به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 49 از 193 نخستنخست ... 9192939404142434445464748495051525354555657585969798999149 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 481 تا 490 , از مجموع 1929
  1. #481
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 خرداد 03 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,072
    سطح
    96
    Points: 26,072, Level: 96
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 278
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,597

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    سلام به همه دوستان خوبم
    دلم تنگ شده برای اون روزهایی که چه با ذوق شوق میومدم همدردی ببینم تازه چه خبر

    بعد دیگه کارم بیشتر شد قاچاقی اومدم و رفتم ...ولی بازهم

    به سرگرمی هام میرسیدم ...به دوست داشتنم هام..... تو دنیای ساده و معصومانه خودم خوش بودم

    وقتم مال خودم بود...زندگیم رو روال بود...خوب بود اون روزها...

    حالا میگم نکنه وقتی هم متاهل شم دلم تنگ روزهای مجردیم و حس و حال دخترونه ام شه.

    چی گیرم میاد که به خاطرش ریسک ازدواج و قبول کنم؟ی وقت مسیر زندگیم عوض نشه؟

    شفاف حرف نزدنش دلم و زده ...یا نه ...در حد مرگ ترسونده ...

    ی چیزی میبینم

    قیاس میکنم با تمام مشکلاتی که تو کل عمرم از متاهل ها دیدم و میشناسم یعنی

    استارتش و تو رابطه مون میبینم اخرش و تاپیک مشکلات زناشویی تو همدردی .

    واژه هایی به کار میبره که من اونارو فحش میدونم ولی خودش به حساب صمیمیت و شوخی میذاره!!

    نکنه این فحشهاش تازه اولشه صمیمیتر شه غلیظترش میکنه!

    ولی در کل خب بیشتر پسرا اینجورین دیگه...ایناها برادرای خودم! بین دخترها هم

    من زیادی واژه هارو میشورم بعد میذارم تو دهنم خیلی ها اینجوری نیستن!

    میگم نکنه ی اخلاقهای بد مخفی داشته باشه که بعدا حتی نتونم صدام و دربیارم

    اینهارو از کجا باید بفهمم؟؟

    خدایا قلبم میمیره ها... راضی نشی ها

    بدبینم که

    صبور و باحوصله و با محبت و دست و دلباز بودنش و رو پای خودش بودن و

    میذارم به حساب اینکه

    هنوز چون عقد نکردیم اینجوری وانمود میکنه یا

    چون زیاد همو نمیشناسیم من فک میکنم که بامحبته...خب

    معلومه اول رابطه همه مهربونن و عصبانی نمیشن و...

    مثلا من اشتباه میکنم فک میکنم رو پای خودشه....اگه رو پای خودش بود

    تمایل نداشت بریم واحد خالی خونه باباش...

    باباش پولداره خودش چی....میگم شاید به زور تو دم و دستگاه باباش ی کارهایی به عهده گرفته که

    اسمش این باشه که شاغله اینم...

    ی تحقیقات درست و حسابی نمیرن که برای من اطلاعات دربیارن...فقط ی چیزهای کلی...که

    اره خوبن خیلی خوبن همه میگن ادم های خوبین...

    حودش چرا کارو حقوقش و شفاف برام توضیح نمیده...گاهی طفره میره!!

    ولی انقدر بی ملاحظه است که

    چنددفعه مستقبم حقوق منو پرسیده!!! گفت منظورم این بود که ارزشش و داره دوجا کار میکنی خسته

    میشی...درامدش هرچقدر باشه بعدا نمیخواد کار کنی.

    کارش گیر باشه سریع یاد دروغ می افته.....دقیقا عین خاطره ای که از بچگیش برام تعریف کرد.

    از طرفی از چیزی خوشش نیاد تعریف و تمجیدش نمیکنه میگه اگه واقعا خوشم بیاد میگم...

    اصلا چرا تو جمع راحت نیست درون گراست؟ نکنه خجالتیه ؟یا اداب اجتماعیش ضعیفه؟من باید بگم بیا

    خداحافظی کن!!!37سالشه !!ااونم که میوه شیرینی خوردنشه...البته مادرش هم همینطوریه....

