فکرش تاکنون همراه منه وآزارم میده

[fati_2013]

سلام دوستان
امروز راجب دوست پسر جدیدم یه چیزی فهمیدم که من نسبت به ازدواج کردن بااون کمی ناامید بشم حالم خیلی بد شد نمیدونم چرا عقلم خب یه چیز دیگه میگه مشکلی که هست تقصیر اون نیست ولی کی میتونه این رو درک کنه شما بهم بگید چیکارکنم از چه روشی وشیوه ای استفاده کنم که خانوادم اون دیدی که دارن عوض کنن الان بهتون میگم چه مشکلیه
نژاد من جزء اقلیتهای بومی ایران هست دوست پسر من هم نژاد من هست لکن نژاد ما طایفه طایفه ای هستن به نوعی دیگر زندگی قبیله ای دارن وهنوز بعضی از سنتها وطرز فکرها در خودشون نگه داشتن خب تو هر نژادی خوب وبد هست مثلا تو ایران ممکنه یه تهرانی از یه اصفهانی خوشش نیاد یا یه تبریزی از یع تهرانی یه شمالی از جنوبی نمیخوام توهین کنم ...........نه نه ...........ولی دارم مثال میزنم که در نژاد وقومیت من به این شکله وتا الان که سالها توشهر زندگی میکنن باز همون طرز فکر 50 سال قبل رو دارن......متاسفانه طایفه من این شکله مثلا به بعضی از قبیله های هم نژاد خودمون تحت هیچ عنوانی زن نمیدیمحتی اگه شرایط پسرخوب باشه یا به غیر نژاد مثل ترک بلوچ یافارسی هم نمیدیم وباید از نزاد خودمون باشه الا اینکه خیلی مورد خاص باشه .............امروز دوست پسرم داشت از اصالت حرف میزد که اصل ونسبشون رو گفت یدفعه دیدم جزء اون طایفه ای هستن که طایفه ما به هیچ عنوان بهشون زن نمیدن وبه قول خودشون مگه طایفه قحطه مگه ازجونمون سیر شدیم .....خیلی ناراحت ونگران شدم موضوع روبه خواهرام گفتم گفتن چی؟؟؟؟؟؟توکه رسم ورسومات مارومیدونی؟؟؟؟؟؟؟ باید ازهمین الان احتمال بهم خوردن خواستگاریتون رو بدی هرچقدر هم خوب باشه ولی میدونی شیوخ ما راضی به این وصلت نمیشن الا اینکه خودت رو به در ودیوار بزنی اصرار وگریه کنی تا قبول کنن
دوستان بهم بگید من چیکارکنم ؟؟؟؟؟؟بنظرمن انصاف نیست فرهنگشون که به فرهنگ مامیخوره خیلی خانواده خوبی هستن آخه چرا بخاطر اصل ونصب باید بترسم که راضی نشن؟؟؟بنظرتون این موضوع رو بهش اطلاع بدم؟؟؟ دوستام میگن نگو چون بهش برمیخوره


- - - Updated - - -

مرسی آقا فرشید من یه زمانی نماز شب میخوندم ولی باز سعی میکنم بهش برگردم پریا جون مرسی ولی الان بااین مشکل بهوجود اومده چیکار کنم؟ برم بهش بگم ؟

- - - Updated - - -

بهش بگم رسم ورسومات اجازه نمیده که به طایفه شما وصلت کنه؟ یا بزارم موقع خواستگاری هرچی بزرگترها بگن؟

- - - Updated - - -

[farshidnaji]

خب هیچ حرفی در مورد نژاد اون آقا نزنید !

