به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 52
  1. #41
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    سلام گلم
    از خوندن تاپیکت متاثر شدم .... خوشحالم که الان نسبت به روزهای آغازین تاپیکت ، کمی آرامش پیدا کرده ای
    سرنخ های زیادی توی دوران آشنایی و عقد و اوایل زندگی ات بوده ، که می شد از اونها استفاده کرد ... ولی مگه شما چقدر تجربه داشتی ، یا مگه چندتا زندگی رو حلاجی کرده بودی که بلد بوده باشی ...
    اینکه طلاق بگیری یا نگیری ... ببخشیش و ادامه بدی و یا نه ... مهم نیست ... مهم این هست که شما احساس رضایت داشته باشی حالا هر تصمیمی که بگیری
    من توصیه می کنم گذشته رو واسه سرزنش کردن خودت و حسرت خوردنت زیر رو نکنی ... به نظرم اگه به گذشته سرک میکشی (اون هم خیلی کوتاه البته) صرفا واسه یادگیری باشه و بس
    به هرحال شما تلاش و توانت رو با توجه به شرایطی که برات پیش اومده انجام دادی ...پس دلیلی برای نگرانی ات نیست ...
    اونجور که دستگیرم شده ، شما یه خانم توانمند و پر تلاش هستی اگرچه در بعضی موارد رفتارها و کارهاتون عاری از اشتباه نبوده ولی خب مگه انسان عادی رو سراغ داریم که هیچ خطا و اشتباهی نداشته باشه؟ البته که نه ... نکته مهم این هست که در خطاهامون درجا نزنیم و مرتب اونها رو تکرار نکنیم
    دوستان راهنمایی ها و همدردی های خوبی رو داشتند فقط یه نکته ای رو هم به نظر در پست ها گفته نشد رو خواستم بگم اون اینکه : وقتی پرده حیا و احترام بین افراد دریده میشه برای ترمیمش هم به زمان احتیاج هست و هم همدلی و همکاری هر دونفر.... که هر کدوم سهم خودش رو اولا بپذیره و دوما برای اصلاحش قدم برداره و تا درست نشده ، دست از کار برنداره ... اینکه همسرتون هربار با عذر خواهی و گریه و تحریک احساسات و حس دلسوزی، شما رو مجاب می کرده اما بعدا دست از رفتارهای نادرستش برنمی داشته ، نمیشه گفت که در جهت سازندگی زندگی تون قدم برداشته ! ...
    شما هر سری که دعواتون شده و بعد از یه مدت کشمکش دوباره برگشتید خونه تون پیش هم .. سری بعدی دعواتون بدتر شده ، هتک حرمت ها بیشتر شده ... الان هم که کار به اجرا گذاشتن مهریه و دادگاه و غیره رسیده ،سری بعدی به کجا خواهد رسید؟
    اگر بدون اصلاح اساسی بخواهید همین جوری بر مبنای اشک ریختن همسرتون و وعده وعیدهاش دوباره خام شوید مطمئن باشید سری بعدی راه به جایی نخواهید برد .. واین دور تسلسل که "دعوا می کنید ، توهین می شنوید ، کتک کاری می شود ، قهر به خانه پدر ومادر ، گریه والتماس شوهرتون و بازگشت دوباره شما" همین طور ادامه خواهد داشت ، البته با شدت بیشتر ... مگر اینکه یه مدت همسرتون زیر نظر مشاور ، بتواند رفتارش رو اصلاح کنه و برای شما مسجل بشه که از اون دور بی پایان خارج شده باشید
    == خودت رو قوی کن عزیزم ، قوی کردن یعنی اینکه در شرایطی که برایت پیش می آید شکننده نباشی ، بتونی شرایط رو بسنجی و بعد با توجه به توانت درست و صحیح تصمیم بگیری
    ==خودت رو قوی کن ، یعنی خودت رو بازنده ندونی ، فکر نکنی که جوانی ات رو از دست داده ای و حالا هیچ آینده ای نداری ، بلکه برعکس کلی سالهای خوب در انتظارت هست که تو می بایست با احساس خوشحالی و رضایت زندگی کنی
    ==خودت رو قوی کن عزیزم ، یعنی برای خودت وقت بگذار، خودت رو دوست بدار ، برای خودت هدف های کوچک تعیین کن و تلاش کنی تا بهشون برسی
    .
    .
    == خودت رو قوی کن عزیزم ، یعنی أُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
    یا حق

