به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 80
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 خرداد 91 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1389-11-13
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,520
    سطح
    22
    Points: 1,520, Level: 22
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    دریا جان با خوندن مطالبت واقعا ناراحت شدم
    اما به خاطر صبر زیادت باید به خودت افتخار کنی
    اینکه میگی برادر شوهرت که ازت کوچکتره دست روت بلند کرده واقعا این اتفاق افتاده ؟ آخه سر چی ؟ چطوری اینطوری شد ؟
    چرا شوهرت چیزی بهش نگفت ؟
    اینکه شوهرت به خونوادش خیلی اهمیت میده و اونا هم هی ازش حمایت میکنن واقعا آزار دهنده س

  2. کاربر روبرو از پست مفید MGP تشکرکرده است .

    MGP (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  3. #42
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,188
    سطح
    18
    Points: 1,188, Level: 18
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 70 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط MGP
    دریا جان با خوندن مطالبت واقعا ناراحت شدم
    اما به خاطر صبر زیادت باید به خودت افتخار کنی
    اینکه میگی برادر شوهرت که ازت کوچکتره دست روت بلند کرده واقعا این اتفاق افتاده ؟ آخه سر چی ؟ چطوری اینطوری شد ؟
    چرا شوهرت چیزی بهش نگفت ؟
    اینکه شوهرت به خونوادش خیلی اهمیت میده و اونا هم هی ازش حمایت میکنن واقعا آزار دهنده س
    شوهرم اون لحظه فقط مي خواست همه ازش حمايت كنن و من رو مقصر بدونن، برا همين براش مهم نبود كه برادرش يا كلا خونوادش با من چي كار مي كنن. نمي دونين كه وقتي ياد اون صحنه مي افتم از شوهرم به اندازه همه دنيا متنفر ميشم.
    شوهر من بچگي مي كنه و هنوز به اون قدرت نرسيده كه بتونه من و خودش رو به عنوان يه خونواده حمايت كنه، اين وسط هم خونوادش مي شن كاسه داغتر از آش.

  4. #43
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    مشکل روانی دارن همسرتون ( عذر می خوام از صراحت گفتار )

    اگه خانوادش قبول نکنن ، نمی تونید زندگی کنید ! به هیچ عنوان ! حالا هرچقدر دوستان بیان بگن تلاش کن و ... !

    همسرتون کودک هست هنوز ، باید خانواده ایشون حداقل راه رفتن رو یادش بدن تا نوبت به شما برسه

    پ.ن : وقتی خوندم برادر شوهرتون دست بلنده کرده ، با اینکه غریبه هستید ، واقعا اعصابم خورد شد ! همچین قضیه ایی برای خواهرهام پیش بیاد ، جدا دست اون طرف رو خورد می کردم !

  5. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    داود.ت (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  6. #44
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 مرداد 91 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    85
    امتیاز
    870
    سطح
    15
    Points: 870, Level: 15
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    107

    تشکرشده 108 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟


    سلام دريا جان

    من هم از خوندن تاپيکتون خيلي متاسف شدم.اميدوارم با کمک خدا بهترين تصميم رو بگيريد.

    چند چيز به نظرم مياد:
    1- زياد به دست بلند کردن برادر شوهرت و عدم حمايت شوهرت فکر نکن چون شوهرت در اون لحظه بسيار عصباني بوده و اصلا حالت عادي نداشته و نميشه توقع يک برخورد عادي رو داشت. اين رو زياد جدي نگير.

    2-خودت به تنهايي بدون حضور شوهرت پيش يک روانپزشک (نه روانشناس) برو.همه چيز رو تعريف کن ببين اصلا اين حالتها درماني داره؟آيا با موردهاي مشابه برخورد داشته که درمان شده باشند و اگر درمان پذيره آيا ارثي نيست(براي بچه دار شدن و ...)؟! اگر درمان پذير نباشه که کلا ادامه روند فکر نميکنم منطقي باشه.

