به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    یعنی خودم تمرین نکنم؟؟؟؟/ من با توانایی های خودم نمیخوام تمرین کنم که >؟؟؟ مقالات روانشناسی یا سخنرانی تکتولوژِی فکر دکترآزمندیانو گوش میدم میخوام جدی عمل کنم بعد دیدم

    نتیجه نداد میرم دکتر ولی دکتر خوبو از کجا پیدا کنم از کی بپرسم!!!

    راستی من یه جوری ام که نمیتونم جایی ثابت بمونم مثلا شاغل شم شغلم دوشیفت باشه حس خفگی میکنم که همش زندونی ام اونجا یا برنامه میریزم درس بخونم یکم میخونم بعد فکر میکرم سراغ یه کار دیگه مثلا برم اینترنت و.. .یا مثلا برم بخوامب یا بشینم فکر کنم یا کارای دیگه انجام بدم اصلا کاریو ثابت نمیتونم انجام بدم انگار ذهنم یه اتاق شلوغه که بهم ریخته میرم یه کارو انجام میدم فکرم میرم سراغ کار دیگه ول میکنم و.... اصلا با برنامه بودن حوصله ام سر میره ولی اینم بگما مجبور بشم بخاطر بیرون میتونم با برنامه باشم!!!! مثلا کلاسای دانشگاهو مجبورم برم ول نمیکنم که یا تو کلاس خوب درسو گوش میدادم چون اگه یاد نمیگرفتم به ضررمه

    راستی من کاردانیمو تموم کردم الان دانشجو نیسم
    وقتی میشینم برا کنکور میخونم تعجب میکنم میگم این منم درس میخونم من که اهل درس خوندن نبودم با اینکه میل به خوندن دارم یه چیزی مانع میشه نمیذاره بخونم الکی وقتمو تلف میکنم انگار میگی تو قبلا اینجوری بودی باید اینجوری باشی یعنی قبلا درس نمیخوندی الانم نباید بخونی

    اکثرا هم بی حوصله ام دوس دارم بخوابم کسی کاری به کارم نداشته باشه گیر نده ولی برا غذا درست کردن حوصله دارم!!!!

    یعنی اینا همش از وسواس فکریه؟؟

    راستی وسواس موچینی هم دارم! بیشتر از ده ساله دارم

    - - - Updated - - -

    یعنی خودم تمرین نکنم؟؟؟؟/ من با توانایی های خودم نمیخوام تمرین کنم که >؟؟؟ مقالات روانشناسی یا سخنرانی تکتولوژِی فکر دکترآزمندیانو گوش میدم میخوام جدی عمل کنم بعد دیدم

    نتیجه نداد میرم دکتر ولی دکتر خوبو از کجا پیدا کنم از کی بپرسم!!!

    راستی من یه جوری ام که نمیتونم جایی ثابت بمونم مثلا شاغل شم شغلم دوشیفت باشه حس خفگی میکنم که همش زندونی ام اونجا یا برنامه میریزم درس بخونم یکم میخونم بعد فکر میکرم سراغ یه کار دیگه مثلا برم اینترنت و.. .یا مثلا برم بخوامب یا بشینم فکر کنم یا کارای دیگه انجام بدم اصلا کاریو ثابت نمیتونم انجام بدم انگار ذهنم یه اتاق شلوغه که بهم ریخته میرم یه کارو انجام میدم فکرم میرم سراغ کار دیگه ول میکنم و.... اصلا با برنامه بودن حوصله ام سر میره ولی اینم بگما مجبور بشم بخاطر بیرون میتونم با برنامه باشم!!!! مثلا کلاسای دانشگاهو مجبورم برم ول نمیکنم که یا تو کلاس خوب درسو گوش میدادم چون اگه یاد نمیگرفتم به ضررمه

    راستی من کاردانیمو تموم کردم الان دانشجو نیسم
    وقتی میشینم برا کنکور میخونم تعجب میکنم میگم این منم درس میخونم من که اهل درس خوندن نبودم با اینکه میل به خوندن دارم یه چیزی مانع میشه نمیذاره بخونم الکی وقتمو تلف میکنم انگار میگی تو قبلا اینجوری بودی باید اینجوری باشی یعنی قبلا درس نمیخوندی الانم نباید بخونی

    اکثرا هم بی حوصله ام دوس دارم بخوابم کسی کاری به کارم نداشته باشه گیر نده ولی برا غذا درست کردن حوصله دارم!!!!