  2. 8 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    mina_ (یکشنبه 20 تیر 00), Mvaz (شنبه 19 تیر 00), Niagara (شنبه 19 تیر 00), sanjab (یکشنبه 27 تیر 00), فکور (پنجشنبه 24 تیر 00), zzzz (شنبه 19 تیر 00), آی تک (شنبه 19 تیر 00), سحر بهاری (شنبه 19 تیر 00)

  3. #42
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام دوستان.شب بخیر

    نیاگارای عزیز،فکور و بالهای صداقت گرامی بدون اغراق صحبت هاتون چقدر در این شرایط برام لازم و آرامش بخش بود. با خوندن کامنت هاتون از اون حس خود سرزنش گری و نشخوار فکریم کمتر شد.


    من فردا میرم برای جمع کردن و برگردوندن وسایل از خونه همسرم.نمیدونم قراره چی پیش بیاد اما سعی میکنم قوی باشم.


    چند روز پیش جلسه رسیدگی به استرداد جهیزیه بود. من خودم کلا جلسات دادگاه رو تا به حال نرفتم و همه رو وکیلم به تنهایی میره.اونجا قاضی از علت اختلافمون پرسیده.همسرم گفته ما هیچ مشکلی نداشتیم فقط روز آخر سر یه چیز ساده، من و خانومم بحثمون شد من به شوخی گفتم آی تک جان دیوونه بازی درنیار اونم ناراحت شد گذاشت رفت خونه پدرش!!! قاضی گفته خیلی اشتباه کردی آدم مگه به همسرش میگه دیوونه.و اونجا وکیلم اشاره کرده که اختلاف و بحث های ما خیلی عمیق تر و جدی تر از این چیزی بوده که همسرم عنوان میکنه.


    همون روز همسرم به وکیلم گفته که با من صحبت کنه تا منصرف بشم و همون حرفهای تکراری رو به وکیل گفته(من خانومم رو دوسش دارم اصلا هر چی اون بگه قبوله هر جوری اون بگه زندگی میکنیم و...).شماره شوهر وکیلم رو هم پیدا کرده (احتمالا شوهر وکیلم قبلا در اداره ای که همسرم هستن کار میکردن)و به ایشونم گفته وساطت بکنه که وکیلم با من صحبت کنه.امروز هم مجددا صبح به وکیلم زنگ زده که من رو منصرف بکنه
    گفته آی تک چه مهریه بگیره چه نگیره من طلاقش نمیدم آی تک خیلی دختر با حجب و حیایی بود از چشمام بیشتر بهش اعتماد داشتم من نمیخوام از دستش بدم(جالبه که از زمان ازدواجمون تا به الآن پشت سرم همیشه از متانت،باهوشی،درک و فهم و آشپزی من تعریف کرده اما رو در روی خودم فقط تحقیر و توهین شنیدم ازش.همیشه بهش میگفتم من نمیخوام پشت سرم و پیش همه منو بالا بکشی اما تو خلوت خودمون من رو له کنی من ازت احترام میخوام وقتی تو هر بحثی من رو تحقیر بکنی اون تعریف های پشت سرم چه سودی برای من داره).


    مجددا تشکر میکنم از دوستان عزیزم
    ویرایش توسط آی تک : شنبه 19 تیر 00 در ساعت 22:22

  4. 5 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    Niagara (شنبه 19 تیر 00), sanjab (یکشنبه 27 تیر 00), فکور (سه شنبه 22 تیر 00), zzzz (شنبه 19 تیر 00), اقای نجار (شنبه 19 تیر 00)

  5. #43
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام آی تک جان
    حالت خوبه؟ زندگیت به رواله؟

  6. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    sanjab (یکشنبه 27 تیر 00), آی تک (شنبه 26 تیر 00)

  7. #44
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام به فکور عزیز و همه دوستان همدردی.امیدوارم حال همگی خوب باشه.


