به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 62
  1. #41
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gisooo نمایش پست ها
    دست دادن و اغوش رابطه جنسی حساب نمیشه اما در مورد روابط جنسی دیگه که بکارت حفظ میشه ایا اصلا شما اطلاعی دارین؟؟به هر حال با توجه به اینکه پست قبلی منو جواب ندادین یا اصلا اطلاعی ندارین در این زمینه که بعیده و یا اینکه براتون مهم نیست و فقط و فقط همون نوع خاص رابطه مهم هست و اینکه فقط باکره مونده باشه...در این صورت پزشکی قانونی میتونه کمک کنه..اما خود من اگه پسری ازم این درخواست رو کنه همون اول پسره رو رد میکنم نه فقط به دلیل توهین امیز بودن بلکه علاوه بر اون این پسر در نظرم خیلی ظاهربین و ساده لوح خواهد بود که با یه گواهی خیالش از بابت نداشتن رابطه کاملا راحت میشه!!!!!

    موفق باشین
    متوجه منظورتان شدم اما دو دلیل برای مخالفت با این نظر شما داشتم اولا اینکه که احتمال این وضعیت که شما فرمودید بسیار کم است و وقتی که پسری قصد ایجاد رابطه با دختری را دارد بعید است که رابطه مد نظر شما را به رابطه عادی ترجیح دهد و از طرف دیگر عاقلانه این است که در هر شرایطی, انسان تا آن حدی که مقدور و ممکن است به وظیفه اش در قبال عقل و تجربه خودش و دیگران عمل کند, پس اگر تا همان حدی را که امکان تحقیق دارد این کار را انجام دهد, اولین نتیجه آن این خواهد بود که عذاب وجدانی بابت سهل گیری ساده دلانه خود نخواهد داشت و به تبع آن تا آخر عمر نسبت به همسرش احساس بدی حداقل در این موضوع نخواهد داشت.
    پس این موضوع هرگز به ظاهربین و ساده لوح بودن, دلالت ندارد.

  2. کاربر روبرو از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده است .

    مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94)

  3. #42
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط anisa نمایش پست ها
    11- مورد 13 هم منظورتون اینه با هم مشاوره قبل از ازدواج برین درسته ؟ این خیلی عالیه اما خیلی دنبال مدرک کاغذی نباشین همه چیز تو یه برگ کاغذ جا نمیشه .

    شما تو پست دومتون اشاره کردین دلیل ازدواجتون رسیدن به کیفیت بهتره زندگیه این خیلی خوبه همچنین منطق برای تصمیم گیری خیلی خوبه اما شما چقدر با روحیات خانوم ها آشنایی دارین ؟خانوم ها دوست دارن از نظر عاطفی تامین بشن . و از همسرشون عشق دریافت کنن اونهم نه فقط در عمل و از نظر مادی بلکه به زبون .

    ببینین من استنباطم اینه که شما دوست دارین همسرتون از نظر مادی و کلا شرایط از خودتون پایینتر باشه و بهتون وابستگی داشته باشه . خیلی از دخترا از هم دوست ندارن شوهرشون از خودشون پایینتر باشه در کل چون خانوما دوست دارن تکیه گاه داشته باشن ترجیح میدن شوهرشون از هر لحاظ بالاتر باشه و فک میکنیم درستش هم همین باشه . اما مثلا من خودم دوست ندارم از لحاظ شرایط مادی صفر باشم و به طور مطلق وابسته به همسر ..بالاخره زن هم باید همه چیزو در نظر بگیره اگر فردا مشکلی تو زندگیم به وجود اومد چطور به زندگیم ادامه بدم؟

    تو پست دومتون گفتین در صورت تحقق شرط 13 اخلاقای فردی همسرم رو میتونم تحمل کنم یعنی با کمک مشاوره و شناخت درسته ؟ من فکر میکنم شناخت دو طرف از لحاظ روحیات و خصوصیات اخلاقی از خیلی از معیار های مادی و ظاهری ازدواج هم مهمتره. مثال میزنم : مثلا اگر خانومتون با دوستاش رفت و امد کنه بیرون بره ایا مخالفت میکنین ؟ به حجاب چقدر تا چه حد اهمیت میدین ؟ روابط با نامحرم رو تا چه حدی قبول دارین ؟ میزان وفاداری خودتون و فرد مورد نظرتون چقدره ؟ و........


    یه پیشنهادی دارم از بالا به فرد مورد نظرتون نگاه نکنین . فک میکنم دلیل مخالفت خیلی از اعضا هم همین بوده .
    یه مورد دیگه اینکه معیاراتون باید درجه بندی و اولویت بندی بشه یه فرد امکان داره همه ی مواردی که گفتین رو نداشته باشه اما در کنارش خصوصیات اخلاقی خیلی خوبی داشته باشه . همه ی معیار ها تو یک ادم جمع نمیشه .

    در کل من فک میکنم معیاراتون دور از منطق نبود و حتی در بعضی موارد عقاید روشنفکرانه هم داشتین بر عکس چیزی که دوستان فکر کردن . اما بنظرم بیشتر از موارد مادی و ظاهری به شناخت اهمیت بدین و اینکه در یک سطح باشین .

    موفق باشین .

