سلام
(میخواستم در تاپیک کل کل بنویسم ولی چون کمرنگم و نمیتونم اینجا مینویسم) ، من به عنوان نه سر پیاز و نه ته پیاز (چی شد) میخوام حرف بزنم ، به عنوان یه کاربری که گاهی در کل کل فعال بود میخوام نظرمو بگم . فعالیتم رو در تاپیک بوستان کل کل و آرامش دوست دارم ، هم به خاطر تشویق یکسری از کاربران هم بخاطر حس خوب نوشتن .
نکته 1- صحبت های عشق آفرین که گفتن شوخی قشنگه ولی زیادی ادامه دار که میشه بی مزه میشه (قافیه که تنگ آید ...شاعر به جفنگ آید) و شاید برای هممون پیش اومده (و شاید برای من هم در همین همدردی)
نکته 2- بارها افرادی که اعتقادات دینی ندارن رو دیدیم که یه دستور اسلام یا توصیه روانشناسان رو به سخره گرفتن ، در صورتی که ما دقیقا توی اون مورد تجربه داشتیم که چقدر حکم دینی یا توصیه روانشناسیه ،به جایی هست. مثلا : خانومی که براش مسخره بود اگه حجاب نداشته باشه حق دیگری ضایع میشه یا کسی رو که در جمع حجاب داره اذیت میکنه و.. میاد همدردی ، میره تاپیک کاربری رو میخونه که شدیدا بهم ریخته است چون هر هفته مجبورن برن مهمونی ای که یه دختر خاله بی حجاب زیادی اوپن نشسته و این خانوم بر اساس شواهدی خیلی حساس شده ..... حالا این خانومی که اصلا اعتقادی بر رعایت حقوق در زمینه حجاب نداشت به این نتیجه میرسه که اتفاقا خیلی هم ضروریه.)
تجربه من: کسی که میگه یعنی اگه من توی فضای مجازی با یه آقا صحبت کنم اسلام به خطر می افته؟ چه حرفا... یعنی اگه من برای کمک به آقایی باید بهش نزدیک شم بعدش اسلام به خطر می افته؟ چه حرفا... ولی اومدم دیدم اینجا تعداد خانمها و آقایونی که دارن از ارتباط همسرشون با یه جنس مخالف در فضای مجازی در حد 2تا پیام 2تا پست 2تا لایک عذاب میکشن و راضی نیستن و این ارتباطی که از نظرمن چیزی نبوده اینها خیانت میدونن و تازه دوزاریش میافته
(کاری با اون همسرایی که اتفاقا با منظور ، در مجازی با جنس مخالف دل و قلوه میگیرن نداریم چون اصلا موضوع این بحث نیست) بلکه به نظر من موضوع اینه "به گناه (اشتباه) نزدیک نشوید" همون چیزی که خدا توی قرآن ازمون میخواد ،خواهش میکنم اینطور برداشت نکنید که یعنی ما داشتیم نزدیک میشدیم و.. بلکه منظور اینه که ما با اون تعبیر فاجعه بار کاری نداریم ، از بزرگان انتظار بزرگی میره و بحث فاجعه ها نیست بلکه نیمچه خطاهاست که میتونه بزرگ هم بشه.
منم اواخر در اون تاپیک فعالیت داشتم ولی وقتی پست مدیر رو خوندم (علی رغم بعضی مخالفتم با بعضی سیاستهاشون) ولی اصلا ناراحت نشدم و بهم بر نخورد و اصلا به اون منظور فاجعه بار برداشتش نکردم ، دقیقا به خاطر همین توضیحات خط بالا . اتفاقا تعجب کردم از واکنش دوستان به این شکل .
نکته 3- که به خاطر همین نکته اتفاقا این پستو میزنم.
بعضی از کاربران اینجا هستند که خیلی زیاد محترم هستن و بی نهایت سخت گیر هستند. و من شخصا دلیل اینهمه سخت گیری رو نمیفهمم !! این عزیزان تحصیلاتشون چیه ؟ زیر دست چهطور پدر مادری بزرگ شدن ؟ چهطور شخصیت هایی اطرافشونه که اینقدر سفیدن !! اینها خارج از اعتدالن، این عزیزان متوجه نیستن که 99.9 درصد از کاربران همدردی باید حذف شن یا پستی نزنن تا یه وقت بدآموزی نداشته باشه ، باید حرفای دلمونو که نوشتیم کلا پاک کنیم و صفحه خالی ارسال کنیم . خیلی کلمات هستن میتونیم به چشم فحش ببینیمشون ولی معنی های دیگه ای هم دارن من شخصا نمیتونم شوخی که میکنم اسم چند تا حیوان رو چاشنی جملاتم نکنم در غیر اینصورت که طنز نداره میشه تیتر روزنامه .
از نظر این دوستان اشعاری چون شعر زیر، توهین به حقیقت جهان و فطرت انسانی محسوب میشه !! (هر چند شعر زیر هم چندان خارج از بحث من نیست)
در میان رتبه و کاپ و مدال رنگ رنگزود باید داد بعضی را نشان گوسفند در فضاهای مجازی هم قشون سایبریاین دوستان نمیتونن این جملات رو هضم کنن و اینها همون هایی هستن که غیر از نوع خودشون رو نمیتونن جذب کنن چون به شدت نچسب هستن ، و آدمهای نچسب هیچ وقت نمیتونن آمران به معروف و ناهیان از منکر باشن.
سوژه می سازند از جام جهان گوسفند!
من هم با کاربرایی که همه نوع شوخی میکنن یا بهتر بگیم به هر قیمتی شوخی میکنن مخالفم ، منم کاملا موافقم باید یه برنامه ریزی کنیم برای بهتر صحبت کردن برای بدون اشتباه و آموزنده و گزیده صحبت کردن ، و مهمتر برای اعتدال داشتن ، اما اینجا بحث اعتدال نیست بلکه بعضی دوستان ، سخت گیری هاشون واقعا افراطی هست و خارج از اعتدالن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)