به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 41
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرهنگ عزیز درباره سابقه ی اعتیادش مطمین نیستیم ولی پارسال خودم که مدام بهش گیر دادم که راستش وبگه گفت تادوسال بعدارتباط باتو مشروب(الکل)مصرف میکردم اونم توعروسیا وگاهی بادوستام وسیگار میکشیدم ولی دست گذاشت روقرآن که بادختری س ک س نداشته و اعتیادم نداشت ونداره وچندساله مشروب نخورده ... .حق باشماست.نباید بهش فکرکنم.خیلی عذاب وجدان دارم.اون پسر هرچقدرهم که بد وپست باشه بخاطرمن داره اذیت میشه. الان ازم چندتاعکس داره وچندتانامه و1سررسیدکه توش طراحی میکردم ودرباره بعضی اتفاقات درمورد رابطمون مینوشتم و1کادوی تولد.آخه تو7سال رابطه فقط1بارتولدش یادم بود یاباهاش قهرنبودم وبهش کادو دادم...

    بنظرتون اگه بایه نفر دیگه ازدواج کنم برام مشکل پیش میاد؟بیان این حرفاخیلی سخته واسه خواسگار.البته فقط1نفرهست که همه چی ومیدونه وباز بااین حال ازم خواسگاری کرد(پسرخالم بود که البته اونم رابطه ی جنسیمو نمیدونه)ولی من ازش خیلی بدم میادوبالحن خیلی بدی وقتی ازم خواسگاری کرد مسخرش کردم که دیگه رومم نمیشه تو روش نگاه کنم.پسرخالم فقط پول داره ومثل جوونای امروزی نیست...فقط سرش توکار وپول درآوردنه که ازین اخلاقش متنفرم.) بگذریم.

    من بینهایت نگران آیندم.حق باآقای خاله قزی هست.توتاپیک قبلی خطاب به کس دیگه ای گفتن هرکس باید خودش مراقب خودش باشه... .هربلایی سرم بیاد حقمه.
    ویرایش توسط nasr : شنبه 27 اردیبهشت 93 در ساعت 23:47

  2. #22
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nasr نمایش پست ها
    سلام.الان که دارم مینویسم ازلحاظ روحی داغون داغونم.آقای خاله قزی توروخدا نگید واضح تر بنویس.بخدانمیتونم.
    حدود2ساعت قبل برادربزرگه ی اون پسریکه 7سال باهاش بودم زنگیدخونمون وخواست باپدرم حرف بزنه.پدرم نبود وبامادرم حرف زدو... .مادرم همه ی اتفاقات وگفت.ازمزاحمتای تلفنیش گرفته تا محدودیت هایی که به من تحمیل میکرد.برادرش گفت بزارید روحساب جوونیش وعلاقه ی بیش ازحدش به دخترتون وازین بابت واقعا شرمنده ایم و... اجازه بدید آخرهفته بیایم خونتون لااقل حرفا زده شه واین قضیه بعدازچندسال یک طرفه شه و.... .من تا امشب حسی بهش نداشتم ولی حالا فقط یه چیز توذهنمه.اونم اینکه اگه پسربدی نباشه چی؟اگه دوسش داشته باشم وبعدچندسال دوباره شروع شه چی؟یعنی من خودم واین مدت گول زدم؟ نیت سوره ی واقعه هم 23ام تموم شدو40شب وکامل خوندم.پدرم شهرستانه الان.مادرم بهش گفت وتلفنی باهام صحبت کرد.پدرم گفت هنوزبهش تمایل داری؟گفتم نمیدونم.واقعانمیدونم.هیچی نمیدونم.پدرم گفت علاقه ی تومهمه وهرچی خودت بخوای انجام میدیم.به پدرم گفتم من 6سال گفتم میخوام شما گفتیدنه حالا میگم هرچی شما بگید میگی هرچی خودت میدونی.یعنی واقعا خاک برسرمن با این آشی که واسه خودم پختم.من نمیدونم چکارکنم؟ فقط میخوام خوشبخت باشم.دفعه ی قبل پدرش تماس گرفت وبابام باهاش خوب حرف نزد حالابرادرش و واسطه کرد. من هیچی ازش نمیدونم.نمیدونم آدم خوبیه یا نه. مامانم به برادرش گفت دخترمونم راضی نیست وتازه از افسردگی درومدو.. برادرش خیلی ناراحت شد وگفت فقط1فرصت بهش بدیدوماتا2شنبه منتظر جوابتون هستیم.مامانم میگه آخرهفته بیان حرفا زده بشه تموم شه.پدرم میگه پاشون به خونمون بازشه دیگه ول نمیکنن.ای خدا... . من چکارکنم؟؟؟؟؟؟ فرداپدرم ازشهرستان میاد وقراره من به خانوادم جواب بدم.چی بگم؟؟ من حسی بهش ندارم الان ولی میدونم اگه بیادخواسگاری وببینمش یا باهام حرف بزنه دوباره بهش علاقه مند میشم.الان که دارم مینویسم اشکام سرازیر میشه بخاطر این بلاتکلیفی... خواسگار جدیدمم مادرم مادرش و توخیابون دیدوگفتن بعد امتحانات دخترتون اقدام میکنیم... .توروخدا بگید چکارکنم؟

