به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 96
  1. #41
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام. بچه ها لطفا در تمرینات کارگاه مشارکت و همکاری کنید. بخش تمرینات کارگاه از آموزشیش مهم تره که حداقل برای یک بار عملا تجربه کنید و خودتون رو ارزیابی کنید. مابقی تکرار مکرراته. چیزی که اینجا رو متمایز از بخش مقالات می کنه همین تمریناتشه، لطفا در این بخش سهل انکاری نکنید.

    اما تمرینات خودم:

    سعی کردم برای چند نفر شنونده خوبی باشم. دو سه مورد موفق بودم، دو سه مورد هم خیر! ضعفم این بود که برای یک دو مورد خسته بودم و ذهنم نمی کشید. گاهی عصبیت و هیجانم دخیل بود و توازن مکالمه از بین میرفت. اما نقاط قوت هم اینکه یکی دو مورد شرایط طرفم رو در نظر گرفتم و کظم غیظ نمودم که البته نتیجه خوبی داشت و طرف مقابلم از تندروی که داشت پشیمان شد و سعی کرد جبران کنه.

    وقتی آگاهانه گوش می دادم از این که به طرف مقابلم اهمیت دادم و کمکش کردم حس خوبی داشتم و چون از قبل پیش بینی برخوردمو کرده بودم و تعجیلی برای پاسخگویی نداشتم، سکوت درونم بیشتر و آرامش بیشتری برای پاسخ گویی داشتم که به کیفیت مکالمه کمک می کرد.

    نتیجه این که: چندان هم سخت نبود و اتفاقا دوست داشتنی بود. مایلم ادامه اش بدم.

    *************************************

    صلحیه جان ، حتما ضعف های مکالماتی ما با حوصله و تمرین قابل حل هستند. همراه ما باش.


    *************************************

    دوستان عزیز می تونید کیفیت تمرینتون رو ارسال کنید. آنالیزی روش نیست. فقط محکه.
    اما از فردا انشاءالله به موضوع جدیدمون خواهیم پرداخت با عنوان:

    پرهیز از خودمحوری / ترک سلطه جویی / حل تایید طلبی

    با ما باشید.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  2. 6 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 10 بهمن 96), Erica (جمعه 13 بهمن 96), paiize (جمعه 13 بهمن 96), گیسو کمند (سه شنبه 10 بهمن 96), میشل (دوشنبه 16 بهمن 96), بی نهایت (جمعه 13 بهمن 96)

  3. #42
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    در جایی که گوینده موضوع بحثشون دفاعیات بود ، عصبانیت وخشم زیادی که راجع به موضوع پیش آمده داشتم مانع شد که بتونم شنونده موفقی باشم چرا که هیچ حقی برای ایشون قائل نبودم . با این حال به صورت نسبی تونستم خودمو کنترل کنم. اما جای کار زیادی دارد.

  4. 4 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Erica (جمعه 13 بهمن 96), paiize (جمعه 13 بهمن 96), میشل (دوشنبه 16 بهمن 96), عشق آفرین (چهارشنبه 11 بهمن 96)

  5. #43
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    ممنون بی نهایت جان. آفرین به شما این که تمرین می کنید فوق العاده است و همراهیتون بی نظیره. ما فقط یک مبحث کار کردیم و انتظار عالی بودن نداریم. به مرور که پیش رفتیم مانند یک پازل نواقص ما تکمیل میشه و شکل و شمایل خودش رو نشون میده.

    ************************************************** **

    خب.... طبق برنامه موضوع جدید ما پرهیز از خودمحوری / ترک سلطه جویی / حل تایید طلبی هست.
    بد نیست ابتدا اشاره کنیم هدف ما پرداختن به مباحث تخصصی روانشناسی خود محوری ، سلطه جویی و یا تایید طلبی نیست. این موارد اگر به شکل اختلال در آمده باشند، درمانش نزد روان درمانگر هست و ارتباطی هم به کارگاه مهارت های کلامی ما نداره.

