چاه ماتم
زندگی مشکلات فراوانی دارد. از همان ابتدای تولد که وقتی به دنیا می آییم به پشت ما ضربه میزنند تا آخرین لحظه ای که همه ی تدابیر پزشکی را برای زنده نگه داشتنمان به کار میگیرند باید با درد دست و پنجه نرم کنیم زندگی لبریز از ،ناراحتی ، زخم ، شرمساری، ترس و شکست است به علاوه ی تمام این درد و رنجهایی که ناچاراً زندگی برای همه ی ما به ارمغان آورده است؛ خود ما نیز معمولا با افکارمان زندگی را بر خودمان سخت تر میکنیم لحظات سختی را بر خودمان تحمیل میکنیم و سپس خود را با قضاوت هایمان شکنجه میدهیم سپس به این فکر میکنیم که در اتفاقات آینده چه بد و منفی قرار است رخ دهد او خود را اینگونه عذاب میدهیم.
بیابیم تمام این تفکرات فقط منجر به عمیقتر کردن دردهای ما میشود ما مجبوریم با درد و رنجهای بیشتری دست و پنجه نرم کنیم زیرا افکار ما مدام همه چیز را تکرار میکنند و به آنها شدت میدهند. این افکار به طور مداوم به ما القاء میکنند که ما انسان احمقی هستیم یا برای ما از اتفاقات آینده کابوس میسازند.
این موضوع را در نظر داشته باشید اگرچه باید بپذیریم که زندگی مشکلات و رنجهایی دارد، اما اصلاً لازم نیست درد و رنج اضافه ای که حاصل افکارمان است را به خود تحمیل کنیم. اگر بدانیم این که افکار ما چیزی جز قطراتی نیستند که به چاه ماتم میریزند چطور برخورد میکنیم؟ اگر بدانیم افکار ما
گذرا و موقتی هستند از ناکجا سرچشمه میگیرند و به ناکجا میروند چطور؟
تمرین زیر را انجام دهید
* افکار خود را همانطور که در حال شکل گیری
هستند بادقت مشاهده کنید؛
* حالا بگذارید که بر چاه ماتم بریزند. صدای چکه آنها را در آب این چاه بشنوید که چطور کم کم محو میشود؛
* سه مرحله وجود دارد : توجه ، شنیدن صدای چکه آنها و رها کردنشان.
این کار را به مدت چند دقیقه انجام دهید و ببینید که رابطه ی شما با این افکار چه تغییری میکند؟ آیا این افکار باز هم همان قدر مهم و قدرتمند به نظر میرسند؟ آیا همان تأثیر قبل را بر
احساسات شما دارند؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)