به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 64
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام فاطیما جان
    1- وقتی همسرت بددهنی میکنه توهم جوابش میدی؟؟؟بله من هم به شدت جوابش رو می دم چون خیلی بهم بر می خوره و خیلی از حرفهایی که نباید بگم رو می گم اما این بددهنی رو خودش شروع می کنه گاها شده در واکنش به رفتارش یه چیزی از وسایل خونه رو می شکونم که به این کار من فوقولاده حساسه و بیشتر عصبانی می شه
    2-وقتی کارها و وظایفش رو انجام نمیده تو اون کاره رو انجام میدی؟کارهایی که انجام نمی ده رو گاهی لج می کنم و انجام نمی دم گاهی هم که انجام بدم با دلخوری است که بعدا یه جوری با یه رفتاری که بدش بیاد کارش رو تلافی می کنم (میدونم خیلی کار اشتباهیه )
    3-تاحالا شده بخاطراستقلال مالی که داری مستبدانه و بااستقلال درمقابل همسرت ظاهر بشی؟؟اره بیشتر اوقات .
    4-تو دوران مجردیش اهل دوست یابی بوده؟خیلی دوستان زیادی نداره و از آنجا که آدم مهربونیه دوستاش وقتی کاری براشون پیش میاد سراغش رو می گیرن و اون هم همیشه بهشون کمک می کنه کلا اهل دختر بازی و این حرفها نبوده
    5-میتونم دقیقا بپرسم شغلت چیه وچه همخوانی با راننده داره؟؟؟شغل دقیقش اینه که با وانتی که خریدیم برای یه شرکت ساختمانی وسیله جابه جا می کنه . البته الان دیگه زیاد این کار رو نمی کنه و بیشتر به امور سرکشی ساختمانها و پیگیری و بازاریابی برای آن شرکت کار می کنه . اما کلا با ماشین باید این ور و اون ور بره .(روابط عمومی بالایی داره )
    6- ازاول میدونستی سیگارمیکشه؟؟یامشروب میخوره؟واین تاچه حدواست مهمه...انقدرهست که روی عقایدتو هم تاثیر بزاره؟؟؟سیگار رو می دونستم بهم قول داده بود ترک کنه . اما نتونست . روزی سه یا چهار تا می کشه و فقط هم بیرون . جلوی من و یا تو خونه اصلا این کار رو نکرد ه . در باره مشروب هم من ندیدم اما تمایل نشون می ده آخرین بار که فهمیدم یک سال و نیم پیش تو عروسی یکی از دوستامون بود که خورد . الان نمی دونم اما می گن خیلی گرونه و اون پولی برای صرف این کارها براش نمی مونه .یه خانواده ساده ای دارم و این چیزها توش نبوده برای همین برای من خیلی مهمه
    7- اصلا آشنایی شماباهم واسه ازدواج چطور بوده؟؟ ما در یک گروه کوهنوردی با هم آشنا شدیم دوره دوستی فوقولاده خوبی داشتیم زیاد با هم بیرون می رفتیم با هم خیلی خوش می گذروندیم . هر جا می رفتم کنارم بود از همون اول برای ازدواج به من اصرار می کرد من اصلا نمی تونستم فکرش رو بکنم که با این شرایطش باهاش ازدواج کنم .در همان دوران دوستی من 7 میلیون از پول مامانم که دستم بود را بهش دادم که یه نیسان خرید به نام خودش تا باهاش یه کاری را راه بندازه بعد از خریدن نیسان خیلی اصرار به ازدواجش بیشتر شد و حدودا یک ماه بعد ما با هم نامزد کردیم . خیلی هم برای اون کار تلاش کرد اما نتیجه ای نداد و باعث شد من حدود 7 میلیون دیگه بدم برای ضرر و زیانش این در دوره عقد بود بعد نیسان رو فروخت با کلی ضرر پیش قسط وانت پیکان صفر رو دادیم من چک هاش را نوشتم و یه وانت خریدیم . (باز هم به نام خودش ) من اصلا اصراری نکردم که به نام من باشه . چن روز بعدش داماد بزرگشون که به شدت گیر مسائل مالی بود نشست زیر پاش که بیا زمین برادرم رو بخریم نصف قیمته باهاش خونه می سازیم و ... خلاصه این رو گول زد باقی مانده پولی که داشتیم با یه وام 6 میلیونی که من گرفتم 10 میلیون دادیم بابت اون زمین در شمال که کلا کلاهبرداری بود و نه زمینی به دستمون رسید و نه هیچ چیز دیگه ای خیلی راحت دامادشون سرمون کلاه گذاشت البته اون زمین الان هست ولی هیچ ارزشی نداره و حاضر هم نیست پولمون رو پس بده این هم از این کارش . بعد همین کار براش پیدا شد مشغول شد الان یک سال و نیمه که کار می کنه و هرچی کار می کنه بایدقسط اون وامی رو بدیم که بابت زمین گرفته بودیم و هیچ شد و چک های ماشین رو پاس کنه و ... هیچی ازش نمی مونه
    8-تومیدونستی قبلا ازدواج کرده ومهریه بدهدرباره زندگی اش آره همه چیز رو می دونستم . حتی در دوره دوستی مون سه ماه هم انداختتش زندان تمام اون مدت زندان من کنارش بودم براش پول می فرستادم که بهش سخت نگذره تنها کابوس زندگی ایم این بود که یه روز بیان به خاطر مهریه بگیرنش فکر می کردم تنها مشکل زندگی ام اینه . اما به این مشکل نرسیده کم آوردم چه برسه به زمانی که گرفتار بشه درباره دلایل طلاق توقعات مالی بیش از اندازه همسر سابق و خانواده اش را بیان می کرد
    9-چرا با شرایط مالیش کنار اومدی ؟یه تصمیمی بود که گرفته بودم با تمام شرایط بدش زنش شده بودم برای رفع و رجوعش باید هرکاری می کردم . دوست نداشتم به جایی برسم که بگم این چه غلطی بود که کردم فکر می کردم با همت من زندگی ام روبه راه می شه اما انگار از اون ور بوم افتادم