    چیزی که ما می خواهیم بهش بپردازیم در حقیقت شکل نرمال و طبیعی آن هست که در وجود همه ما ذاتا نهادینه است ، اما میل افراطی ما به بروزش در کلام و رفتارمون و بعضا عدم آگاهی از حد و حدودش میتونه عدم درک متقابل رو رقم بزنه و موجب آزار اطرافیانمون بشه.

    ابتدا به تفکیک تعریفی ارائه بدیم:

    خودمحور: "فردی که تنها احساس خود را درک می کند و قادر نیست حس طرف مقابل خویش را بفهمد."

    * این خصلت در سرشت انسان هاست که ابتدا به خواست و نیاز خودشون توجه کنند. اما گاهی در روابط ما، شکل خودخواهی و بی توجهی به حقوق دیگران به خودش می گیره.

    سلطه جو: "شخصی که دیگران را در راستای اهداف خود استثمار می کند."

    *سلطه جویی هم خصلتی هست که از کودکی با ما بوده و هنوز هم در همه ما به قدر ضرورت هست، که البته برخی مواقع حد و حدودش با حد و حدود دیگران تداخل ایجاد می کنه و اغلب برای دیگران آزار دهنده است.

    تایید طلب: "فردی که تایید را فراتر از یک تمایل و خواسته قلمداد میکند و تایید دیگران را نیاز و ضرورتی می پندارد که بدون آن قادر به حیات و بقا نیست."

    * یک انسان نرمال دوست داره از جانب اجتماع پذیرش بشه، نزد مردم مقبولیت و محبوبیت داشته باشه و این هیچ عیب نیست. مشکل آنجایی هست که فرد جز تایید چیز دیگری (از جمله انتقاد) نپذیره و مدام بخواد از روش هایی مانند سلطه جویی برای خودش تایید بخره. حتی از نوع دروغینش!

    نکته قابل تامل اینه که ریشه هر سه مشترک هست در عدم عزت نفس و اعتماد به نفس! پس توصیه ما به شما عزیزان اینه که مقاله زیر رو از دوست خوبمون جناب باغبان، حتما مطالعه بفرمایید:

    http://www.hamdardi.net/thread-44711.html

    ما در قدم اول به "خود محوری" می پردازیم.

    خود محوری چه تاثیری در روابط ما داره و مصداق عینی آن چی هست؟ به زودی بهش می پردازیم.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  6. 5 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (جمعه 13 بهمن 96), میشل (دوشنبه 16 بهمن 96), بی نهایت (چهارشنبه 11 بهمن 96), صبا_2009 (جمعه 13 بهمن 96)

  7. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام دوستان عزیزم

    من این کارگاه رو خیلی خوب دنبال می کنم و به واسطه اینکه تو محیط کارم مجبورم خیلی حرف بزنم، تجربیات و نوشته های اینجا مدام میاد تو ذهنم.

    نتیجه جدیدی که گرفتم این هست که اوضاعم ناجور داغووونه البته بعضی جاهاش رو به خودم حق میدم چون مثلا من اگر بخوام اجازه بدم مراجعه کننده با فراغ بال حرف بزنه و من وسط حرفش نپرم ، زود زود قضاوت نکنم و ... در روز کار دو نفر رو باید راه بندازم

    اما در مورد این مساله:

    خودمحور:
    "فردی که تنها احساس خود را درک می کند و قادر نیست حس طرف مقابل خویش را بفهمد."

