تشکرشده 10 در 10 پست
ویرایش توسط mahan26 : یکشنبه 01 اردیبهشت 92 در ساعت 08:23
تشکرشده 298 در 112 پست
عجب !
یعنی شما خونه رهن کنی سربلندی ؟
یعنی پدر دختر نمیگه خونه از خودته ؟
خوب بگو وام گرفتم خونه هم جور میشه
در هر صورت فرقی نداره
با خانوادت صحبت کن و فقط برید برای خواستگاری
مطمئن باشید خانواده دختر هم متوجه این موضوع هستن که در امتحانات هستید
روابط خودتون رو با این مسائل تیره تر نکن
تشکرشده 10 در 10 پست
تشکرشده 34 در 18 پست
به نظرم خانواده ات کامل درکت نمیکنن و نمیدونن چقدر حالت بهم ریخته ..
یه جورایی خبر ندارن که قضیه چقدر حساسه ... پیش خودشون فکر میکنن حالا دوماهدیگه سر فرصت مناسب میریم اتفاقی نمیفته
شما هم به جای غصه خوردن و گریه زاری خانواده ات رو راضی کن ...
از راهنمایی های دوستان استفاده کن باهاشون صحبت کن تا متعاقد بشن که الان یه جلسه برید بعد از امتحانات ان شالله عقد کنین ...
mahan26 (یکشنبه 01 اردیبهشت 92)
تشکرشده 10 در 10 پست
ضمنا دیگه نمیشه الان بریم چون مادرامون با همدیگه حرف زدنو مامانم به مامانش گفته بعد امتحانا میایم .مامان اونم گفته اشکالی نداره ما حرفی نداریم !!!!
الان فقط مشکل خود دختره س که باهام قهر کرده که چرا قبل اردیبهشت نرفتیم خونشون ............
ویرایش توسط mahan26 : یکشنبه 01 اردیبهشت 92 در ساعت 12:21
تشکرشده 1,881 در 749 پست
بهش زنگ می زنی حاضر نیست باهات حرف بزنه ؟ یا به حرفات گوش بده ؟
این کاراش یه کمی غیر منطقیه . خب مامانت که باهاشون تماس گرفته و الان خیالش راحت شده حتما که قضیه جدیه
نمی فهمم که دیگه چه مشکلی وجود داره !!!
تو بقیه رفتاراش هم تو دوران آشناییی تون دختر لجبازی بود؟ یعنی همیشه حرف ، حرف خودشه ؟؟
mahan26 (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), شمیم الزهرا (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)
تشکرشده 8,600 در 1,498 پست
ازدواج هم شده بچه بازی! و ننر بازی!
از قدیم گفتن تب تند زود عرق میکنه!
توی یک تاپیک دیگه هم خوندم که دختر با همین قهر و دعواها ها پسر رو مجبور کرده بود شتابزده بره خواستگاری. پسر هم تحت تاثیر احساسات و هیجانات به قول خودش کور، رفته بود عقد رسمی کرده بود که دختر ازش ناراحت نباشه. تازه الان تو عقد چشمش باز شده و میبینه که تو خیلی از مسائل با دختر خانوم تفاهم نداره و مدام لج و لج بازی و جر و بحث دارند.
کاش شما هم قدری مثل آدم بزرگهایی که آماده قبول مسئولیت هستند همین تاخیر کوتاه را هم غنیمت بدانی، و صبورانه اینگونه رفتارهای خانم را زیر ذره بین بگیری و بسنجی!
زندگی خیلی جاها با فانتزیهای ما جور در نمیاد. اینکه من حتما ماه تولدم فلان بشود وگرنه قهر میکنم و اینا... کارهای بچگانه ایست که نشان میدهد پختگی لازم را برای ازدواج ندارند. شما هم ندارید.
هر دو دوتون مثل دو تا بچه که برای رسیدن به خواسته شان پا بزمین میکوبند و قهر میکنند و وق میزنند، دارید عمل میکنید.
به جای این بی تابی کردنها و نک و ناله کردنها یه خورده تمرین مرد شدن کن!