    یعنی اینا همش از وسواس فکریه؟؟

    راستی وسواس موچینی هم دارم! بیشتر از ده ساله دارم

  2. کاربر روبرو از پست مفید parvaaz تشکرکرده است .

    شکوه (شنبه 06 دی 93)

  3. #22
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خودت هم میتونی به خودت کمک کنی. در واقع تا خودت نخوای هیچ کس نمیتونه کمکت کنه.

    اضطرابت بالاست. کلا ریشه ی وسواس فکری اضطرابه.

    دکتر فرهنگ هولاکویی هم تو اینترنت ببین. خیلی خوبه.

    زیاد توهم نزن و رو خودت عیب و ایراد الکی نذار. موقع درس خوندن هر چی که فکر میکنی قراره حواستو پرت کنه از خودت دور کن. مخصوصا اینترنت. دچار یه جور اعتیاد شدی.

    اگه میخوای حالت خوب شه. پس از همین الان شروع کن. متناسب با این لینک عمل کن.

    http://www.hamdardi.net/thread36593-2.html

    کلا سعی کن از زندگی عقب نیوفتی.

  4. کاربر روبرو از پست مفید شکوه تشکرکرده است .

    parvaaz (شنبه 06 دی 93)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شکوه نمایش پست ها
    خودت هم میتونی به خودت کمک کنی. در واقع تا خودت نخوای هیچ کس نمیتونه کمکت کنه.

    اضطرابت بالاست. کلا ریشه ی وسواس فکری اضطرابه.

    دکتر فرهنگ هولاکویی هم تو اینترنت ببین. خیلی خوبه.

    زیاد توهم نزن و رو خودت عیب و ایراد الکی نذار. موقع درس خوندن هر چی که فکر میکنی قراره حواستو پرت کنه از خودت دور کن. مخصوصا اینترنت. دچار یه جور اعتیاد شدی.

    اگه میخوای حالت خوب شه. پس از همین الان شروع کن. متناسب با این لینک عمل کن.

    http://www.hamdardi.net/thread36593-2.html

    کلا سعی کن از زندگی عقب نیوفتی.
    سلام ممنون از پاسخت

    دکتر فرهنگ سخنرانیاشو بیشترشو گوش دادم فعلا آزمندیان گوش میدم ببینم چی میشه نمیخوام ذهنم قاطی شه اول اینو اجرا کنم بعد فرهنگ

    راستش همین دکتر فرهنگ هم میگه مشارطه کنید و رو کاغذ بنویسید بعد سعی کنید عمل کنید ولی من هرچقدم بنویسم بیشتر عمل نمیکنم برنامه ریزی کنم نمیتونم عمل کنم ولی بدون برنامه ریزی میتونم بخونم!!!!

    اینترنت هم من اصلا اینترنت ندارم بابام نمیخره تلفن خونه رو هم پرداخت نکرده که من نرم نت البته بخاطر پول تلفن نه من

    من با گوشی میام اینترنت بنظرم اعتیاد نیس اینترنت برام فرار از کارای اصلی هست که میخوام فرار کنم!!!!

    من دوماه سرکار رفتم اونجا اینترنت در اختیارم بود ولی جالبه اصلا زیاد نمیرفتم اینترنت اصلا حالشو نداشتم

  6. کاربر روبرو از پست مفید parvaaz تشکرکرده است .

    شکوه (شنبه 06 دی 93)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    راستی یه اخلاق دیگه ای هم که پیدا کردم اینه هرچقد بابا مامانم اذیتم کنند من بیشتر به طرف نابودی میرم مثلا من بارای اول که دکتر بهم دس زد تا یکی دو ماه نرفتم بابام ناراحتم کرد الکی دعوام کرد منم به خودم گفتم ایندفه دکتر بزنگه میرم!!!!

    قدیما اینطوری نبودم اون موقع هر سختی رو تحمل میکردم

  8. کاربر روبرو از پست مفید parvaaz تشکرکرده است .

