به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 44
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    همسرم متولد آذر 55
    من متولد اسفند 57

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 فروردین 88 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    4,372
    سطح
    42
    Points: 4,372, Level: 42
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    اي واي مي دونم چه جور مردهايي هستند مثل باباي من
    رفيق باز و تخيلي
    خدا صبرت بده
    دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد

  3. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    زدي به هدف... رفيق باز و تخيلي!! همينطوره

  4. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    آرتميس جان از راهنمايي هايت ممنوم... ببخش كه مجبور شدم سريع بروم.....

    در ضمن من ظاهر روابط را با خانواده شوهرم حفظ ميكنم .. براي همين نمي خواهم با آنها وارد بحث شوم... من نمي توانم پدر شوهر 60 ساله ام را عوض كنم... اگر زرنگ باشم خودم وهمسرم را شايد بتوانم تغييردهم......
    البته در روابط ظاهرا خوب ... من تحت فشار رواني ام... من اذيت مي شوم .. خسته شده ام از بس هركاري آنها خواسته اند كرده ام... خانه فلاني برو.. به فلاني زنگ بزن... اينجا بيا .. آنجا را نرو... چرا اين را خريدي؟ .....
    خسته شده ام

  5. کاربر روبرو از پست مفید مريم تشکرکرده است .

    مريم (دوشنبه 29 بهمن 86)

  6. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    سلام مریم ،

    خیال می کنم وقتی آدم در شرایطی قرار بگیره که نتونه با همسرش احساس یکی بودن کنه و زندگی خودش رو تحت تاثیر فشار بدونه واقعا احساس خستگی و دلزدگی می کنه ... اما فکر می کنم تو باهوش تر ، قوی تر و با تدبیرتر از اون هستی که بخوای اجازه بدی این احساس زندگی تو رو فلج کنه . این طور نیست ؟

    معمولا وقتی که ما ناراحت هستیم همه اتفاقات و مسائل پیرامونمون رو از دریچه ی همون غم و اندوه می بینیم . یعنی حساسیتهامون بیشتر می شه و حتی گاهی واقعیتها رو ندیده می گیریم یا در صحبت از غم ، اندوه و تنهاییمون غلو
    می کنیم ...
    بهترین راهی که شاید بتونه این وضعیت رو تغییر بده اینه که سعی کنیم مرز واقعیتها و احساساتمون رو تفکیک کنیم و بعد تلاش کنیم بهترین راه رو پیدا کنیم . ..

    مریم جان ،
    نگفتی تاحالا در مورد احساسات و افکارت با شوهرت حرف زدی یا نه ؟ آیا تا حالا از اینکه دوست داری روز تولدت یادش بمونه باهاش صحبت کردی یا نه ؟ و اگر اینکار رو کردی چطوری ؟ و عکس العمل او چگونه بوده ؟ ...

  7. 2 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (سه شنبه 02 بهمن 86)

  8. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    اوايل ازدواج مرتب برايش كادو مي خريدم.... حتي يك ليوان تزييني برايش خريدم كه رويش عدد 6 يعني روز تولد من بود.... بهش هم گفتم اين را خريدم تا روز تولد من يادش بمانه... گفتم يك شاخه گل همين .... كادوي گرا نقيمت نمي خواهم ... فقط برايم مهم است كه اين روز را فراموش نكني
    در مورد افكارم بارها با او حرف زدم .... اما او سكوت مي كند و ترجيح مي دهد بخوابد.......... اگر هم من زياد حرف زدن را ادامه بدهم و او مرا بدهد ..كار به دعوا مي كشد .... او به احساسات من اهميتي نمي دهد....

  9. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    او فقط به پول... غذاي سروقت ... اهميت مي دهد

  10. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 آذر 96 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1386-10-22
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    14,912
    سطح
    79
    Points: 14,912, Level: 79
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 438
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    625

    تشکرشده 691 در 187 پست

    Rep Power
    47
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    سلام مریم جان
    ....الان فرصتی نیست ولی این رشته سر دراز دارد:P
    ....بیشتر با هم خواهیم بود ...یه نکاتی رو اگه بدونید راحت تر با این قضیه مواجه خواهید شد....و قدرت جذب شما هم متفاوت از این خواهد شد...
    شما حتما شنیدن دارید....
    ادبیات جالبی دارید...:D