    قضیه از اونجا شروع میشه که همکار من از نظر من ضریب هوشی بالایی نداره، یا داشته ولی از به دلیل اینکه تو سیستم فاجعه بار اداری کشورمون هر چی بیشتر خودت رو به ندونستن بزنی کارت سبکتره و ایشون هم از این قاعده پیروی کرده و الان سالهاست از کارش راضیه
    با اینکه ایشون سابقه کاریش از من خیلییییییییییی بیشتره ولی یه جاهایی من مجبور شدم سرشون غر بزنم، ایراد بگیرم و ... البته لازم به ذکر است که ایشون با اینکه آقا هستند ولی دقیقا مثل یه پیرزن 150 ساله از صبح که میاد غر می زنه تا آخر وقت اداری، از اون طرف هم با اینکه از نظر من خودشون ضریب هوشی بالایی ندارن ولی مرتب افراد دیگه رو چه جلوی روشون و چه پشت سرشون خنگ خطاب میکنند. بارها هم پیش اومده 30 ثانیه بعد خودشون یه کاری رو اشتباه انجام دادن. خلاصه اش این هست که به شدت رو اعصاب هستند و من فکر می کردم من حساسم ولی خب همکارهای دیگه از اتاق های دیگه و طبقات دیگه هم گویا چنین نظری دارند.

    این همه قصه گفتم که برسم به اینجا که از دید ایشون من
    خودمحور:
    "فردی که تنها احساس خود را درک می کند و قادر نیست حس طرف مقابل خویش را بفهمد." هستم.

    من واقعا قادر نیستم حس ایشون رو تو بیش از 50% مواقع بفهمم و گویا این مساله تو ذهن ایشون موندگار هست، حالا سوالم این هست که تو موارد مشابه این مورد، و توی این مورد من باید تلاش کنم که خودمحور بودنم رفع بشه؟ یا باید کار خاصی نکنم مشکل از فرستنده هست به گیرنده های خودم دست نزنم


    در ادامه هم بگم من عزت نفس کافی دارم، تایید طلب نیستم، یعنی تأیید ایشون واسم مهم نیست ولی خب انگار باعث شدم اعتماد به نفس و عزت نفس ایشون خدشه دار بشه و این یعنی مهارت کلامی من مشکل داره، الان راهکار چیست؟

  8. 4 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    paiize (جمعه 13 بهمن 96), میشل (دوشنبه 16 بهمن 96), بی نهایت (جمعه 13 بهمن 96), عشق آفرین (جمعه 13 بهمن 96)

  9. #45
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 03 [ 01:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,575
    امتیاز
    45,166
    سطح
    100
    Points: 45,166, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,005

    تشکرشده 6,497 در 1,470 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    362
    Array
    سلام ازتمرینوقبلی بگم که فقط توی دوموردموفق بودم وحتی تونستم به اون افراد نزدیکتربشم وصمیمیتی که تاالان نداشتم روباهاشون تجربه کنم وواقعا حس خوبی بهم دست داد.. امادرمواردی هم کاملا ناموفق مخصوصا دررابطه باهمسرم که اونقدربدعمل کردم که دعواهم شد!!!!من نمیدونم چه چیزیه که من اصلا باهمسرم نمیتونم مکالمه خوبی دلشته باشم مگرپیامکی!!!واینبارهم مجبورشدم ازاین طریق اقدام کنم تاقائله ختم به خیرشد!!!
    .............................
    اماخودمحوری:
    من بعضی ازاون ویژگی هارودارم بعضی هاروهم نه!
    من واقعا بیشترمواقع مراقب احساسات خودم هستم که الان چه حسی بهم دست داده بعدازاین دیدار یابعدازاین مکالمه و...
    متاسفانه بایدبگم که مناظرتاییددیگران هم هستم به شدت!!که گویاازاعتمادبه نفس کم من اینجوری میشه!
    اماسلطه جونیستم.واصلا نمیتونم این کاروکنم!!
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  10. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    میشل (پنجشنبه 19 بهمن 96), بی نهایت (جمعه 13 بهمن 96), عشق آفرین (جمعه 13 بهمن 96)

  11. #46
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 05:13]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    781
    امتیاز
    24,407
    سطح
    95
    Points: 24,407, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 943
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,637 در 593 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزان

    ممنون عشق آفرین جان، چه تاپیک خوب و هدفمندی داری. من هم فهمیدم اوضاع بی ریخته ، اما واقعا تازه متوجه شدم که سلطه جویی،تأیید طلبی و خودمحوری انقدر تو ارتباط نقش مهم داره.