    موقع رفتن تو صورت من نگاه نمیکرد سر انگشتهاش و می اورد که مثلا دست بده بعدش هم

    با ی صدای اروم یک کلمه فقط خداحافظ.

    چای رو هم که هورت میکشن ! چیزی که من خیلی بدم میاد

    البته تو خونه خودمون هم شبیه این ادمها هست.یکم رفتارش مغرورانه است

    از کسی خوشش نیاد تحقیرش میکنه .تو حرف میگه هر کی ی بار احترام بذاره دوبار احترام میبینه ولی

    احترام ظاهری میذاره....از ته دل نیست.به بعضی قشر ادمها نگاه بالا به پایین داره.

    ولی از طرفی میگم اگه اینجوری بود سعی نمیکرد

    نظر منو جلب کنه یا پیگیر باشه که نکنه به من بربخوره یا مستقیم بپرسه اخلاق منو پسند میکنی؟

    چیزی که من صد سال سیاه از کسی نمیپرسم پس مغرور منم!

    ی بار گفت نمیگم ناراحت نمیشم ولی اگه منو رد کنی میگم اشکال نداره خب از من خوشش نیومد.

    شاید مظلوم و ساده است بدتر از خودم!

    اصلا شناختی ندارم که ازش... به طور جدی ی ماه شده نشده که

    داریم چت و تلفنی هر روز و هر شب حرف میزنیم سه بار هم بیشتر ندیدمش

    البته چون من فقط جمعه ها خونه ام.

    ی بار ی ساعت و نیم تو کافی شاپ ....ی بار ی ساعت اینا تو خونمون ...ی بار هم دیدمش

    ولی اصلا حرف نزدیم باهم وقتی

    با کل خانوادشون اومدن خونمون که علی رغم مخالفت پدرم شال سرم کردن که مبارکه...ولی

    مامانم گفت حالا سر این قهر نکنن...ی شال دیگه فوقش پس میدیم!!

    عروس بزرگشون هم درگوشم گفت ما وقتی شال میاریم یعنی دیگه مال ما شدی!!

    تو دلم گفتم ولی مامانم نظر دیگه ای داره.

    والبته هیچ کس هم نظر من نیست...از نظر پدر و برادرم تا قبل عید جواب ندید فقط خوب رفت و امد کنید

    از نظر مامانم همین که خوش قیافه است همین که

    معتاد و مشروب خور نیست همین که خانوادش خوبن ...خونه و ماشین هم که داره

    چیز بولد بدی هم که نداره منم که معیارهای اولیه ام تا حدی درست دراومدن پس دیگه کافیه دیگه!

    مگه بقیه دخترها به کی رفتن؟ هر کی ی عیبی داره ما خودمون هم عیب داریم

    زیاد طولش بدی از توش ی چیزی درمیاد فعلا که از بین سه تا خواستگار باهم این بهتر بوده

    منتظر شی دیگه اینم نمیاد!!

    تو بحبوحه بحث مامانم و بابام ....بالا رو نگاه کردم گفتم خدایا نظر توچیه؟

  2. 6 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    Mvaz (چهارشنبه 04 دی 98), tavalode arezoo (دوشنبه 02 دی 98), فکور (یکشنبه 08 دی 98), گیسو کمند (شنبه 07 دی 98), شمیم الزهرا (چهارشنبه 04 دی 98)

  3. #482
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام عزیزم.بنظرم به حرف بابا وبرادرت گوش بده تاعید صبرکن یه شناخت نسبی دربیاری.راستش برام جای تعجب داره توی چندجلسه کوتاه اینقدر عیب وایراد دیدی ازش.شاید ایرادهای کوچیکی باشند ولی فعلا برای شما بزرگند بامنطق بیشتری توی این رابطه پیش برو
    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
    خداوند دوبار تکرار کرده که یادمون نره بعد هر سختی آسانیست

