به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 64
  1. #41
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    باشه دوستای خوبم ممنون از اینکه منو تحمل می کنید. تنها چیزی که الان ندارم صبر و آرامشه . اما سعی خودم رو می کنم من صبر می کنم و آرامش خودم را حفظ می کنم فردا کلا از خونه می زنم بیرون .در و دیوارهای خانه انگار دارن بهم بد و بیراه می گن اینقدر که این چن روز تو خونه نشستم و جایی نرفتم . منتظر پست فرشته مهربان می مونم . فقط صبر و آرامش صبر و آرامش صبر و آرامش ..

  2. #42
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    رهای عزیز

    آرام باش .... آرام

    گام اول را خوب برداشته ای . اینکه فکر طلاق را بوسیدی گذاشتی کنار و فعلاً سراغش نمیروی ، احسنت

    گام دوم چی بود ؟

    کنترل هیجانات یعنی اینکه >>> سعی کنی نترسی ، عصبانی اگر شدی خودتو کنترل کنی ، عجله نکنی ( زود واکنش نشون ندهی ، و هر تصمیمی را زود نگیری )

    از پست اول من به بعد پستهایت را دقت کن ، خواهی دید که چقدر هیجان مدار هست .... این هیجانات آفت هست برایت .

    برای کنترل هیجاناتت در این تالار تاپیکهایی داریم که هم آگاهی در خصوص احساسات و هیجاناتت بهت می دهد هم کمکت

    می کند بفهمی چطور کنترلش کنی ( از دوستان تقاضا می کنم لینکهای مناسب را برای رها قرار بدهند )


    مثلاً یکی از قدمهای کنترل هیجان این است که اصلاً تمرکزت را از روی شوهرت و اشکالاتش برداری و تمام حواست

    را بدهی به اینکه خودت بفهمی راه و رفتار درست چی هست و همونو عمل کنی .


    مثلاً تصادف شوهرت را فهمیدی بدور از هیجان زدگی فقط بهش زنگ می زدی و می گفتی شنیدم این اتفاق افتاده و ناراحت

    شدم و نگرانت هستم . حالا حالت چطور هست ؟و احوالش را می پرسیدی و اگر بیمارستان هم بود بهش سر میزدی ...

    اگر هنوز هم امکانش هست این کار را بکن ..... و اگر او حرفی از جدایی و هر حرف دیگه ای از اختلافات زد بگو اینها باشه

    برای بعد فعلاً مهم اینه که تو حالت خوب بشه و فقط به همین فکر کن و در راستای بهبودیش بهش روحیه و امید بده بدور از

    هرگونه هیجان زدگی . نه عشقولانه بازی نه بی تفاوتی بلکه یک مهرورزی ساده و انسانی .

    هر گونه فضایی در خصوص صحبتتان در این شرایط در باره اختلافات را ببند . اگر خواست بیاد خونه استقبال کن و از

    اینکه آنروز هم آنگونه او را از خونه بیرون رانده ای عذر خواهی کن و بگو عصبانی بودم ... ما مشکل داریم با هم اما می توانیم از

    راه درست بررسی اش کنیم و بهش بپردازیم که فعلاً با این شرایط جسمی و روحیت بخاطر تصادف وقت این نیست و ....


    همین خود فرصت خوبی هست که می توانی ازش استفاده کنی .

    تا یک هفته هیچ بحث و جدلی با او نداشته باش حتی اگر او خواست در خصوص اختلافات حرف بزنه بگو خواهش می کنم

    اجازه بده که کمی زمان بگذره و حال و هوای هردومون بهتر بشه تا بهتر بتونیم بررسی کنیم و رفتار کنیم .


    نکته دیگر در این گام دوم >>> تأمین و حفظ آرامش هست . همین روندی که برات گفتم در پیش بگیری راهکار تأمین و

    حفظ آرامش هست . پرهیز از پرداختن به اختلافات تا یک بازه زمانی مشخص یعنی تأمین آرامش .

    هرچیزی که به شما آرامش می دهد و خلاف شرع و عرف و شأن نیست را استفاده کن و از هرچیزی که آرامشت را به هم

    می زند دوری کن .