    مادرم میگه اگه واقعا پسربدی نباشه وخوب باشه بعدا که باکس دیگه ازدواج کردی چشمت دنبال اون نیست؟ پدرم میگه ته قلب تو مهمه.بخداته قلبم هیچی نیست.میخوام ازاول شروع کنم.من گذشتموگذاشتم کنار والان اصلا باشهوت یا احساس کاری ندارم.بنظرتون بگم بیان؟ انقدری قوی نیستم که جلوی ابراز احساساتش مقاومت کنم...

    درود بانو nasr گرامی

    منم با جناب فرهنگ 27 موافقم
    در مورد این نوشته شما:

    من بینهایت نگران آیندم.حق باآقای خاله قزی هست.توتاپیک قبلی خطاب به کس دیگه ای گفتن هرکس باید خودش مراقب خودش باشه... .هربلایی سرم بیاد حقمه.

    بانو nasr نشد دیگه ذهن خوانی کردید منظورم اینه بانوان یا آقایون فرقی نداره مراقب خودشان باشند و اگه مشکلی هم پیش اومد باید عواقبش را قبول کنن همین

    شما فکر کنم هنوز خودتو نبخشیدی بخاطر کار اشتباهی که کردی بقول معروف شاه میبخشه و وزیرش نمیبخشه چرا بخودت سخت میگیری وقتی خدا بخشیده یعنی تمام هرچی بود تمام شد و رفت دیگه خواهشا بهش فکر نکن.

    اتفاقا دختر خبو یهستی فقط نمیدونم چرا اینقدر عجولی و داری عجله میکنی بابا یکم صبور باش یکم تحمل کن چه خبرته مگه همه باید توی سن پایین ازدواج کنن؟شما تازه 21 سالته میدونی چقدر وقت داری برای یه انتخاب مناسب و خوب

    من جواب فرهنگ 27 را قبولش دارم و بنظر خودمم سری که درد نمیکنه دستمال نبندی بهتره.ولی بازم برای محکم کاری پیش یه مشاور خوب و زبده برو یا بنظرم چه بهتر توی انجمن آزاد همین تالار همدردی عضویت بزن هم خرجش کمتره هم مشاوراش خوبن هم انیتکه در جریان مشکلت هستن دیگه چی میخوای از این بهتر؟



    http://www.hamdardi.net/payments.php

    حق اشتراک 3ماهه انجمن آزاد 28000 تومان

    چنتا حسن داره.1.بصورت انلاين مشاوريد سايت در اختيار شما هستن و لازم نيست وقت بگيريد يا از منزل خارج بشيد.2.قيمت مناسب نسبت به بيرون 3. از همه مهمتر حداقل خيالت راحته سايت داراي مشاورين متخصص و باتجربه اي هستش



    زود برو ثبت نام کن دیگه هم اینقدر خواهشا جو منفی نده.من نمیدونم شما دخترا چرا فکر میکنید روی دوست باباهاتون باد کردین و میخواد بندازتتون بیرون اینقدر هول هستید زود شووهر کنین
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    nasr (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), هم آوا (شنبه 10 خرداد 93), شیدا. (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  4. #23
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نصر عزیز،

    به پدرت بگو اگر ممکنه چند جلسه ای ایشون را به تنهایی، بیرون از منزل ببینند و باهاشون صحبت کنند.
    سوالات و دغدغه های ذهنیت را بگو تا در اون ملاقاتها بررسی کنند.

    بگو که نگرانی که با دیدنش و صحبت دوباره باهاش، درگیر احساسات بشی.
    برای همین می خوای یه سری از نکات برات روشن بشه و بعد ببینیش.
    این قسمت روشن کردن نکات، همون سوالهایی هست که در مورد اعتیاد، بدبینی و کنترلگری، و متعهد بودن و وفاداری توی ذهنت هست.

    شاید پدرت بتونه توی جلسات دو نفره ی خودشون، در این زمینه ها به نتایجی برسه.