    اون جور که فهمیدم باید اول در گفتگوهامون رد و پای این 3 چیز رو پیدا کنیم و تعدیلش کنیم تا بتونیم شنونده خوبی باشیم.

    راستش من یه مساله ای دارم اینکه گاهی هیچی نمیشنوم چون تمرکزم رو اینه که چی بگم؟ برای همین پیش اومده که میرم مطب دکتر، دکتر یا منشی چیزی رو میگن که اگر با

    انتظارات و درک من همخونی نداشته یا جدیده من تو فکرم همون افکار خودم رو دنبال میکنم و گاهی سوالاتی می پرسم که اونا میگن " خوب گوش کنید ".

    امروز در برخورد با یک کیس مناسب گفتگو قرار گرفتم .معمولا این کیس گاه و بیگاه حرف هایی میزنه که منو در میاره یا بهم می ریزم .البته بهم ریختنم بیشتر درونی هست و سعی

    میکنم بروز ندم.نمیدونم یا من خودم جنبه ام کمه یا بعضی ها ریز ریزکی تیکه میندازن. مثلا این کیس یه جمله میگه من 4تا جمله میگم تا غیر مستقیم بهش نشون بدم که این حرف نادرسته

    یا چه حقی داشته اینو بگه؟ یا مثلا من جرئتمندم و حرفم رو میزنم.اما اخیرا فهمیدم در اشتباه بودم و میتونم کار ساده تری انجام بدم. اول اینکه اگر این کیس پیشنهاد یا حرفی زده که توش

    قصد و منظوری بوده من اون فرد رو در مورد حرفی که زده به چالش بکشم نه اینکه خودم برداشت منفی از رفتارش کنم و کلی هم اطلاعات بدم !!!

    یه چیزی که اخیرا فهمیدم اینه که خوب گوش دادن باعث خوب سوال پرسیدن میشه و این امر موجب میشه مخاطب در برابر شما مواظب حرف هاش باشه چون شنونده تیزبینی داره حرف

    هاش رو میشنوه و ممکنه سوالات زیرکانه ای بپرسه. مخصوصا در برابر کسایی که میخوان تیکه بندازن یا حرفی رو یه جوووورررر دیگه بزنن.

  12. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    paiize (یکشنبه 15 بهمن 96), عشق آفرین (یکشنبه 15 بهمن 96)

  13. #47
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    ممنونم صبا، پاییزه و Eram عزیز. تلاشتون تحسین برانگیزه . متشکرم از همراهیتون.

    صبا و پاییزه خیلی خوب دو روی متفاوت موضوعی که می خواهیم بهش بپردازیم ارائه دادن که به توضیحاتمون کمک شایانی میکنه. همچنین Eram نگاه دقیقی به تاثیر خودمحوری بر شنونده بودن و کیفیت مکالمه داشتند.

    یه نکته رو خوبه در این تاپیک مد نظر داشته باشیم:

    ما اینجا نیستیم که یاد بگیریم خوشایند دیگران صحبت و رفتار کنیم. اینجاییم تا صحیح رفتار کنیم. مسئول انتظارات نابجای دیگران نیستیم و اگر برخورد ما ایراد نداشته، ناراحتی و عواقب احساسی دیگران که بیشتر مرتبط با ضعف و کم مهارتی های خودشون هست به عهده ما نیست.

    به همین دلیل ما در دومین قدم خودمحوری و تایید طلبی (یا به عبارتی "دگر محوری" ) رو در یک بخش آوردیم تا دچار افراط و تفریط نشیم و از این گذرگاه ها خودآگاه یا ناخودآگاه سلطه جویی نکنیم. عکس این قضیه هم صادقه و در موردش خواهیم گفت: اینکه اجازه ندیم دیگران با استفاده از شناسایی نقاط ضعف ما، خصوصا عواطفمون ، ما رو تحت سلطه بگیرند و مدیریت کنند.