    امیدوارم تونسته باشم روشن کنم و حالا متوجه منظورم شده باشی





  3. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 20 مرداد 92), میس تی (سه شنبه 22 مرداد 92), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96), سپيده سادات (دوشنبه 21 مرداد 92)

  4. #43
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام فرشته مهربان بله کاملا متوجه شدم در خصوص تصادف باید بگم که خودش آسیبی ندیده اما ماشینی که باهاش کار می کرده خیلی داغون شده حدود دو میلیون تومان خرجشه ایشان هم که این پول را ندارن . نمی دونم درسته من در این خصوص پا پیش بزارم برای درست کردن ماشین یا نه ؟ من فعلا دنبال آرامشم امروز کلا می خوام از خونه بزنم بیرون

  5. #44
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    هیچ اقدام و ساپورت مالی نداشته باشید . در مقابل این صفت خود بایدمحکم بایستید . در گامی که آنالیز رفتار شما هست به

    این روحیه و خصوصیات شما که آسیب زا هست هم برای خودتون هم دیگران خواهم پرداخت .

    اگر به توصیه ام دقت کرده باشی هیچ جایی گفته نشده شما مسئولیت مسائل مالی را داری یا داشته باش . ایشون با

    ماشینش آن هم زمانی که با هم در قهر هستید تصادف کرده و خسارت و ... آنوقت شما می گویی کمکی بکنی برای

    تعمیر ماشین یا خیر .... به نظر خودت درست هست ؟!!!!





  6. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92), میس تی (سه شنبه 22 مرداد 92), دختر مهربون (یکشنبه 20 مرداد 92), سپيده سادات (دوشنبه 21 مرداد 92), شمیم الزهرا (شنبه 02 شهریور 92)

  7. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    الان از فکر طلاق اومدم بیرون . و در تنهایی خودم کم کم دارم به آرامش می رسم البته کم اما سعی می کنم بیشتر و بهتر بشه دیروز مبلغ چک ماشین رو ریخت به حسابم نمی دونم از کجا جور کرد اما این کار رو کرد . در تمام مدت این من بودم که درگیر مشکلات مالیش بودم اما این یک هفته با توجه به تصادفی هم که داشته احساس می کنم خانواده اش به تکاپو افتادن برای حل مشکلاتش .(البته آنها هیچ توانایی مالی ندارن ) اما همین که درگیری فکری هم پیدا کنن خودش کلیه . شاید تازه قدر من رو بدونن .در این مدت جز پدرش که از روی سادگی و مهربانی چن باری بم زنگ زد هیچ تماسی از طرف خانواده اش نداشتم خودمم هم تماسی نگرفتم .اینا کسانی بودند که من به شدت دلم براشون می سوخت . انگار تنها کسی که دلم براش نمی سوخت خودم بودم .خیلی خوبه که آدم برای خودش ارزش قائل باشه باعث می شود تا دیگران هم برایت ارزش قائل بشن . اما من اینقدر خودم را خاکی و ساده نشون دادم که .....

  8. کاربر روبرو از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده است .

    سپيده سادات (دوشنبه 21 مرداد 92)

  9. #46
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    رها توقف فکر را به کار بگیر و به این چیزها فکر نکن . این افکار خلاف گام دوم هستکه قراره تأمین و حفظ آرامش داشته باشی .

    تمرکز از روی شوهر و خانواده اش و اختلافاتتون بردار . برنامه های با نشاط و وقت پر کن بریز و مشغولشون شو .





  10. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92), میس تی (سه شنبه 22 مرداد 92), سپيده سادات (دوشنبه 21 مرداد 92)

  11. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 شهریور 92 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 22 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام منم الان به این مشکل برخوردم اما نمیدونم چه کنم خانواده من هم خیلی کمک کردن حتی برای ماشین خریدن خودم هم یک حساب دارم که کلا دادم به همسرم ه هیچ وقت مشکل نداشته باشه. برام عروسی نگرفتند ساکت نشستم گفتم اشکال نداره با خانوادش رابطه نداشتیم اما الان خواهرش زنگ می زنه با کمال پرویی دستور میده منم باهاش بحثم شد اومدم خونه بابام ولی نمیدونم چه کنم به منم راه حل بدین.اما دوستم بازهم توکلت بخدا