بعضی جاها خاستگاری چقدر سختته

الان من خودم تبریزیم - خانوادم آزاد آزاد گزاشتن منو هر کسی رو که عشقت میرسه برو پیدا کن باهاش ازدواج کن - دخالت در حد صفر

به نظر من اصلا جالب نیست ما از فلان نژادیم به اون طایفه زن نمیدیم و .... به خانوادت بفهمون الان خیلی وقته این بحث ها منسوخ شده

من خودم تو خابگاه از شمال تا اصفهان و بوشهر و کرد و ... رفیق داشتم با همشونم راحت بودم

به جز اختلاف مذهب که واقعا نمیشه - بقیه اختلاف های فرهنگی با همکاری 2 طرف حل میشن

مگر اینکه بخوان مصرانه پای رسم و رسوماتشون بمونن

[fati_2013]

وقتی در موردآداب ورسوم صحبت میکردیم دیدم اونا نسبت به فرهنگ ما آزادتر وکمی امروزی تر هستن یعنی طایفه من سنتی تر بودن......طرز فکر پدر ومادرش نسبت به طرز فکر پدر ومادرم بازتر هست وقتی به خواهرام موضوع گفتم گفتن باید احتمال اینو بدی که خواستگاری به خاطر این چیز خراب بشه یادت نیست بابا من به یه مهندس نداد!!! چرا؟ چون جز اون طائفه هایی بود که طایفه ما یه خط قرمز کشیدن رو اسمشون ومیگن وصلت بااینا ممنوع!!! بهش گفتن بخاطر خصومتهای قبیله ای اینطورن اینا که خصومت وخوشونت ندارن اینا یه خانواده معمولی مثل ماهستن خواهرم گفت میخوای کی رو حالی کنی؟ مردم چی میگن؟ میتونی بابا وداداش قانع کنی؟؟؟ امیدت که 100% بود الان میشه 20 %


خیلی ناراحت شدم ولی ناراحتیم رو به اون نگفتم

- - - Updated - - -



- - - Updated - - -

منظورتون من به اون آقا نگم که طائفه من اینجورن؟ووممکنه بخاطر طائفتون راضی به وصلت نشن؟ کلا نگرانی وناراحتیم رو بروز ندم؟

[farshidnaji]

وقتی در موردآداب ورسوم صحبت میکردیم دیدم اونا نسبت به فرهنگ ما آزادتر وکمی امروزی تر هستن یعنی طایفه من سنتی تر بودن......طرز فکر پدر ومادرش نسبت به طرز فکر پدر ومادرم بازتر هست وقتی به خواهرام موضوع گفتم گفتن باید احتمال اینو بدی که خواستگاری به خاطر این چیز خراب بشه یادت نیست بابا من به یه مهندس نداد!!! چرا؟ چون جز اون طائفه هایی بود که طایفه ما یه خط قرمز کشیدن رو اسمشون ومیگن وصلت بااینا ممنوع!!! بهش گفتن بخاطر خصومتهای قبیله ای اینطورن اینا که خصومت وخوشونت ندارن اینا یه خانواده معمولی مثل ماهستن خواهرم گفت میخوای کی رو حالی کنی؟ مردم چی میگن؟ میتونی بابا وداداش قانع کنی؟؟؟ امیدت که 100% بود الان میشه 20 %


خیلی ناراحت شدم ولی ناراحتیم رو به اون نگفتم



منظورتون من به اون آقا نگم که طائفه من اینجورن؟ووممکنه بخاطر طائفتون راضی به وصلت نشن؟ کلا نگرانی وناراحتیم رو بروز ندم؟

یه پسر اگر دیوانه وار دختری رو بخواد کوه سنگ جلوی راهش باشه ... اونو بر میداره { اینو به عنوان یه پسر گفتم }

رسم و رسومات که چیزی نیست

سخت هست ولی اگر واقعا هر دو طرف مایل باشید با اصرار زیاد قابل حله

مگر اینکه نسبت به با هم بودن شک و تردید و .. باشه

وقتی خواهر شما میگه یادته بابا منو به اون مهندسه نداد !

اون مهندس خب عاشق خواهر شما نبوده که بهش گفتن نه اونم گذاشته رفته !