    - - - Updated - - -

    درباره شغل من باید بگم من معلم هستم و لیسانس دارم و رسمی

  2. #32
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    رها لطفاً روی پستم دقت بیشتری کن و خوب نگاه کن ببین گامها را چطوری ترسیم کردم و گام دوم چی هست ؟ آیا گام دوم را

    در پیش گرفته ای ؟ به من نمودهای در پیش گرفتن گام دوم را بگو ؟

    راهکار گام چندم هست ؟



    بله و قسم خوردنت یعنی اینکه با هم پیش میریم و با مشاوره همکاری می کنی . کاری که برای شما کردم اینکه

    طرح روند مشاوره را از همان اول روشن کردم تا عیان شده باشد .

    نکته ای که در آنالیز رفتارت قرار بود در میان نکات دیگر بگویم اینجا به خاطر اهمیتش می گویم و آن اینکه تمام حواست به

    هیجاناتت هست و توجهت به راهکارها و راهنماییها بسیار اندک است بخصوص در عمل . همین جا همینم تکرار کرده ای .

    عجله بخشی از هیجانات هست یا نیست ؟






  3. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    فرشته مهربان عزیزم من خیلی متوجه نمی شم منظورت رو از این حرفها و راهکار ها نمی فهم برام سنگینه . در مورد راهکار دوم امروز کلا فکر طلاق رو از سرم بیرون کردم از صبح که بیدار شدم دارم به امور منزلم می رسم که چن روز بود دست به هیچ چی نزده بودم . قصد دارم بهش زنگ بزنم به خاطر تصادفی که کرده خیلی نگرانم . خوب حالا باید چیکار کنم چه طور رفتارهام رو آنالیز کنم

  4. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    من سی سالمه و اون 31 . همسرم رفتارش تو جمع خیلی خوبه و خیلی هم باهوشه .این از مهمترین خصوصیاتشه . در جمعی که بودیم و کوهنوردی می کردیم به خاطر قیافه و هیکل خوب و اخلاق و رفتارش همیشه جلو چشمم بود . البته اون موقع خودش رو لیسانس عمران معرفی کرده بود و در یک کار ساختمانی پست مهمی هم داشت درباره زندگی اش هم که چیزی نمی دونستم . کم کم که بهم نزدیک شد و من به عنوان دوست پذیرفتمش گفت که لیسانس نیست حتی دیپلم هم نداره شرایط خانوادگی سختی هم داشته الان هم پدر مادرش وضعیت مالی اصلا خوبی ندارن مستاجرن اما آبرو دارن .در باره شکست تلخش در زندگی و این که در حال حاضر بیکاره و این حرفها . اولین حسی که بهش پیدا کردم دلسوزی بود این حس لعنتی هنوز هم ادامه داره هنوزم دلم براش می سوزه اون خیلی غد و مغروره و نسبت به زندگی هم کلا آدم بی انگیزه ایه و کلا آبرو و این حرفها زیاد براش مهم نیست اما برای من که یه زنم خیلی مهمه به خصوص اینکه یه شکست هم قبل از این داشتم (در دوره عقد جدا شدم) برای زندگی قبلیم هیچ کدوم از این مسائل رو نداشتم چون سنم هم کمتر بود خیلی ترسیدم سر کوچکترین مسائلی که پیش اومد سریع مهریه ام رو بخشیدم و جدا شدم .الان خیلی مستاصلم نه راه پس دارم نه پیش . اگه بهش زنگ نزنم اونم زنگ نمی زنه از مادرش هم که خبری نیست اگر هم زنگ بزنم حق به جانب می شه و تمام تقصیرها رو می ندازه گردن من و بدتر از قبل می شه . از بابام هم خجالت می کشم به خاطر فحش هایی که بهشون داده و الان ازش بخوام دوباره بیاد تو همین خونه و جلو چشمشون .از طرف دیگه از تنهایی تو این خونه ، بلاتکلیفی و دل تنگی هم کلافه شدم انگار هر چی جلوتر می رم زمان سخت تر و سخت تر می گذره