    3-اگر درمان پذير باشه باز هم بدون با خانواده غير منطقي که اون داره زندگي سختي رو در پيش داري(چون اونا مطمئنا اين رفتارهاش رو ميشناسن و اگر منطقي بودن راحت حرفاش رو قبول نميکردن). با اين ديدگاه (البته در صورت همکاري شوهرت براي درمان) وارد زندگي شو. اگر آدم توقع زندگي ايده آل رو نداشته باشه احتمالا بيشتر گذشت ميکنه و کمتر دچار کشمکش ميشه.

    4-در اين فاصله هم زندگي خودت رو با زندگيهاي ايده آل ديگران مقايسه نکن.سعي کن به افرادي فکر کني که نه شغلي دارن نه پدر مادرشون حمايتشون ميکنه و با شوهري خيلي غير عاديتر مجبور به ادامه زندگي هستن يا طلاق ميگيرن و با انجام کارهاي سطح پايين به زندگي سختشون ادامه ميدن.

    با حمايت و مشورت خانواده سعي کن بهترين تصميم رو بگيري (شما حمايت پدر مادرت رو داري که خيلي نعمت بزرگيه و خيليها ندارن).

    اگر بالاخره اين مشکل حل نشد (که اميدوارم حل بشه) و تصميم به طلاق گرفتي هم فکر نکن زندگيت تباه شده.من افرادي رو ميشناسم که بعد از طلاق زندگي خوبي رو شروع کردن.

    فعلا مهمترين وظيفت سعي براي اصلاح همين زندگي هست که اگر اصلاح نشه مجبور به ادامه نيستي.

  7. 5 کاربر از پست مفید Negin A تشکرکرده اند .

    Negin A (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  8. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 91 [ 13:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 53 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    سلام دریا جون
    دوست عزیز وفتی تابیکت رو خوندم خیلی جاها احساس کردم حرفام بدون اینکه زحمتی برا نوشتنشون بکشم تایب شدند خصوصیت اخلاقی همسر منم متل شوهر شماست با این تفاوت که اون به بابا مامان خودم زنگ میزنه ولی چون موضوع طولانی می شه و کاری از دست خونوادم بر نمیاد اونا مجبور میشن مادر و خواهرش رو در جریان می زارن
    زنگ به بابام می زنه بیاین دخترتون رو ببرید
    یه بار با وساطت خواهر شوهرم تو خونه رام داد یه بار با التماس و خواهش مادر شوهرم یه بار...دیگه خسته شدم به خدا.از اون طرف بدر شوهری دارم که تا از دعوامون خبر می شه به بابام می گه اینا با هم کارشون نمی شه ما باید بیفتیم جلو و هر جوری هست طلاق اینا رو از هم بگیریم

    فقط عزیزم یه تفاوت خیلی عمده که ما با هم داریم اینه که تو خونوادت رو داری در حالی که خونواده من حامی من نیستند و فقط میگن بساز و بسوز،یه وقت کسی صدات و نشنوه،حتی چند بار که جای زخم و کبودی رو صورتم دیدن می گن حالا مگه چی شده الکی شلوغش می کنی ،نکشتتت که!!!!! یه تفاوت دیگه هم که داریم اینه که متاسفانه 6 ماهه باردارم آخرین بار هفته بیش بود که چون به خاطر دلدرد نتونستم برم خونه مادر شوهرم کتک مفصلی نوش جان کردم و همچنان که موهامو می کشید می گفت برو خونه بابات .
    الان اوضاعتون چه طوره؟؟؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید kherse soorati تشکرکرده است .

    kherse soorati (دوشنبه 01 خرداد 91)