- - - Updated - - -

لا حول و لا قوه الا بالله علی اعظیم

[fati_2013]

نمیدونم خدا کنه خانواده من تااون موقع همچین رسم ورسوماتی رو ول کنن
طائفه من خیلی پایبند اصالت اصیل ونژاد وزبانشون هستن......یعنی با پیشرفت وتوسعه وزندگی کردن تو شهر تا الان اصالت خودشون روحفظ کردن ومانند بعضی از هم نژادای خودمون که با پیشرفت یادشون میره کی هستن و با چه زبونی به دنیا اومدن همه چی روفراموش میکنن این حرفم نژاد پرستانه نیست ولی خودم همیشه ازهمچین آدمایی بدممی اومد وازنظرمن همچین آدمایی بهشون میگن آدمای تازه به دوران رسیده بنظرمن یک ترک ایرانی یا یک بلوچ ایرانی یا فارس ایرانی حتی اگه اون سر دنیا هم بره اصالت خودش حفظ کنه وباافتخار از زبان ودینش محافظت کنه همرنگ جماعت نشه ولی انسان بودن روفراموش نکنه فراموش نکنه که یه نژاد مخالف هم مثل اون آدمه........... دوست پسر من ازنژاد منه ولی از وقتی یادمه ازهمون کوچیکی میشنیدم با همچین طائفه هایی نباید وصلت کنیم چون شر هستن اهل خشونت هستن ووووو چیزای دیگه من همچین چیزی از اون وخانوادش ندیدم اتفاقا اونا نسبت به ما فکر بازتری دارن.............حالاببینم چی میشه

[farshidnaji]

خب این حرف شما رو کامل قبول ندارم

من تبریزی با یه اصفهانی و یه رشتی هم اتاقی بودم شب و روز با هم زندگی میکردیم

اختلاف فرهنگمون کمتر از یک درصد بود

الان دیگه دنیا شده دهکده جهانی

تو شهر های بزرگ ایران مثل تهران و کرج و شیراز و اصفهان و تبریز و ... که نگاه کنی فرهنگ ها خیلی کپی هم شدن

بازم گفتم به اون آقا بستگی داره

یا بهش میگن قبیله فلان و بهمان بیخیال شما میشه و میره

یا به زور با شما ازدواج می کنه

[شیدا.]

فاطی عزیز،

اول تکرار کنم که به نظر من بهتر هست رابطه را قطع کنی.

اما در مورد این پسر و مسائل طایفه ای که گفتی، آیا خانواده و طایفه ایشون هم همین دید را نسبت به شما دارند؟
یعنی وصلت با طایفه شما را نمی پسندن؟

[ardeshirk]

با سلام
من درتايپيک اول خدمتتون گفتم براي جبران يخ اشتباهه نبايد اشتباه ديگري کرد .... الان دوباره دوست شديد اين دوستي علاقه ايجاد ميکند وبعد اين علاقه عشق هست وبعدش هيجانات عاطفي ونيازهاي جنسي ...... دوباره مشکل روي مشکل
حالا هم که اختلافات طايفه اي ! خواهرمن .... دختر خوب ؛ همه جوره اين ارتباط مشکل داره خانواده هايي که از بچه هاشون حمايت ميکنن بعداز مدتي هزار تا مشکل پيش مياد اين مال قصه هاست که فکرکني بدون حمايت خانواده خودتون دوتايي ميرين عاشقي و..... زندگي شيرين ميشود!!!
عاقلانه رفتارکن .... از هرنظر چه مورد اول که خدمتتون گفتم اشتباه دراشتباه هست و درمورد دوم حتي ايشون اگر خواستگار صد درصدي شما بود باز نميتونستي درارامش زندگي کني .... يه خرده فکرکن ........ اميدوارم خداوند بهترين راه را برايت تقديرکند

[fati_2013]