  4. 2 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 07 دی 98), الهه زیبایی ها (دوشنبه 02 دی 98)

  5. #483
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 خرداد 03 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,072
    سطح
    96
    Points: 26,072, Level: 96
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 278
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,597

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    با سلام
    آرزو جان درسته...رو هیچی نتیجه گیری قطعی نمیتونم بکنم حضوری کم دیدمش
    فقط تلفنی و چت زیاد حرف زدیم شانس اوردم این ماه مدارس تعطیل شده یکم وقتم بیشتره...
    منطقیش اینه که اره تا قبل عید رفت و آمد کنید...نه صرفا به خاطر اینکه
    قراره مچ طرف برامون باز شه....به خاطر اینکه
    اخلاقش دستمون بیاد بببنیم درقبالش باید چه رفتاری داشته باشیم وایا از پسش برمیام؟ شمیم الزهرا میگفت اینو مشاوره بهش گفته.
    از اون طرف با حرفای مامانم هم 100درصد مخالف نیستم...نظر من اینه که کلا باید یِ سری چیزهارو و بسوزی یِ سری جیزها رو بسازی...ازدواج همینه دیگه...
    منم که ضعف ها و ناپختگی هام باهامه!
    من برداشتم ازش این بوده که
    گاهی ادم سختیه...حرف حرف خودشه....منم که اگه قرار باشه جیزی بهم تحمیل شه گارد نگیرم حس بد رو گرفتم واگه از دوست داشتنم کم شه تازه میشه اول مصیبت!!
    داشت میگفت به تمیزی اهمیت میده گفتم خانومتون هم میتونه همین انتظارو از شما داشته باشه؟ با یِ مکث تایید کرد
    از خود راضی هم هست گفت خانوم باید دوبرابر از مرد تمیزی رو رعایت کنه....منظورش و گرفتم ولی ..حرفاش و میذارم کنار هم حس میکنم معرور و از خود راصیه. البته اینم بگم لحنش اینجو ری نبست...اونم میگم شاید فیلمشه!
    ..مثلا ی مثال بزنم تو مسائل مالی...یِ بار داشت مثلا به شوخی میگفت ولی من براشتم اینه دقیقا نظر اصلیشه! داشتم میپرسیدم انتظارتون از خانومتون گفت تو کار من دخالت نکنه.!
    این هم که شفاف حقوقش و نمیگه گفت چون ابهت مرد میاد پایین!!!ااینجوری اگه ی ماه کم دراوردم بهتره خانومم نفهمه!! ( معنی ابهت هم فهمیدیم) حالا نمیدونم نظر اقایون از این حرفش چیه...
    خودم فک کنم بین اقایون این طببعیه...اینکه نخواد خانومش و تو راس امور قرار بده...که اگه اینجوری باشه یِ دوره فشرده باید خانم بینهایت و فرشته مهربان برام کلاس بذارن....حرفای اونارو نزدیک به این مدل ها دیدم ...
    و ....تو لفافه هم گفت نمیخوام دختر به خاطر پولم بهم بله بگه....تو دلم گفتم چطور شما پسرا به خاطر قیافه و ...به ما بله میگید...باشه فعلا دور دور شماهاست.
    صداقتش هم که برام در هاله ای از ابهامه!!

    حالا امشب قراره بریم بیرون...ببینم از این حلسه جی درمیاد
    ان شالله هرجی خیره هم برای اون هم خودم...خواهشا سر نماز خیلی دعام کنید..همه مجردهادان دشاله انتخاب خوبی داشته باشن

    - - - Updated - - -

    راستی گیسو جان سلام...خوبییییی؟؟ کجایی پس تو؟
    چقدر خوب کاری کردی اومدی....نمیگی ادم دلش تنگ میشه
    اسمتو دیدم انقدر خوشحال شدم ....هی صفحه رو بزرگ میکردم ببینم ایا گیسوی خودمونه

  6. 2 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (چهارشنبه 04 دی 98), گیسو کمند (شنبه 07 دی 98)