    - - - Updated - - -

    ببخشید دو تیکه شد.
    1.در خصوص زیبایی بنده در معیارهایم اشاره ای به این نکردم که بسیار زیبا باشند, بلکه عرض کردم که زیبایی کافی داشته باشند و شاید بهتر بود از همان اصطلاح رایج استفاده میکردم که"به عنوان شریک یک عمر زندگی زیبایی چهره و از آن مهمتر اندامشان بتواند به دلم بنشیند."
    از طرفی این به دل نشستگی ثبت شده در ذهن انسان در ابتدای زندگی, برای همیشه در خاطر حک میشود و بدیهی است که در صورت از دست رفتن آن زیبایی این نقش حک شده هرگز پاک نخواهد شد و ذره ای از جذابیت همسری که با تجمیع این شرایط پا به خانه یک مرد میگذارد کم نخواهد شد.
    2.منظورم از وضعیت مالی خانواده خودمان بود یعنی وضع مالیشان از خانواده ما بهتر نباشد. البته با این معیار دختران خیلی زیادی را از دست نخواهم داد زیرا وضع مالی خانواده ما خیلی خوب است البته نه در آن حد که بسیار چشمگیر باشد.
    3.دلیل اینکه بر روی شغل معلمی مدارس رسمی آموزش و پرورش تاکید کردم سه چیز است:
    یکی اینکه بنده دارای شغلی ثابت و مطمئن با درآمد بالا هستم و برای ساختن یک زندگی مرفه هیچ نیازی به پولی که درآمد همسرم باشد نخواهم داشت. دوم اینکه اگر هم همسرم اصرار بر اشتغال داشت طبق همان نکته ای که شما فرمودید تنها در شغل معلمی است که ساعات کاری معقولی در انتظار ایشان خواهد بود و در هر شغل دیگری چه بخواهند و چه نخواهند باید بخش اصلی یک روز خود را در محیط کار بگذرانند و فقط در نیمه دوم روز به خودشان و همسرشان و خانه شان بپردازند. این کار جسم لطیف و شکننده یک زن را چه بخواهد و چه نخواهد میفرساید و این برای من قابل تحمل نیست و سوم اینکه در تمام مشاغل دیگر به غیر از معلمی, چه مشاغل شرکتهای خصوصی و چه دیگر مشاغل دولتی, یا یکی از مدیران مافوق ایشان مرد خواهد بود و ایشان باید به این مدیر نیز پاسخگو باشند و یا یکی از ارباب رجوع ایشان مرد خواهد بود و ایشان باید او را راضی نگه دارد و در جایی که بحث پول در میان باشد یعنی در تمام مشاغل, هر نوع برخوردی با مافوق و زیردست محتمل است و من نمیخواهم همیشه پشتم از این بلرزد که همسرم از یک مدیر مرد و یا یک ارباب رجوع مرد حرف خورده است.
    4.در مورد حقوقشان بنده بحثی نداشتم بلکه عرض کردم مجموع ثروت شخصیشان با هر مقدار حقوقی که تا آن زمان جمع کرده اند خیلی بالا نباشد مثلا از خودشان خانه ای در یکی از شهرهای گران قیمت کشور نداشته باشند. حقوق آموزش و پرورش که عرض کردم تنها شغل مورد قبول بنده است و هیچ ارگان دولتی دیگری امکان ندارد بالاتر از درآمد شرکت محل اشتغال بنده باشد البته مشاغل آزاد و خصوصی را نمیدانم.
    5.در مورد مدرک تحصیلیشان بنده عرض نکردم که به هیچ وجه مهندس نباشند بلکه عرض کردم اگر مهندس باشند از آن سه دانشگاهی که اعتبار ملی بالاتری از دانشگاه فارغ التحصیلی بنده دارند, نباشند. اما در مورد مدرک دکترا باز به همان مساله که در چند پست دیگر عرض کردم میرسیم یعنی نیاز ذاتی مرد به احساس برتری, از طرفی با توجه به معیار شماره 4 که از معیارهای اصلی بنده است, این معیار مدرک کاملا توجیه خواهد شد زیرا امکان ندارد خانمی دارای یک مدرک دکترا باشد و از نداشتن اشتغال احساس ناراحتی و یاس نداشته باشد و من هم مطمئنم که طاقت ناراحتی مزمن شریک زندگی خود را نخواهم آورد.
    6.اینکه آن مطلب مربوط به سو سابقه برادران همسرم را آوردم همانطور که شما هم فرمودید کاملا بدیهی است. از طرفی یکی از بزرگترین آلرژیهای بنده در زندگی مردان جوان معتاد, خلافکار, عشق درگیری و ... هستند و تصور اینکه به علت همخون بودن ایشان با همسرم مجبور به تحمل وجود منحوس چنین افرادی شوم برایم غیر قابل تحمل است ولی اگر نسبت همسرم با ایشان دورتر باشد قطع ارتباط با آنها خیلی راحت و توجیه پذیر خواهد بود. بنده این حس را که عرض کردم در مورد اینطور مردان جوان دارم, در مورد اینطور مردان مسن مثلا شخصی در جایگاه پدر همسرم یا در مورد اینطور خانمها ندارم.
    7.در مورد مذهب احتمالا حق با شماست ولی مساله این است که همانطور که در چندین پست در همین تاپیک خواندیم, متاسفانه در جامعه ما و در مورد اکثر افراد مذهب ضامن اخلاق است و افرادی که بعضی از معیارهای بنده را داشته باشند, خیلی در غیر معتقدین به مذهب کمیابند. پس برای کسی مثل بنده اگر تمام معتقدین به مذهب را کنار بگذارم انتخابهای خیلی کمی باقی خواهد ماند به همین علت نیز آن بحث قائل بودن به تسامح را مطرح کردم. اگر در این زمینه بتوانید بنده را راهنمایی بیشتری بکنید ممنون میشوم.
    9.در مورد معیار شماره 11 توضیحات مفصلی در اکثر پستهای خود در این تاپیک دادم و عرض کردم که چنین درخواستی از سوی اعضای خانواده ام نیست بلکه تنها از جانب خودم است و نفس وجود این معیار برای بنده و قبول کردن یا نکردن این موضوع از جانب دختر خانم را خانواده ام نمیدانند و