    شکوه (دوشنبه 08 دی 93)

  9. #25
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم من منظورم دکتر فرهنگ هلاکویی بود. نه شاهین فرهنگ.

    دکتر هلاکویی برنامه هاش جوریه که زنگ میزنن سوال میپرسن ازش. مثلا ممکنه دقیقا یکی تمام مشکلات تو رو داشته باشه و زنگ زده باشه به دکتر.

    یه فیلتر شکن نصب کن و تو اینترنت بزن تنبلی + دکتر هلاکویی یا وسواس فکری از سایت yoytub فیلمش رو ببین. به نظرم فوق العاده برات خوبه.

    یه سایت رازها و نیازها هم هست که فایلای صوتی رو دانلود میکنی. اون سایتم یه سرچ داره مثلا بزن وسواس فکری، کلی آدم هست که زنگ زدن و گفتن که من مثلا وسواس دارم و این

    علایممه و اونم خیلی خوب جواباشونو میده. حتی خودتم میتونی بهش بزنگی. اما فعلا برنامه هاشو گوش بده تو رادیو هم پخش میشه. دکتر آمریکاست. نمی دونم موج رادیو چیه.

    در مورد اینکه نمیتونی سر برنامه هات وایسی یه خبر خوب بهت بگم اونم اینه که تو اگه حتی یه صفحه یا یه لغت درس بخونی برنده ای میدونی چرا؟

    ببین با یادگیری هر لغت بین سلولای مغزی که اسمشون نرونه، یه اتصال جدید ایجاد میشه و اگه مثلا یه لغت تکراری انگلیسی رو هم بخونی باعث میشه اتصال مربوط به اون تو مغزت قوی تر

    بشه. یعنی تو هم یه لغت خوندی و هم باعث شدی یه سری خلاها تو ذهنت پر بشه. برا وسواس فکریت هم خوبه. فکر کنم خودت بدونی چرا؟ تو با خوندن فقط یه لغت در روز میتونی بعد یه

    مدت کلی تمرکزتو ببری بالا.

    پس وقتی برنامه داری چه کامل اجراش کنی و چه ناقص تو برنده ای. برا همین دیگه لازم نیست خودتو سرزنش کنی.

    اما یه چیز دیگه که میخوام بهت بگم اینه که تو با توجه به شخصیتت باید فقط و فقط برا یه روز برنامه بریزی. یعنی فقط برا امروز . در واقع تو باید اینو بدونی که تنها روز عمرت امروزه و تو تنها

    فرصتی که داری که یه کار خاص رو انجام بدی امروزه. برا اینکه بتونی به این باور برسی باید تمرنای ضمیر نا خودآگاه رو انجام بدی.

    این پست آخرت که این همه قشنگ توضیحش دادی میدونی چی به من میگه؟ داره ضمیر نا خودآگاه تورو فریاد میزنه. ببین چه قدرتی درونت نهفته اس. ببین چه جوری داره تو رو کنترل میکنه.

    فرض کن تو بتونی اونو تغییر بدی و حالت اتوماتیک اون رو جوری تغییر بدی که به جای اینکه هر موقع مامان یا بابا باهات بد برخورد کردن به جای ضرر رسوندن به خودت بری مثلا درس بخونی

    اون وقت میدونی چی میشه؟ واقعا تو زندگیت پیشرفت میکنی. اما از نگاه دیگه چون تو خودت رو لایق تنبیه میدونی این کارو میکنی. باور کن تو دوست داشتنی هستی. ببین من تو رو

    دوست دارم. خیلی ها هستن که تو رو دوست دارن. مادرت تو رو به دنیا آورده و براش واقعا با ارزشی. تا حالا یه زایمان واقعی دیدی؟ میدونی یه مادر چقدر سخت بچه به دنیا میاره؟ پدرت هم

    به داشتن دختری مثل تو افتخار میکنه ولی باور کن اونا تنها مشکلی که دارن اینه که شرایط تو رو درک نمیکنن. دشمنت نیستن فقط بلد نیستن با تو چه جوری برخورد کنن. اگه میفهمیدنت

    که باهات این جوری رفتار نمیکردن که تو فکر کنی بی ارزشی. اگه واقعا اونا اونقدر فهمیده بودن که با هم دعوا نمیکردن.

