به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    ببخشید من تازه اومدم سایت شما رو نمیشناسم جناب حضرت آقااااا (شوخی کردم)

    میشه بپرسم چرا واستون جالب بوده که بهش پیشنهاد دادم؟
    واسه دل و جرات زیادی که داری.

    اتفاقا خواهر هم دارم 23 سالشه و خودش عاقله به من نیازی نداره :دی
    شده قضیه ی اون آقایی که قبل مرگش به پسراش چوب داده بود بشکنن تا بهشون بفهمونه اگه با هم باشن قوی میشن و اگه تک باشن زود میشکنن. ولی هر کاری میکرد نمیتونست به

    پسراش بفهمونه!!!

    خوش به حالت خواهر داری!!! داداش من منظورم این بود بری فک کنی و بیای به من بگی در حال حاضر چه امکاناتی برای همسر آینده ت فراهم کردی؟

    یعنی به غیر از عاشق شدن به عوارضش فکر کردی؟

    چقدر پول داری؟ چقدر سواد داری؟ کارت چیه؟ اینا رو بگو.

    از دختره هیچی نگفتی؟ عاشق چیش شدی؟ چقدر منطبق با معیار بود؟

    در ضمن من اصلا تو رو بچه حساب نکردم ولی من الان که 23 سالمه کلی آدم منو بچه حساب میکنن و حرص آدمو در میارن. خوب طبیعیه تو بچه حسابیده بشی!!!

    راستی اینجا تایپیک اول رو بخون و تفاوتت رو با این آقا بگو در دو یا سه جمله.

    http://www.hamdardi.net/thread-35041.html

    حالا جدای از مسئله تفاهم و اینا اگه من بخوام رهبری کنم سه تا معیار دارم.اول اینکه مسئولیت پذیر باشه دوم آدم خوبی باشه و سوم واقعا دوستش داشته باشه و احساس زودگذر نباشه.
    در مورد دوم ازم توضیح نخواین لطفا چون معلوم میشه دیگه گفتنی نیست.
    کسی که خوب باشه حتی اگه به کسی علاقه نداشته باشه بهش بدی نمیکنه حالا اگه علاقه هم باشه زندگی رو براش بهشت میکنه.
    در مورد مرد بودن.
    یک پسر برای اینکه بخواد مرد بشه اولا باید از دنیای زن ها و دختر ها جدا بشه رو پای خودش واسته ترسو نباشه به همسرش بتونه حس امنیت بده تو یه برهه زمانی از زندگیش تنها بوده باشه.تنهای تنهای تنها.یعنی فقط خودش و خدای خودش
    برداشت من از حرفای تو یه چیزی تو مایه های اینه که تو هیچی برای خودت نمیخوای در واقع این جمله ات که کسی که خوب باشه حتی اگه به کسی علاقه نداشته باشه بهش

    بدی نمیکنه حالا اگه علاقه هم باشه زندگی رو براش بهشت میکنه
    داره اینو نشون میده که تو هنوز نمیدونی که تو جامعه چه خبره و ازدواج یعنی چی هر چند منم مجردم و مثل تو

    بی خبر ولی اینجاست که اطلاعات دیگران و تجربیاتشون به داد آدم میرسه و آدمو به سمت پختگی میبره. به تایپیکای طلاق یه سر بزنی میفهمی که اکثر خانما و آقایونی که الان دارن طلاق

    میگیرن هم از اول همین جمله ی یه جورایی آرمانی تو رو قبول داشتن و یه جورایی بدی های طرف مقابل رو از همون اول ندید گرفتن و گفتن عشق و علاقه میتونه جای همه ی بدیها رو

    بگیره اما الان بعد از سالها زندگی میفهمن که باید از همون اول مو رو از ماست بیرون بکشی چون عمر دیگه قابل برگشت نیست. بعد اینا رو میان به منو تو میگن و در نهایت این ما هستیم

    که تصمیم میگیریم راه اونا رو بریم یا نه از نصایحشون استفاده کنیم و اینو یادمون باشه که ما هم عین عین اونا هستیم و یک روزی هم اونا جای ما بودن و حالا حسرت جای ما بودن رو دارن.