  10. #46
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,188
    سطح
    18
    Points: 1,188, Level: 18
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 70 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط kherse soorati
    سلام دریا جون
    دوست عزیز وفتی تابیکت رو خوندم خیلی جاها احساس کردم حرفام بدون اینکه زحمتی برا نوشتنشون بکشم تایب شدند خصوصیت اخلاقی همسر منم متل شوهر شماست با این تفاوت که اون به بابا مامان خودم زنگ میزنه ولی چون موضوع طولانی می شه و کاری از دست خونوادم بر نمیاد اونا مجبور میشن مادر و خواهرش رو در جریان می زارن
    زنگ به بابام می زنه بیاین دخترتون رو ببرید
    یه بار با وساطت خواهر شوهرم تو خونه رام داد یه بار با التماس و خواهش مادر شوهرم یه بار...دیگه خسته شدم به خدا.از اون طرف بدر شوهری دارم که تا از دعوامون خبر می شه به بابام می گه اینا با هم کارشون نمی شه ما باید بیفتیم جلو و هر جوری هست طلاق اینا رو از هم بگیریم

    فقط عزیزم یه تفاوت خیلی عمده که ما با هم داریم اینه که تو خونوادت رو داری در حالی که خونواده من حامی من نیستند و فقط میگن بساز و بسوز،یه وقت کسی صدات و نشنوه،حتی چند بار که جای زخم و کبودی رو صورتم دیدن می گن حالا مگه چی شده الکی شلوغش می کنی ،نکشتتت که!!!!! یه تفاوت دیگه هم که داریم اینه که متاسفانه 6 ماهه باردارم آخرین بار هفته بیش بود که چون به خاطر دلدرد نتونستم برم خونه مادر شوهرم کتک مفصلی نوش جان کردم و همچنان که موهامو می کشید می گفت برو خونه بابات .
    الان اوضاعتون چه طوره؟؟؟
    سلام عزيزم.
    خيلي بده كه آدم وقتي ازدواج مي كنه تمام روياهاش برعكس بشه . مي دونم كه چي از دست شوهرت مي كشي و اميدوارم ايشون هم خيلي زود سر عقل بيان و قدرت رو بدونن.
    عزيزم خونواده من چون خودشون هم راضي به ازدواجم بودن الان از اوضاع پيش اومده ناراحتن، مامان من هم هميشه سعي مي كرد من رو قانع كنه كه ببخشم و هميشه مي گفت من خودم رو اصلاح كنم و اين به نظرم عاقلانه بود، ولي از وقتي ديد كه مادرشوهرم هميشه طرف پسرشه اوضاع عوض شد و الان مادرم اصرار به طلاق دارن.
    خودم دودل هستم ولي مي دونم كه بازم اين روند تكرار مي شه.
    من تو 2 سال خيلي با شوهرم دعوا مي كردم ( بيشتر تو دوران نامزدي) و اكثرا 2 روز بعدش خيلي دلم براش تنگ مي شد و حتي دفعه قبل كه از خونه اومدم خونه بابام، دلم براي خونه هم تنگ مي شد ولي الان كه بيشتر از يه هفته است كه از خونه اومدم بيرون شايد باورت نشه ولي بيشتر موقع ها حتي فراموشم مي شه كه ازدواج كردم، چون اين دفعه بي گناه بودم عذاب وجدانم ندارم و مي دونم كه مي تونم حتي تا يك ماه هم دووم بيارم.