    من هفته قبل رفتم برای برگردوندن جهیزیه و بعدش میخواستم بیام ماوقع رو بنویسم اما گفتم شاید نکته مفید و به درد بخوری برای بقیه نداشته باشه.


    یه روز قبل از رفتن ما برای جمع کردن وسایل،همسرم به وکیلم زنگ زده که مانعم بشه و باهام صحبت بکنه.گفته بود هر چی آی تک بگه قبوله و همون جوری زندگی میکنیم و...


    من به همراه خونوادم و یه ماموری که داده بودن رفتیم.همسرم از قبل به اون سروان زنگ زده بود که مثلا پادرمیونی بکنه و نذاره وسایل رو جمع کنم.


    مامور ازم دلیل اقدامم به جدایی رو پرسید.گفتم توضیحش طولانیه خلاصه اش میشه توهین،تحقیر،کتک(به خیانتش اشاره نکردم).همسرم مثل حرفهایی که به بقیه گفته بود به ایشون هم گفت ما هیچ مشکلی نداشتیم روز آخر خانومم سر یه چیز بیخودی ناراحت شد گذاشت رفت.منم گفتم جناب سروان هیچ کس به اندازه خود من نمیدونه من چی کشیدم پس لطفا شما طبق وظیفه تون عمل کنید.


    همسرم هم رفتارهاش مثل زمان هایی که بحثمون میشد عجیب بود. تو بحث هامون کلی حرف زشت به من میگفت بلافاصله بعدش میگفت غلط کردم ببخش.


    اون روزم دقیقا همین بود یه لحظه من رو کلا خراب میکرد پیش خونوادم و اون مامور و میگفت آی تک اله بله و...بعد میفتاد به دست و پام،دستم رو می بوسید میگفت غلط کردم ببخش دیگه تکرار نمیشه.


    به دست و پای پدر،مادر و برادرم افتاده بود گریه زاری میکرد.


    اما من کلا بی تفاوت بودم نسبت به این کارهاش چون بارها بهم ثابت شده این رفتارهاش فقط یه بازی و شو هستش.


    اون روز فکر میکردم از جمع کردن وسایلی که یه روزی با شوق و ذوق خریده و چیده بودم گریه ام بگیره اما رفتارهایی از همسرم دیدم که حتی یه قطره هم اشکم نیومد.همسرم خودش تنها بود اون روز و خونوادش نبودن.تمام مواد غذایی(قند،شکر،چای،برنج،اد یه و...) رو از ظرف ها خالی کرده بود که مبادا من اونارم ببرم.آلبوم عروسی و عکس های روی دیوار همه رو جمع کرده بود.


    چند تا رختخوابی که مادرش داده بود یا یکی دو تا کادویی که فامیل هاش داده بود همه رو برداشته بود.من از قبل به وکیل گفته بودم که با چند تا وسیله ای که متعلق به اونه کاری ندارم اما بازم برداشته بود.



    وقتی این کارهای چیپ و خاله زنکیش رو دیدم فقط بهش گفتم هر چقد زمان میگذره از انتخابم پشیمون تر میشم. گفتم فکر نکنم مردی تو دنیا پیدا بشه روزی که زندگیش داره از هم می پاشه فکر قند و شکر باشه.گفت من جمع نکردم.دیروز خواهرم اومده جمع کرده.گفتم بهرحال خونوادگی رفتارتون عجیب و قابل تامله!!!!


    ما وسایل رو جمع کرده بودیم دریغ از یه قطره اشک.به جای من،مادرم و خانم برادرم قایمکی گریه میکردن که من نبینم.


    دقیقا لحظه آخری که وسایل رو بار زدیم شکایت رابطه نامشروع بابت پرینتها رسید دستش. گفت آی تک تو چیکار کردی؟این چیه؟تهمت میزنی؟گفتم فعلا یه شکایت ساده است.اگه کاری نکردی چرا انقد پریشونی؟تو هم برو از من شکایت کن تا بهت پرینت بدن.میتونی پرینت من رو از روز عقد که سهله،برو از سالها قبل که سیمکارت دارم بگیر.ترسی ندارم حسابم پاکه.تو هم اگه حسابت پاکه نترس این شکایت جایی ثبت نمیشه.روال قانونیش اینه که همین جوری پرینت نمیدن باید یه شکایت فرمالیته از همسر بکنی تا پرینت بدن.