سلام بچه ها خوب هستین؟
حرفاتون رو خوندم ومیدونم چی میگید مرسی از راهنماییتون وهمدردی شما
خب شما میگید رابطه روقطع کنم...گفتنش خیلی آسونه ولی عملکردنش سخته...بعضیا بخاطر وابستگی میگن نمیتونیم قطع رابطه کنیم وبعضیا هم وقتی به رابطه نگاه میکنن میبینن شرایط خوبه اوضاع آرومه وتقریبا دارن خوب پیش میره وانصاف نیست که رابطه رو قطع کنن....خیلیها همچین کاری کردن ومتهم شدن به بی وفایی یا بدقولی دیدم که میگم.......متاسفانه تو رابطه قبلی ام عقل حکم میکردکه باید قطع رابطه کنم....نه پسره خوب بود ونه شرایط واوضاع ولی من وابستش بودم کلی تاوان بابتش داده بودم و قطع رابطه نمیکردم اینقدر پیش رفته لم که آخرش چنین شد
نمیخوام خودم رو توجیح کنم یا بگم الان انتخابم درسته ولی فعلا من واون آقا پسره باهم خوب هستیم هیچ مشکلی بین ما نیست تازه داره از امید وآرزوش بامن صحبت میکنه نمیشه یدفعه بگم کات!!! اینطور نسبت به دختری که بهنش اعتماد کرده بدبین میشه وشوکه اون میگه زندگیم رو ازاین رو به این رو کردی تازه دارم معنای تفاهم وعلاقه واقعی رومیچشم بهت خیلی اعتماد دارم خب بنظر شما درسته که من بهش بگم کات!!! برامن آسون نیست نمیتونم هم بهانه بتراشم وتموم کنم اون وقت بهم میگه تو اومدی تو زندگیم که وابستیم کنی اون وقت بزاری وبری وضربه عاطفی بزنی چیزی که خودش بارها بهم میگفت که ازهمچین کاری بدش میاد ومیترسه خب مسلما من نمیخوام این کارو باش بکنم والان قطع رابطه رو جایز نمیدونم.........ولی بهتون قول میدم که راجب اون خوب شناخت پیدا کنم وچشمامو بازبکنم ومتوجه باشم که دارم چیکار میکنم ولی شما قول بدید اگه خدای نکرده به مشکلی برخوردم واومدم اینجا شما کمکم کنید ومن تنها نزارید دوستان برام دعا کنید مخصوصا شما آقا فرشید که میدونم دلتون پاکه سر نماز شب برام دعا کنید

تایپیکم رو میبندم مرسی از نظراتتون وراهنمائیتون اینجا به سه تا نتیحه رسیدم
اینکه هیچ وقت به گذشته فکر نکنم تحت هیچ شرایطی به بدی های گذشته فکر نکنم وبا کینه زندگی نکنم چشمهاروباید شست جور دیگر باید دید
دوم در مورد این آقا بیشتر شناخت پیدا کنم وبیشتر به نواقص وگره ها توجه کنم اینجا کمتر به دلم توجه کنم وبیشتر از تجربه وعقلم پیروی کنم
سوم اینکه مشکل طائفه ای رو بهش نگم وببینم خانواده ها چی میگن

شیدا جان بازم خیلی ممنون بابت این تایپیکهایی که بهم دادی چند بار من مرورشون میکنم حرفای سراافراز بهار زندگی وفرشته مهربان رو چندبار مرور کردم وایشالله بهشون عمل میکنم
آقا فرشید از شما ممنون راستش پست شما رو خوندم البته پست اولی فقط!!! شرمنده که نتونستم تمام پستهاتو بخونم اگه تونستم سر میزنم ولی باورکنید خیلی مشغله هست و فقط وقت میکنم به پست خودم سر بزنم راستش وقتی حرفاتون روخوندم یاد داستان شاعر تبریزی استاد شهریا افتادم ویاد اون شعرش که میگه آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا .............امیدوارم براشما چنین نباشد وزود به خواستتون برسید
خیلی دوستتون دارم براتون آرزوی موفقیت میکنم قول میدم هرچی شد خبرتون کنم وبهتون بگم ولی دعا یادتون نره ........خدا به همراهتون

- - - Updated - - -

[mazloom2]

با سلام
به نظرم اظهار نظر در خصوص این موضوع خیلی سخته و کار هر کسی نیست و یک مشاوره خوب قبل از ازدواج میتونه پس از شناخت طرفین حتی به شما بگه باید موضوع پیش آمده را کاملا به ایشون بگید یا نه . عجله نکنید و خونسرد باشید. اما اون چه که من میتونم بگم اینه که در خصوص ایشون دیگه مراحل صحیح آشنایی و ازدواج یا عدم آن را طی کنید بیشتر مشکلات از طی مراحل غیر منطقی و احساسی اعم از دوستی و غیره بوجود میاد.