  11. کاربر روبرو از پست مفید psy133 تشکرکرده است .

    psy133 (سه شنبه 02 بهمن 86)

  12. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    من در مورد احساساتم غلو نمي كنم..... من داستان تلخي از گوشه اي از زندگيم را تعريف كردم.... لحظه به لحظه عين واقعيت..........من دلم نمي خواهد يك مرد بي سواد كه احترام بزرگي خود را نگه نمي دارد... دز مورد خصوصي ترين مسايل زندگي من دخالت كنه..... پدر من مردي نجيب و سنگين بود... اگرچه راهنمايي مي كرد اما هيچگاه با مسايل ريز زندگي من كار نداشت ... به نظر من آنهايي كه با مادر شوهر مشكل دارند، وضعشان بهتر است چون لا اقل با يك زن طرف هستند نه يك مرد زورگو..... البته مادر شوهر من پشت آن ظاهر مظلوم .... ... ( گزارش كاملي به پدر شوهرم مي دهد) .....
    من دلم نمي خواهد مردي را ببينم كه در حضور من دايم به پدر من كه كاري با او نداشت، فحش مي دهد.
    پدر من الان مرده است .... من دلم نمي خواهد او بي پدري مرا به رخم بكشد..... من فقط نمي خواهم او را ببينم......
    پدر شوهر من به جزئيات زندگي خصوصي من ، كار دارد........... مي فهميد يعني چه؟

  13. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 بهمن 86 [ 16:41]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,186
    سطح
    41
    Points: 4,186, Level: 41
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......

    من همانند خانواده ام ذاتا آدم آرام و سنگيني هستم و با وجود محرم بودن پدر شوهر ، من هميشه جلوي پدر شوهرم روسري سر مي كنم....
    در اوايل ازدواج ، يكبار موهايم را هاي لايت كرده بودم... كمي موهايم از روسري بيرون آمده بود ....
    پدر شوهرم مي داني چي گفت .... پير شدي ؟ موهايت سفيد شده..؟
    من از اين شوخي هاي سبك او خوشم نمي آيد ..... خوشم نمي آيد ، مرد در كارهاي زنانه دخالت كند..... (راستش پدر من و در حال حاضر همسرم ، از اين اخلاقها ندارند)
    راستش اگر مادر شوهرم به من مي گفت غلط كردي موهايت ر ارنگ كردي .... آنقدر ناراحت نمي شدم كه شوخي سبك پدر شوهرم ، مرا ناراحت كرد.....

    البته شوخي هاي از اين دست شوخي در اماكن عمومي و در مقابل غريبه ها ( پسرخاله هاي همسرم) ، زياد به ياد دارم......
    بعضي از رفتارها و حرفهاي او را رويم نمي شود ، بگويم.....
    او روش برخورد با يك دختر را نمي داند .... وقتي به او زياد احترام مي گذارم و هرچه مي گويد انجام ميدهم ... مثلا مي خواهد به من محبت كند و با من شوخي مي كند....و تازه پدر شوهرم و مادر بزرگ شوهرم ، به من مي گويند: چرا از پدر شوهرت فاصله مي گيري و با او شوخي نمي كني!!!! اگر من از شوخي خوشم نيايد ، چه بايد بكنم؟
    چرا من بايد مطابق خواسته آنها ، بايد از شخصيتم هم چشم پوشي كنم؟
    آيا من برده و زر خريد خانواده شوهرم هستم...؟
    در دوستيها آدم اختيار كنار گذاشتن ديگران را دارد .... اما در مورد پدر شوهر، هر چند هم كه از رفتارش خوشت نيايد ، باز مجبور به ارتباط هستي ......


    همسرم نمي بيند نمي شنود و مي گويد چرا از آنها ناراحتي؟ آنها كه كاري نمي كنند.......


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. خسته شدم دیگه، تصمیمم رو برای طلاق گرفتم
    توسط maryamhasani در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 94, 21:13
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. * براي ما تصميم نگيريد ... بگذاريد مستقل باشيم......
    توسط مريم در انجمن مشکلات ارتباطی
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 92, 15:03
  5. تصمیمی که گرفتم درسته؟
    توسط mosaferkhaste در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اردیبهشت 90, 10:17

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.