درد دل امشب من با خدا

[Mvaz]

در باغ و گلشن عشق، از هر طرف گلی هست
حاشا که مرگ خاموش، غیر از تو گل بچیند

در قبله شمالی رخ یار را بدیدم
همان یاری که چشمان، دیگر او را نبیند


با خود گویم که خاموش، تو را مرگی رسیده است؟
گفتم که راز دلبر کمی اندر فراقم

که شد نامم مرگ خاموش
اینک تو را که قبله، فقط یکی شناسی

همان بهتر که شعرت غم غبار نشیند
پاشو جامه به تن کن، نور حق را صدا کن

اگر تو را چرتکه ایست بزن تعداد قبله،
آن وقت هست که دانی، تعدد زیبایی

برو نامت عوض کن، چراغ عید به تن کن
در این دنیای خالی فقط خدا صدا کن

دیگر تو را نبینم با این نام کذایی
با این حال غمسازی

از هر طرف گلی هست، در این باغ همدردی
دل من و کرای و مدیر همدردی، دارد غم تو خاموش

پاشو نامت عوض کن، لباس عید به تن کن

[زونیام]

ممنون از شما cry و mvaz عزیز
خیلی لطف دارید شما، من خودم پشیمون شدم از اون نوشته. خدا به من لطف زیاد کرده، اما قدر داشته هامو نمیدونم و ...
بخوام اسممو عوض کنم چطور باید عوض کنم؟ اگه بخوام اسمم زونیام بشه؟

ممنون از اشعارتون، خیلی قشنگ بودند. این شعر تقدیم به شما. البته بیت اولش با کمی تغییر از جناب cry برداشتم، هر چند اشعارم مثل خودم داغونن و خودم خوشم نمیاد اما امیداورم شما به بزرگی خودتون ببخشید بر ما. کمی در وصف خدا گفتم.

با گوشه ای نشستن، درمان نمی شود غم
برخیز و باز افشان ، رنگی دگر به عالم

هر جا که مشکلی هست، یاد خدا کن ای دوست
غافل نمی شود او ، از درد بنده یک دم

انجا که کرده ای سر، در زانوان خود گم
او کرده عزم خود را، بر خنده ات مصمم

بر او توکلت کن، حتی اگر ز دوران
بر دیده ات نشسته، گاهی نَمی و شبنم

گمگشته گر شوی تو، حتی اگر به صحرا
در زیر پا بجوشد، یک چشمه همچو زمزم

هر چند چرخ گردون، افتاد در بلایا
باز آیَدت دوباره شادی و شور و خُرم

بر درد عشق و هجران، نی نسخه ای زمینی
چون او کجا بیابی؟ بر درد خویش مرهم

گشتم به عالم عشق، جز رب نبود معشوق
گر نکته دان عشقی، این نکته شد مسلم

[باغبان]

فدایی داری زونیام عزیز
البته من c-r-y هستم مخفف یه کلمه یا یه اندیشه تو کشور آلمان :)
من ارادت زیادی به هیتلر دارم :)
شوخی می کنم .
اون شعری که براتون گذاشتم را خودم نگفتم ،،یه شعر بود که علی رضا افتخاری می خوندتش
مرسی


من به ندرت قلمی مانند شما دیدم
خیلی استعداد بالایی داری
ممنون ا ز شعر فوق العاده ات ...عالی بود .


لیلی واقعی خداست ،،،وقتی به اون برسیم دیگه عاشق و بی تابش میشیم
لیلی ها و حوری های دنیوی و اخروی هم خوبن :)
ان شالله هر چی به موقع اش :)

یه کتاب هست به نام : نیروی حال
از اکهارت تول
حتما بخونش .

......................

برا ی تغییر نام باید برید تو قسمت تماس با ما ، یعنی اینجا :
http://www.hamdardi.net/sendmessage.php
مشخصات خودتون بگید در همدردی ،،ان شالله بچه ها از بالا دیدند درست می کنند
منم گزارش میدم به بالایی ها .
:)


راستی، زونیام اسم قشنگیه فکر کنم اسمی هست تو یه منطقه خاص از کشورمون استفاده بشه
البته هست جاهای دیگه هم :)
آفرین

[زونیام]

فدایی داری زونیام عزیز
البته من c-r-y هستم مخفف یه کلمه یا یه اندیشه تو کشور آلمان :)
من ارادت زیادی به هیتلر دارم :)
شوخی می کنم .
اون شعری که براتون گذاشتم را خودم نگفتم ،،یه شعر بود که علی رضا افتخاری می خوندتش
مرسی


من به ندرت قلمی مانند شما دیدم
خیلی استعداد بالایی داری
ممنون ا ز شعر فوق العاده ات ...عالی بود .