  7. #484
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الهه خانوم سلام
    خوبی
    کاش هدفشو از ازدواج میپرسیدی
    بهترین هدف اینه که یه همدل میخوام که درک متقابل از هم داشته باشیم
    بهترین هدف اینه که من یکی رو ببینم آنقدر خوبه حداقل از دید من و به دلم میشینه که دوست دارم بیاد و همسرم بشه و بهش سختی ندم و به شکنجه ندادنش متعهد باشم چه مرد چه زن و تا آخر عمر در کنارم باشه

    نه صرفا هدف ازدواج باشه و تولید نسل

    - - - Updated - - -

    هر وقت یه آدم دیدی که حاضر شدی شکنجش ندی ناراحتش نکنی چه مرد چه زن یعنی به بلوغ ازدواج رسیدیو اون فرد مناسبته

    - - - Updated - - -

    هر وقت فردی رو پیدا کردی که ناراحتی اون ناراحتی تو باشه اونوقت ازدواج کن

  8. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 07 دی 98), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 دی 98)

  9. #485
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هر وقت به فردی به دید رغیب نگاه نکردی در زندگی که انتقام تمام کمبوداتوتحقیرهایی که شدی رو و مرضهای روانیتو و همه چیزو از اون بگیری و به خاک سیاه بشونیش اونوقت وقت ازدواجته

    - - - Updated - - -

    به دید این به همسر نگاه کردی که قرار نیست من کسی رو ناراحت کنم مخصوصا همسرم پس چشمامو باز میکنم با اونی که از همه بیشتر باهاش تفاهم دارم ازدواج میکنم از هر نظر

  10. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 07 دی 98), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 دی 98)

  11. #486
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام و صد سلام من اومدم
    وای چقدر زیاد ازتون بیخبر بودم کجایین آخه؟
    پاییزه؟ نی نی به دنیا اومده که نیستی؟
    فرشته کجایی؟ آخرش چیکار کردی فسقلیتو وقتی سر کار میری؟
    میشل... یکم از خودت بگو نگرانت شدم نیستی
    گیسوووو خیلی ذوق کردم دیدم اومدی خیلییی آخه این درسته هیچی نگفتی و باز رفتی؟ نمیگی دل داریم ما؟
    و خیلی های دیگه بخوام اسم ببرم باید همینطورررر بنویسم
    آقا محمد خیلی پیشنهادتون بانمک بود واقعا دلمو شاد کردین کاش به حرفتون کرده بودم رفتم مشاور 70 تومن پول دادم و برگشتم عین قبل سرجام! اینقد بعضی حرفاش رو اعصابم بود که با خودم میگفتم اگه به بابامم همین حرفارو گفته بودم همینارو جواب میداد پولم نمیگرفت هیچی کلی هم توجهش بهم بیشتر میشد!

    الهه و پوه عزیز خیلی موقعیت حساسی دارین من شخصا دوست دارم واستون پست بذارم ولی میدونم حرفی که بزنم برگرفته از تجربمه نه واقعیتی که ممکنه رخ بده پس نگفتنش شاید بهتر باشه ولی واقعا حواسم بهتون هست و امیدوارم بهترین تصمیم ممکنو بگیرین...

    فکنم همدردی به تاپیک هایی مثل صندلی داغ نیاز داره تا یکم روح بگیره ازین رخوت دربیاد... یکی بره گوش گیسوکمندو بکشه بیارش ببینم کجا بوده این مدت بیاد صندلی داغ راه بندازه
    زلال جان خودم خیلی وقته پامو ناز نکردم (همون ماساژ) ان شاالله دوباره برنامه های به خود رسیدن از سر میگیرم

    خب حالا از خودم بگم درگیر درس و مشقم هرچند بیشتر ذهنی تا عملی. امید زیادی ندارم با این وضع خوندن و تغییر رشته نداشتن مقاله و... اونم این مقطع کارم به جایی برسه ولی خب فعلا کار دیگه ای ازم برنمیاد... دلم یک سری چیزا میخواد... فعلا شرایطش نیس ان شاالله بعد عید