    تمرینای ضمیر نا خودآگاه یکی ریلکسیشنه. هر شب انجام بده. تو اینترنت هست.

    اما من چیزی که به تو میگم رو هم انجام بده. هر روز صبح که از خواب پا شدی برو جلو آینه وایسا و چشم تو چشم خودت نگاه کن و بگو زندگی من فقط امروزه و من باید تمامی برنامه مو

    اجرا کنم. شاید به نظرت مسخره باشه ولی اگه یه کم با عملکرد ضمیر نا خودآگاه بیشتر آشنا بشی میفهمی که این تمرینا به مرور زمان تاثیر خودشون رو میذارن. مطمئن باش. به شزطی که

    هر روز انجام بدی.

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام خوبی؟ ممنون از اینکه کمکم میکنی و راهنمایی میکنی شکوه جون

    راستش من اینترنت ندارم که بتونم فیلتر شکن نصب کنم با اینترنت گوشی میام که اونم سرعت چندانی نداره فیلتر شکن نصب کنم تا یه سال طول میکشه برم یه سایت

    اره در مورد ضمیر ناخوداگاه یه چیزایی میدونم وبلاگ دست نوشته های جادوگرو میخوندم یه زمونی و عمل میکردم راستش یه ترم عمل کردم انقدم حالم خوب بود ولی نصفه ولش کردم خسته شدم گفتم اه چرته پرته ول کن خسته شدم یعنی چی اخه - البته اون موقع خوابگاهی بودم سرپرستمون دختر مجرد بود من روانشناسیو دوس دارم اونم دوس داشتم همش باهم بحث روانشناسی میکردیم اون به من روحیه میداد من به اون روحیه میدادم کتاب میخوندم می اومدم براش توضیح میدادم اصلا اتاقمون نبودم همش سالن پیش سرپرستم بودم

    ولی الان دوستی ندارم تنهام خیلی دوس دارم یه دوستی داشته باشم باهاش درس بخونم برا کنکور روحیه اش بالا باشه من بهش رو حیه بدم اون روحیه بده تلاش کنیم!!!!!!

    خیلی تنهام خسته شدم از تنهایی نیاز به توجه و محبت دارم دوس دارم یکی بهم توجه کنه محبت کنه دوس دارم استعدادامو ببینن دوس دارم ازم تعریف شه تنهاااااااااااااااااااااا اااااااااااااام - دوس دارم یکی نگرانم بشه برا یکی مهم باشم از طرف خانواده که نیازام برطرف نمیشه
    خسته شدم از بس دور خودم میگردم خرید تنهایی - خودم به فکر خودمم تنهایی مریض میشم خودم باید فکر خودم باشم تنهایی - خودم به فکر درسمم کسی نمیگه بخون عوضش میگن نخون نمیذاریم
    همش دنبال کارم که درامد داشته باشم چون سخته از بابام پول بگیرم یا دلم نمیاد یا هم اون با رضایت صدرصد خیلی وقتا نمیده باید کلی غر بزنم بده میگه ندارم

    شکوه کلی نیاز دارم شاید برا همینه به دکتر پناه بردم

    - - - Updated - - -

    سلام خوبی؟ ممنون از اینکه کمکم میکنی و راهنمایی میکنی شکوه جون

    راستش من اینترنت ندارم که بتونم فیلتر شکن نصب کنم با اینترنت گوشی میام که اونم سرعت چندانی نداره فیلتر شکن نصب کنم تا یه سال طول میکشه برم یه سایت

    اره در مورد ضمیر ناخوداگاه یه چیزایی میدونم وبلاگ دست نوشته های جادوگرو میخوندم یه زمونی و عمل میکردم راستش یه ترم عمل کردم انقدم حالم خوب بود ولی نصفه ولش کردم خسته شدم گفتم اه چرته پرته ول کن خسته شدم یعنی چی اخه - البته اون موقع خوابگاهی بودم سرپرستمون دختر مجرد بود من روانشناسیو دوس دارم اونم دوس داشتم همش باهم بحث روانشناسی میکردیم اون به من روحیه میداد من به اون روحیه میدادم کتاب میخوندم می اومدم براش توضیح میدادم اصلا اتاقمون نبودم همش سالن پیش سرپرستم بودم

    ولی الان دوستی ندارم تنهام خیلی دوس دارم یه دوستی داشته باشم باهاش درس بخونم برا کنکور روحیه اش بالا باشه من بهش رو حیه بدم اون روحیه بده تلاش کنیم!!!!!!

