به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 75
  1. #41
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    سلام .انگشتام قدرت تایپ ندارن.
    مدیر عزیز من که نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم خداوند حتما اجرتان را میدهد.
    ببینید من الان خونه خودم هستم اون خونه مادرشه. وقتی میخواستیم نقل مکان کنیم از شهر شوهرم/ شوهرم گفت شما برید منم میام و الان چند ماهه که نیومده.
    من تصمیم گرفته بودم باهاش بمونم برای همین رفتم پیشش. ولی دیشب که بحثمون شد دیگه نتونستم تحمل کنم.
    به پدرم اس دادم که ایا این مرد ارزش اینو داره که به پاش بمونم یا نمیتونم بیارم پیش خودمون و ترکش بدم؟
    پدرم گفتن خودت تصمیم بگیر. گفتم نمیتونم. ایشون گفت فکر نمیکنم اراده ای برای ترک داشته باشه .این شد که مصمم شدم ازونجا بیام پدرم گفت بذار بچه باشه تا احساس مسولیت کنه در قبال بچش. منم برخلاف میل باطنیم گذاشتمش و اومدم. بعد که پدرمو دیدم ایشون گفتن چرا داری بچشو بزرگ میکنی اونم راحت پیش مادرش واستاده .گفت من یک شب بدون زن و بچه خوابم نمیبره اون چند ماهه پیش مادرش میخوابه.بعد گف توی مهمونی دو دقیقه نمیتونه بیدار بمونه و چرت میزنه و کدوم معتادی رو دیدی که ترک کنه.


    خانم میشل من الان شرایط خوبی ندارم لطفا یکم مهربونتر باشید .عین متن جناب مدیر رو بهش گفتم. تو این چند سال هم خیلی گفتم.

    مدیر عزیز شما نوشته بودید که زنو شوهر باید کنار هم باشند تا بتونن مسائلو حل کنن. ولی وقتی نمیاد پیش ما زندگی کنه من چه کاری میتونم بکنم.
    آقای خاله قزی ممنونم من چون تصمیمم برای جدایی جدی شد یک تاپیک دیگه باز کردم.

    من طی این چندسال بارها و بار ها بهش گفتم بیا اعتیادت رو کنار بذار تا زندگیمون بهتر بشه . خوب هرموق بوی سیگار میداد یا من چای میاوردم ولی اون نشسته چرت میزد اعصابم خرد میشد و دعوا راه میفتاد. انقد قول داده حتی دست روی قران گذاشته ولی ترک نکرده.

    برای من این مسائل مهمه شاید خانومایی باشن که اعتیادوسیگار شوهرشون براشون مهم نباشه.

    سردرگمی که چیزی نیس اقای خاله قزی دارم دیوونه میشم.
    دلم برای دخترم یک ذره شده .................................................. .............................خدایا........... ......................

  2. 2 کاربر از پست مفید شایسته89 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), salehe92 (سه شنبه 05 فروردین 93)

  3. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 بهمن 99 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    13,898
    سطح
    76
    Points: 13,898, Level: 76
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,320

    تشکرشده 1,329 در 398 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام. سال نو مبارک.
    لینک سایت همراه تازه در همدردی قرار گرفته. ان را دیدید؟
    همراه | همراه هم به سوی بهبودی از اعتیاد
    می خواهید کمی در این زمینه مطالعه کنید, شاید به شما و همسرتون در جهت حل مشکلاتتون کمک کنه.

    انشالله که هر چه زودتر مشکلاتتون حل بشه


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  4. 2 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), شایسته89 (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  5. #43
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام شایسته جان،

    با توجه به حضور آقای مدیر در تاپیک شما، من جایی برای صحبت نمی بینم.
    همونطور که میشل عزیز گفتند این فرصت را غنیمت بشمرید که از مشاوره ی مدیر همدردی در تاپیکتون بهره مند می شید.

    فقط یک نکته را می خواستم خدمتتون عرض کنم در مورد بچه بود.
    اگر نظرم ایراد داره یا نباید مطرح می کردم امیدوارم مدیر این پست را ببینند و به من تذکر بدن که در روند مشاوره شما مشکلی پیش نیاد.

    شایسته جان، هیچ بچه ای وظیفه ی نجات زندگی پدر و مادر را نداره.
    هیچ بچه ای نباید با این هدف به دنیا بیاد یا به این طریق مورد سو استفاده قرار بگیره.
    شما و پدرش در بدترین شرایط هم مسئول زندگی اون دختر کوچولو هستید.
    شما تنها پناهگاهش هستید و از دست دادن پناهگاه و حس بی پناهی برای اون سن خیلی زود و سخت هست.