    نخواهند دانست.
    همانطور که قبلا عرض کردم و مثالهایی را نیز در این تالار آوردم به دست آوردن شناختهای مورد تاکید بعضی از اعضا را کافی نمیدانم. همین الان یاد تاپیک دیگری در این تالار افتادم که چند ماه قبل مطالعه کردم و در آن, خانمی که چند سال با آقایی رابطه کامل داشتند از راه ترمیم توانستند ازدواج کنند و الآن هم با ابراز محبتهای بی شائبه و وفاداری مطلق به همسرشان کاملا احساس خوشبختی میکنند بنده واقعا با تصور خودم در جایگاه چنین مردی ناخودآگاه گریه ام گرفت و لرزه به اندامم افتاد.
    آن نوع ارتباطاتی را نیز که فرمودید, در پست قبلیم و در جواب یکی دیگر از خانمها پاسخ دادم.
    و در آخر اینکه خیر بنده حتی تا همان حد جزیی نیز ارتباط نداشته ام.
    10.راه مد نظر بنده از روی همان بررسی رفتارهای ایشان و پرسشهای ایشان و دغدغه های ایشان است. اگر دختر خانم بعد از مثلا 3 یا 4 ماه آشنایی هیچ نظر و دغدغه و نگرانی بابت مسایل جنسی و میزان میل جنسی بنده و چیزهایی از این قبیل نداشته باشد, میتوان این را به حساب حیای دخترانه ایشان گذاشت, با آنکه به نظر من اگر چنین دغدغه هایی را بروز هم بدهند هیچ خرده ای بر ایشان نیست و هیچ کس نباید فکر ناشایستی در مورد ایشان بکند, اما اگر این مدت سکوت و نداشتن دغدغه جنسی به 5 یا 6 ماه رسید اینجا دیگر قطعا یک جای کار میلنگد و ایشان احتمال زیادی دارد که به رابطه جنسی اهمیت زیادی قائل نباشد. چنین خانمهایی همانطور که در بسیاری از فرومهای مرتبط با این موضوع در اینترنت مواجه شده ایم ممکن است که در طول زندگی مشترک به تمام نیازهای جنسی همسر خود پاسخ دهند, اما متاسغانه از این رابطه, خودشان لذت شدیدی نمیبرند و این برای من مثل کابوس است که همسرم تنها برای لذت من و نه همزمان با آن لذت خودش تن به رابطه بدهد.
    در پست دوم اشاره داشتید به عاطفی بودن, که باید عرض کنم بنده نیز خیلی عاطفی هستم و این خشکی مورد انتقاد در پستهایم در زندگی شخصیم هرگز قابل مشاهده نیست و شاید اگر از آشنایانم کسی بیاید و پستهای بنده را بخواند هرگز قبول نکند که اینها نوشته بنده هستند, اما اینکه چرا این موضوع را جزو معیارهایم نیاوردم دلیلش این است که عاطفی بودن یک مقیاس مدرج ندارد که با آن کسی را قبول یا رد کنیم و از طرفی تمام انسانها تا حدی عاطفی هستند حتی بزرگترین جنایتکاران تاریخ و از طرف دیگر این خصیصه در افراد قابل پرورش است. به همین دلایل بررسی این موضوع را به عنوان معیار نیاوردم.
    نکته دیگری که فرمودید در مورد اطمینان داشتن یک خانم به زندگیش از نظر مالی بود. من طبق مشاهدات خودم در اطرافیان و همچنین در نوشته های خانمها در فضای مجازی متوجه هیچ میزان بیشتری از اعتماد به زندگی و احساس موفقیت بیشتر در زندگی در خانمهای دارای پشتوانه مالی قوی و حقوق بالا نسبت به خانمهای فاقد این پشتوانه ندیده ام اتفاقا مردان واقعی به چنین همسرانی بیشتر محبت میکنند و سعی در بدست آوردن دلشان دارند شاید دقیقا به همان علت بی پشتوانه دیدن همسر و شریک زندگیشان. البته باز باید تاکید کنم به عبارت مردان واقعی چون موجوداتی با ظاهر مرد پیدا میشوند که چنین همسران معصومی را دقیقا به همین دلیل آزار میدهند و به نظر من هدف تحقیق یک خانم عاقل برای ازدواج دقیقا باید شناخت و حذر از چنین موجوداتی باشد.
    و در آخر در مورد حجاب, همانطور که در پست اولم قابل مشاهده بود, این موضوع جایی در معیارهایم نداشت. از نظر من تنها باید از انگشت نما بودن در جامعه پرهیز شود یعنی اگر در ایران زندگی میکنیم باید در اجتماع در حدی که مورد توجه قرار نگیریم پوشش را رعایت کنیم و اگر در اروپا زندگی کردیم هرگز نباید پوشش موجود در ایران را که در آنجا باعث انگشت نما شدن است استفاده کنیم, با همین استدلال فکر میکنم با مقدار حجاب 90 درصد از دختران ایرانی از چادری ترینشان تا اسپرت ترینشان مشکلی نخواهم داشت و احتیاجی به آوردن این موضوع به عنوان معیار ندیدم.
    از طرف دیگر به رعایت حجاب در جمع خانواده و دوستان نزدیک اجباری نمیبینم.
    البته این عقیده شخصیم در مورد معیار حجاب است و اگر از نظر شما این عقیده مشکلی داشته باشد ممنون میشوم راهنمایی کنید.

  4. 5 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 10 شهریور 93), kamran2007 (پنجشنبه 13 شهریور 93), maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), meysamm (سه شنبه 04 فروردین 94), مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94)

  5. #43
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    در خیلی از موارد بالا جواب سوالاتم رو گرفتم و موضوع روشن تر شد .
    در مورد وضعیت مالی پس با توجه به اینکه شما و خوانوادتون شرایط خوبی دارین محدودیت کمتری دارین . من با این قضیه موافقم .

    در مورد مدرک و دانشگاه در کل حرفتون درسته اما باز هم این موضوع میتونه موردی بررسی بشه . اینکه خانوم مدرک یا دانشگاه بالاتر از شما داشته باشه همیشه نمیتونه دلیلی بر بالاتر بودن ایشون باشه . و در صورت اشتغال موقعیت مناسبتری دارن مخصوصا تو جامعه ما که میزان احترام در محیط کاری تا حدود زیادی به مدرک طرف بر میگرده و آقا بالاسر کمتری دارن (همون موردی که خودتون دوست نداشتین هر چند که حساسیت زیادیه ). حالا در مورد اشتغال در انتها صحبت میکنم.

    مورد مذهب بازم به نظرم در یک سطح باشین بهتره و با این جمله مخالفم که مذهب ضامن اخلاقه نه به هیچ وجه . اما اگر منظور از مذهب اعتقاداته ، خوبه ، فرد معتقد به یک سری حد و مرزی تو زندگیش داره که پا فراتر نمیذاره و این خیلی خوبه . از نظر حجاب هم عقیده من با شما یکیست .

    یه سوالی که برام پیش اومد شما با 33 سال سن با توجه به اینکه خودتون میگین در حد جزیی هم رابطه نداشتین و بکارت براتون اونقد مهمه که حتی حرف طرف رو هم قبول ندارین و مدرک میخواین .. چطور با روابط دیگه مشکلی ندارین .. یکمی بنظرم تضاد داره یعنی با عقل ناقص بنده جور در نمیاد .