  12. #48
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام
    فرشته مهربان من چن روز هست که منتظرت هستم و هر روز سر می زنم می ترسم یادت رفته باشه که من بیصبرانه منتظرت هستم .
    دیروز دلم خیلی گرفته بود و حسابی بغض کرده بودم نمی دونم چطور شد با اس ام اس تمام حرفهای دلم رو برای همسرم نوشتم این که کجاها از دستش ناراحت شدم به اشتباهات خودم اقرار کردم و اشتباهات اون هم بهش گفتم .تماما نتایجی بود که در این مدت بهش رسیده بودم و این که هنوز دوستش دارم و دلم می خوواد یه فرصت دیگه به خودمون بدیم تا بعدها به خاطر گندهایی که زدیم پشیمون نشیم .اما او جوابی نداد امروز ازش خواستم نظرش رو درباره حرفهام بگه و او گفت حاظر نیست به خونه برگرده و اگر می خواد که من باهاش زندگی کنم باید به خانه مادرش برم . (این به خاطر تحقیرهای زیادی بود که در دعواهامون به خاطر خونه منت سرش می گذاشتم ) من هنوز جوابی ندادم اما به نظر خودم از یه جهاتی بد نیست که این کار رو بکنم . اول اینکه تمام مسئولیت ها و مشکلات زندگی که تا حالا رو دوش من و خانواده ام بود به سمت او و خانواده اش منتقل می شود و دیگه خیلی از مشکلاتی که من باید تنها به دوش می کشیدم رو رها می کنم از قبیل اینکه دیگه خرج خانه و مسائل آن به عهده من نیست . در ضمن پدر و مادر خوبی داره من با آنها مشکلی ندارم و بسیار هم آبرو دارن . نمی دونم کارم می تونه درست باشه .شایدم به این خاطر این رو گفته که مطمئن بوده من قبول نمی کنم و بهانه دستش می آد چون اصرار به جدایی داشت .نمی دانم اگه ببینه من قبول کردم چه واکنشی نشون می ده . بی صبرانه منتظر راهنمایی هاتون هستم . من هیچ کسی رو ندارم که باهاش مشورت کنم .

  13. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام رها دیروز نبودی نگرانت بودم رها مشکلات زندگیتون باید رو دوش فقط شما دوتا باشه نه خانواده تو نه نه او کمترین کمک بهتون بشه باور کن بهتره بهش بگو قرار بزاریم بیرون با هم صحبت کنید و حرفاش بشنو و از کارهای که میدونی تقصیر داری عیبی نداره باهاش همدردی کن بگو مرد بودی میدونم سخته بوده. از نگرانیها. حرف بزن از... بعد هم بگو که قصد داری با کمک هم جبران کنی و بگو یک تنه نمی توانی بگو دوست داری مستقل. زندگی کنی حتی شده خانه کوچکتر و یاین شهر تر حواست به اقتدارش باشه اون دوست داره تواناییاش به زبون بیاری کارهاش را تایید نکنی(بعضیشان که قابل تایید بوده مثلا اینکه نخواسته موقع عصبانیتش با هم رو به رو بشید و...

    - - - Updated - - -

    سلام رها دیروز نبودی نگرانت بودم رها مشکلات زندگیتون باید رو دوش فقط شما دوتا باشه نه خانواده تو نه نه او کمترین کمک بهتون بشه باور کن بهتره بهش بگو قرار بزاریم بیرون با هم صحبت کنید و حرفاش بشنو و از کارهای که میدونی تقصیر داری عیبی نداره باهاش همدردی کن بگو مرد بودی میدونم سخته بوده. از نگرانیها. حرف بزن از... بعد هم بگو که قصد داری با کمک هم جبران کنی و بگو یک تنه نمی توانی بگو دوست داری مستقل. زندگی کنی حتی شده خانه کوچکتر و یاین شهر تر حواست به اقتدارش باشه اون دوست داره تواناییاش به زبون بیاری کارهاش را تایید نکنی(بعضیشان که قابل تایید بوده مثلا اینکه نخواسته موقع عصبانیتش با هم رو به رو بشید و...