    این که شما بخواهید کودکتون را پیش پدرش بذارید تا مجبور بشه به شما و زندگیتون فکر کنه اصلا راه درستی نیست.
    این بچه فردا می شه خانمی که در زندگیش به خاطر تربیت غلط و شرایط نامناسب کودکی، زنی می شه وابسته یا ترسو یا ...


    شما زن عاقل و توانای سی ساله ای هستید که از نبودن شوهرتون اینقدر احساس درماندگی می کنید.
    می تونید تصور کنید یه دختر کوچولو الان چقدر سرگردان و وحشت زده است که مامان چی شد و کجا رفت؟
    درسته که اون پیش خانواده پدریش هست و مطمئنا بهش می رسند و دوستش دارند، اما احساس ناامنی و ترسی که از این موضوع براش شکل می گیره را می تونید تصور کنید؟
    حتی ترس این که نکنه فردا مامان بزرگ هم بره؟
    نکنه بابا هم من را ببره یه جایی و بدون من برگرده؟
    چرا مامان من را نبرد؟

    اون همه دعواها و تشنج ها و اختلافات را داره می بینه و توی دل و مغز کوچیکش الان پر از ترس و آشوبه.

    دعوا و اختلافات و مشکلات زندگیتون هر چقدر هم سخت و جدی باشه، باید در همه حال به فکر سلامت روان بچه تون باشید.
    به فکر این که یک زن ضعیف و ترسو و درمانده تربیت نکنید.
    نباید اون جا رهاش می کردید.
    امیدوارم موقع ترک کردنش براش توضیح خوبی داده باشید و یک دفعه ناپدید نشده باشید.


    استاد گفت بنویسید معصومیت تان را کی از دست دادید؟ یا کی ها اگر چند بار پیش آمده.when did you lose your innocence?
    فکر کردم یعنی چه؟ معصومیت یعنی چه؟ من با این لغت مشکل دارم. من را یاد نجابت و فداکاری و لغات بی ربط بی معنای این مدلی می اندازد. وقتی نمی فهمم یا دارم سعی می کنم بفههم چشم هایم ریز می شوند. استاد گفت متوجه سوالم شدی؟ گفتم نه. استاد گفت بچه هایی که اتجمنت سالم دارند دنیا برای شان چه جور جایی است؟ گفتم امن. گفت بچه هایی که پدر مادرشان از لحاظ احساسی در دسترس نیستند دنیا را چه طور می بینند؟ گفتم ناامن غیر قابل پیش بینی. گفت آدم هایی که یک شبه، یک روزه، یک ساعته دنیای شان زیر و رو می شود دنیا را چگونه می بینند؟ گفتم نا امن ترسناک غیر قابل پیش بینی.
    گفت لحظه یی که هر انسانی در هر سنی فکر کند در این دنیا کسی نیست که مواظبش باشد، که اعتمادش به کسی یا چیزی که به آن اعتماد و تکیه داشته از بین رفته، که دنیا دیگر جای امن قابل پیش بینی نیست، که هر لحظه ممکن است باز ضربه ی دیگری بخورد باز تنها بماند، لحظه ی از دست رفتن معصومیت است
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 05 فروردین 93 در ساعت 21:07

  6. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), واحد (چهارشنبه 06 فروردین 93), میشل (سه شنبه 05 فروردین 93), مدیرهمدردی (چهارشنبه 06 فروردین 93), شایسته89 (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  7. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,905 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام.

    تو زندگی یه چیزایی هستن که تحت هر شرایطی در اولویت اول قرار میگیرن. مثل حمایت از دخترت.... رها کردن و ابزار قرار دادنش اصلا کار شرافتمندانه ای نبود...

    برو پیش دخترت... حتی اگه وسط آتیش جهنمه... یا بیارش خونه و از شوهرت هم بخواه که باهات بیاد، یا پیششون بمون.... در هرحال هرگز یه دختربچه رو رها نکن.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایسته89 نمایش پست ها
    دلم برای دخترم یک ذره شده .................................................. .............................خدایا........... ......................

    محض رضای خدا دست از آه و ناله بردار..... کسی اون رو از تو نگرفته، تو خودت گذاشتیش و اومدی، بنابراین هیچ جایی برای این حرفا نیست....فردا صبح اول وقت برو و اشتباهت رو جبران کن....