    جالبه که قبلا وقتی پیامها و شماره های داخل گوشیش رو می دیدم قسم دروغ میخورد میگفت همکارم با گوشی من پیام داده.اون روزم گفت شاید خودت برام پاپوش درست کردی.گفتم مثلا چطوری؟گفت با گوشی من به کسی پیام دادی.گفتم باشه ثابت کن.هر چند این ترفندها دیگه خیلی قدیمی و از رده خارجه ولی تو ثابت کن.



    برگشت گفت اگه نتونی ثابت کنی اعاده حیثیت میکنم میام آبروتو تو محل کارت میبرم.موقع بحث هامون ازت فیلم گرفتم میام به همکارات نشون میدم.گفتم بیا هر کاری از دستت برمیاد انجام بده.


    بعد از برگردوندن جهیزیه و شکایت،مدام به پدرم و برادرام زنگ و پیام میزد که به آی تک بگید برگرده.من دارم می میرم خونه رو خالی می بینم و...کلا رفتارهاش همیشه پر از تناقص و پارادوکس بوده.از اون ور مدام پیام میداد کلید خونه رو بیار پس بده گفتم دست وکیلمه برو بگیر.


    دیروزم با صمیمی ترین دوستم که متاهله تماس گرفته بهش گفته آی تک بهترین بود اما داره اشتباه میکنه زود تصمیم میگیره. من رو بلاک کرده.آی تک رو جادو جنبل کردن ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم!!!شما باهاش صحبت کنید یه ساعت بیاد با من حرف بزنه بعدش هر تصمیمی میخواد بگیره.به دوستم گفتم بهش بگو آی تک قبول نکرد.


    من از روزی که وسایل رو آوردم و اون رفتارها رو از همسرم دیدم از تصمیمم برای جدایی مطمئن تر شدم.و عجیبه که حتی یک ذره هم بهش دیگه احساس ندارم.فقط گاهی از آینده خودم میترسم و خشم عجیبی میاد سراغم که این آقا با خانمهای محترم تر!!! از خودش چقد راحت با آینده من بازی کردن.


    نمیدونم این احوالاتم تا چه مدت به همین منوال خواهد بود.آیا دچار نوسان خواهد شد یا نه.


    همسرم درخواست تمکین داده بود که دادگاهش هفته بعد هستش.وکیلم قراره در اون جلسه به مساله خیانت هاش و مشکلات اعصاب و روان و رفتارهای خشونت آمیز و قرصهایی که من دیده بودم اشاره بکنه و همسرم رو بفرستن برای معاینه روانپزشکی.


    هر چند به وکیلم گفتم فوقش هیچ کدوم اینها مورد قبول واقع نشه نتیجه عدم تمکین دو تا مورد هستش:یکیش قطع نفقه و یکی اجازه ازدواج مجدد. من از روز عقد تا الان تمام هزینه هام با خودم بوده و نیازی به 500 هزار تومنی که دادگاه میخواد تعیین بکنه ندارم و نتیجه دومش هم اینه که میخوان اجازه ازدواج مجدد بدن بهش.اون انقد از چشمم افتاده که ده بار هم بره ازدواج بکنه برام اهمیتی نداره.


    این کل اتفاقاتی بود که این مدت رخ داده.


    پرحرفی کردم عذرخواهی میکنم.شب همگی خوش.
    ویرایش توسط آی تک : شنبه 26 تیر 00 در ساعت 22:15

  8. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    sanjab (یکشنبه 27 تیر 00), فکور (یکشنبه 27 تیر 00)

  9. #45
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array
    آی تک عزیز
    نمی خواستم آنلاین بشم ولی وقتی پیام آخرت را دیدم که نشان می داد چقدر مصمم، آرام، سنجیده و با وقار رفتار کردی
    آمدم تشویقت کنم

    واقعا در این شرایط کنترل احساس و خشم و کینه و ... کار سختی هست ولی متاسفانه همسرت آنقدر بی پروا و نامناسب و متلاطم در مدت ازدواجتون رفتار کرده که مطمینا

    شما را به یقین رسونده این زندگی، زندگی بشو نیست.