    البته این مشکلات نیاز به بررسی تخصصی دارند.
    ولی شاید برای قدم اول بد نباشه.
    بعدا، قبل از این که رابطه تون زیاد پیش بره، یادت باشه، سریع جلسات مشاوره را هماهنگ کنید.
    اگر قرار شد ببینیش، اولش بگو که حرف احساسی زدن ممنوعه.
    بگو ما جوانی و نادانی کردیم و یه اشتباهی کردیم، اما الان باید عاقلانه ازدواجمون را بررسی کنیم.
    پس اگر با من حرف احساسی بزنی، ادامه نمی دم.
    بذار مثل یک خواستگار بررسیت کنم که فردا زندگی هیچکدوممون خراب نشه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), khaleghezey (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), mordad (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), nasr (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), saraamini (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), هم آوا (شنبه 10 خرداد 93), صبوری (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیروزحدود2ساعت باپدرم صحبت کردم.خیلی آرومم.خیلی.واقعا هیچ واژه ای پیدانمیشه که بشه باهاش جایگاه پدرو توصیف کرد. پدرم ازآیندم گفت.از آرزوهاش وموفقیت من.اینکه محکم باشم و بتونم با آرامش زندگی کنم.پدرم گفت به مادرت واطرافیانت(خاله و...)که خیلی واسه ازدواجت دارن برنامه ریزی میکنن بگو امسال قصد ازدواج نداری وباید درست تموم شه وسرکاربری. گفت ازدواجت با اون پسر ریسکه.راست میگه.خواسگار جدیدم بهم گفت مشکلی با ادامه تحصیل وکار نداره ولی اون پسر داشت ویبار از دهنش در رفته بودکه به بابات میگم باشه ولی بعدا میزنم زیرش.پدرم میگه مردبایدجوری قوی ومحکم باشه ودرعین حال مهربون که زن بتونه بهش تکیه کنه واین پسرکه داره بهر دری میزنه وباناله وگریه وشکستن غرورش پیش میره به همون نسبت تو زندگی وپدربودنش ضعیفه.تصمیممو گرفتم.امروزمادرم بهشون جواب منفی داد(به زن داداشش)خیلی باهم صحبت کردن ومادرم گفت جواب دخترم ومن وپدرش منفیه و دخترم دیگه راضی نیست و... .اونم گفت پیغامتون ومیرسونم.خیلی استرس دارم.میترسم اون پسر واکنش بدی نشون بده.
    فقط دعاکنیدبتونم ازپس عواقب تصمیمم بربیام.



    شریک زندگی ات را بادقت انتخاب کن.95درصد خوشبختی ها وبدبختی های زندگی ات ناشی از همین یک تصمیم خواهد بود......

  7. 5 کاربر از پست مفید nasr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), هم آوا (شنبه 10 خرداد 93), ستیلا (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), شیدا. (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), صبوری (دوشنبه 29 اردیبهشت 93)

  8. #25
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته همانطور که تا حالا مسئله ای پیش نیامدهالبته این بستگی به رفتار شما داره که خوشبختانه خیلی خوب و میشه گفت عالی بودید خیلی خوشحالم که چنین پدر فهمیده و باشخصیت و مهربانی داری قدرشو بدون دختر خوب
    الگوی خوبی بود برای منی که دختر دارم و هنوز 11 ماهشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  9. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    nasr (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), هم آوا (شنبه 10 خرداد 93), شیدا. (دوشنبه 29 اردیبهشت 93)

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    داره قلبم ازسینه کنده میشه.حالم خیلی بده.دارم آهنگ آهنگی که دوسداشتی حمید عسگری رو گوش میدم.دلم براش تنگ شده.خیلی.خدایاچکارکنم؟ پشیمونم که جواب منفی دادم.دارم میمیرم. چرا انقدر بدبختم؟ هیچکس نمیتونه دلداریم بده.تصمیمم درست بود ولی قلبم... دارم دیوونه میشم.دیگه نمیتونم هیچکس وبه اندازه ی اون دوست داشته باشم.پشیمونم
    همه ی اینا به کنار.فقط 1لحظه تصور کردم که اون وبا کس دیگه ای ببینم.......اگه زودتر از من ازدواج کردچی؟؟شب عروسیش شب عزای منه.خدایا کمکم کن.