    اما در مورد خودمحوری، همانطور که پیشتر گفتیم کاملا فطری و نرمال هست که انسان به واسطه ی علاقه مندی که به خودش و مسائل مرتبط اش داره و البته آنچه که شهودی احساس و درک می کنه ، خودش رو محور کائنات احساس کنه و خواست و نیازش رو اولویت قرار بده. (گفتیم کاری به نوع اختلالش نداریم)
    اما فقط ما نیستیم که اینچنین احساس می کنیم. اطرافیان ما هم همین حس رو دارند که اولویت اول خودشون هستند.
    شاید همه ما بارها این جمله رو به کار برده باشیم که:

    "دیشب پلک رو هم نذاشتم. تمام شب بیدار بودم!"

    این بی خوابی وقتی برای ما رخ میده به واسطه درک مستقیمی که ازش داریم برای ما جمله خبری مهمیه که بخواهیم دیگران رو ازش آگاه کنیم. چون "من" نخوابیدم. اما برای دوستانمون اهمیت چندانی نمیتونه داشته باشه که "تو" دیشب نتونستی بخوابی. ما اینجا از دو بعد میتونیم تاثیر خودمحوری رو بر ضعف کلامیمون بررسی کنیم:

    1. هنگام گوینده بودن: هر اتفاقی که به واسطه محور بودن برای ما جذاب یا قابل توجه هست، برای دیگران جذاب نیست که ما بخواهیم در موردش صحبت کنیم. خصوصا اگر با علایق شنونده همخوانی نداشته باشه. درست مانند دوست شیدا که اگر به خاطر داشته باشید یک سینما رفتن رو با جزئیات کامل چند مرتبه تکرار میکرد و موجب آزار شیدا می شد.

    2. هنگام شنونده بودن: درسته ممکنه مسئله ای که طرف مقابل ما مطرح می کنه برای ما جذاب نباشه، اما او دوست داره همانقدر که برای خودش مهم هست برای ما هم مهم باشه و درکش کنیم. ولی معمولا ما خودمحورانه پاسخ میدیم: منم نخوابیدم!

    از این دست داریم:
    - درس نخوندم / باز تو سر کلاس بودی. من که سر کلاس هم نبودم.
    - خواستگارم منو نخواست / خوبه یه خواستگار داشتی. من اصلا تا حالا خواستگار نداشتم.
    - ماشینم خرابه/ کاش من ماشین داشتم حتی خرابش.

    " یکی از راه های غلبه بر خودمحوری تلاش برای ارزیابی مسائل از نقطه نظر و دیدگاه طرف مقابل هست"

    البته خودمحوری ابعاد گسترده تری داره که به عنوان تمرین به عهده خودتون می گذاریم.

    تمرین 1 / موقعیت صبا و همکارشون رو در نظر بگیرید.
    الف: همکار صبا خودمحور هست. به نظر شما چرا؟
    ب: چرا صبا قادر نیست احساس همکارش رو بفهمه؟

    تمرین 2 / مصداق های بیشتری از خودمحوری در مهارت کلامی بیان کنید.
    مثال: فردی که در هدف گذاری های جمعی تنها منافع خودش رو در نظر می گیره.

    * مسائل پاییزه و Eram رو در بخش تایید طلبی یا دگر محوری بهش می پردازیم.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : یکشنبه 15 بهمن 96 در ساعت 17:04

  14. 3 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Eram (دوشنبه 16 بهمن 96), paiize (یکشنبه 15 بهمن 96), صبا_2009 (یکشنبه 15 بهمن 96)

  15. #48
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 03 [ 01:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,575
    امتیاز
    45,166
    سطح
    100
    Points: 45,166, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,005