    مطمینم با این صلابت، آرامش پیش بری این بحران را بخوبی پشت سر می گذاری و بزودی از این روزها بعنوان یک تجربه یاد می کنی.

    مطمئنا این روزها بیشتر دلت میگیره، بعضی مواقع خسته و آزرده میشی از خودت از اطرافیانت ولی به هیچکدوم بها نده با خودت صمیمی باش هرجا دلت خواست گریه کن، یا سکوت کن ولی زیاد تو اون موقعیت نمون .............. در کل رها کن

    این هم بخشی از تجربه های زندگی تو بوده که دیر یا زود تبدیل به خاطره میشه مثل خیلی دیگه از خاطرات کودکیت تا الان پس محکم باش و مواظب وجود نازنینت باش.
    ویرایش توسط sanjab : یکشنبه 27 تیر 00 در ساعت 01:07

  10. کاربر روبرو از پست مفید sanjab تشکرکرده است .

    آی تک (دوشنبه 28 تیر 00)

  11. #46
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    آی تک عزیز
    سلام
    خیلی خوبه که خونسردیت رو حفظ کردی آفرین
    خوب همسرت ظاهرا هم میخواد شما برگردی به زندگی و هم میخواد کوچکترین هزینه ای نکنه و مراقبه که مبادا یک ریال از سمت اون به سمت شما نیاد، قبلا هم به وکیلش گفته بود که یک سری وسایل مال منه پس ایده از خواهرش نیست ایده هم از خودشه حالا شاید خواهرش یه ذره پیاز داغشو بیشتر کرده ولی در کل تو اصل موضوع فرقی ایجاد نمی کنه. جالبه که حداقل یک نفر تو خانوادشون نیست که بهشون بگه یه کوچولو جنتلمن باشید و این حرکات چیپ و بی کلاس رو انجام ندید

    بدون شکایت نمی شد پرینت گرفت نه؟

    ان شاالله با آرامش همه مشکلات رو جل می کنی

    موفق باشی

  12. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    آی تک (دوشنبه 28 تیر 00)

  13. #47
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم آی تک

    یه نکته ای توی تایپیکت توجه منو جلب کرد و اون تاکیدت روی اصرارهای همسرت بود. چه زمان آشنایی چه بعدش که باهم قهر میکردید و خونه رو ترک میکردی.

    نمیدونم تجربه زندگیت تا اینجا باعث شده چه تغییراتی کنی ولی این نکته رو برای خودشناسی توی مسیر کلی زندگیت یاد آوری میکنم. و اونم چه احساس یا طرحواره هایی از قبل از زمان کودکی تا دوره بلوغ و قبل ازدواج با خودت حمل کردی و پرورش دادی که اصرار یه نفرباعث میشه تصمیماتت تحت تاثیر قرار بگیرن؟ مثلا ممکنه فکر کنی دوس داشتنی نیستی یا خودت رو زیاد دوست نداشته باشی و اصرار یه نفر روی یه طرح واره ای تاثیر بذاره و یه حساس خوب رو به تو بده و تصمیماتت رو از حالت منطقی وارد فاز احساسات کنه.
    من کاری با تصمیمت برای زندگی مشترک ندارم.اما در مورد خودشناسی خودت نمیتونم دقیقا حدس بزنم چه چیزی یا طرحواره ای از گدشته ت داری؟ آیا اصلا طرحواره ای از گذشته داری ؟ و اگه بوده آیا با این تجارب حل شده یا نه؟ ولی به نظرم توی این زمینه یه خودشناسی عمیق تری از خودت نیاز داری
    ویرایش توسط ammin : دوشنبه 28 تیر 00 در ساعت 00:44

  14. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    فکور (دوشنبه 28 تیر 00), نازنین2010 (سه شنبه 29 تیر 00), آی تک (دوشنبه 28 تیر 00)

  15. #48
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام دوستان.


    فکور عزیز و sanjab جان ممنونم از توصیه ها و دلگرمیتون.