  11. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زمان خودش درست میکنه همه چیز را

    واقعا درود بر سایت همدردی که خوب درک کرده دختران چقدر حساس و شکننده هستند که بعد از اینهمه وقت و اتفاقات ناخوشایندی که بین شما و ایشون افتاده و دردی که تحمل کردی و خانوادت کشیدن باز هم با اینکه میدانید ایشون فرد مناسبی نیستند دارید اینجور یواکنش نشان میدهید

    تجربه جالبی بودش سرگذشت شما برای من بشخصه و بار دیگر بهم ثابت شد چقدر رابطه های غلط دوستی بین دختر و پسر میتواند مخرب باشد
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    nasr (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), شیدا. (سه شنبه 30 اردیبهشت 93)

  13. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ازساعتیکه پست قبل ونوشتم تاالان خوابیدم. الان حالم خوبه.فکرکنم باید به این حمله های احساسی عادت کنم.هیچی سرجاش نیست.کاش دخترایی که الان تازه وارد این مسیرشدن حال و روز من و ببینن وعبرت بگیرن.خیلی ها ازاول رابطه میگن قصد ازدواج ندارن وتکلیف 2طرف مشخصه.ولی وقتی پای ازدواج وسط میاد به اسم این پیوند مقدس سو استفاده هایی(چه جسمی چه روحی)میشه که هیچوقت نمیشه جبرانش کرد.ازدواج فقط باید ازطریق خانواده ها انجام شه.همین وبس.همین وبس.

    انسان موجودی است که به همه چیز عادت میکند. داستایوسکی

    تجربه بهترین درس زندگی است.ولی افسوس که برای آن بایدبهای گرانی پرداخت.کارلایل

  14. 4 کاربر از پست مفید nasr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), mohammad6599 (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), شیدا. (سه شنبه 30 اردیبهشت 93), صبوری (دوشنبه 29 اردیبهشت 93)

  15. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.الان که دارم این پست ومینویسم انگار تمام آرامش دنیا تو وجودمه.چند دقیقه قبل یکی از پسرخاله هام که متاهله و من واقعا مثل برادر دوسش دارم وبهش اعتماد دارم بهم زنگ زد.پسرخالم همکار دوست پسر قبلیمه که من ازش خواسته بودم دربارش تو محل کار تحقیق کنه.پسرخالم گفت صاحب کارش گفت کارش بی نهایت خوبه ولی به دخترخالت بگو خودش وبدبخت نکنه و اون پسر هم دختربازه شدیدا و هم اعتیاد داره.برای اولین بار تو تصمیمم مصمم شدم و خوشحالم که خداکمکم کرد که توهچل نیفتم.وای خدا عاشقتم.خیلی خوبه که خدا توبم وقبول کرد وبعد7سال من وازین منجلاب بیرون کشید.بهترین احساس دنیا رضایت از تصمیم درسته.عاشقتونم همدردیا.خوشحالم که بیشتر ازین بازیچه ی آدم عوضی ای مثل اون نشدم.تجربه ی تلخی بود ولی واقعا درس خوبی بود برام.اینکه اول ازهمه به خدا ایمان آوردم وبه قرآن دوم اینکه فهمیدم چقدر خانوادم و دوسدارم وبه حمایتشون محتاجم سوم این که درمقابل حرف منطقی دیگران لجاجت نکنم وچهارم اینکه از همه ی همدردیا تشکرکنم که اگه با این سایت آشنا نشده بودم خیلی چیزا رو درک نمیکردم و واقعا راهنمای خوبی بود برام. خدایا شکرت که نجاتم دادی. دعا میکنم اون پسر هم بتونه ازین بیماری جسمی و روحی خلاص شه و درست زندگی کنه.
    ویرایش توسط nasr : سه شنبه 30 اردیبهشت 93 در ساعت 12:24

  16. 5 کاربر از پست مفید nasr تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 30 اردیبهشت 93), khaleghezey (سه شنبه 30 اردیبهشت 93), mohammad6599 (سه شنبه 30 اردیبهشت 93), شیدا. (سه شنبه 30 اردیبهشت 93), صبا_2009 (سه شنبه 30 اردیبهشت 93)

  17. #30
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب خدا رو شکر بلاخره پرونده این آقا هم بسته شد
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  18. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    nasr (سه شنبه 30 اردیبهشت 93)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه می توان به سؤال بچه ها در مورد مسائل جنسی پاسخ داد؟
    توسط مـادرانـه در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 دی 95, 11:26
  2. خیانت در توافقات و کارهای بدتر از خیانت جنسی!!
    توسط بهزاد10 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 80
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 آبان 93, 17:41
  3. چگونه برای ازدواج بفهمم توافق جنسی داریم؟
    توسط فرهنگ 27 در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 دی 91, 15:15
  4. ما سر مسائل جنسی توافق نداریم
    توسط خوشنویس در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آذر 91, 13:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.