به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33
  1. #21
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اولا به اون جمله خیلی فکر کن توی روز قهر بودین باشه مهم نیست ولی نزار شب با قهر بخوابین.برو کنارش بخواب بغلش کن.نزار طولانی بشه.

    بازم خداروشکر هرچی بود اومد آشتی کردن درست میشه ایشالله کم کم زمان میبره.خانواده واسه همچین مواقعیه این گذشته که یه خانواده رو سرپا نگه میداره.مطمئنا بابات خیلی دوست داره و حاضر نیست ناراحتی دخترش رو ببینه دختر واسه بابا خیلی عزیزه زیاد خودت رو ناراحت نکن گذشته خوب و بدش گذشته مهم تجربه ای که بدست آوردی گرچه بهایی که بخاطرش پرداخت کردی سنگین بود ولی ازش استفاده کن دیگه تکرار نشه هیچوقت

    در گوشی بهت میگم برو خدا رو شکر کن درسته کارش خیلی اشتباه بود ولی بازم بهش امید هست.خیلی بهتر از مردایی که دیگه امیدی به بازگشتشون توی مسیر درست نیست.فقط این وسط زحمت شما یکم بیشتر میشه روی خودت و رابطتت با شوووهرت تمرکز کن ایشالله رابطتون با خانوادتم درست میشه.

    میدونی خوبی تو اینه حرفی که میگن بهت رو عمل میکنی بقول معروف زبر و زرنگی و ماشالله اعتماد بنفستم خوبه از اینا نیستی همش میگن ولش کن و هیچ تلاشی نمیکنن برای بهتر شدن زندگیشون بجز یه کار

    غر غر غر

    منتظر خبرای خوبیما نا امیدمون نکنی این دم عیدی گناه داریم بخدا
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 14 اسفند 92 در ساعت 12:28

  2. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    heaven65 (چهارشنبه 14 اسفند 92)

  3. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 05 خرداد 03 [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط heaven65 نمایش پست ها
    سلام دوباره به دوستان و به خصوص اقای امین
    حرف شما کاملا متین من نمی خوام زود قضاوت کنم اما متاسفانه دیدگاه منفی منبه اینده همیشهباعث افکار منفی و درنتیجه ان استرس زیاد باعث بروز مشکل میشه . مثلا همش می گم زایمانم چی میشه ؟عید چی میشه ؟اگه مامانم اینابیان خونه پدر شوهرم اینا برای عید دیدنی ایا همه یز درست میشه ؟اصلا باید بیان یا نه ؟و هزاران سوال بی جواب دیگه
    دومین مشکلفکر کردن به روزهای خوش گذشته و حسرت خوردن به خاطر اتفاق رخ داده.مثلا ماه پیش تولد شوهرم 17 دی مامانم اینا و خانواده شوهرم چقدر صمیمی و حالا...؟
    اینها همه روان منو بهم میریزه و باعث بروز مشکل می شه.از حرفای شما فهمیدم که باید اخلاقیات همسرم رو بشناسم تا بهتر رفتار کنم اما نمی تونم اونو تغییر بدم قبول. اما متاسفانه چون نمی تونم شرایط رو بپذیرم همه چیز برام فاجعه است حتی کنار اومدن با همسرم.
    پیشاپیش از راهنماییهاتون ممنون.تمام تلاشم رو می کنم که به همه انها جامه عمل بپوشانم.

    سلام گاهی اوقات نکات منطقی گره گشاست.گاهی باید درک کرد...

    وگاهی فقط بایدبعد متعالی خود روپرورش داد...

    شما شوهرت وخانوادت روبه هم نزدیک کردی.ولی الان هزارن نگرانی بهت هجوم آورده افسوس روزهای خوب گذشته ترس ازآینده ومهمانی های عیدکه چی میخاد بشه،میدونی چرا؟ چون الان جای خدا نشستی میخای همه چیزو کنترل کنی!

    الان وقت رها کردن غم های گذشته وترسهای آیندست،هرچی نگاه میکنم مسئولیت جدیدی برای شما دراین شرایط نمیبینم..


    اینقد۶ماه گذشته غصه خوردی که معتاد غصه خوردن شدی اگه غصه نخوری فکرمیکنی یه چیزی سرجاش نیست..