  11. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 91 [ 13:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 53 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    سلام دريا جون
    قبل از هرچيز بايد در مورد احساس شوهرت نسبت به خودت مطمئن شي ببيني واقعا دوستت داره يا نه اونوقت در مورد تمام بديهاش دنبال علت بگردي نمي خوام بگم من ادم خوش بيني هستم ولي با توجه به شرايط جسمي كه همسرت الان داره و اينكه شما مي گي تو اين سه هفته واسش سنگ تموم گذاشتي شايد دليل اين رفتاراش كم اوردن در قبال تو و محبتات بوده احساس مي كنه اون برا تو كمه و تو مي توني با يكي ديگه خوشبخت شي و اون لياقتت رو نداره و ... اينو مي گم چون گفتي زماني كه بابات داشته شما رو مي برده بابات رو بوسيده و يه جورايي شرمنده بوده سعي كن مهربون و لطيف تو نظرش بياي همينطور بزرگ و بخشنده ولي هيچ وقت عشق و محبت رو گدايي نكن زياد رو اين مسئله كه جلو برادرش رو نگرفته كه روت دست بلند نكنه زوم نشو اخه تو دعوا كه حلوا خير نميكنن اون لحظه اون كاملا بيهوش و ذهن بوده و قدرت تشخيص خوب و بد رو نداشته
    مثلا زماني كه من 2 ماه پيش با وساطت خواهر شوهرم اومدم خونه رو كرد به خواهر شوهرم با مهربوني و روبوسي تحويلش گرفت ولي بهش گفت خودت اومدي قدمت رو چشم خونه خودت ولي اونو چرا با خودت اوردي(من رو مي گفت كه نا سلامتي خانم اون خونه بودم)ولي 1 هفته كه از ماجرا گذشت چنان كلاسي واسه من جلو خواهرش مي زاشت مي گفت اسم دخترم رو مي خوام بذارم ماه دخت چون خانمم ماهه و دختر اون بايد اسمش ماه دخت باشه بعد كه خواهر شوهر مي گفت اين اسم زشتيه و ما به اين اسم صداش نمي زنيم شوهرم مي گفت بچه منم مرده اين نيست كه تو بخواي صداش بزني اسم بايد با معني باشه و فقط در صورتي حاضرم اين اسم رو نذارم كه خانمم بگه

    يه چيز ديگه
    در حال حاضر اصلا به حرفا و حركات خانواده شوهرت فكر نكني فقط و فقط ذهنت رو به شوهرت معطوف كن من خودم 2 ماه كه از ازدواجمون گذشته بود و شوهرم اولين تماس رو با خونوادم گرفت و به طبع اون خانواده همسرم هم مطلع شدند تازه پدر شوهرم رو هم تقريبا دوست دارم و قبولش دارم ولي وقتي بهش گفتم پسرتون دست بزن داره و هر وقت عصباني هست سر من خالي مي كنه گفت خوب چه اشكالي داره؟؟؟؟؟؟شما بايد عاقلتر از اين باشي كه اين موضوع رو حتي به من بگيد ؟؟؟؟ من هم تو جوونيم اينقدر اين مادر شوهرت رو زدم پسر ديگم(فلاني) اوايل ازدواجش اينقدر زنش رو زده!!!!مي گم جديدا سيگار هم مي كشه
    مي گه خوب بكشه من خودم سيگار مي كشيدم حالا كه چي!!!!خلاصه كه حرف زدن يا حتي فكر كردن به خخانواده شوهرم فقط اتلاف وقته احساس مي كنم دارم با انسانهاي نخستين حرف ميزنم

  12. 2 کاربر از پست مفید kherse soorati تشکرکرده اند .

    kherse soorati (دوشنبه 01 خرداد 91)

  13. #48
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,188
    سطح
    18
    Points: 1,188, Level: 18
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 70 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    سلام. دوستاي خوبم مي بينين اوضاع زندگي چطوري شده، خيلي دلم گرفته.
    الان درست 10 روزه شوهرم ازم بي خبره، ولي بازم عين خيالش نيست.
    اينه رسم زندگي؟ اين مدلي مي خواستيم يه عمر كنار هم بمونيم؟
    چرا زندگي همه ر از مشكل شده؟
    برام دعا كنين خيلي احتياج به دعا دارم. ممنون از همه دوستاي خوبم

  14. #49
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 13:47]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,188
    سطح
    18
    Points: 1,188, Level: 18
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 70 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    سلام دوباره. دوستاي خوبم من بازم خيلي ناراحتم. نمي دونم براي چي دوباره دلم هواي شوهرم رو كرده.
    باز دوباره نرم شدم و هركي مي خواد چيزي بهم بگه فوري جبهه مي گيرم.
    اين در حاليه كه شوهرم ديگه اصلا به يادم نيست.
    كمكم كنيد از اين حال و هوا بيام بيرون.
    بعضي وقتا تصميم مي گيرم برم مهريه ام رو بزارم اجرا، ولي بعدش مي گم بده اين كار.
    هنوز منتظم كه كسي سراغي ازم بگيره.