    در پاسخ به سوال فکور عزیز: من از طریق وکیلم این طور متوجه شدم که حتی صاحب خط نمی تونه پرینت پیامک هاشو بگیره.و فقط پرینت تماس های خروجی اونم فقط برای دو ماه اخیر رو بهش میدن.برای دریافت متن پیامک ها و تماس های ورودی حتما باید دستور قضایی و شکایت وجود داشته باشه. یکی از راه هاش همینه که در صورت شک همسر به رابطه پیامکی،میتونه شکایتی با عنوان رابطه نامشروع(غیر از زنا)تنظیم بکنه و از این طریق پرینت رو در اختیار شاکی قرار بدن.


    البته وکیلم در زمان تنظیم شکایت تاکید کرده بودن که قبل از دریافت پرینتها فعلا اس ام اس شکایت به دست همسرم نرسه تا مطمئن بشیم اما مثل اینکه روال قانونیش اینه که اس ام اس شکایت به حالت سیستمی به دست اون شخص میرسه که از شانس من دقیقا لحظه آخری که وسایل رو بار میزدیم این اتفاق افتاد.


    امروز داشتم با دوست صمیمی ام که در پست قبلی بهش اشاره کردم صحبت میکردم.این دوستم خیلی برام عزیز و قابل اعتماده.هم همکار هستیم هم چون دکترا داره مدرس دانشگاهه و از خیلی سال پیش با هم دوستیم. میگفت شوهرت نزدیک به 50 تا پیام تو واتساپ بهم داده اما دیگه بازش نکردم چون جوابی که تو بهم داده بودی رو بهش گفتم که آی تک میگه من تصمیمم قطعیه و حرفی برای گفتن ندارم اما همچنان اصرار داره یه ساعت باهات صحبت کنه.


    خیلی عجیبه که به این دوستم هم گفته من واقعا علت اینکه آی تک اقدام کرده به جدایی رو نمیدونم!!!!نمیدونم واقعا فکر میکنه من باور کردم که اون پیامهای رد و بدل شده کار همکارشه؟یا قرصهای داخل ماشینش برای رییسشه؟ یا اون لوازم مربوط به رابطه جنسی که تو ماشینش دیدم برای دوستشه؟


    یعنی یه جوری رفته تو فاز انکار که من خودم هم شک کردم که نکنه من به قول خودش توهم زدم و هیچ پیامی تو گوشیش نبوده!!!!


    دوستم میگه علت اقدامت به جدایی رو چرا نمیدونه.اتفاقا خیلی خوب هم میدونه اما فرمون رو گرفته سمت کوچه علی چپ. میگه آی تک من فقط چند دقیقه با این آدم صحبت کردم اصلا تعادل نداره هر بار یه چیزی میگه.جونت رو بردار و ازش جدا شو.فکر نکن باختی اتفاقا خوش موقع داری خودتو نجات میدی.


    روزی که شکایت رسید دست همسرم گفت آی تک من باید دیوونه باشم که با داشتن زنی مثل تو حتی به کسی فکر کنم. با خودم گفتم چقد این جمله میتونه خانمهای ساده و معصوم رو گول بزنه اما چون ایشون برای من حکم چوپان دروغگو رو داره فقط گفتم اینم ثابت میشه برام.


    جناب امین ممنونم که به تاپیکم سر زدین و نظرتون رو فرمودین.


    در پاسخ به سوالتون:نمی تونم بگم خودم رو دوست نداشتم یا حس خود کم بینی داشتم و به این خاطر در مقابل اصرارهای همسرم در دوره آشنایی نتونستم مقاومت کنم. من خواستگارانی داشتم که از همسرم هم مصرتر بودن اما روی جواب منفیم مصمم ایستادم. در پستهای قبلی عرض کردم شاید ترسم از بالا رفتن سن،خستگی زیاد از خواستگاری های متعدد و تناسبی که شاید تو معیارهای اولیه با همسرم داشتیم، متهم شدن به سخت گیر بودن(فکر کنم در مورد همسرم از اون ور بوم افتادم سهل گیری کردم) باعث شد آشنایی رو ادامه بدم.