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : سه شنبه 05 فروردین 93 در ساعت 21:49

  8. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), واحد (چهارشنبه 06 فروردین 93), شیدا. (سه شنبه 05 فروردین 93)

  9. #45
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 خرداد 03 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,444
    امتیاز
    289,188
    سطح
    100
    Points: 289,188, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,636

    تشکرشده 37,126 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    شایسته 89 گرامی
    تو را به جان فرزندت کمی خونسرد باش.
    مجددا برو پستهایم را مطالعه کن.
    دقت کن
    دقت
    اولین و مهمترین بندی که برایت نوشتم و باز هم در آخرین پستم تکرار کردم چه بود؟
    خونسردی
    خونسردی
    خونسردی

    من که به شما نگفتم برو بسوز و بساز و با یک معتاد زندگی کن و بیچاره باش تا آخر عمر!!! هرگز من چنین چیزی را ننوشتم.
    اما گفتم که برای تصمیم گیری صحیح باید در منزل باشی.
    باید خونسردباشی.
    باید قدرتمند و قوی باشی.
    گفتم نباید از روی ترس یا از روی اجبار یا برای فرار تصمیم بگیری
    تو الان نیاز به راه حل برای ساختن زندگی ات نداری.
    تو اکنون نیاز به آرامش داری
    نیاز داری خودت باشی.
    آروم
    مطمئن
    با این همه نگرانی دستپاچه ای و هر تصمیمی احساسی و لغزنده خواهد بود.
    شما چه بخواهی طلاق بگیری ، چه بخواهی زندگی کنی. نخست باید آرام و مطمئن و قوی باشی.
    این پیامهایم را درک کن.




    در آینه نوشته هایم رخ خود را ببین. در ذیل آورده ام:

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایسته89 نمایش پست ها
    سردرگمی که چیزی نیس..........دارم دیوونه میشم.
    دلم برای دخترم یک ذره شده .................................................. .............................خدایا........... ......................


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (چهارشنبه 06 فروردین 93), salehe92 (چهارشنبه 06 فروردین 93), میشل (چهارشنبه 06 فروردین 93), شیدا. (پنجشنبه 07 فروردین 93), شایسته89 (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  11. #46
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو شایسته گرامی

    ببخشید جناب مدیر بانو شیدا و بانو میشل گرامی سپاس از شما و راهنمایی که کردین بچه ها توی سن پایین خیلی خیلی حساس هستند مخصوصا دخترم باشه که بدتر سخته با یه معتاد بودن خیلی سخته ولی دخترتون واجبتره خواهشا بفکر اونم باشید.

    خداروشکر ما توی فامیلامون خیلی کم هستند در دام اعتیاد افتاده باشند ولی حسی که دارن دردی که میکشن وحشتناکه نمیشه توصیفش کرد.همه ماهایی که نظر میزاریم شما رو درک میکنیم ولی طبق صحبت های مدیر همدردی برید جلو چه بخوای بمونی چه ادامه بدی راه درست و منطقی را طی کنید که انشالله باعث بشه هم خودتون و هم دخترتون کمترین آسیب رو ببینید.و البته زندگیتون.

    ترک اعتیاد خیلی سخته مخصوصا مواد مخدر ولی خدارو شکری من یه رفیق دارم خیلی هم دوسش دارم زیاد چون باارادست چون قویه چون محکمه ترک کرده به اینکه یه همچین رفیقی دارم بخودم افتخار میکنم و میبالم که محکم و قوی روی حرفش وایساد الان حتی طرف دود قلیون هم نمیره چه برسه سیگار و بقیه.

    هیچکدام از ماها جای شما نیستیم و نمیتونیم تصمصم بگیریم ولی خواهشا روی برنامه ای که آقای مدیر برای شما چیندن حرکت کنید.لطفا

    ایشالله 2روز دیگه میرم مشهد قسمت بشه بریم پابوس آقا اونجا حتما برای شما و زندگیتون دعا میکنم عاقبت بخیر بشید بانو
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 6 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    salehe92 (چهارشنبه 06 فروردین 93), واحد (چهارشنبه 06 فروردین 93), میشل (چهارشنبه 06 فروردین 93), مدیرهمدردی (چهارشنبه 06 فروردین 93), شیدا. (پنجشنبه 07 فروردین 93), شایسته89 (چهارشنبه 06 فروردین 93)

  13. #47
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    از همه دوستانی که تاپیک منو خوندند یا پستی گذاشتند بسیار ممنونم.