  15. #50
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 آذر 91 [ 14:45]
    تاریخ عضویت
    1390-10-14
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    1,161
    سطح
    18
    Points: 1,161, Level: 18
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟

    سلام دریا جان
    من از خواندن تاپیکت شوکه شدم می دونی چرا؟ چون فکر می کنم دقیقا ماجرای زندگی مرا تعریف می کنی آخه چند سال پیش شوهر من هم همین جراحی رو انجام دادند و بیشتر از یکماه زمین گیر شدند حتی قادر به نشستن هم نبودند من هم مثل شما از هیچی براش کم نذاشتم واقعا بهش می رسیدم خسته می شدم ولی خم به ابرو نمی آوردم و با عشق تمام ازش پرستاری می کردم حتی شبی رو که تو بیمارستان بود با اینکه تو بخش مردها اجازه همراه خانم نمی دن با پارتی بازی خودم پیشش موندم و تا صبح کنار تختش نشستم هم سر کار می رفتم ، هم خانه داری، هم آشپزی، هم پرستاری از ایشون . تازه اینو بگم که واسه عوض کردن پانسمانش و تزریق سرم و آمپولاش بابای بیچارم می بردش و مامانم هم علاوه بر پخت و پزهای من سوپهای مخصوص براش درست می کرد و می آورد و این در صورتی بود که پدر و مادر خودش حتی به عیادتش هم نیومدن می دونی دستمزد من و خانوادم بعدش چی بود؟
    اینکه بعد یه کتک کاری حسابی وقتی پدر و مادرم اومدند منو باهاشون فرستاد که برم و گفت که تو چیزی نداری که من دلمو برات خوش کنم نه قیافه داری نه اخلاق خوب هیچی؟ در صورتی که من تک دختر خانواده ام هستم و همه میگن این تک بودن رو تو همه چی داری هم تحصیلات هم کدبانوگری هم عاقل و هم شاغل و از نظر قیافه و اندام هم همیشه تو مجالس تکم و چشم می خورم به خدا نمی خام تعریف از خودم کنم ولی چه از زنای فامیلای خودم و چه از زنای فامیلای شوهرم سرم . الان بعد گذشت چند سال از آن ماجرا دوباره سر خونه اول برگشتیم و الن 9 ماهه که خونه پدرم هستم و مثل شما نمی تونم از زنگیم دست بکشم البته مایه پسر داریم شاید به خاطر پسرم نمی تونم طلاق بگیرم نمی دونم فعلا که بلاتکلیفم اگه دوست داشتی تاپیکم رو بخون عنوانش هست : "از بلاتکلیف ماندن خسته شدم "
    البته به علت طولانی شدن تاپیکم قفل شد . شرمنده که تو تاپیک شما از احوالات خودم گفتم فقط خواستم بدونی که کس دیگری هم مثل شما عین این مشکلات رو تجربه کرده و درکت می کنه . امیدوارم هرچه زودتر اختلافتون حل بشه و آخر و عاقبتت مثل من نشه.

  16. 2 کاربر از پست مفید mitra6057 تشکرکرده اند .

    mitra6057 (دوشنبه 01 خرداد 91)


 
صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور دو نام کاربری مشابه ممکن است؟!
    توسط هستی در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 16:24
  2. من نذاشتم یا خدا نخواست؟ درد های درونم رو چطور درمان کنم؟
    توسط sarshar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 05 فروردین 91, 00:41
  3. X:X اندازه قلب شما چقدر است؟
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 17:12
  4. کمک کردن به دیگران وظیفه ی ماست؟!
    توسط چشم بارانی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آذر 89, 15:57

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.