    خیلی تنهام خسته شدم از تنهایی نیاز به توجه و محبت دارم دوس دارم یکی بهم توجه کنه محبت کنه دوس دارم استعدادامو ببینن دوس دارم ازم تعریف شه تنهاااااااااااااااااااااا اااااااااااااام - دوس دارم یکی نگرانم بشه برا یکی مهم باشم از طرف خانواده که نیازام برطرف نمیشه
    خسته شدم از بس دور خودم میگردم خرید تنهایی - خودم به فکر خودمم تنهایی مریض میشم خودم باید فکر خودم باشم تنهایی - خودم به فکر درسمم کسی نمیگه بخون عوضش میگن نخون نمیذاریم
    همش دنبال کارم که درامد داشته باشم چون سخته از بابام پول بگیرم یا دلم نمیاد یا هم اون با رضایت صدرصد خیلی وقتا نمیده باید کلی غر بزنم بده میگه ندارم

    شکوه کلی نیاز دارم شاید برا همینه به دکتر پناه بردم

    - - - Updated - - -

    راستی چرا انقد ذهن من قوی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوسال پیش فیلم رازو دیدم خواسم عمل کنم نمیشد یا هم ناقص میشد ولی الان به هرچی فکر کنم اتفاق می افته حتی اگه خودم اگاهانه فکر کنم هم اتفاق می افته مثلا من تو یه کی از درسای کنکورم اخراشو مشکل دارم همش به استادم زنگ میزدم که جزوه کاملشو گیر بیارم استاد اصلا جواب نمیداد حتی اس هم دادم جواب نداد
    دیروز گفتم زنگ میزنم و اونم جواب میده مثبت فکر کردم زنگ زدم دوبار جواب نداد سومین بار تصور کردم که جواب میده و ناامیدم نشدم اونم جواب داد و خوبم تحویل گرفت گف باشه فردا تماس بگیر پیدا میکنم فردا که امروز میشه بهش زنگ زدم جواب نداد مثبت فکر کردم گفتم کلاسه نمیتونه جواب بده اس زدم جواب داد!!! با اس ج داد

    حتی از کسی عصبی بشم بخوام نفرین کنم هم میگیره مثلا فردا جشن خواهرمه اکثر لباسامو خودم گرفتم با پول خودم از باابا امروز پول خواستم برا یه جوراب شلواری گف ندارم نداد بعدشم یه بهونه اورد که نده نداد گف نمیدم چرا گفتم چایی بیار نیاوردی
    منم گفتم انشالله ضرر کنی قد اون پولی که خواسته بودم بعدش به خواهرم داده بود پولو هااا -- ولی امروز کلی بد اوردیم بابا الکی عصبی شد کمد تلویزیونو پرت کرد وسط حیاط شیکست
    اینه از دسم افتاد شیکست - جوراب شلواری که خریدن خشتکش پاره دراومده باید برم عوضش کنم - یه رو مانتویی خریدم تقریبا سوشرت اومدم خونه دیدم لباسم پرز شده همش پرز میده اونم باید ببرم عوض کنم!!!!!!!!

