نوشته اصلی توسط
دختر شاد 69
سلام، من نیاز به کمک تقریباً فوری دارم، بنا به دلایلی نمیخوام تاپیک جدید بزنم.
چند روز پیش بعد از مدتها با یه پسری مواجه شدم برای کاری انقدر این پسر به دلم نشست و انقدر با شخصیت بود و ظاهرش هم همونجوری بود که من میپسندم، کلا یه جوری بودیم هر دومون، یعنی قشنگ متوجه یه حس خوبی ازش میشدم.
کارم تموم شد و اون پسر رفت، دیگه هیچوقت همو نمیبینیم، شمارمو داره و شمارشو دارم، دروغ چرا، از اون روز هر روز تلگرام و واتساپو چک میکنم مثلا شاید بهم پیام داده باشه!!!!!!!!! مثلا شاید از من خوشش اومده برای ازدواج!!!!!!!!! خیلی خواستنی بود برام، بعد از دو سه سال بالاخره از یکی خوشم اومد و بهش حس خوبی داشتم.
ولی ما دیگه هیچوقت همو نمیبینیم. میدونم دارم خیلی کودکانه رفتار میکنم، همینو میخوام ازتون که بهم کمک کنید از این حال و هوا که چند روزه درگیرش هستم در بیام.
دیروز یه پیشنهاد خاستگاری از طرف اقوام مطرح شد، دقیقاً همون چیزی که من نمیخوام!!!!
راه دور
خانواده ضعیف از هر نظر (مالی، اجتماعی، فرهنگی رو نمیدونم)
ظاهری که نمیپسندم (با احترام به همه مدل ظاهر، واسه من فقط پسرای سبزه جذاب هستن و نمیخوام تا ابد تو این حسرت بسوزم)
اگه برم راه دور کارمو که انقد عاشقش هستم و حس خوبه زندگی که ازش میگیرم و از دست میدم، ساعت کاری کم، محیط امن و آرامش، درآمدم هم داره هر ماه تقریباً بالاتر میره.
چیکار کنم؟؟؟؟؟ میدونم خیلی خنگولانه و کودکانه دارم رفتار میکنم، عاشق پسری شدم که فقط یه بار دیدمش، خاستگاری دارم که خواستنی نیست ولی برای بستن دهن همه و فرار از سرکوفتها بدم نمیاد ازدواج کنم.
حالم خوب نیست، در عرض 72 ساعت یهو همه فکر و ذهنم و حالم بهم ریخت.
نمیدونم چرا شانس من بود باید اون روز اون پسرو میدیدم.
نمیدونم چرا باید هر خاستگاری که من نمیخوام بیاد، آخه آقا سبزه نخواستم، حداقل گندمی بده ، نه یهو بزنی بور بدی.
حالم خوب نیست، هیچکسو ندارم که کمکم کنه، هرکی فقط از ازدواج من دنبال منفعته خودشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)