظار» است ...





    ویرایش توسط صبوری : یکشنبه 28 اردیبهشت 93 در ساعت 20:46

  6. 2 کاربر از پست مفید صبوری تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 29 اردیبهشت 93)


 
صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.