در خیلی از موارد بالا جواب سوالاتم رو گرفتم و موضوع روشن تر شد .
در مورد وضعیت مالی پس با توجه به اینکه شما و خوانوادتون شرایط خوبی دارین محدودیت کمتری دارین . من با این قضیه موافقم .
در مورد مدرک و دانشگاه در کل حرفتون درسته اما باز هم این موضوع میتونه موردی بررسی بشه . اینکه خانوم مدرک یا دانشگاه بالاتر از شما داشته باشه همیشه نمیتونه دلیلی بر بالاتر بودن ایشون باشه . و در صورت اشتغال موقعیت مناسبتری دارن مخصوصا تو جامعه ما که میزان احترام در محیط کاری تا حدود زیادی به مدرک طرف بر میگرده و آقا بالاسر کمتری دارن (همون موردی که خودتون دوست نداشتین هر چند که حساسیت زیادیه ). حالا در مورد اشتغال در انتها صحبت میکنم.
مورد مذهب بازم به نظرم در یک سطح باشین بهتره و با این جمله مخالفم که مذهب ضامن اخلاقه نه به هیچ وجه . اما اگر منظور از مذهب اعتقاداته ، خوبه ، فرد معتقد به یک سری حد و مرزی تو زندگیش داره که پا فراتر نمیذاره و این خیلی خوبه . از نظر حجاب هم عقیده من با شما یکیست .
یه سوالی که برام پیش اومد شما با 33 سال سن با توجه به اینکه خودتون میگین در حد جزیی هم رابطه نداشتین و بکارت براتون اونقد مهمه که حتی حرف طرف رو هم قبول ندارین و مدرک میخواین .. چطور با روابط دیگه مشکلی ندارین .. یکمی بنظرم تضاد داره یعنی با عقل ناقص بنده جور در نمیاد .
در مورد اطمینان از وضعیت مالی گفتین ، من دقیقا بر عکس شما فکر میکنم ، اتفاقا ما در جامعه ای زندگی میکنیم که زن نیاز به پشتوانه مالی داره اگر خدای نکرده همسر فرد مشکلی داشته باشه و از هم جدا بشن یک زن باید از پس زندگیش بر بیاد یا نه ... اون محبتی که شما میگید از نظر من خالصانه نیست و با مادیات قاطی شده. باید بپذیریم که زن دیگه ضعیفه نیست . و یک سوال دیگه شما حاضرین با زنی زندگی کنین که فقط به خاطر مسائل مالی و بیکاری و نداشتن پشتوانه با شما زندگی کنه ؟؟ من موارد اینچنینی زیاد دیدم . حتی شخصی رو میشناسم اظهار داره اگر بیکار نبود و خونه داشت از شوهرش جدا میشد با اینکه شوهر بسیار پاکی داره و بسیار علاقه منده به خانومش اما اون خانوم انچنان علاقه ای به همسرش نداره یعنی زیاد فرقی براش نداره . پس شاید اونم در بعضی موارد از طرف مرد علاقه به وجود بیاره اما از طرف زن نه . عشق و محبت رو با مادیات یکی ندونید . شما تو یه تاپیک دیگه هم با آقای انوش هم عقیده بودین در مورد اخلاقیات و مادیات . چه بسیار زن هایی که پول مفت شوهر رو میگیرن و هزار تا کار دیگه هم کنارش انجام میدن و خیلی ام به ظاهر عاشقن ! اما زن هایی هستن که با وجود شاعل بودن به شوهرشون عشق میورزند و برای زندگیشون تلاش میکنن.
اشتغال مهمترین مسئله ایه که من با شما هم عقیده نیستم اشتغال برای خانومها فقط بعد مادی نداره بلکه بعد روانی داره . دورو زمونه عوض شده وقتی خیلی از خانوما تحصیل میکنن و سر کار میرن خونه نشستن واقعا سخته . بیکاری در حال حاضر یک دختر رو هم میتونه مریض کنه . خیلی از دوستای دختر من هستن که از بیکاری زده به سرشون . وضع مالی خوانواده هاشونم بد نیست اما خسته شدن از بیکاری . افسردگی گرفتن . این خوبه که شما به عنوان یک مرد دوست ندارین زنتون سختی بکشه و یک مرد دیگه بهش دستور بده اما به نیاز روانی اون هم توجه کنین .
ببینید مثلا من خودم بک دختر شاغلم و شغل نسبتا ثابتی هم دارم شاید بتونم از نظر مالی تا اخر عمرم زندگی خودم رو تامین کنم اما به دلیل روحیاتی که دارم شدیدا احساس میکنم به مردی احتیاج دارم که ازم حمایت کنه و پشتوانم باشه و تکیه گاهم باشه . وابستگی افراطی اصلا خوب نیست اما منم مردی رو دوست دارم که حس وابستگی رو بهم بده . تو اکثر خانوما این یه حس غریزی زنونست. حتی در من مستقل هم شدیدا وجود داره . واسه همینه که میگم سعی کنین شخصیت طرف مقابلتون رو در نظر بگیرین و از تعصبات بیجا بپرهیزین .
شاید حرفای من تاثیری نداشته باشه و شخصیت شما به این شکل باشه اما من سعی کردم حقایقو بگم و کمکتون کنم و دیدتون رو نسبت به بعضی مسائل عوض کنم .
ببینین خانوما دوس دارن شوهرشون تو مسائل مختلف زندگی و مشکلات باهاشون مشورت کنه اونارو به حساب بیاره. به علاقه مندیهاش توجه کنه . مثل شوهرای قدیمی نباشه که دائما بکن نکن بگه و ایراد بگیره و نقش یک بزرگتر رو ایفا کنه . بهترین ارتباط بین زن و مرد ارتباط دوستانست نه ارتباطی که در اون یکی خودشو بالاتر از دیگری ببینه و خودشو عقل کل بدونه .
من فکر میکنم شما از اون دسته مردایی هستین که به برابری زن و مرد اعتقاد خیلی کمی دارین .
در اخر هم دو تا تاپیک بهتون معرفی میکنم حدس میزنم تا حدودی به شخصیت شما بخوره
http://www.hamdardi.net/thread-21869.html
http://www.hamdardi.net/thread-15050.html
http://www.hamdardi.net/thread-15051.html
علاقه مندی ها (Bookmarks)