    بعد از ازدواج هم با وجود اختلافات و درگیری ها انگار از تغییر شرایط میترسیدم. از اینکه عواقب این جدایی چی میتونه باشه؟نکنه تا آخر عمر تنها بمونم؟حالا خونوادم میخوان جواب فامیل رو چی بدن؟نکنه حوصله و توان مسیر طاقت فرسا و طولانی طلاق رو نداشته باشم و...همه اینها باعث میشد با اصرارهای همسرم برگردم اما این دفعه دیگه به خودم قول دادم از این رابطه سمی خارج بشم حتی اگه تا آخر عمر تنها بمونم.


    به خودم گفتم لیاقت من رابطه ای نیستش که توش هم توهین و تحقیر بشنوم هم خیانت ببینم.


    به همین دلیل علی رغم اصرارهای مکرر همسرم، و با اینکه به افراد مختلفی رو انداخته تا واسطه بشن و من رو از تصمیمم منصرف کنن من قاطعانه روی تصمیمم برای جدایی ایستادم. گریه و التماس هایی که در مقابلم انجام میداد شاید دل هر خانمی رو نرم میکرد اما چون قبلا نمایشی بودن این رفتارهاش برام اثبات شده توجهی بهشون نکردم.


    در نهایت اینکه من با خودم گفتم چرا من باید مدام اشتباهات این آقا رو ببخشم و عمر و جوونیم به این شکل بگذره.یک بار خودم رو برای این انتخاب اشتباه می بخشم و همه چی رو تموم میکنم.

    مجددا از راهنمایی و توصیه تون در مورد خودشناسی تشکر میکنم.

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط آی تک : دوشنبه 28 تیر 00 در ساعت 01:01

  16. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    Pooh (دوشنبه 28 تیر 00), فکور (دوشنبه 28 تیر 00)

  17. #49
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط اثر راشومون نمایش پست ها
    سلام مجدد خانم آی تک
    من یه سوال برام پیش اومده که ممنون میشم پاسخ بدید؛
    شما در بدو آشنایی با همسرتون باهاشون مشاوره پیش از ازدواج رفته بودید؟
    اگر بله چطور مشاور، این همه مشکلات شخصیتی ایشون رو متوجه نشد و شما رو زنهار نداد؟
    و اگر خیر میشه بگید چطور شد که این توصیه مرسوم رو نادیده گرفتید؟ ( مثلا دلایلی از قبیل وضعیت مالی و شغلی خوب ایشون یا ابراز علاقه های کلامی ایشون و ... داشته؟)
    اینو پرسیدم چون مثلا دلایل اینکه خود بنده به این توصیه در بدو آشنایی عمل نکردم یکی این بود که با چهارچوب کلی که برای معیارهای مناسب برای انتخاب همسر چیده بودم فکر میکردم همه مسایل مهم رو پوشش دادم و چیزی از چشمم دور نمونده، یکی هم این بود که با اون چند ماهی که با ایشون بدون اطلاع خانواده ها هم خانه بودیم راستش اصلا هیچ نقطه سیاهی تو شخصیتشون پیدا نکردم که بخواد نگرانم کنه و مسأله آخر هم اینکه فکر میکردم اگر مشکلات ریزی هم بعدها پیدا بشه قابل رفع هست و مراجعه به مشاور رو برای اون موقع گذاشته بودم...
    سلام.
    آقای راشامون، من نمیدونما... قضاوتی نمیخوام کنم... ولی اینکه ایشون حاضر شدن بدون اطلاع خانوادشون و خانوادتون (و اگر برداشتم درست باشه بدون محرمیت رسمی) با شما مدتی هم خونه بشن، نقطه سیاهی نبوده؟!


  18. 2 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    gholam1234 (دوشنبه 28 تیر 00), آی تک (پنجشنبه 11 آذر 00)

  19. #50
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سپاس از پاسختون

    البته منظورم این نبود که شما رو در برابر اصرارهای همسرت مقاوم کنم. هنوز همسر شماست و تصمیم و تشخیص وضعیتی که در اون قرار دارید به عهده خودتون و مشاورین حضوری هست.

  20. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    آی تک (پنجشنبه 11 آذر 00)


 
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.