    در مورد اطمینان از وضعیت مالی گفتین ، من دقیقا بر عکس شما فکر میکنم ، اتفاقا ما در جامعه ای زندگی میکنیم که زن نیاز به پشتوانه مالی داره اگر خدای نکرده همسر فرد مشکلی داشته باشه و از هم جدا بشن یک زن باید از پس زندگیش بر بیاد یا نه ... اون محبتی که شما میگید از نظر من خالصانه نیست و با مادیات قاطی شده. باید بپذیریم که زن دیگه ضعیفه نیست . و یک سوال دیگه شما حاضرین با زنی زندگی کنین که فقط به خاطر مسائل مالی و بیکاری و نداشتن پشتوانه با شما زندگی کنه ؟؟ من موارد اینچنینی زیاد دیدم . حتی شخصی رو میشناسم اظهار داره اگر بیکار نبود و خونه داشت از شوهرش جدا میشد با اینکه شوهر بسیار پاکی داره و بسیار علاقه منده به خانومش اما اون خانوم انچنان علاقه ای به همسرش نداره یعنی زیاد فرقی براش نداره . پس شاید اونم در بعضی موارد از طرف مرد علاقه به وجود بیاره اما از طرف زن نه . عشق و محبت رو با مادیات یکی ندونید . شما تو یه تاپیک دیگه هم با آقای انوش هم عقیده بودین در مورد اخلاقیات و مادیات . چه بسیار زن هایی که پول مفت شوهر رو میگیرن و هزار تا کار دیگه هم کنارش انجام میدن و خیلی ام به ظاهر عاشقن ! اما زن هایی هستن که با وجود شاعل بودن به شوهرشون عشق میورزند و برای زندگیشون تلاش میکنن.

    اشتغال مهمترین مسئله ایه که من با شما هم عقیده نیستم اشتغال برای خانومها فقط بعد مادی نداره بلکه بعد روانی داره . دورو زمونه عوض شده وقتی خیلی از خانوما تحصیل میکنن و سر کار میرن خونه نشستن واقعا سخته . بیکاری در حال حاضر یک دختر رو هم میتونه مریض کنه . خیلی از دوستای دختر من هستن که از بیکاری زده به سرشون . وضع مالی خوانواده هاشونم بد نیست اما خسته شدن از بیکاری . افسردگی گرفتن . این خوبه که شما به عنوان یک مرد دوست ندارین زنتون سختی بکشه و یک مرد دیگه بهش دستور بده اما به نیاز روانی اون هم توجه کنین .
    ببینید مثلا من خودم بک دختر شاغلم و شغل نسبتا ثابتی هم دارم شاید بتونم از نظر مالی تا اخر عمرم زندگی خودم رو تامین کنم اما به دلیل روحیاتی که دارم شدیدا احساس میکنم به مردی احتیاج دارم که ازم حمایت کنه و پشتوانم باشه و تکیه گاهم باشه . وابستگی افراطی اصلا خوب نیست اما منم مردی رو دوست دارم که حس وابستگی رو بهم بده . تو اکثر خانوما این یه حس غریزی زنونست. حتی در من مستقل هم شدیدا وجود داره . واسه همینه که میگم سعی کنین شخصیت طرف مقابلتون رو در نظر بگیرین و از تعصبات بیجا بپرهیزین .

    شاید حرفای من تاثیری نداشته باشه و شخصیت شما به این شکل باشه اما من سعی کردم حقایقو بگم و کمکتون کنم و دیدتون رو نسبت به بعضی مسائل عوض کنم .
    ببینین خانوما دوس دارن شوهرشون تو مسائل مختلف زندگی و مشکلات باهاشون مشورت کنه اونارو به حساب بیاره. به علاقه مندیهاش توجه کنه . مثل شوهرای قدیمی نباشه که دائما بکن نکن بگه و ایراد بگیره و نقش یک بزرگتر رو ایفا کنه . بهترین ارتباط بین زن و مرد ارتباط دوستانست نه ارتباطی که در اون یکی خودشو بالاتر از دیگری ببینه و خودشو عقل کل بدونه .
    من فکر میکنم شما از اون دسته مردایی هستین که به برابری زن و مرد اعتقاد خیلی کمی دارین .

    در اخر هم دو تا تاپیک بهتون معرفی میکنم حدس میزنم تا حدودی به شخصیت شما بخوره


    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-15050.html
    http://www.hamdardi.net/thread-15051.html
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  6. 5 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 10 شهریور 93), مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94), اثر راشومون (دوشنبه 10 شهریور 93), شیدا. (سه شنبه 11 شهریور 93)

  7. #44
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط anisa نمایش پست ها
    در خیلی از موارد بالا جواب سوالاتم رو گرفتم و موضوع روشن تر شد .
    در مورد وضعیت مالی پس با توجه به اینکه شما و خوانوادتون شرایط خوبی دارین محدودیت کمتری دارین . من با این قضیه موافقم .

    در مورد مدرک و دانشگاه در کل حرفتون درسته اما باز هم این موضوع میتونه موردی بررسی بشه . اینکه خانوم مدرک یا دانشگاه بالاتر از شما داشته باشه همیشه نمیتونه دلیلی بر بالاتر بودن ایشون باشه . و در صورت اشتغال موقعیت مناسبتری دارن مخصوصا تو جامعه ما که میزان احترام در محیط کاری تا حدود زیادی به مدرک طرف بر میگرده و آقا بالاسر کمتری دارن (همون موردی که خودتون دوست نداشتین هر چند که حساسیت زیادیه ). حالا در مورد اشتغال در انتها صحبت میکنم.

    مورد مذهب بازم به نظرم در یک سطح باشین بهتره و با این جمله مخالفم که مذهب ضامن اخلاقه نه به هیچ وجه . اما اگر منظور از مذهب اعتقاداته ، خوبه ، فرد معتقد به یک سری حد و مرزی تو زندگیش داره که پا فراتر نمیذاره و این خیلی خوبه . از نظر حجاب هم عقیده من با شما یکیست .

    یه سوالی که برام پیش اومد شما با 33 سال سن با توجه به اینکه خودتون میگین در حد جزیی هم رابطه نداشتین و بکارت براتون اونقد مهمه که حتی حرف طرف رو هم قبول ندارین و مدرک میخواین .. چطور با روابط دیگه مشکلی ندارین .. یکمی بنظرم تضاد داره یعنی با عقل ناقص بنده جور در نمیاد .

    در مورد اطمینان از وضعیت مالی گفتین ، من دقیقا بر عکس شما فکر میکنم ، اتفاقا ما در جامعه ای زندگی میکنیم که زن نیاز به پشتوانه مالی داره اگر خدای نکرده همسر فرد مشکلی داشته باشه و از هم جدا بشن یک زن باید از پس زندگیش بر بیاد یا نه ... اون محبتی که شما میگید از نظر من خالصانه نیست و با مادیات قاطی شده. باید بپذیریم که زن دیگه ضعیفه نیست . و یک سوال دیگه شما حاضرین با زنی زندگی کنین که فقط به خاطر مسائل مالی و بیکاری و نداشتن پشتوانه با شما زندگی کنه ؟؟ من موارد اینچنینی زیاد دیدم . حتی شخصی رو میشناسم اظهار داره اگر بیکار نبود و خونه داشت از شوهرش جدا میشد با اینکه شوهر بسیار پاکی داره و بسیار علاقه منده به خانومش اما اون خانوم انچنان علاقه ای به همسرش نداره یعنی زیاد فرقی براش نداره . پس شاید اونم در بعضی موارد از طرف مرد علاقه به وجود بیاره اما از طرف زن نه . عشق و محبت رو با مادیات یکی ندونید . شما تو یه تاپیک دیگه هم با آقای انوش هم عقیده بودین در مورد اخلاقیات و مادیات . چه بسیار زن هایی که پول مفت شوهر رو میگیرن و هزار تا کار دیگه هم کنارش انجام میدن و خیلی ام به ظاهر عاشقن ! اما زن هایی هستن که با وجود شاعل بودن به شوهرشون عشق میورزند و برای زندگیشون تلاش میکنن.

