سلام اقا محمد نتونستم کامل مطالبتون بخونم اگر بد متوجه شدم عذر میخوام شما اصلاح فرمایید
اینکه بیان کردید عدم صداقت همسرتون در قبل ازدواج ناراحت کنندست براتون و اینقدر بعد 5 سال باعث دوریتون شده به نظر من کاملا یک سو تفاهمه
همسر شما تک فرزند بودن و پدر و مادری کاملا شلخته داشتن این بنده خدا اصلا دچار تضادی با وضعیتش نشده که بفهمه عمق مشکلش رو
شاید ته ذهنشون این باشه باید منظمتر باشیم اما اصلا پررنگ نبوده چون شما هم که براشون میگین تلاش میکنن اما کمه یعنی اصلا عمق ماجرارو نفهمیدن نکه بدونن این مساله مهمه و عنوان نکنن
ببینید بخوایم با دید شما در نظر بگیریم همه افراد در ازدواج فریبکارن که نیومدن همه نکات منفیشونو بگن. اخه اصلا تو ازدواج ادم بخواد یک منفی رو مخفی کنه که ضرر میکنه چون بعدا با همسرش مشکل میخوره و زندگی خودش تلخ میشه. دقیقا مشابه حرفای شمارو من میزدم (با خودم میگفتم نه به همسرم) که همسر من که میددی ماچقدر فرق داریم چرا یک کلمه از افکار و اعتقادات خودش نمیگفت اون میخواست منو فریب بده...
اما بعدها متوجه شدم همسر من متوجه نبود که این تفاوت ما اهمیت داره و چون منو پسندیده بود فکر میکرد با چشمپوشی از تفاوت نگرش ما اتفاق مهمی نمیفته و من عوض میشمو عین هم میشیم! (اینارو خودش بهم گفته) و خب منم فکر میکردم چون مدام دارم از اعتقادات و تفکراتم صحبت میکنم و ایوشن همراهی میکنن پس ما شباهت داریم. هیچکدوم ما فریبکاری نکردیم هردو بر اثر نااگاهی اولا خودمون رو خوب نمیشناختیم و ثانیا بلد نبودیم طرف مقابل بشناسیم درست مثل شرایط شما
برادر عزیز میفهمم این موضوع چرا براتون ازاردهندست چون هرروز ادم درگیرشه. بعضی خصلت ها گاهی بروز میکنن اما نظم و تمیزی ادم هرروز داره همسرش و منزلو میبینه برای همین اینقدر ناراحتتون کرده نه اینکه مساله خیلی فاجعه بار باشه
خودتون بهتر میدونید در بین اقایون کم نیستن افراد بی نظم یا افرادی که به ظاهر خانمشون خیلی اهمیت نمیدن .یکی از نزدیکانم بهم میگفت وقتی میره اپیلاسیون همسرش میگه اخه واس چی میری چرا اینقدر به چیزای بیخود اهمیت میدی! یا ارایش که میکنه همسرش بهش میگه چرا قیافتو غیرطبیعی میکنی. پس ببینید حتی همسر شما هم میتونه این خصلت بدش در یک زندگی دیگه ازاردهنده نباشه و مستحق اینه که همسرش دوسش داشته باشه چرا که به گفته خودتون خصلت خوب هم کم ندارن
شما مرد مسیولیت پذیری هستید که به فکر رفع مشکلتون برومدید پس لطفا اینها رو در نظر بگیرید
1. همسر شما فرد بی صداقتی نبوده بلکه به خاطر تفاوت دید متوجه مووضع مهمی نشده و نمیدونسته که این خصلت میتونه خیلی ازاردهنده باشه و ازون طرف شما که از حساسیت خود اطلاع داشتید تلاش کافی برای فهمیدن این مووضع در همسرتون نکردید پس دیگه پرونده بی صداقتی رو ببندید
2. مشکل همسر شما در ارتباط با شخص حساسی مثل شما خیلی پررنگ میشه پس از بار گناه همسرتون کمی کم کنید و درکش کنید تا بتونید همراه بهتری برای رفع مشکلش باشید
3. به نظر من روابط عاطفی که دچار مشکل شده باعث شده شما خیلی رو نکات منفی زوم کنید و زندگی براتون سخت بشه. خداروشکر همسرتون مشخصه خیلی به شما علاقه دارند و با رفتن پیش یک مشاور خوب حتما تلاش مضاعفی برای بهتر شدن خودشون میکنن و حتما ایشون هم ناراحتی هایی از شما دارند که باید به اونها هم مشاور بپردازه و شما در صدد رفعش باشید
4. قابل درکه که پدر همسرتون فردی ازادهنده براتون هست اما اگر منصفانه فکر کنید میبینید همسر شما که تقصیری در این صفات بد پدرش نداشته پس شما نباید این ناراحتیتون رو در زندگی مشترک موثر کنید. فرض کنید این فرد پدر همسرتون نیست و هیچ ربطی به همسر شما نداره پس به زندگی مشترک شماهم بی ارتباطه و برای کاهش ناراحتی هاتون از این فرد دنبال راهکار باشید مثل تمرکز زدایی هنگامی که ایشون صحبت های زننده میکنن. مشغول کردن خود هنگامی که ایشون حضور دارند. حضور کمتر شما نزدشون که البته باید با توافق با همسرتون باشه، خوندن زندگی بزرگانی که یکی از نزدیکانشون فرد بسیار بدی بوده...
شما اگر عمیقا به فکر ساختن زندگیتون باشید و کمال گراییتون رو کنار بذارید با توکل به خدا و یاری خدا حتما میتونید چندین درجه رضایت از زندگیتون رو افزایش بدید و کانون گرم و پر محبتی برای فرزند دلبندتون بسازید
علاقه مندی ها (Bookmarks)