تهدید به آتش کشیدن منزل پدری

[asemani]

واقعا دلم برای اون دختر بیچاره می سوزه .
هرچی فکر می کنم احساس می کنم این کینه از جایی شکل گرفته که شما خبر نداری.
لطفا حداقل به خاطر دل اون دختر 18 ساله با یه روانشناس صحبت کن. دختری که مسلما مشکلات خاص خودش رو داره. حالا کسی پیدا شده که در حالی که به اون هیییییییییییچ ربطی نداره داره در موردش نظر میده .

[هدف]

شما که کلا میترسی
پس همیشه با این ترست زندگی کن و هیچ لذتی از زندگیت نبر !
خودت و خانوادت با این رفتارت همیشه محکوم به ذلت کشیدن هستید !
مرگ یه بار شیون یه بار
تا کی مخوای این رفتار رو تحمل کنی ؟

[*گل یخ*]

هدف عزیز گفتم شاید راه های صلح امیزتری هم باشه

[fakhteh1365]

ببین دوست عزیز به نظر من یک مدت زیاد جوری که احساس بشه از خانوادت فاصله بگیز بزار کمی اروم بشه تو این مدت بشین باهاش خیلی اروم . راحت صحبت کن حتما میدونی بزار زمان هایی که بعد رابطه عاطفی بهش بگو ما وظیفه داریم به همه احترام بزاریم و بقیه نیز هرکس در حد فهم و تربیت خانوادگیش احترام میزاره و برخورد میکنه ما وظیفه نداریم انرژی بزاریم بقیه ادم ها رو درست کنیم و تربیت کنیم یا اینکه اونها رو مجبور کنیم جوری که ما میخواهیم با ما برخورد کنن هرکس مختاره در رفتاراش حالا اگه رفتار طرف مقابل جوری بود که به شخصیت ما لطمه وارد شد میتونیم تذکر لازم رو بدیم اونم نه با خشونت توام با ارامش چون اگه خشونت باشه نه کسی حرف مارو میپذیره تازه اینکه ما خودمون مشکل داریم متهم میشیم حتما بشین باهاش صحبت کن باشه عزیزم ؟

[شیدا.]

همسرتون چنین رفتارهایی با دیگران هم داره؟
انتظاراتی شبیه این؟
خشم و عصبانیت مشابه؟ یا حتی نشون ندادن خشم اما ناراحت شدن تا این حد ؟
مثلا اگر خواهر خودش یا خواهرزاده چنین کارهایی را بکنه، عصبانی بشه؟ یا ناراحت بشه تا این حد؟


من از آقای روزنه عذر می خوام که این مساله را اینجا مطرح می کنم. اگر دوست داشتید می تونید گزارش بدید پست من را پاک کنند.
به نظر من توی این مورد نظرات آقای روزنه را با دقت بیشتری بخونید.
اگر سری هم به تاپیکشون بزنید که بهتر.
مساله تقریبا مشابهی را تجربه کردند و شاید بهتر حس همسرتون را درک می کنند.

[sara.s]

من دلم واقعا برای اون خواهر زاده طفل معصومتون میسوزه... یعنی چی که شیشه های اتاقشو با آجر شکونده؟
یعنی امنیت یه دختر نوجوون تا کجا باید به خاطر رفتارهای آنرمال شوهر شما به خطر بیفته؟
بعید نیست فردا واقعا کاری کنه و بلایی سر این بچه بیاد

[nahale1]

سلام گل یخ جان من فقط نظرم رو میگماول حرفای خانم شیدا رو تایید میکنم:همسرتون چنین رفتارهایی با دیگران هم داره؟ انتظاراتی شبیه این؟ خشم و عصبانیت مشابه؟ یا حتی نشون ندادن خشم اما ناراحت شدن تا این حد ؟ مثلا اگر خواهر خودش یا خواهرزاده چنین کارهایی را بکنه، عصبانی بشه؟ یا ناراحت بشه تا این حد؟بعدم اگر جوابتون به این سوالات منفی بود بازم حرف خانم سمانیس:هرچی فکر می کنم احساس می کنم این کینه از جایی شکل گرفته که شما خبر نداریایشون حتما تو جریانی هستن با بودن که شما ازش خبر نداریشما یادت نره که خواهر زادتون اگه قبلا مورد کمک و راهنمایی همسرتون قرار داشته برای اینکه ایشون کم سن و سالتر بودهو حالا داره کنکور شرکت میکنهو در آخر پیشنهادم: حتما از پدر دختر بخواید یکی دو بار بیاد به دخترش سر بزنه و همسرتونم با خبر بشهو مادرش همچنینفکر کنم همسرتون به قول هدف فکر میکنه داماد حق داره هر کاری بکنه اگه یه مرد دیگرو مقابل خودش ببینه خیلی بهتر میشه