    اینم از من. همتون به خدای بزرگ میسپارم

  12. 5 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 07 دی 98), میشل (یکشنبه 22 دی 98), محمد89 (چهارشنبه 04 دی 98), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 دی 98)

  13. #487
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    790
    امتیاز
    23,435
    سطح
    94
    Points: 23,435, Level: 94
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 915
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,590

    تشکرشده 1,788 در 736 پست

    Rep Power
    174
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه زیبایی ها نمایش پست ها
    با سلام
    آرزو جان درسته...رو هیچی نتیجه گیری قطعی نمیتونم بکنم خودمونه
    سلام
    وقت بخیر شما بسیار تحلیل گر خوبی هستین و ریز بین.


    چند تا نکته به ذهنم میرسه:

    1. سعی کنید تو چت با هم اصلا صحبت نکنید، چند دلیل داره، شناخت حضوری چون کل زبان بدن با هم کار میکنه. فهم دقیق تر هست. از طرفی فرصت فکر کردن برای ساخت جواب کمتر میشه و هر چه در دل هست نمایان تر. و از همه مهمتر احتمال احساسی شدن کمتره.
    2. این ریز بینی شما خوبه. ولی به نظر از کلیات شما رو عقب نگه داشته. یعنی اول کلیات رو خوب بررسی کنید. سپش بیاد به جزئیات.
    معمولا زن و شوهر های مشکل دار سر هورت کشیدن زیاد به مشکل نخوردن تا نسبت به اختلاف فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی، فکری، و انعطاف پذیری طرفین برای بعد از ازدواج.

    3. برای شناخت بهتر حتما از مشاور کمک بگیرید

  14. 2 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (چهارشنبه 04 دی 98)

  15. #488
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام علیکم


    سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق

    حالا نه تا این حد ،، ولی جدا دلم براتون تنگ شده ...

    من خوبم
    ان شاالله شما هم حالتون خوب باشه .

    احساس میکنم زمان داره به طرز عجیب و وحشتناکی میگذره
    انگار دنبالمون کردن طبیعی نیست
    بچه بودیم یه قانونی بود توی همه بازی هام بود
    تا کم میاوردیم میگفتیم استپ stop !

    بعد بازی متوقف میشد و کسی کاری نمیکرد
    انقد دوست دارم بگم استپ بعد هیچ کسی کاری نکنه همه توی سنی که هستن موقعیتی که هستن بمونن
    من بیام بهشون برسم .

    نمیدونم چی بنویسم
    ان شاالله بعدا میام بیشتر مینویسم

    ارادتمندم .
    التماس دعا .



    2 نفر از اعضای خانواده باهم قهر کرده بودن ، میگفتن ما رو آشتی ندین ما باهم آشتی نمکنیم !

    بی تربیتا .

    بعد خواهرزاده ام به پدرش که یکی از طرفینِ این قهر میشه هدیه داده ( به هدیه اش هم ذوق کردم هم خندیدم )




    یه جورایی منظورش اینه که بابا اگه آشتی نکنی مسلمون نیستی :)


    ( طرفین قهر دو باجناق جان نثار می باشند که قبلا همدیگرو "داداش" " سالار " " من نوکرتم " " من بند پوتیناتم " و.. صدا میزدن :)

    خلاصه اینکه با هم آشتی کردن .
    ویرایش توسط گیسو کمند : شنبه 07 دی 98 در ساعت 03:11

  16. 6 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 26 بهمن 98), tavalode arezoo (جمعه 13 دی 98), فکور (یکشنبه 08 دی 98), الهه زیبایی ها (شنبه 07 دی 98), خادم رضا (یکشنبه 08 دی 98)

  17. #489
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه زیبایی ها نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان خوبم

    استارتش و تو رابطه مون میبینم اخرش و تاپیک مشکلات زناشویی تو همدردی .

    واژه هایی به کار میبره که من اونارو فحش میدونم ولی خودش به حساب صمیمیت و شوخی میذاره!!