    اشتغال مهمترین مسئله ایه که من با شما هم عقیده نیستم اشتغال برای خانومها فقط بعد مادی نداره بلکه بعد روانی داره . دورو زمونه عوض شده وقتی خیلی از خانوما تحصیل میکنن و سر کار میرن خونه نشستن واقعا سخته . بیکاری در حال حاضر یک دختر رو هم میتونه مریض کنه . خیلی از دوستای دختر من هستن که از بیکاری زده به سرشون . وضع مالی خوانواده هاشونم بد نیست اما خسته شدن از بیکاری . افسردگی گرفتن . این خوبه که شما به عنوان یک مرد دوست ندارین زنتون سختی بکشه و یک مرد دیگه بهش دستور بده اما به نیاز روانی اون هم توجه کنین .
    ببینید مثلا من خودم بک دختر شاغلم و شغل نسبتا ثابتی هم دارم شاید بتونم از نظر مالی تا اخر عمرم زندگی خودم رو تامین کنم اما به دلیل روحیاتی که دارم شدیدا احساس میکنم به مردی احتیاج دارم که ازم حمایت کنه و پشتوانم باشه و تکیه گاهم باشه . وابستگی افراطی اصلا خوب نیست اما منم مردی رو دوست دارم که حس وابستگی رو بهم بده . تو اکثر خانوما این یه حس غریزی زنونست. حتی در من مستقل هم شدیدا وجود داره . واسه همینه که میگم سعی کنین شخصیت طرف مقابلتون رو در نظر بگیرین و از تعصبات بیجا بپرهیزین .

    شاید حرفای من تاثیری نداشته باشه و شخصیت شما به این شکل باشه اما من سعی کردم حقایقو بگم و کمکتون کنم و دیدتون رو نسبت به بعضی مسائل عوض کنم .
    ببینین خانوما دوس دارن شوهرشون تو مسائل مختلف زندگی و مشکلات باهاشون مشورت کنه اونارو به حساب بیاره. به علاقه مندیهاش توجه کنه . مثل شوهرای قدیمی نباشه که دائما بکن نکن بگه و ایراد بگیره و نقش یک بزرگتر رو ایفا کنه . بهترین ارتباط بین زن و مرد ارتباط دوستانست نه ارتباطی که در اون یکی خودشو بالاتر از دیگری ببینه و خودشو عقل کل بدونه .
    من فکر میکنم شما از اون دسته مردایی هستین که به برابری زن و مرد اعتقاد خیلی کمی دارین .

    در اخر هم دو تا تاپیک بهتون معرفی میکنم حدس میزنم تا حدودی به شخصیت شما بخوره


    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-15050.html
    http://www.hamdardi.net/thread-15051.html
    باز هم از صرف وقت و لطفتان تشکر میکنم و از اینکه کمی دیر پاسخ ارسال کردم عذر میخواهم. امروز سرم شلوغ بود مانند پست پیشترتان نکات زیادی را فرمودید و برای پاسخگویی باید ساعاتی را بر روی آن فکر کنم و از تاخیری که در ارسال پست بعدی خواهم داشت نیز عذر میخواهم.

  8. کاربر روبرو از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده است .

    anisa (سه شنبه 11 شهریور 93)

  9. #45
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط anisa نمایش پست ها
    در خیلی از موارد بالا جواب سوالاتم رو گرفتم و موضوع روشن تر شد .
    در مورد وضعیت مالی پس با توجه به اینکه شما و خوانوادتون شرایط خوبی دارین محدودیت کمتری دارین . من با این قضیه موافقم .

    در مورد مدرک و دانشگاه در کل حرفتون درسته اما باز هم این موضوع میتونه موردی بررسی بشه . اینکه خانوم مدرک یا دانشگاه بالاتر از شما داشته باشه همیشه نمیتونه دلیلی بر بالاتر بودن ایشون باشه . و در صورت اشتغال موقعیت مناسبتری دارن مخصوصا تو جامعه ما که میزان احترام در محیط کاری تا حدود زیادی به مدرک طرف بر میگرده و آقا بالاسر کمتری دارن (همون موردی که خودتون دوست نداشتین هر چند که حساسیت زیادیه ). حالا در مورد اشتغال در انتها صحبت میکنم.

    مورد مذهب بازم به نظرم در یک سطح باشین بهتره و با این جمله مخالفم که مذهب ضامن اخلاقه نه به هیچ وجه . اما اگر منظور از مذهب اعتقاداته ، خوبه ، فرد معتقد به یک سری حد و مرزی تو زندگیش داره که پا فراتر نمیذاره و این خیلی خوبه . از نظر حجاب هم عقیده من با شما یکیست .

    یه سوالی که برام پیش اومد شما با 33 سال سن با توجه به اینکه خودتون میگین در حد جزیی هم رابطه نداشتین و بکارت براتون اونقد مهمه که حتی حرف طرف رو هم قبول ندارین و مدرک میخواین .. چطور با روابط دیگه مشکلی ندارین .. یکمی بنظرم تضاد داره یعنی با عقل ناقص بنده جور در نمیاد .