    تشکرشده 6,497 در 1,470 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    362
    Array
    سلام به دوستان عزیز
    چه انرژی خوبی داره این تاپیک
    واما تمرین ها:
    الف)به نظرم همکارصبا خودمحورهست چون نتونسته احساسات همکارانش رودرک کنه وبدون فکرکردن به اونها حرف خودش رومیزنه وکارخودش روانجام میده ولواشتباه!امابه جزخودمحوربه نظرمیاد مهارتهای ارتباطیش داغونه که یکیش همین خودمحوریه!من فکرمیکنم شایدبرای جلب توجه هست که ازهمه ایرادمیگیره یه جورایی میخوادبپوشونه ایرادهای خودش روبابیان ایرادهای بقیه یامیخوادبگه فقط من نیستم که ایراد دارم والبته شک نکنیدکه متوجه رفتارهای بقیه باخودش شده که اینکارهارومیکنه وحسهایی بهش منتقل شده واون هم اینجورواکنش میده!!
    ب)به نظرم صبااتفاقا احساسش روفهمیده چون اینجانوشته که حس میکنه اعتمادبه نفس خدشه دارشده پس صبااینجا خیلی درخودمحوریش پایینه وبه نظرم بیشتراین درسته که ازاخلاقش خوشش نمیادوخب طبیعیه که نتونه رابطه ی بهتری باهاش داشته باشه همونجورکه بقیه ندارن ومسئول این جریان خوداون همکاره نه صبا یابقیه.
    (کلا زدیم تخریبش کردیم بیچاره رو)

    تمرین2
    مثالهای زیادی هست اماگفتنش ویادآوریش مشکله
    مثلا توی بحثهای خواهروبرادری وحق وحقوقش توی خونه پدری!
    یابین زن وشوهرکه من خودم خیلی تجربه کردم وخیلی ازمواقع فقط احساسات خودم واسم مهم بوده ودهنموبازکردموهرچی ته دلم بودریختم بیرون واصلا فکرنکردم که الان همسرم چطوری اینهاروهضم ودرک کنه
    مثلا وقتی گلایه میکنم ازخانوادش انتظاردارم که کوچکترین دفاعی ازشون نکنه واگه چیزی بگه که میل احساسات من نباشه بیاودرستش کن اماوقتی آروم میشم یاچندروزبعدش میگم عجب آدمی هستم من!!خب مادرشه یاپدرشه ویا...
    وخودم روکه جاش میزارم درکش میکنم ومیفهمم خیلی اشتباه کردم

    یاهمون مثالهایی که خودت زدی عشق آفرین جان!اینکه وقتی یکی داری ازبدشانسی وبدبختیش میگه تاثابت نکنیم بهش ماازش بدبخت تریم ول کن نیستیم!!!!مواردش زیاده.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  16. 4 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    Eram (دوشنبه 16 بهمن 96), بی نهایت (دوشنبه 16 بهمن 96), عشق آفرین (سه شنبه 17 بهمن 96), صبا_2009 (یکشنبه 15 بهمن 96)

  17. #49
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 05:13]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    781
    امتیاز
    24,407
    سطح
    95
    Points: 24,407, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 943
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,637 در 593 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عشق آفرین جان

    عالی نوشتی عزیزم ممنون ازت

    تمرین1:
    الف- رفتار همکار صبا که اهل غر زدنه نمونه رفتار خودمحورانه هست، این غر زدن ایشون برای دیگران اهمیت چندانی نداره و خودمحورانه گله میکنه، وقادر نیست از نگاه دیگران به این رفتارش نگاه کنه.
    ب-البته صبا هم تاحدی حق داره خسته و ناراحت باشه اما شاید مقداری حرکت از طرف صبا که آگاه تره به سمت کنارگذاشتن خودمحوری و تلاش برای درک( هرچند اندک )همکارش باعث اتفاقای بهتری در روابط کاریشون بشه.