    نکنه این فحشهاش تازه اولشه صمیمیتر شه غلیظترش میکنه!

    ولی در کل خب بیشتر پسرا اینجورین دیگه...ایناها برادرای خودم! بین دخترها هم

    من زیادی واژه هارو میشورم بعد میذارم تو دهنم خیلی ها اینجوری نیستن!

    میگم نکنه ی اخلاقهای بد مخفی داشته باشه که بعدا حتی نتونم صدام و دربیارم

    اینهارو از کجا باید بفهمم؟؟

    خدایا قلبم میمیره ها... راضی نشی ها

    بدبینم که

    صبور و باحوصله و با محبت و دست و دلباز بودنش و رو پای خودش بودن و

    میذارم به حساب اینکه

    هنوز چون عقد نکردیم اینجوری وانمود میکنه یا

    چون زیاد همو نمیشناسیم من فک میکنم که بامحبته...خب

    معلومه اول رابطه همه مهربونن و عصبانی نمیشن و...

    مثلا من اشتباه میکنم فک میکنم رو پای خودشه....اگه رو پای خودش بود

    تمایل نداشت بریم واحد خالی خونه باباش...

    باباش پولداره خودش چی....میگم شاید به زور تو دم و دستگاه باباش ی کارهایی به عهده گرفته که

    اسمش این باشه که شاغله اینم...

    ی تحقیقات درست و حسابی نمیرن که برای من اطلاعات دربیارن...فقط ی چیزهای کلی...که

    اره خوبن خیلی خوبن همه میگن ادم های خوبین...

    حودش چرا کارو حقوقش و شفاف برام توضیح نمیده...گاهی طفره میره!!

    ولی انقدر بی ملاحظه است که

    چنددفعه مستقبم حقوق منو پرسیده!!! گفت منظورم این بود که ارزشش و داره دوجا کار میکنی خسته

    میشی...درامدش هرچقدر باشه بعدا نمیخواد کار کنی.

    کارش گیر باشه سریع یاد دروغ می افته.....دقیقا عین خاطره ای که از بچگیش برام تعریف کرد.

    از طرفی از چیزی خوشش نیاد تعریف و تمجیدش نمیکنه میگه اگه واقعا خوشم بیاد میگم...

    اصلا چرا تو جمع راحت نیست درون گراست؟ نکنه خجالتیه ؟یا اداب اجتماعیش ضعیفه؟من باید بگم بیا

    خداحافظی کن!!!37سالشه !!ااونم که میوه شیرینی خوردنشه...البته مادرش هم همینطوریه....

    موقع رفتن تو صورت من نگاه نمیکرد سر انگشتهاش و می اورد که مثلا دست بده بعدش هم

    با ی صدای اروم یک کلمه فقط خداحافظ.

    چای رو هم که هورت میکشن ! چیزی که من خیلی بدم میاد

    البته تو خونه خودمون هم شبیه این ادمها هست.یکم رفتارش مغرورانه است

    از کسی خوشش نیاد تحقیرش میکنه .تو حرف میگه هر کی ی بار احترام بذاره دوبار احترام میبینه ولی

    احترام ظاهری میذاره....از ته دل نیست.به بعضی قشر ادمها نگاه بالا به پایین داره.

    ولی از طرفی میگم اگه اینجوری بود سعی نمیکرد

    نظر منو جلب کنه یا پیگیر باشه که نکنه به من بربخوره یا مستقیم بپرسه اخلاق منو پسند میکنی؟

    چیزی که من صد سال سیاه از کسی نمیپرسم پس مغرور منم!

    ی بار گفت نمیگم ناراحت نمیشم ولی اگه منو رد کنی میگم اشکال نداره خب از من خوشش نیومد.

    شاید مظلوم و ساده است بدتر از خودم!

    اصلا شناختی ندارم که ازش... به طور جدی ی ماه شده نشده که

    داریم چت و تلفنی هر روز و هر شب حرف میزنیم سه بار هم بیشتر ندیدمش

    البته چون من فقط جمعه ها خونه ام.

