تو تاپیک قبلیت پست دادم اینجا هم پستم می ذارم که با دقت بخونی.
دوست عزیز نوشتن نامه عاشقانه یک کار بسیار اشتباهی هستش و از شما که 26 سال سن دارین بعید هستش.
واقعیت این هستش شما صرفا با دیدن قیافه و ظاهر اون خانم دچار احساسات شدین و یک دلبستگی نادرست پیدا کردین.
وقتی مثل ما از بیرون قضیه خودت رو بررسی کنی ، متوجه میشی که کارت از اول اشتباه بوده.
یک بار با دقت کامل این موارد پایین رو که می گم رو بخون.
1- شما اصلا هیج شناختی از اون خانم و خانواده اش نداری. (حتی یک مقدار کم! )
2- روزگار یک بار دیدن و صد دل عاشق شدن تموم شده! شما اولت باید ببینی خودت در چه سطحی قرار داری و طرف مقابلت در چه سطحی هست.
3- شما در حال حاضر شغلی ندارین و اون خانم پرستار هسش و استقلال مالی داره. یک مردی که می خواد ازدواج کنه اولین چیزی که باید داشته یک شغل مناسب هست که حرف و حدیثی پیش نیاد.
4- رفتن شما به اون بیمارستان و صحبت دوباره و یا دادن نامه عاشقانه فقط باعث ایجاد مزاحمت برای اون خانم میشه.
5- اصلا فکر نکن اون خانم هم مثل شما دچار احساسات شدیدی میشه و پای روی منطق می ذاره و می گه "بله!"
6- پس تنها کار منطقی این هستش که بری با خانواده خودت صحبت کنی و بری خواستگاری اون دختر به صورت رسمی. (تازه اگر اون دختر خانم و خانواده شون راضی بشند.)
7- و در اخر هم از خودت و شرایطت براشون بگی. (البته هر چند من فکر می کنم احتمال گرفتن جواب "مثبت" خیلی کم هستش. و می تونی حتی از همین کلا بی خیال بشی و چون ته ماجرا از همین الان مشخص هستش)
----------------------
شما اول یک شغل مناسب پیدا کنید و بعدش برای ازدواج استین بالا بزنید. (نکته اخر هم اینکه دنبال دختری باش که کلا از همه نظر(اقتصادی، اعتقادی، نوع فکر ، سطح فرهنگی و سطح خانوادگی) در سطح خودت باشه یا حالا یکم پایین تر از خودت عیب نداره)
----------------------------------------------
حرف های شما رو کامل خوندیم ، هیج کسی نگفت دنبال دوستی هستین ، همه ما فهمیدیم که دنبال ازدواج هستین اما شما چند تا مسئله خیلی مهم پیش رو دارین که چه بخوای یا نخوای باید در نظر بگیری.
1- شما هنوز تکلیفت را با خانواده خودتون معلوم نکردین. اول شما پدر و مادر را قانع کن که خودت دنبال مورد خوب هستی.( هر چند پدر و مادر هم ممکن هستش یک مورد خوب براتون در نظر گرفته باشن که شما بدون دلیل نمی خوای بررسی کنی) . تا وقتی خانواده رو قانع نکنی بهتره هیچ اقدمی نکنی چون وقتی پای ازدواج یا رابطه وسط باشه باید پدر و مادر در جریان باشن و بعد قانع بشن که بیان خواستگاری.
2- تازه بعدش باید دختر و خانواده اش رو با حرف هات و شرایط فعلیت قانع کنی که کار اصلا راحتی نیست. ( چه بسا که شما فعلا شغلی ندارین و اون خانم پرستار هستش و همین خودش دلیل محکم برای رد کردن شما هستش)
شما تنها کاری که می تونی انجام بدی اینکه سنگ مفته و شانست رو امتحان کنی.
یعنی اول =====> قانع کردن خانواده برای خواستگاری
مرحله دوم =====> قانع کردن اون دختر خانم و گرفتن شماره منزل برای خواستگاری (حالا توسط خودت یا مادرتون)
-------------------------
اگر هم نمی خوای خانواده رو قانع کنی برای خواستگاری و بعد مرحله دوم و دنبال دوستی هستی کلا بی خیال این ماجرا بشی خیلی بهتره.(و برو یک اب به صورتت بزن و برو بیرون یک هوایی بخور)
علاقه مندی ها (Bookmarks)