    در مورد اطمینان از وضعیت مالی گفتین ، من دقیقا بر عکس شما فکر میکنم ، اتفاقا ما در جامعه ای زندگی میکنیم که زن نیاز به پشتوانه مالی داره اگر خدای نکرده همسر فرد مشکلی داشته باشه و از هم جدا بشن یک زن باید از پس زندگیش بر بیاد یا نه ... اون محبتی که شما میگید از نظر من خالصانه نیست و با مادیات قاطی شده. باید بپذیریم که زن دیگه ضعیفه نیست . و یک سوال دیگه شما حاضرین با زنی زندگی کنین که فقط به خاطر مسائل مالی و بیکاری و نداشتن پشتوانه با شما زندگی کنه ؟؟ من موارد اینچنینی زیاد دیدم . حتی شخصی رو میشناسم اظهار داره اگر بیکار نبود و خونه داشت از شوهرش جدا میشد با اینکه شوهر بسیار پاکی داره و بسیار علاقه منده به خانومش اما اون خانوم انچنان علاقه ای به همسرش نداره یعنی زیاد فرقی براش نداره . پس شاید اونم در بعضی موارد از طرف مرد علاقه به وجود بیاره اما از طرف زن نه . عشق و محبت رو با مادیات یکی ندونید . شما تو یه تاپیک دیگه هم با آقای انوش هم عقیده بودین در مورد اخلاقیات و مادیات . چه بسیار زن هایی که پول مفت شوهر رو میگیرن و هزار تا کار دیگه هم کنارش انجام میدن و خیلی ام به ظاهر عاشقن ! اما زن هایی هستن که با وجود شاعل بودن به شوهرشون عشق میورزند و برای زندگیشون تلاش میکنن.

    اشتغال مهمترین مسئله ایه که من با شما هم عقیده نیستم اشتغال برای خانومها فقط بعد مادی نداره بلکه بعد روانی داره . دورو زمونه عوض شده وقتی خیلی از خانوما تحصیل میکنن و سر کار میرن خونه نشستن واقعا سخته . بیکاری در حال حاضر یک دختر رو هم میتونه مریض کنه . خیلی از دوستای دختر من هستن که از بیکاری زده به سرشون . وضع مالی خوانواده هاشونم بد نیست اما خسته شدن از بیکاری . افسردگی گرفتن . این خوبه که شما به عنوان یک مرد دوست ندارین زنتون سختی بکشه و یک مرد دیگه بهش دستور بده اما به نیاز روانی اون هم توجه کنین .
    ببینید مثلا من خودم بک دختر شاغلم و شغل نسبتا ثابتی هم دارم شاید بتونم از نظر مالی تا اخر عمرم زندگی خودم رو تامین کنم اما به دلیل روحیاتی که دارم شدیدا احساس میکنم به مردی احتیاج دارم که ازم حمایت کنه و پشتوانم باشه و تکیه گاهم باشه . وابستگی افراطی اصلا خوب نیست اما منم مردی رو دوست دارم که حس وابستگی رو بهم بده . تو اکثر خانوما این یه حس غریزی زنونست. حتی در من مستقل هم شدیدا وجود داره . واسه همینه که میگم سعی کنین شخصیت طرف مقابلتون رو در نظر بگیرین و از تعصبات بیجا بپرهیزین .

    شاید حرفای من تاثیری نداشته باشه و شخصیت شما به این شکل باشه اما من سعی کردم حقایقو بگم و کمکتون کنم و دیدتون رو نسبت به بعضی مسائل عوض کنم .
    ببینین خانوما دوس دارن شوهرشون تو مسائل مختلف زندگی و مشکلات باهاشون مشورت کنه اونارو به حساب بیاره. به علاقه مندیهاش توجه کنه . مثل شوهرای قدیمی نباشه که دائما بکن نکن بگه و ایراد بگیره و نقش یک بزرگتر رو ایفا کنه . بهترین ارتباط بین زن و مرد ارتباط دوستانست نه ارتباطی که در اون یکی خودشو بالاتر از دیگری ببینه و خودشو عقل کل بدونه .
    من فکر میکنم شما از اون دسته مردایی هستین که به برابری زن و مرد اعتقاد خیلی کمی دارین .

    در اخر هم دو تا تاپیک بهتون معرفی میکنم حدس میزنم تا حدودی به شخصیت شما بخوره


    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-15050.html
    http://www.hamdardi.net/thread-15051.html
    اینکه در بیشتر موارد حق را به من دادید, برایم باعث اعتماد بنفس شد.و از این بابت هم ممنونم.
    اما در مورد سوالی که در مورد حساسیت نداشتن بنده به سابقه روابط جزیی همسرم با وجود اینکه خودم چنین روابطی نداشته ام پرسیدید, قبلا هم در چند پست مخصوصا در پست دوم خودم در این تاپیک, توضیحاتی دادم و باز هم بر همانها تاکید میکنم که شاید یکی از علل این حساسیت پاک بودن سابقه خودم در این زمینه باشد ولی این علت اصلی نیست و بعضی از علل اصلی, همانطور که در آن پست عرض کردم عدم تحمل این موضوع است که در هر لحظه ای از زندگی مشترک به یاد آورم که مرد دیگری به خصوصیترین قسمتهای جسم همسرم راه یافته است و این اتفاق از دست دادن بکارت که از نظر من بعد از بارداری مهمترین اتفاق در طول زندگی همسر بنده است و یک و فقط یک بار در طول زندگیش اتفاق می افتد را در کنار مرد دیگری تجربه کرده باشد. آن روابط دیگر که میفرمایید از قبیل بوسه و آغوش و ... چنین وضعیتی را باعث نمیشوند که باعث چنان احساسی در من بشوند.
    این اعتقاد بنده با توجه به اینکه خودم مذهبی نیستم, ربطی به این ندارد که در حالت عقد شرعی چنان رابطه ای داشته اند و بعد طلاق گرفته اند یا در هنگام دوستی عادی, بلکه نفس سابقه چنین رابطه ای برایم مهم است, و باز به همین دلیل اگر دختری باشد که که سابقه طلاق بدون ارتباط کامل زناشویی را داشته باشد, از نظر من معیار شماره 11 بنده را داراست و در صورت داشتن سایر معیارها در خاستگاری از ایشان تردید نخواهم کرد.
    در مورد اشتغال , صحبتهای شما و بعضی دیگر از خانمهای تالار من را کمی به فکر فرو برده است و البته به گفته خودتان اصلیترین مساله ای است که با من موافق نیستید و این, دقیقا همان هدفی است که همانطور که در عنوان و در پست اول عرض کردم, به خاطر آن این تاپیک را ایجاد کردم.
    با خواندن پست شما و چند خانم دیگر که شب گذشته در تاپیکهای دیگر مطالعه کردم, در انتها فقط این معیار اشتغال است که در ذهن بنده تا حدودی متزلزل شده است, و اما سوال اصلی بنده همانطور که در پست اول پرسیدم, علاوه بر تقاضای محک معیارهایم, این بود که چطور باید این معیار را که در طول سالها در ذهنم نهادینه شده است نادیده بگیرم؟ همانطور که شما و دیگر خانمها در این تاپیک و سایر تاپیکها گفتید که داشتن شغل اینقدر برایتان مهم است, پس با پافشاری بر روی این معیار ممکن است که بعضی از دخترانی که دیگر معیارهای غیر قابل تغییر بنده را برآورده میکنند, از دست بدهم, واین کمی برایم نگران کننده است, اما میخواهم اگر قرار است معیاری را نادیده بگیرم, فقط در سطح حرف و زبان نباشد و از عمق فکر و ذهنم به این نتیجه رسیده باشم.
    روش صحیح برای اینکار چیست؟ آیا از دوستان کسی راهکاری واقعی میشناسد؟
    تنها راهی که به نظر خودم میرسد این است که بدون مبارزه با حضور این معیار در ذهنم که به نظرم بیفایده است, فقط آنرا بالفعل نکنم و به تحقق آن اصراری نداشته باشم و با پررنگتر کردن این موضوع که همسرم بقیه معیارهایی را که مانند معیارشماره 1, 2, 11 و... برایم غیر قابل چشم پوشی هستند, به حد اعلی داراست, سعی کنم که اثر این حذف معیار اشتغال را با این انحراف دادن ذهن, کمرنگ نمایم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده است .

    مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94)

  11. #46
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط اثر راشومون نمایش پست ها
    متوجه منظورتان شدم اما دو دلیل برای مخالفت با این نظر شما داشتم اولا اینکه که احتمال این وضعیت که شما فرمودید بسیار کم است و وقتی که پسری قصد ایجاد رابطه با دختری را دارد بعید است که رابطه مد نظر شما را به رابطه عادی ترجیح دهد و از طرف دیگر عاقلانه این است که در هر شرایطی, انسان تا آن حدی که مقدور و ممکن است به وظیفه اش در قبال عقل و تجربه خودش و دیگران عمل کند, پس اگر تا همان حدی را که امکان تحقیق دارد این کار را انجام دهد, اولین نتیجه آن این خواهد بود که عذاب وجدانی بابت سهل گیری ساده دلانه خود نخواهد داشت و به تبع آن تا آخر عمر نسبت به همسرش احساس بدی حداقل در این موضوع نخواهد داشت.
    پس این موضوع هرگز به ظاهربین و ساده لوح بودن, دلالت ندارد.
    دوست گرامی؛
    با بقیه معبارهاتون کاری ندارم.ولی تقاضای گواهی گرفتن رو همه توهین آمیز دونستن. شما به جای توجه به حرف دوستان انگار میخواین بقیه رو اقناع کنید و یه تاییدیه بگیرید؟
    برام جای سواله که اگه قرار نیست حتی در مورد بدیهی ترین موصوعات تحدید نطر کنید چرا تاپیک زدید ؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 11 شهریور 93)

  13. #47
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    من دختران زیادی رو میشناسم روابطی در حد یک رابطه جنسی کامل رو تجربه کردند ولی بکارت خودشون رو حفظ کردند . اگر باز هم شما چنین فردی رو قبول دارید حرفی نیست . شناخت چنین افرادی هم فقط زیر نظر مشاور و در طول زمان بدست میاد با توجه به شناخت خصوصیاتشون. و اینکه معیار شماره 11 چیزی نیست شما جلسه اول و دوم خواستگاری بتونین چنین درخواستی داشته باشین چون اکثرا این رو یک توهین تلقی می کنن . چه دختری که رابطه داشته و چه نداشته هر کدام به دلایل خودشون. ببینید شما وقتی از یک دختری بپرسین و بهش بگین که این موضوع خیلی براتون اهمیت داره و از معیار های اصلی به حساب میاد اون دختر اگر چنین مشکلی داشته باشه ارتباطو بهم میزنه و ادامه نمیده . چون بعد از ازدواج این موضوع مشخص میشه بازم به جدایی میرسه . نمیدونم حساسیت شما برای گرفتن مدرک پزشک قانونی چیه... شما از نظر خودتون این راه رو یک راه ساده میدونین که سریع به جواب میرسین ولی این چیزی نیست که ضامن اخلاق سالم فرد بشه . نمیدونم منظور منو میگیرین یا نه ..

    در مورد شغل اینکه میگین این معیار سالیان متمادی نهادینه شده شاید به خوانواده ای که توش بزرگ شدین برمیگرده . تا این قضیرو حل نکردین با یک خانوم شاغل ازدواج نکنین . من تنها کمکی که میتونم بکنم اینه ذهنیتتون رو کمی راجع به خانومای شاغل تغییر بدم اونم فقط به دلیل اینکه شما میخواین که تغییر بدین ... یک دلیلش اینه که سن ازدواج هم تو خانوما بالا رفته مثلا من الان 7-26 سال سنمه خونه ی پدرم زندگی میکنم از لحاظ مالی هم خداروشکر در مضیغه نبودیم برای من کمی سخته دائم از پدرم پول بخوام با اینکه بدون هیچ منتی هنوزم کمکم میکنه ... اما با اینحال و با اینکه الان دیگه خیلی از تصمیماتو خودم میگیرم اما میدونم که هنوزم پدرم مسئولیت منو بعهده داره و نظر اون برای من شرطه.البته پدرم مشوقم بود برای کار . با این مثال میخوام بگم این چیزا به شخصیت فرد و خوانواده ای که توش بزرگ شده برمیگرده و شما نمیتونین به صرف اینکه یک نفرو بهتون پیشنهاد دادن و گفتن شاغله همون اول بگین من زن شاغل نمیخوام این یک تعصبه . در مورد ارتباطات و رئیسو مرئوس هر کسی در محیط کار خودش برای خودش احترام و عزت ایجاد میکنه و اینکه کسی بی ادبی یا بی احترامی میکنه چیزی از عزت من کم نمیکنه . این بی احترامی میتونه خیلی جاهای دیگه غیر از محیط کار صورت بگیره موقع خرید ، رانندگی و... پس این دلیلی نیست برای اینکه زنم شاغل نباشه.