[*گل یخ*]

همسرتون چنین رفتارهایی با دیگران هم داره؟
انتظاراتی شبیه این؟
خشم و عصبانیت مشابه؟ یا حتی نشون ندادن خشم اما ناراحت شدن تا این حد ؟
مثلا اگر خواهر خودش یا خواهرزاده چنین کارهایی را بکنه، عصبانی بشه؟ یا ناراحت بشه تا این حد؟


من از آقای روزنه عذر می خوام که این مساله را اینجا مطرح می کنم. اگر دوست داشتید می تونید گزارش بدید پست من را پاک کنند.
به نظر من توی این مورد نظرات آقای روزنه را با دقت بیشتری بخونید.
اگر سری هم به تاپیکشون بزنید که بهتر.
مساله تقریبا مشابهی را تجربه کردند و شاید بهتر حس همسرتون را درک می کنند.

بله با دیگران هم همینطوره
مثلا نسبت به داییش این احساسو داره کلا روابطش رو کات کرده ...
دوستاشم دیدم که کات میکنه کنار میذاره
ولی تو این مورد چون نمیتونه کات کنه این رفتارو بروز میده

- - - Updated - - -

ببین دوست عزیز به نظر من یک مدت زیاد جوری که احساس بشه از خانوادت فاصله بگیز بزار کمی اروم بشه تو این مدت بشین باهاش خیلی اروم . راحت صحبت کن حتما میدونی بزار زمان هایی که بعد رابطه عاطفی بهش بگو ما وظیفه داریم به همه احترام بزاریم و بقیه نیز هرکس در حد فهم و تربیت خانوادگیش احترام میزاره و برخورد میکنه ما وظیفه نداریم انرژی بزاریم بقیه ادم ها رو درست کنیم و تربیت کنیم یا اینکه اونها رو مجبور کنیم جوری که ما میخواهیم با ما برخورد کنن هرکس مختاره در رفتاراش حالا اگه رفتار طرف مقابل جوری بود که به شخصیت ما لطمه وارد شد میتونیم تذکر لازم رو بدیم اونم نه با خشونت توام با ارامش چون اگه خشونت باشه نه کسی حرف مارو میپذیره تازه اینکه ما خودمون مشکل داریم متهم میشیم حتما بشین باهاش صحبت کن باشه عزیزم ؟

الان دارم همین کارو میکنم ... میگم با خودش صحبت کن مشکلتو بیان کن .. میگه من با یه بچه حرفی ندارم
نمیدونم اگه بچه است پس چرا اینقدر رو رفتارش حساس شده
میگه تو باید بهش بگی وقتی من میام خونه بابات به من احترام بذاره .. اگه اینکارو بکنه من میام
ولی وقتی میاد اون طفلک هر کاری کنه از توش یه حرفی در میاره ...

نمیدونم اگه یه مدت نریم مثلا یکی دوماه ... دوباره اگه ببیندش عقده هاش سر باز نمیکنه ؟

[toojih]

گل یخ عزیز!
نظر من شاید کمی عجیب به نظر برسه. من فکر میکنم که از خواهرزاده ات خوشش اومده و اوایل بهش توجه کرده و بعد کم کم احساس کرده در شرایطی قرار داره که نمیتونه از یک حدی بهش نزدیکتر بشه. خواهرزاده ات بهش توجه نکرده و ... این نفرت روی دیگر سکه عشق است.
واقعا امیدوارم اینطور نباشه ولی بهرحال باید به این هم فکر کنی. و اگر اینطور باشه باید به جای پرداختن به اینکه چطور آشتی بدی که آروم بشه باید بیشتر به خودت برسی و سعی کنی که جای بیشتری توی دلش رو بگیری تا جایی برای کس دیگری نماند.

[*گل یخ*]

گل یخ عزیز!
نظر من شاید کمی عجیب به نظر برسه. من فکر میکنم که از خواهرزاده ات خوشش اومده و اوایل بهش توجه کرده و بعد کم کم احساس کرده در شرایطی قرار داره که نمیتونه از یک حدی بهش نزدیکتر بشه. خواهرزاده ات بهش توجه نکرده و ... این نفرت روی دیگر سکه عشق است.
واقعا امیدوارم اینطور نباشه ولی بهرحال باید به این هم فکر کنی. و اگر اینطور باشه باید به جای پرداختن به اینکه چطور آشتی بدی که آروم بشه باید بیشتر به خودت برسی و سعی کنی که جای بیشتری توی دلش رو بگیری تا جایی برای کس دیگری نماند.

بعید میدونم احتمالش در حد صفر ...