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
تشکرشده 10 در 10 پست
ببینید ما الان نزدیک 2 ساله با همیم نمیگم زیاده ولی توی همین 2 سال هم میشه به تفاهم رسید.نداشتن تمرکز ، الان تنها چیزیه که آزارم میده. نمیتونم با هزار فکر توکلاس بشینم حالا چه برسه به امتحانا ! اونا که بدتر !!!!! حتی محل کارمم نمیتونم کارامو اونجوری که باید انجام بدم. حواسم سر جای خودش نیست. کاش می شد زندگیمون پر بود از لحظه های خوب و خوش !!!! امروز یکشنبه بعد 3 روز بی خبری بالاخره تودانشگا دیدمش و کلی آروم شدم - خیلی نگرانش بودم ازش خبر نداشتم - باهاش حرف زدم اما دیگه دوسم نداره !!! میگه تو تا 1 اردیبهشت وقت داشتی از قبل بهت گفته بودم که تا اون موقع من دیگه نیستم ... کلاسو ول کردم تو راه خونه یکم فکر کنم اومدم خونه که نمیدونین الان چه حالیم !!! هم از خونه میگن فعلا نه بعد امتحانا. اونم ازونور میگه دیگه نیستم ! بخدا کلافه شدم دیگه !!!! میزنه به سرم میگم اونکه دیگه تنهام گذاشته دیگه چرا بخاطرش خونوادمو اذیت کنم و فشار بیارم !!!!از طرفیم نمیخوام از دستم بره ...... من نمیخام و نمی تونم ازش جدا بشم ... کاش یکی درکم کنه !!!
تشکرشده 1,881 در 749 پست
برادر من این رفتارها رو زیر ذره بین ببر. بترس از این رفتارها
سه حالت می بینم
1. دختر خانم به دنبال بهانه ایه که شمارو از سرش باز کنه و چه بهانه ای بهتر از این . حالا که قضیه داره جدی میشه ترسیده و به دنبال راهی برای تموم کردن این ماجراست.
2. میخوان همون اول به اصطلاح گربه رو دم حجله بکشن و حرف خودشون رو به کرسی بنشونن که نشانه لجبازی بیش از حد و مضرشونه.
3. رفتار ناپخته و نابالغ دختر خانم و عدم درک شرایط شما و عدم احترام به نظر خانواده شما و عدم احترام و اطمینان به تماس تلفنی مادر شما که تمام این موارد بعدها در زندگی مشکل ایجاد خواهد کرد
وگرنه من دلیلی برای این رفتار عجیب نمی بینم و هر سه این رفتارها مخرب هستن.
و اما راهکار شما
لطفا به خودتون بیاین
اون قدر التماس کردین و به دنبالش افتادین که مطمئنه شما رو از دست نمیده ! چند روزی باهاش کاری نداشته باشید . نه تماس بگیرید و نه اس ام اس . تو دانشگاه هم همین طور. یه رفتار قرص و محکم پیش بگیرین. شما قراره مرد یه زندگی بشید. اگه با این طور اتفاقا این طور به هم بریزید ، فردا چطور با بقیه مشکلات زندگی رو در رو خواهید شد؟؟
هر دختری تا حدی خشونت و غرور و صلابت از مردش میخواد . تا چه حدی این ویژگی ها رو دارید ؟
شما هم غرور دارید. پس نشون بدید که از رفتاراش ناراحت شدید. مطمئن باشید اگر واقعا دوستتون داشته باشه می ترسه و به حرف شما احترام میذاره و به سمت شما بر می گرده.
در چند روزی که به ایشون پیام نمیدید و تماس نمی گیرید رفتارهاش رو خوب تحلیل کنید. رفتارهای تمام این دو سال خودتون و ایشون رو.
ازدواج بازی نیست .
من رفتارهای عاقلانه ای از این خانم نمی بینم (با چیزهایی که شما تعریف کردید ) . مراقب باشید. و موفق .
mahan26 (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), بی دل (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), شیدا. (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), شمیم الزهرا (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)