    دوست دارم دوستان با توجه به این موارد منو راهنمایی کنند: شوهرم نمیخواد بیاد پیش ما زندگی کنه و نمیخواد اعتیادش رو ترک کنه و نمیخواد از تعصبات افراطی نسبت به خانوادش دست بکشه.

    به نظر خودم دو راه پیش رومه: جدا شم/به زندگیم به همین روال تا آخر عمر ادامه بدم.
    به نظر شما کدوم راه بهتره؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید شایسته89 تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 07 فروردین 93)

  15. #48
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 خرداد 03 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,444
    امتیاز
    289,188
    سطح
    100
    Points: 289,188, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,636

    تشکرشده 37,126 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شایسته89 نمایش پست ها
    با سلام
    از همه دوستانی که تاپیک منو خوندند یا پستی گذاشتند بسیار ممنونم.

    دوست دارم دوستان با توجه به این موارد منو راهنمایی کنند: شوهرم نمیخواد بیاد پیش ما زندگی کنه و نمیخواد اعتیادش رو ترک کنه و نمیخواد از تعصبات افراطی نسبت به خانوادش دست بکشه.

    به نظر خودم دو راه پیش رومه: جدا شم/به زندگیم به همین روال تا آخر عمر ادامه بدم.
    به نظر شما کدوم راه بهتره؟
    با سلام و احترام
    شایسته گرامی
    من مطمئن نیستم که پستهای قبلی ام را با دقت خونده باشید.
    چون من نگفتم شوهرتون چی می خواهد یا نمی خواهد.
    مهم وضعیت شماست و اینکه گامها را درست بردارید.
    اینکه شما چه می خواهید. یک مسئله هست. اما اینکه به چه صورت به خواسته هایتان برسید اولویت بیشتری دارد.




    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    من که به شما نگفتم برو بسوز و بساز و با یک معتاد زندگی کن و بیچاره باش تا آخر عمر!!! هرگز من چنین چیزی را ننوشتم.
    اما گفتم که برای تصمیم گیری صحیح باید در منزل باشی.







    به عنوان یک تکلیف
    لطفا یک فهرست تهیه کن که 10 مورد به ترتیب اولویت از شما خواستم.
    شما باز به شیوه اشتباه به مسئله خود وارد می شوید.
    خواهش می کنم دقت و توجه بیشتری معطوف کن و فهرست را تهیه کن تا حداقل متوجه بشوم پستهای من در مانتیور شما قابل رویت هست یا نه؟؟!!!

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  16. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (پنجشنبه 07 فروردین 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 07 فروردین 93), شیدا. (پنجشنبه 07 فروردین 93), شایسته89 (پنجشنبه 07 فروردین 93)

  17. #49
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 آبان 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-11-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    946
    سطح
    16
    Points: 946, Level: 16
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    406

    تشکرشده 117 در 37 پست

    حالت من
    Azkhodrazi
    Rep Power
    0
    Array
    چندین بار اومدم بنویسم ولی گریم میگیره و نمیتونم.

    ممنونم از آقای مدیر .باور کنید تمرکز ندارم صحبتهارو متوجه نمیشم. معذرت میخوام.
    اولویت هایی که خواستین مربوط به پست شماره 23 هست؟ به خدا خنگ شدم .گیجم . شما منو ببخشید. وقتی میبینم آ یندم اینهمه مبهمه دیوونه میشم. ببخشید منو.

  18. 2 کاربر از پست مفید شایسته89 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 07 فروردین 93), مدیرهمدردی (جمعه 08 فروردین 93)

  19. #50
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شایسته جان،

    سعی کن به خودت مسلط باشی.
    حداقل نیم ساعت تمرکز کن روی تاپیکت و مشاوره هایی که آقای مدیر بهتون می دن.

    دوش بگیر، یه چیزی بخور. یه کم که آرومتر شدی سعی کن روی تاپیکت تمرکز کنی و صحبتهای آقای مدیر را بخونی.
    از این که ایشون دارن اینقدر پیگیرانه و دلسوزانه تاپیک شما را دنبال می کنند و راهکار می دن نهایت استفاده را بکن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  20. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (پنجشنبه 07 فروردین 93), مدیرهمدردی (جمعه 08 فروردین 93), شایسته89 (پنجشنبه 07 فروردین 93)


 
صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوء تفاهم های کوچک اما تاثیر گذار
    توسط majid_k در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 فروردین 94, 19:08
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 شهریور 93, 17:41
  3. سوال از خانم های متاهلللللللل
    توسط amykate در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:47
  4. سوءظن و بدبینی مرد به همسر و راه حل آن
    توسط گام به گام در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 11:05
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.