    درموزد دکتر هم که من حوصله تدریس بچه هاشو نداشته باشم یا دلم بخواد یه مدت نرم دکتر تا یه مدت نمیگه بیا تدریس- یا دلم بخواد پولمو بده اتفاقا میده - یا مثلا یه بار گفتم خیلی وقته خانومشو ندیدم کاش می دیدمش دکتر زنگ زد گف بیا فردا به خانومم تدریس کن- یا در مورد تدریس خودش یه مدت حس نفرت پیدا کرده بودم از دکتر دلم نمیخواس برم تدریس اون اونم تا اون مدت زنگ نزد تا اینکه یه شب مامانم فرق گذاشت بی توجهی کرد بهم ناراحت شدم یاد دکتر افتادم گفتم کاش فردا زنگ میزد میرفتم باهاش حرف بزنم بغلش ارومم میکنه میدونم اخه برم بغلم میکنه همیشه باورت میشه؟؟؟؟ فرداش زنگ زد گف بیا- الانم من یکم درس دارم تو این مدت نمیتونم برم بیرون!!! اتفاقا هم دکتر دوهفته اس خبری ازش نیس!!
    رازش چیه اونا فکر منو میخونن؟؟؟چرا این خانواده رو تا این حد؟ حس میکنم؟؟؟؟ راستی حتی حس میکنم کی زنگ میزنه

    - - - Updated - - -

    راستی چرا انقد ذهن من قوی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوسال پیش فیلم رازو دیدم خواسم عمل کنم نمیشد یا هم ناقص میشد ولی الان به هرچی فکر کنم اتفاق می افته حتی اگه خودم اگاهانه فکر کنم هم اتفاق می افته مثلا من تو یه کی از درسای کنکورم اخراشو مشکل دارم همش به استادم زنگ میزدم که جزوه کاملشو گیر بیارم استاد اصلا جواب نمیداد حتی اس هم دادم جواب نداد
    دیروز گفتم زنگ میزنم و اونم جواب میده مثبت فکر کردم زنگ زدم دوبار جواب نداد سومین بار تصور کردم که جواب میده و ناامیدم نشدم اونم جواب داد و خوبم تحویل گرفت گف باشه فردا تماس بگیر پیدا میکنم فردا که امروز میشه بهش زنگ زدم جواب نداد مثبت فکر کردم گفتم کلاسه نمیتونه جواب بده اس زدم جواب داد!!! با اس ج داد

    حتی از کسی عصبی بشم بخوام نفرین کنم هم میگیره مثلا فردا جشن خواهرمه اکثر لباسامو خودم گرفتم با پول خودم از باابا امروز پول خواستم برا یه جوراب شلواری گف ندارم نداد بعدشم یه بهونه اورد که نده نداد گف نمیدم چرا گفتم چایی بیار نیاوردی
    منم گفتم انشالله ضرر کنی قد اون پولی که خواسته بودم بعدش به خواهرم داده بود پولو هااا -- ولی امروز کلی بد اوردیم بابا الکی عصبی شد کمد تلویزیونو پرت کرد وسط حیاط شیکست
    اینه از دسم افتاد شیکست - جوراب شلواری که خریدن خشتکش پاره دراومده باید برم عوضش کنم - یه رو مانتویی خریدم تقریبا سوشرت اومدم خونه دیدم لباسم پرز شده همش پرز میده اونم باید ببرم عوض کنم!!!!!!!!

    درموزد دکتر هم که من حوصله تدریس بچه هاشو نداشته باشم یا دلم بخواد یه مدت نرم دکتر تا یه مدت نمیگه بیا تدریس- یا دلم بخواد پولمو بده اتفاقا میده - یا مثلا یه بار گفتم خیلی وقته خانومشو ندیدم کاش می دیدمش دکتر زنگ زد گف بیا فردا به خانومم تدریس کن- یا در مورد تدریس خودش یه مدت حس نفرت پیدا کرده بودم از دکتر دلم نمیخواس برم تدریس اون اونم تا اون مدت زنگ نزد تا اینکه یه شب مامانم فرق گذاشت بی توجهی کرد بهم ناراحت شدم یاد دکتر افتادم گفتم کاش فردا زنگ میزد میرفتم باهاش حرف بزنم بغلش ارومم میکنه میدونم اخه برم بغلم میکنه همیشه باورت میشه؟؟؟؟ فرداش زنگ زد گف بیا- الانم من یکم درس دارم تو این مدت نمیتونم برم بیرون!!! اتفاقا هم دکتر دوهفته اس خبری ازش نیس!!
    رازش چیه اونا فکر منو میخونن؟؟؟چرا این خانواده رو تا این حد؟ حس میکنم؟؟؟؟ راستی حتی حس میکنم کی زنگ میزنه

  11. کاربر روبرو از پست مفید parvaaz تشکرکرده است .