    ی بار ی ساعت و نیم تو کافی شاپ ....ی بار ی ساعت اینا تو خونمون ...ی بار هم دیدمش

    ولی اصلا حرف نزدیم باهم وقتی
    سلام الهه جان
    اگر صلاح می دونی یه تاپیک بزن یا اینکه اصلا عضو انجمن آزاد بشو و از خود مدیر بپرس
    شاید اینجا نشه زیاد حرف زد راجع بهش
    ولی من شخصا از زندگی غیر شفاف متنفرم
    اینکه حتی حدود درآمد همسرم رو ندونم و اجازه نداشته باشم توی برنامه ریزیهای اقتصادی مشارکت کنم برام غیر قابل تحمله
    البته تیپ شخصیتی افراد با هم فرق داره شاید خیلی از خانمها از اینکه ذهنشون درگیر این چیزها نشه احساس آرامش کنن

    و اینکه به عنوان یه زن متاهل بهت توصیه می کنم هرگز کار و درآمدت رو رها نکن
    یه استقلال نسبی اقتصادی توی زندگی مشترک برای آدم لازمه
    شاید اوایل ازدواج این حس رو نداشتم ولی الان خیلی این حس برام مهمه

    و اینکه اگه حتی به احتمال 1 درصد زندگی مشترک آدم نافرجام شد حداقل همه چیز رو از دست نداده باشه و بتونه بدون اینکه سربار کسی باشه با افتخار و بدون اینکه کسی چپ چپ نگاهش کنه و بدون اینکه افسرده بشه، به زندگیش ادامه بده


    گیسو کمند عزیز خوش اومدی
    برادر زاده ات کار جالبی کرده
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  18. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (یکشنبه 08 دی 98), زن ایرانی (یکشنبه 08 دی 98)

  19. #490
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 خرداد 03 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,072
    سطح
    96
    Points: 26,072, Level: 96
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 278
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,597

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    سلام فکور جان
    ممنونم ازت عزیزم
    درمورد کارو مسئله استقلال خانم..میشه خواهش کنم چندتا مثال بزنی...خیلی ذهنم باز نیست دراین مورد...اصلا نمیدونم صورت مسیله چی هست ....چی باید بخوام چی حق منه
    حالا جه با این اقا قسمت شدیم چه هر کی دیگه.....به قول میشل درمورد مسائل مالی نمیدونم جه موضعی داشته باشم؟
    راستش ی بار که فرشته اردیبهشت گفت کاش مسائل مالی رو بیشتر دقت میکردم....نگران شدم .چون من در این موردها زود کوتاه میام.
    حقوقش هم بالاخره ی رقمی گفت ولی حس کردم کمتر گفت
    چون نخواست رو کنه....پسراهم در این مورد برای خودشون دلائلی دارند....
    در مورد خودمم اینو بگم که
    راستش از ککار کردن خسته شدم...من دوجا کار میکنم...با کار صبحم که دبیری باشه مشکلی نداره کار بعدازظهر و سفت و سخت گفت دوست ندارم.منم اگه چندسال پیشم بود قبول نمیکردم ولی الان نه...خودمم از خدامه پولش و بهم بدن نرم
    وقتم برای خودم بیشتر میشه.
    درنورد برنامه ریزی تو مسائل اقتصادی ...البته.اگه تعمیم پیدا نکنه به همه مسائل.... اونم جه بهتر چون من اصلا حسابرس خوبی نیستم...قایم نکنه ازم ولی خودش هرجور میخواد حساب کنه
    در کل من پر خرج نیستم با اندازه پول مشکلی ندارم ولی اینکه
    تو زندگی عمدا هیچ وقت نفهمم چقدر پول داره یا حالا مسائل دیگه فرقی نمیکنه... .اذیت کننده است برام .....حس میکنم غریبه ایم باهم.


 
صفحه 49 از 193 نخستنخست ... 9192939404142434445464748495051525354555657585969798999149 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.