    اینکه تو پسر خوش قلبی هستی توش حرفی نیست. نذار قلبتو کسی به بازی بگیره باور کن همین عشقای الانت شاید نزدیک به 10 ساله دیگه تو رو به یه سنگ دل تبدیل کنه.

    یک پسر برای اینکه بخواد مرد بشه اولا باید از دنیای زن ها و دختر ها جدا بشه
    دنیای دخترا و زنا تقریبا هیچ فرقی با دنیای پسرا و مردا نداره به غیر از یک سری مسائل که بماند. یه مرد باید دنیای زنانه رو کاملا درک کنه تا بفهمه یه زن چی میخواد و درکش کنه.

    هر چیزی که یه مرد لازم داره رو یه زن هم لازم داره. هر چیزی که یه مرد میفهمه یه زن هم میفهمه. بعضی از آقایون زنا رو موجوداتی صرفا احساسی میبینن و فکر میکنن اگه به زن احساس

    بدی دیگه چیزی لازم نداره. در حالی که اینجور نیست. زن هم برای خودش غرور و شخصیت داره. خیلی ها مثل آدمی که معیارش اینه که زنش نباید شاغل باشه دقیقا داره این فکرو میکنه.

    تو یه برهه زمانی از زندگیش تنها بوده باشه.تنهای تنهای تنها.یعنی فقط خودش و خدای خودش
    مشخص شد لازمه بری خدمت

  2. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    کیارش۲ (جمعه 07 شهریور 93)

  3. #22
    Banned
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 شهریور 93 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-12
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    153
    سطح
    3
    Points: 153, Level: 3
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    16

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتی خوندم نوشتی 18 سالمه لبخندی رو لبم اومد میدونی چرا؟ چون حرفات رو طوری نوشته بودی و طوری گفتی قبلنا چند بار شکست خوردی فکر می کردم 26 به بالا باشی. عزیزم تو هنوز اول راهی برای عاشق شدن هم یه خورده زوده چون شرایطتت محیا نیست. خوب معلومه یه دختره 21 ساله به یه پسر 18 ساله جواب رده می ده. چون اون تورو بچه می دونه. شاید اگه الان تو 25 بودی و اون 28 قضیه خیلی فرق می کرد. به نظر من به چیزای دیگه تو زندگی فکر کن و بذار سنت حداقل چند سال بیشتر بشه و به کسی دیگه علاقمند نشو. وقتی که احساس کردی همه ذهنت پاکه پاکه دلتو به عشقی بده که سرانجام داشته باشه. ساده بگم نذار شیرینترین روزای زندگیت با فکر کردن به چیزای که سرانجام نداره تباه بشه. سعی کن به ارومی فراموشش کنی

  4. کاربر روبرو از پست مفید من 25 تشکرکرده است .

    کیارش۲ (جمعه 07 شهریور 93)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    واااییه باره بیاین منو بزنین دیگه :دینه منظور بدی نداشتم لحنم بد به نظر رسیدهجرات کردم پیشنهاد بدم؟جوری حرف میزنید انگار امر محالی بوده.فهمیدم منظورتون رو. گفتم خودم خواهر دارم چون خواستم بدونید که درک میکنم خانواده طرف مقابلم رو و جواب سوالتون رو هم که کامل دادم.گفتم تفاهم هم باید بررسی بشه این مشکلات زناشویی به همین مسئله برمیگرده که چون گسترده هست دیگه بازش نکردم.بابت مسائل مالی توضیح دادم که وضعشون عالیه و وضع ما هم بد نیست از این بابت نگرانی نداشتم.و سیاست دارم هم کمک میگیرم هم اجازه دخالت نمیدم.پست این آقارو خوندم زمین تا آسمون فرق داریم.برام مهم نیست همسرم کار کنه درآمد و مدرکش از من بیشتر باشه ترجیح میدم خیلی مذهبی نباشه یعنی اعتقاد داشته باشه ولی نه دیگه درحد دعا و مسجد هر وعده و اینا چون خودم هم اینجوری نیستم.همونطور که گفتم مورد قبلی هم خیلی زیبا نبود و واسم مهم نیست.سن همسرم واسم مهم نیست چون معتقدم تأثیری روی درک و شعور فرد نداره و امری ذاتی هست ولی خوب از سه چار سال هم بزرگتر نباشه بهتره خوب واقعیش دلیلش رو نمیدونم ولی دوست دارم یک سال هم شده ازم بزرگتر باشه.اصلا شخصیت مرد سالار ندارم.کلا تو روابطم سهم کمی برمیدارم ازخودگذشتگی نمیکنم.واقعا چیز زیادی جز درک طرف مقابل نمیخوام.ولی بازم اگر تو حرفام رنجشی هست ببخشید چون حالم خوب نیست طبیعیه.من 25 ممنون بله حق با شماست.

