به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آبان 02 [ 04:04]
    تاریخ عضویت
    1394-2-27
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    7,636
    سطح
    58
    Points: 7,636, Level: 58
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 53 در 36 پست

    Rep Power
    22
    Array
    سلام، من تاپیکتون رو دنبال کردم، اولا ن خودم متاهل هستم نمیگم ازدپاج بده ولی خیلی هم مهم نیست نمیدونم چرا ما خانومهای کشور عادت کردیم به اینکه اگه ازدواج نکنیم یه مشکل بزرگ پیش امده، گاهی اوقات مجرد بودن از ازدواج بد بهتره،کار خودتون رو بکنید تفریح کنید وخوش بگذرونید گاهی وقتها با اینکه اصلا زندگی بدی ندا م حسرت روزهای مجردیم رو میخورم چرا فکر میکنید فقط با ازدواج میتونید شاد باشید بعد هم اگر فرزند بزرگ خانواده طلاق گرفته بعد ازدواج کرده که مشکل بزرگی نیست الان خانمها ومردهای زیاد مطلقه هستد که ازدواج دوباره دارن، چه برسه به شما که خواهر یا برادرتون طلاق گرفتن وازدواج کردند نمیدونم ربطشون چیه، بعد هم مشکل اعتیاد هست که چرا نا امید نشستین اگه حریفشون نمیشید ببریدشون کمپ کافیه یه تقاضا ببرید کلانتری محل یا کمپ خودشون میان میبرن کمپ ترک اعتیاد که هزینش هم زیاد نیست، اول از خودتون شروع کنید تا وقتی که غم زده وافسرده باشید ومشکلاتتون رو بزرگ جلوه بدید دیگرا هم میلی به شما ندارن، برید کلاسهای مختلف مهارتتون رو افزایش بدید وبه خودتون برسید شاید تو این رفت امدها جایی جفتتون رو پیدا کنید البته نه اینکه همه جا رو به دنبال شوهر بگردین، به خدا ازدواج مسيله مهمی نیست که ادم از زندگیش نا امید بشه

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای گل و صبورم😙
    مرسی از محرم بودنتون و دلگرمی دادناتون🙏
    اولا چندتا ابهامو توضیح بدم. من تو شهر کوچیک نیستم،ولی والدین متعصبی دارم به مسائل اخلاقی. البته تعصبشون بیشتر برا دختر تا پسر...دوم، من هدفم از درددل کردن اینجا، بیشتر همراهیه شماها بود. قطعا شماها عملا نمیتونید کمکی بمن بکنید. دوستی گفته بود غرمیزنم و میخوام از شرایط بد،بنفع خودم استفاده کنم و از سپربلا شدن حسه خوبی دارم؟!!... ن اینطور نیست. شاید از نوشتنم همچین برداشتی بشه، ولی من فقط از گفتنش جوابه یه سوالمو میخوام ... که چرا من باید تاوانشو پس بدم؟ غیر از مصلحت خدا و این حرفا، چه دلیلی داره یه دختر با شرایط من ، که خب الحمدالله شرایط بدی ندارم، امکان یه ازدواج دلخواهش واسش پیش نیاد؟قطعا حق دارم که یه دلیله عمدشو همین مشکلات بدونم😕 کما اینکه دوستان با شرایط مشابهم،کاملا منو درک کردن... البته بعضی از نقدهارو هم قبول دارم. من بعضی وقتا زیادی بدبین و ناامید میشم. حرفایی که برا سرگرمی میزنید،قبول... ولی باورکنید حوصله ندارم. دلم چندتا دوست باحال و پرانرژی میخاد که باهم کوه و پیکنیک بریم...لطفا فقط واسم دعا کنید،اول بخاطر آرامش خاطر پدرمادرم بعد خودم. منم برا تک تکتون بهترین هارو از خدا میخوام💕🌹

  3. #23
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    هر کس برای ازدواج ملاکها و شرایطی داره، که معمولا شرایط خانوادگی طرف مقابل هم یکی از اون موارد مهمی هست که در نظر گرفته می شه
    و اگر در نظر گرفته نشه، احتمال این که ازدواج خوبی نباشه، بالاست.

    محیط و ژن دو عامل بسیار تاثیر گذار در شخصیت ما هستن. طبیعیه که خواستگار به خانواده ی شما نگاه می کنه.

    این که شما با اعضای خانواده تون تفاوتهایی دارید، آگاهیهایی دارید، تصمیم گرفتید که شبیه اونها نباشید (منظورم افراد معتاد خانواده و ... ) ... همه درست و محترم و عالی
    اما تاثیر شرایطتون روی زندگی مشترک آینده، افراد را محتاط می کنه.