    شکوه (سه شنبه 09 دی 93)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام شکوه جون؟؟؟؟؟

    دیگه نیستی جواب نمیدی به تاپیکم؟؟؟؟؟؟

  13. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    چرا ادامه تاپیکمو کسی جواب نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  14. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام دوستان

    نمیدونم برا این مسئله ای که دارم دوباره تاپیک باز کنم یا همینجا بنویسم خواهشا کمکم کنید

    رفته رفته بدترو بدتر میشم میشم دختری سبک

    مثلا میرم لباس فروشی و بوتیکی که سر میزنم با بعضی فروشنده ها گرم صحبت میشم الان با یه پسری 32 ساله که بوتیک داره هی مغازش سر میزنم و باهاش حرف میزنم شدم عین دوست براش حتی دردو دل هم میکنیم همش پرحرفی میکنم چه با پیر چه جووون با همه راحت صمیمی میشم

    چرا من اینجوریم؟؟؟؟؟ فکر کنم از تنهاییه

    خسته شدم از تنهایی کلا تنها دور خودم میگردم کسی نیست وقتی مریض میشم نگرانم بشه بگه بریم دکتر خونمون با زبون خودم هم بگم کسی صدامو نمیشنوه توجهی نمیکنه - دلم میگیره با کی دردودل کنم حوصلم سر میره با کی برم بیرون بگردم!!- کی نگران اینده منه همشو همش خودم خودم به فکر لباس خودم هستم خودم به فکر درس خودم هستم خسته شدم از تنهایی دارم عقده ای میشم
    حتی دوسی ندارم باهاش درس بخونم برا کنکور بخونم اصلا دوسی ندارم باهاش برم بیرون بخندم همشون یک طرفه

    همدم میخوام تنهام از دوستی هم که خیری ندیدم با کی دوس شم؟؟؟؟ به کسی اعتماد ندارم

    بعدش مشکل جدی که دارم اینجام اشاره کردم ولی کسی جوابشو نداد اینه که من قبلا رابطه داشتم با دوس پسرم که ولم کرد از اون موقع به بعد یه مرض شک به خودم گرفتم با مردا که میخوام حرف بزنم همش میگم الان این فکر میکنه حسی بهش دارم (درحالی که ندارم) یا الان این میفهمه من قبلا رابطه داشتم بهم به چش دیگه نگا میکنه به چشم یه زبونم لال فاحشه است برا همین خود به خود بدنم و رفتارام حالت هایی نشون میده که انگار واقعا دلم میخواد با اقاهه رابطه داشته باشم در حالی که اینطور نیست و استرس میگیرم با دکتر هم اینجوری شدم که جرات کرد دس بزنه

    یا وقتی حس میکنم ااقاهه یه ذره حسی داره منم خود به خود بدنم و رفتارم جوری میشه که انگار منم (انگار تو ذهنم میگه باید اینطوری شه اینجوری طبیعیه همه اینجورین)

  15. #30
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرفایی که در مورد مریضی و لباس و .. که میزنی مناسب تو نیست. دیگه این حرفا رو نزن. اگه مریض میشی باید خودت بری دکتر . کسی باهات دوست نمیشه تا موقعی که خودت با

    کسی دوست بشی و کسی قرار نیست جای تو کنکور درس بخونه، خودت باید بخونی. این حرفا رو همین جا تموم کن. تکرار نشه.

    از فردا وقتی داری میری بیرون یه دخترو که فکر میکنی منطقی و درست رفتار میکنه رو تحت نظر بگیر و دقیقا رفتار اون رو تکرار کن.

    پیشنهاد من یه دختر مذهبی و متینه. رفتار و گفتار اون رو کاملا تحت نظر بگیر و تقلید کن.

    قرار شد بدون رفتن به پزشک خودت به خودت کمک کنی. پس کو من که چیزی نمیبینم. یه سری حرفای تکراری میگی. وسواس فکریت همینه. افکار تکراری. تمومش کن.


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  4. به نظرتون از خدمات موسسه های ازدواج آستن استفاده کنم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 شهریور 90, 00:47

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.