لیلی واقعی خداست ،،،وقتی به اون برسیم دیگه عاشق و بی تابش میشیم
لیلی ها و حوری های دنیوی و اخروی هم خوبن :)
ان شالله هر چی به موقع اش :)

یه کتاب هست به نام : نیروی حال
از اکهارت تول
حتما بخونش .

......................

برا ی تغییر نام باید برید تو قسمت تماس با ما ، یعنی اینجا :
http://www.hamdardi.net/sendmessage.php
مشخصات خودتون بگید در همدردی ،،ان شالله بچه ها از بالا دیدند درست می کنند
منم گزارش میدم به بالایی ها .
:)


راستی، زونیام اسم قشنگیه فکر کنم اسمی هست تو یه منطقه خاص از کشورمون استفاده بشه
البته هست جاهای دیگه هم :)
آفرین

سلام
عه، من فکر کردم cry به معنی گریه کردن هست.
آها پس اون شعره ترانه بود در واقع:).

ممنون از شما، لطف داری.
آره ایشالله برسه روزی که غیر از خدا برامون چیزی مهم نباشه.
ممنون از معرفی کتاب و همچنین لینکی که دادین.

زونیام فکر کنم یه اسم بختیاری باشه به معنای زانوهایم. الیته اسم واقعی من نیست.

بازم ممنون.

[gholam1234]

خدایا شکرت بازم، شکر ............

[سحر بهاری]

من از حسرت غیر تو خالی ام


هنوزم زمان پرستیدنت

برام هیچ فرقی نداره کیَم...

[Pooh]

خدایا...
میدونم دارم چی میگم، خودت هم میدونی دارم چی میگم...

حقم این نبود...

- - - Updated - - -

خدایا...
میدونم دارم چی میگم، خودت هم میدونی دارم چی میگم...

حقم این نبود...

[باغبان]

رب خطا پوش تویی
عبد خطا کار منم ،،،

مستحق عفو تویی
مستحق نار منم ،،،

شرمنده ایم
اعمال درستی نداشتیم ،،،
در کوله بار ، بار درستی نداشتیم ،،،

[miss seven]

ما هم روز های ناخوشی داریم گاهی ... ما هم دلمون میگیره ... هیچکی از دلمون خبر نداره جز خدا ... سعی میکنم وقتی غمگینم نه جایی برم و نه کسی رو ببینم ...دوست دارم بشینم و برای خودم باشم ...نه با کسی صحبت کنم و نه کسی ازم سؤال بپرسه ...

ان شاءالله خدا به همه ی دل های غمگین آرامش بده

[سحر بهاری]

امروز که فیلم میدیدم زود تموم شد و تیتراژ رفت ... با عجله دانلود کردم و زدم قسمت بعدی رو ببینم... دقیقا داستان همونجوری که دلم میخواست پیش میرفت. روزها بود که کل فیلم منتظر این صحنه بودم...‌ دوباره که تیتراژ رفت مامان برگشت با لبخند گفت بقیشم ببین ... گفتم نه دیگه خیالم راحت شد.

پیش خودم فکر میکردم کاش زندگی ما آدما هم میرسید به صحنه ی همین فیلم، میرسید به اونجایی که دوستش داشتی ببینیش و یه نفس عمیق میکشیدی و خیالت راحت میشد...

کاش هر کی سر جای خودش بود، کاش هر آدمی غیر از اون دنیای درونی خودش ، به سری به دنیای بیرون میزد. یه نگاه به دور و برش مینداخت ببینه کجاست، چند متر جلوتر رو میدید... ببینه داره چیکار میکنه، کجای داستان داره شبیه نقش آدم بدها میشه و کجای داستان براش شبیه فرشته ها میشن...

کاش داستان هممون یه اوج قشنگ داشت، هر کی بهترین بازیش رو روی صحنه ی زندگی بنمایش میذاشت. کاش از هم دریغ نمیکردیم اونچه رو که میتونستیم بهم بدیم. کاش چشمامونو از هم برنمیداشتیم تا حواسمون پرت این و اون نشه. کاش هوای همو داشتیم و قدر بودنمامون و جنگیدنامونو برای هم میدونستیم.

کاش میشد متن رو دوباره نوشت...