    تمرین 2:
    الان که دارم نگاه میکنم مصداق رفتار خودمحورانه زیاد داشتم مخصوصا وقتی در ارتباط با افرادی که خودمحورانه گفتگو رو اغاز میکنند قرار میگیرم. گاهی زور میزنم که چیزی بگم اما نمیدونم

    خوب از آب در میاد یا نه، مثلا با یکی از نزدیکان داشتیم پیاده می رفتیم ایشون گفت که نمیدونم چرا پام درد میکنه انقدر(مطلب خیلی تکراری از ایشون) ، من نمیدونستم چی باید بگم؟! با

    تعجب گفتم اااااا چرا اخه؟ گفت نمیدونم شاید به خاطر چاقی ام باشه، دیروز هم فلان و فلان وسایل سنگین رو تو خونمون بلند کردم! بعد دیدم کفش مقداری پاشنه دار هم پوشیده! خب من

    نتونستم حال این فرد رو درک کنم چون هر از چندگاهی دقیقا این اتفاق ها براش میفته و خودش میتونه مراقب خودش باشه اما با اکراه چنتا جمله بهش گفتم که "شما نباید این وسایل رو

    بلند کنی این کار آقایون هست،بیشتر مواظب خودتون باشیدو..." . با وزن زیاد و کفش نامناسب بار سنگین هم بلند کرده توقع داره همه چی خوب پیش بره!خب من چی میتونم بهش بگم؟

    بعد جالبه من این دیالوگ رو با ایشون تقریبا خیلی زیاد دارم اما ایشون هرازچندگاهی با وجود شکایت از درد و .. باز وسایل سنگین بلند میکنه . برای همین اصلا درکش نمیکنم و شاید هم

    دوست ندارم درکش کنم.چون تقصیر خودش هست و وقتی باهم بیرون هستیم اینو میگه من حس بدی پیدا میکنم! اینکه چرا به من میرسه درد و ناراحتی هاش یادش میاد!

    برعکس من فقط ناراحتی هام رو به همسر یا مادر و پدرم میگم و برای اقوام دورتر خیلییی کم میگم مگر اینکه شخصی متوجه بشه و بپرسه. معمولا در این جور مواقع استراحت میکنم یا میرم

    دکتر نه اینکه به دیگران اعلام کنم و همچنان درد رو باخودم حمل کنم. چون با خودم میگم خب من درد دارم یا من حالم خوب نیست ،دیگران شاید دوست نداشته باشن که ازین جور حرف

    های منو بشنون .

    من هم دراین مورد مثل مثالی که صباجان زد ، نمیتونم طرف مقابلم رو درک کنم و اگر حالم خیلی خوب باشه سعی میکنم درکش کنم والا اصلا مایل نیستم. توی مثال بالا وقتی دیالوگ های

    این چنینی ام با فرد مشخصی تکرارش زیاد میشه تحمل من هم کم میشه و در بدو شروع در درونم حس بی تفاوتی شکل میگیره . البته باید بگم من واکنش دیگران برام مهمه ، تأیید طلب

    هم هستم .برای همین این مسأله و مسائل مشابه شاید روی ارتباطات بعدیم با فرد هم تأثیر گذار باشه.

  18. 3 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    paiize (چهارشنبه 18 بهمن 96), بی نهایت (دوشنبه 16 بهمن 96), عشق آفرین (سه شنبه 17 بهمن 96)

  19. #50
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    eram عزیز راجع به مثالی که زدی در مورد پیاده روی و موضوع تکراری که اون دوستتون هر بار عنوان می کنه به نظرم باید کشف رمزش کنی اینکه چه منظوری داره هر بار این مطلب رو بیان می کنه.


    شاید ایشون به دنبال راه حل نیست که هر بار شما راه حل می دهید.


    شاید ایشون نیاز به هم حسی شما دارد ، اینکه مثلا بگویید چقدر سخته با این پا درد ، پیاده روی طولانی ؟؟ آیا می تونم کمکی بهتون بکنم؟


    شاید ایشون نیاز به تقدیر و تشکر از جانب شما داره یه جور تایید طلبی و اینکه می خواد نشون بده من با وجود پا درد اما انتخاب کرده ام که با شما به پیاده روی بیام.


    و موارد دیگر
    ویرایش توسط بی نهایت : دوشنبه 16 بهمن 96 در ساعت 16:49

  20. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 18 بهمن 96), paiize (چهارشنبه 18 بهمن 96), عشق آفرین (سه شنبه 17 بهمن 96)


 
صفحه 5 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.