    - - - Updated - - -

    سلام رها دیروز نبودی نگرانت بودم رها مشکلات زندگیتون باید رو دوش فقط شما دوتا باشه نه خانواده تو نه نه او کمترین کمک بهتون بشه باور کن بهتره بهش بگو قرار بزاریم بیرون با هم صحبت کنید و حرفاش بشنو و از کارهای که میدونی تقصیر داری عیبی نداره باهاش همدردی کن بگو مرد بودی میدونم سخته بوده. از نگرانیها. حرف بزن از... بعد هم بگو که قصد داری با کمک هم جبران کنی و بگو یک تنه نمی توانی بگو دوست داری مستقل. زندگی کنی حتی شده خانه کوچکتر و یاین شهر تر حواست به اقتدارش باشه اون دوست داره تواناییاش به زبون بیاری کارهاش را تایید نکنی(بعضیشان که قابل تایید بوده مثلا اینکه نخواسته موقع عصبانیتش با هم رو به رو بشید و...

    - - - Updated - - -

    سلام رها دیروز نبودی نگرانت بودم رها مشکلات زندگیتون باید رو دوش فقط شما دوتا باشه نه خانواده تو نه نه او کمترین کمک بهتون بشه باور کن بهتره بهش بگو قرار بزاریم بیرون با هم صحبت کنید و حرفاش بشنو و از کارهای که میدونی تقصیر داری عیبی نداره باهاش همدردی کن بگو مرد بودی میدونم سخته بوده. از نگرانیها. حرف بزن از... بعد هم بگو که قصد داری با کمک هم جبران کنی و بگو یک تنه نمی توانی بگو دوست داری مستقل. زندگی کنی حتی شده خانه کوچکتر و یاین شهر تر حواست به اقتدارش باشه اون دوست داره تواناییاش به زبون بیاری کارهاش را تایید نکنی(بعضیشان که قابل تایید بوده مثلا اینکه نخواسته موقع عصبانیتش با هم رو به رو بشید و...

    - - - Updated - - -

    سلام رها دیروز نبودی نگرانت بودم رها مشکلات زندگیتون باید رو دوش فقط شما دوتا باشه نه خانواده تو نه نه او کمترین کمک بهتون بشه باور کن بهتره بهش بگو قرار بزاریم بیرون با هم صحبت کنید و حرفاش بشنو و از کارهای که میدونی تقصیر داری عیبی نداره باهاش همدردی کن بگو مرد بودی میدونم سخته بوده. از نگرانیها. حرف بزن از... بعد هم بگو که قصد داری با کمک هم جبران کنی و بگو یک تنه نمی توانی بگو دوست داری مستقل. زندگی کنی حتی شده خانه کوچکتر و یاین شهر تر حواست به اقتدارش باشه اون دوست داره تواناییاش به زبون بیاری کارهاش را تایید نکنی(بعضیشان که قابل تایید بوده مثلا اینکه نخواسته موقع عصبانیتش با هم رو به رو بشید و...

  14. #50
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    سلام

    بهتره اینجور مواقع از طریق آیکن ارسال گزارش به من خبر بدهید برای آمدن به تاپیک

    اجازه بده که خانواده همسرت قدم پیش بگذارند و شمابرو . یا اینکه پدر شما به عنوان مذاکره برای برون رفت از این وضعیت

    موجود شما را منزل پدر شوهرت ببرد و بدور از تنش و در کمال آرامش صحبت کنید ..... و در او زمینه بازگشت ایجاد کنید اما

    مستقیم و بخصوص خواهش برای بازگشت نداشته باشید .

    هروقت همسرت بازگشت بگو من سهم خودم از اشتباهات را پذیرفته ام و در تلاشم که تغییرات در خودم ایجاد کنم . شما هم

    مسئول سهم خودت هستی که ان شاء الله با هم بتوانیم با ایجاد تغییرات در خود ، زندگی شیرینی را از سر بگیریم .

    زمانی که همسرتان برگشت مراقب رفتارتان باشید که تحقیر و سرزنش ( غرغر کردن و ایراد گرفتنهای شخصیت له کن و ... )

    نداشته باشید و در عمل پایتان را از مسئولیتهای همسر بیرون بکشید و در امور اقتصادی اصلا ًدخالت نکن .

    بعداً در آنالیز رفتارها ریشه این تمایل شدید شما برای ساپورت مالی همسر را خواهم گفت .





  15. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92), ویدا@ (پنجشنبه 24 مرداد 92)


 
صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28
  2. پاسخ ها: 83
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 مهر 93, 15:13
  3. پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
    توسط etemade shekaste در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: دوشنبه 15 خرداد 91, 00:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.