  5. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    یعنی میگی الان بهش زنگ نزنم ؟می دونم زنگ هم بزنم درست جوابمو نمی ده .یعنی فکر نکنم براش اینقدر بها و ارزش داشته باشم که بخواد حتی بم زنگ بزنه و یا اینکه جوابم رو بده با وجودیکه می دونم الان شرایطش اصلا خوب نیست . شبها مجبوره محل کارش بخوابه آخه می ترسه بره خونه خودشون .تصادف شدیدی هم کرده که ماشینش داغون شده به اندازه بهایی که بهش دادم احساس بی ارزشی می کنم

  6. #36
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    بهش اس ام س دادم میگم دلم برات تنگ شده جواب داد ادامه این زندگی با این شرایط برای هردومون اشتباهه بدون جنجال با احترام جدا بشیم بهتره من بهش گفتم من واسه این زندگی خیلی هزینه کردم واسه احساسم بهای زیادی رو دادم چه جوری می خوای جبران کنی ؟؟؟؟
    اما جووابی نداد .جوابی نداره هم که بخواد بده اگه ازش متنفر بشم جدایی برام خیلی آسونه شاید هم منتظر همین بهانه هام .لعنت به این دل ساده من

  7. #37
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رها خانم دیگه فرشته مهربان توی تایپیکته وبه نتایج مطمئنی خواهی رسید.اماتوی این شرایط پیامک میتونه باعث سوبرداشت ازحرف همدیگه بشه چون پیامک لحن نداره مثلااگه ازسر دلسوزی حرفی بزنی ممکنه او ازسرطعنه برداشت کند.اگه بنا برارتباطی این شکلی باشه زنگ زدن ازپیامک بهتره.به هرحال امیدوارم مشکل به تدریج حل شود

  8. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92)

  9. #38
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    آقا امین من متوجه راهنمایی های فرشته مهربان نمی شم نمی دونم ازم چی می خواد باید چیکار کنم ؟

  10. #39
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش منم چندبارپست دوم فرشته مهربان روبا اولش نگاه کردم.به نظرم منظورش اینه چرا دراولین واکنش به پستش دنبال راهکارهستی راهکارها درقدم ششم هست نه قدم اول ودوم ؛شما اول باید به فرشته اعلام کنید که آیا فکرطلاق راکنارگذاشته اید یانه.ودرگام دوم باخونسردی وآرامش منتظرپست بعدی فرشته بمونی تا آرامش نداشته باشی دقیقا متوجه نکته هانخواهی شدکه بخوایی پیاده سازی کنی.پس صبرکن ومنتظر پست بعدی فرشته باش.میتونی یه کم بیرون بروی .امامزاده ای،مسجدی،طبیعیت یا پارک تا ذهنت کاملا آرام وآماده دریافت شودهمش قرار نیست پای رایانه بشینی ممکنه روزی یه پست یادوپست ازفرشته دریافت کنی ولی حتما نمیخاد همون لحظه جواب بدهی تاجوابات دقیق صادقانه وعادلانه باشه و واقعا مشکلت کالبدشکافی وحل شود.توی پستت گفتی که ازطلاق داری منصرف میشی.خب صبرکن تافرشته پست بعدی رو واست بذاره خودش حواسش هست بهش فشارنیار.موفق باشی

  11. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92), PAPA1 (یکشنبه 20 مرداد 92)

  12. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1392-5-18
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,388
    سطح
    20
    Points: 1,388, Level: 20
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 91 در 49 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    باسلام خدمت رهای عزیز

    خواستم بگم فرشته ی مهربون چندتاگام بهت داده بود...

    گام اول >>> از فکر طلاق در این شرایط بیرون بیا و فعلاً تاخیر را در پیش بگیر و استپ بده به این فکر

    گام دوم ( مهم ) >>> هیجاناتت را کنترل کن و زود واکنش نشون نده و زود تصمیم نگیر و تا می توانی در جهت

    تأمین و حفظ آرامشت تلاش کن


    توپیام دوم بهت گفته که تازمانی که نتونی این دو مرحله روپیش بگیری وارد گام های بعدی نشو...
    پس عجله نکن..صبرداشته باش...باشه؟؟؟
    اطمینان کن ماهمه مثه اعضای خانوادت بی منت بی چشم داشت میخوایم کمکت کنیم...
    انقدرصبرکردی چندروز دیگه هم روش

  13. 3 کاربر از پست مفید fatima86 تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 24 مرداد 92), فرشته مهربان (یکشنبه 20 مرداد 92), بالهای صداقت (جمعه 24 شهریور 96)


 
صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28
  2. پاسخ ها: 83
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 مهر 93, 15:13
  3. پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
    توسط etemade shekaste در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: دوشنبه 15 خرداد 91, 00:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.