    حالا اگر شما می خواهید علیرغم شرایط خانواده تون، زندگی خوبی برای خودتون بسازید ( که حقتون هست و انشالله بهش می رسید)
    باید به جای منفی بافی و گله و شکایت و سوالهایی که جوابش آسون نیست (چرا باید به خاطر مشکلات خانواده تون که انتخاب خود شما نبوده، راه سختی را طی کنید)
    روی خودت کار کنی. نشون بدی که می تونی تاثیر اون محیط را روی زندگیت کم کنی.

    بخشی از چاره اش همون پیشنهادات دوستان هست ... ورزش و کار گروهی و فعالیت اجتماعی و شادی و زندگی کردن ( نه زنده بودن) و ...

    تا شما خودت با حال و پر انرژی نباشی، دوست با حال و پرانرژی سمتت نمی آد
    چون انرژیش را می گیری. خسته اش می کنی.

    باشگاه برو
    تو فعالیتهای خیریه و اجتماعی و ... متناسب با علایقت شرکت کن.
    مطالب مربوط به مثبت اندیشی و قدرت ذهن و ... را بخون.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست دارم برم تو این اجتماعات،ولی شاید براتون مزحک باشه، ولی واقعا از تجمعات وحشت دارم... بعضیا الان سریع متوجه منظورم میشن. ترس از سوالو جوابا...چندسالته؟ مجردی؟کجا کار میکنی؟ حقوقت چقده؟ خونتون کجاس؟ ... اووووف حالم بد میشه ازین حرفا و گاها فضولیا و سرک کشیدنا. جسارت به شماها نشه ها، من دلم خواسته اینجا بگم،که اومدم اینجا. منظورم اطرافیانه... الان سریالی از آی فیلم پخش میشه،بنام "حس تباهی" که فقط یه وجه اشتراک من با دختر تو این فیلم، اعتیاد برادره... من الان دقیقا حسوحاله خودمو درین دخترم دیدم ،که قراربود واسش خواسگار بیاد و اومد و مراسم بهم خورد فعلا😕😢...
    فقط خدا خودش واسم بسازه... چون فقط خداس که از درونم خبرداره ، و آگاه به احوالم...
    خدا یا صدامو بشنوه یا نفسمو بگیره. چون نمتونم با این طرف اون طرف رفتن خودمو گول بزنم و ظاهرا حالمو خوب کنم. یا بقول یه دوست، دنبال شوهر بگردم...
    اخه من حالمو خوب کنم، مثبت اندیش بشم، ( مشکل اینجاست که حاله من الانم خوبه...)، ذهن و عقیده مردمم من برم عوض کنم؟؟!! چطور ذهن مادریو بشورم که تا محل زندگیمو میبینه ،سمتو سوی حرفاشو عوض میکنه... و انگار میخواد بچه گول بزنه. تا چشمش به برادرت میفته، نظرش عوض میشه... حالا من اسطوره ی خوش بینی... اون آدمارو چیکا کنم؟؟ این پسرای بی عرضه ی وابسته ی، این دوره زمونرو چیکا کنم؟ ... بابا یعنی تو این دنیا یه پسر با شرایط مشابه من نیست،که خودشم درد اعتیادو اطرافش لمس کرده باشه و حالمو بفهمه؟ و از خانواده مرفهی هم نباشه؟؟ یعنی الان هر چی پسر تو مملکته تماما،مرفه و همه چی تموم و بی عیبو نقصن؟؟!!!!!!!!! که یه دختر ایده آل و همه چی تمومم دودستی تقدیمشون بشه؟؟ تازه شوهرم میکنی، خدا باز آخر عاقبتتو بخیر کنه. که کاری باشه. با اخلاق باشه. دنبال دودو دم نره. خیانت نکنه وووو

  5. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفا این تاپیک راببندید و در صورت امکان، حذف کنید

    لطفا این تاپیک راببندید و در صورت امکان، حذف کنید

  6. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اسفند 96 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1396-2-27
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    857
    سطح
    15
    Points: 857, Level: 15
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    نمیدونم... ولی سعی کردم دیگه بیخیاله این فکرا و تشویشات ذهنی شم...ببخشیدا، یوقتا شنیدن یسری حرفا بیشتر اذیتت میکنه، که ترجیح میدی اصلا سرحرفو باز نکنی...
    اول خدا... دوم خدا.... آخرم،خدا...❤


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.