    شما میتونین با دختری ازدواج کنین که سطح پایینتری داشته باشه و از ازدواج چیزی جز شوهر داری و خونه داری و بچه داری نخواد بدون چون و چرا تابع همسرش باشه اما در اون صورت انتظار نداشته باشین خیلی دختر به روزی باشه

    شما هم تا زمانی که واقعا نخواین نمیتونین تفکراتتون رو تغییر بدین.
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  14. 6 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 11 شهریور 93), maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 11 شهریور 93), مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94), اثر راشومون (سه شنبه 11 شهریور 93), شیدا. (سه شنبه 11 شهریور 93)

  15. #48
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرخ رو نمایش پست ها
    دوست گرامی؛
    با بقیه معبارهاتون کاری ندارم.ولی تقاضای گواهی گرفتن رو همه توهین آمیز دونستن. شما به جای توجه به حرف دوستان انگار میخواین بقیه رو اقناع کنید و یه تاییدیه بگیرید؟
    برام جای سواله که اگه قرار نیست حتی در مورد بدیهی ترین موصوعات تحدید نطر کنید چرا تاپیک زدید ؟
    حدس میزنم که مانند پست اولتان در تاپیک این بار هم پست شماره 2 بنده و همچنین این پست آخرم را مطالعه نکردید, ولی اگر حدسم اشتباه باشد خیلی برایم جای سوال دارد که یعنی استدلالهایم در این پستها در مورد معیار 11 چطور اصلا در نظرتان موجه نیستند؟
    من معیارهایم را به ترتیب اولویت نیاوردم اما اگر این کار را میخواستم انجام دهم قطعا این معیار 11 بین 3 تای اول قرار میگرفت از طرفی خواندن بعضی از تاپیکهای این تالار مرا بر این معیار مصمم تر کرد. اگر در این باره حرفی آوردم به علت پاسخگویی به سوالات دوستان بود که متاسفانه به جای محک سایر معیارهایم بیشتر به این معیار که مانند موارد 1 و 2 برایم غیر قابل چشمپوشی است پرداختند.
    از طرفی همانطور که در پست قبل عرض کردم, معیار اشتغال با خواندن پستهای خانمهای این تالار در همین تاپیک مثل خانم انیسا و در دیگر تاپیکها مثل خانمها مصباح الهدی و نوپو و ستاره 1390, تا حدودی برایم کمرنگتر شده است و سعی در حذف آن از ذهن خود دارم پس اینطور نیست که بی دلیل این تاپیک را جلو ببرم.

  16. 2 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    anisa (سه شنبه 11 شهریور 93), مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94)

  17. #49
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه پیشنهاد برای شما دارم آقایم رامشون :
    به نظر من دخترخانمی با این شرایط می تواند معیارهای مدنظر شما را داشته باشد. من کاری به بد یا خوب بودن معیارهایتان ندارم. اما وقتی معیارهایتان را خواندم به خوبی درک کردم که چه تیپ خانمی مدنظر شما است و البته این دخترخانم ها بیشتر در خانواده های سنتی زندگی می کنند. به نظر من خانمی با این خصوصیات معیارهای مدنظر شما را خواهد داشت :

    1- تحصیلات دیپلم
    2- خانواده سنتی با وضع مالی متوسط . البته نه متوسط روبه بالا. بلکه متوسط رو به پایین.
    3- دخترخانم به فرض که هفت سال از شما کوچکتر باشد می شود بیست و شش ساله. خوب دخترخانم اگر تا این سن برای ادامه تحصیل یا اشتغال اقدامی نکرده باشد به احتمال نود درصد برای شما مناسب است.

    4- دخترخانم علاقه زیادی به خانه داری ، شیرینی پزی ، رقص ، خیاطی ، گلدوزی ، مهمانی های زنانه دورهمی با فامیل و اقوام ، خرید کردن به همراه همسر داشته باشد.
    روحیه لطیف و رمانتیک داشته باشد و عیمقا خواهان مردی باشد که امور زندگی را به آن مرد محول کند و او را تکیه گاه محکمش بداند. همچنین تربیت سنتی این دختر ( از بچگی روی حرف پدرش حرف نمی زند و مطیع و سربه راه است ) از او زنی می سازد که بسیار به دل شوهرش راه می رود و در زندگی شعارش سازش و سازگاری است و فراهم کردن یک زندگی خوب برای دیگران به خصوص نزدیکان. فکر می کنم در اصطلاح روانشناسی بهش می گویند شخصیت مهرطلب. همچنین شخصیت از خودگذشته نیز می تواند این خصوصیات را داشته باشد و برای شما کاملا مناسب است.

    5- من نمی گویم دختر مناسب شما باید مذهبی باشد. اما لازمه چیزی که شما می خواهید این است که این دختر پوشش مناسبی داشته باشد و در مقابل مردان حجب و حیا داشته باشد و به اصطلاح سرش را پایین بیندازد و به کار خودش برسد. روی همه اینها تاکید دارم.

    در آخر دو نکته را اضافه می کنم :
    1- حتما کتاب معجزه صمیمیت را که نسل نواندیش منتشر کرده است و سه جلد دارد تهیه بفرمایید. بسیار برای شما خوب و مناسب است.
    2- چنین همسری که شما می خواهید روحیه بسیار حساس و لطیفی دارد و نیازمند آرامش بسیار ، محبت و توجه فراوان ( از همان نوعی که خانمها انتظار دارند اما آقایان به خوبی درک نمی کنند ) دارند. اگر شرایطی به غیر این برایشان فراهم کنید مطمئن باشید که همسرتان افسرده ، پژمرده و بیمار خواهد شد. پس باید آمادگی زندگی با چنین خانم ظریف و لطیفی را داشته باشید. درست مثل یک گل از او مراقبت کنید.

    3-تاکید دارم که خانواده حتما سنتی باشند که دختری با این خصوصیات که شما می خواهید در خانواده های سنتی به وفور یافت می شود. همچنین بدون اینکه شما درخواست کنید خودشان می روند و گواهی مورد نظر را می گیرند و به شما می دهند.

  18. 8 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    anisa (سه شنبه 11 شهریور 93), kamran2007 (پنجشنبه 13 شهریور 93), khaleghezey (سه شنبه 11 شهریور 93), maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 11 شهریور 93), فرخ رو (سه شنبه 11 شهریور 93), مهرااد (یکشنبه 29 شهریور 94), اثر راشومون (سه شنبه 11 شهریور 93)

  19. #50
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    آقای راشومون خوب فکراتون رو بکنید منم فکر میکنم همسری که نوپو توصیف کرد مناسب شماست.

    هستند دختران اینچنینی فقط یکمی سطح خوانوادگی پایینتری دارند.
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  20. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    اثر راشومون (سه شنبه 11 شهریور 93)


 
صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معیارها کامل است اما باز هم جواب منفـی می شنوم !
    توسط اعتدال در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 دی 92, 01:50
  2. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 27 آبان 91, 12:01
  3. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20
  4. 2 - آزادی اختصاصی انسان است
    توسط مدیرهمدردی در انجمن انتخاب، اختیار و مسئولیت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 تیر 90, 20:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.