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    اگه فکر میکنی مامان و بابات بعد ازدواجت خرجتو میدن باید بدونی خواب دیدی خیر باشه.

    اگه فکر میکنی زنی که قراره بگیری میاد با مادر شوهر یه جا زندگی کنه خواب دیدی خیر باشه.

    اگه فکر کردی خانوما موجودات مهربون و از خود گذشته ای هستن خواب ندیدی ولی اگه فکر میکنی خانومت همیشه اینجوری می مونه خواب دیدی خیر باشه.

    در مورد تایپیک اون آقا خواستم بهت بگم وقتی تو هم سی سالت شد قراره این مدلی به اطرافیانت نگاه کنی. آخه یکم دیگه سنت بره بالا میشی منطقی و تقریبا احساساتت رو میتونی

    کنترل کنی. دقیقا میشی چوب خشک!!! فقط منطق. اونقدر اتفاقات تو جامعه میبینی که میترسی با دخترا حرف بزنی چه برسه به عشق!!!

    دانشگاه قبول شدی یا باید بری خدمت؟ اگه دانشگاه میری که هیچ . اگه کنکور داری برو بخون که نری خدمت ولی به نظر من هر چه سریعتر از شر این معضل خلاص شو سربازی رو میگم.

    یه کار پیدا کن همزمان با دانشگاه مثلا مغازه باز کن. من همسن تو بودم یه خانواده رو میگردوندم. البته خانه داری. بچه تر بودم فرشم میبافتم. درسمم میخوندم.

    به نظر من در نهایت راه حل مشکل تو فقط و فقط کاره. حتی اگه خانواده ات احتیاج مالی نداشته باشن و بهت پول بدن ولی برو شده یه مغازه شاگردی کن. فک کنم ماهی 300-400 بهت

    بدن.

    موفق باشی.

    - - - Updated - - -


    راستی منظورم از جرات برای پیشنهاد ازدواج در جریان نبودن خانواده بود.

    هر کاری میکنی بهتره خانواده ات اطلاع داشته باشن. وگرنه سرت کلاه میره!!! فک نکن پسری نمیتونن ازت سو استفاده کنن. تو جریان کلاه برداری خاوری که تو تلوزیون نشون میداد یه پسره

    18 ساله رو گول زده بودن گذاشته بودنش جای مدیر شرکت. اونم از همه جا بیخبر هر چی بهش میدادن امضا میکردش آخرش نفهمیدم چند سال براش زندان بریدن. حواست باشه خانواده تو

    همیشه در جریان کارات بذاری. ازدواج که جای خودشو داره.

  7. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    کیارش۲ (جمعه 07 شهریور 93)

  8. #25
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    تشکر که واسم مینویسینشما دخترین یا پسر؟لحنتون خیلی پسرونس.نه منظورم خرج زندگی نبود درسم که پول توش نباشه آشپزی بلدم کارای گرافیکی بلدم آهنگسازی و میکس و مستر هم.بالاخره میشه از یه راهی خرجو درآورد کمک منظورم خونه و ماشین بود چون امکان تامین جداگونه دارن خانوادم، نیاز نیست بیاد کنار مادرشوهر.البته حرف هایی که زدم از جایگاه احساس نبود از این بابت بهم اعتماد کنید ولی انسان تا وقتی به خداوند وصل باشه چراغ احساسش خاموش نمیشه حالا تو هر سنی میخواد باشه.دانشگاه آره احتمالا قبول میشم همین رشته روانشناسی انشاالله.شهر های دیگه هم تو اولویت زدم که تاحدودی مستقل بشم و بتونم خودمو جمع و جور کنم تنهایی.تا وقتی چیزی قطعی نشه نمیتونم خانوادم رو در جریان بذارم چون فقط مشکلاتم زیادتر میشه


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.