    شوهرت،خانوادت وهمه بهت میگن نگران نباش..از"تکنیک توقف فکر"بهره بگیربه محض شروع افکارمنفی جلوشون روسد کن ..تغذیت روبهترکن تغذیه بد و فقرویتامین وآهن هم باعث تشدیدافکارمنفی میشه،

    اینقد که درحق همه مهربانی و نگرانشون هستی حداقل کمی هم با خودت مهربان باش موسیقی های آرام گوش کن و۲۰دقیقه قبل ازخواب و۲۰دقیقه قبل ازبیداری فقط به افکاروخاطرات مثبت وشیرین فکر کن،الان اوضاع رو رها کن تا بهبود پیداکنه

  4. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    heaven65 (شنبه 17 اسفند 92), khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    34
    Array
    سلام .مرسی اقای امین که به تاپیک من توجه نشون میدهید.
    توی این 40 روزی که از این جریان می گذره توقف فکر کاری بوده که من همیشه سعی در انجام اون داشتم . اما متاسفانه خیلی موفق نبودم. حرفهای دیگران و نگرش انها حرفای درگوشی و سرزنش های مادر شوهرم در مورد اینکه خانواده ها با هم صمیمی بودن و حالا نیستن و خوشحالی پنهان جاری و به نوعی شاد بودن دشمنان همه و همه این افکار رو برای من به وجود می یاره و به من انگیزه می ده تا برای بهبود روابط تلاش کنم .اما براساس گفته های شما به خودم امیدواری می دم که وظیفه ای در این مورد ندارم.
    به زوجهای جوان نگاه می کنم و می گم ایا اونها هم ....؟
    امیدوارم ازم نا امید نشید اما ناخداگاه صحنه اون روز و افکار منفی جلوی چشمم ظاهر می شه .فکر کردن به حرفای شما منو از این شرایط بیرون می یاره .بازم ممنون . خواهش می کنم تنهام نذارید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 17 اسفند 92)

  7. #24
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو heaven65

    ammin خدا نکشتت حالا دیگه مارو مسخره میکنی من یکی تازه متوجه شدم چی به چیه؟ توی پیام هم بهت نوشتم بابا من یکی که منظورم اصلا تو نبودی که خوبه کلی هم ازت تعریف کردم چجوری فکر کردی منظورم به تو من یکی چهار چنگولی موندم توی پیام هم برات نوشتم منظور دور و اطرافیان بانو heaven65 بودش.اتفاقا من یکی پستات رو میخونم چون خیلی خوب مینویسی.

    خوب بانو heaven65 چند بار برات زدم زندگی دیگران ما فقط ویترینشون رو میبینیم شما فقط از این رفتاراشون انگیزه بگیر همونجور یکه نوشتی واسه بهتر شدن زندگیت همه ماها توی زندگیمون مشکل داریم حتی مدیرا و مشاورهای سایت.خود من یکی با همسرم خیلی خوبیم و عالی ولی از یه طرف دیگه مشکل دار شدیم زندگی همینه خیلی بهش فکر نکن که چقدر مشکل داری بجاش به این فکر کن چقدر دوست خوب داری چقدر زیبایی توی دنیا هستش و اینکه درسته شوووهرت یه ایراداتی داره هرچند بزرگ و نباید داشته باشه ولی اخلاقای خوبم داره که باعث میشه دوسش داشته باشی فقط باید عینکت رو تمیز کنی همین


    به زوجهای جوان نگاه می کنم و می گم ایا اونها هم ....؟ بله اونا هم مشکلات خاص خودشون رو دارن بعضی زندگی ها هست وقتی از بیرون نیگاه میکنیم پیش خودمون میگیم به به چقدر خوشبختن ولی بعد چند سال میبینی طلاق گرفتن و ما همینجوری هاج و واج میمونیم چرا ؟!!!!

    توی کل فامیلمون یه پیرخاله داریم خیلی آقاست نزدیک 50 سالشه یعنی فوق العاده فهمیده و باشعور و باشخصیته یه شغل خوب یه درآمد خوب الانم بازنشسته شده و رفته توی ساختمان سازی یه خیریه همب ا دوستاش زدن یعنی از 100 بخوایم کل فک و فامیلا بهش نمره بدیم حداقلش 90 هستش خانومشم مثل خودش یه خانواده فوق العاده عالی فامیل مادریم خیلی خوبن ولی بازم این پسر خالم تک هستش.ولی بنده خدا یه مشکل داره زندگیش که مشکلات زندگی شما جلوش هیچی نیست(مشکلش شخصیه ) ایشالله که یه روزی حل بشه این موضوع هم خودش و همسرش و دخترش راحت بشن.
    اینو گفتم بدونی همه ماها توی زندگیهامون مشکلات خاص خودمون رو داریم.قرار نیست جلشون زانو بزنیم و هی بشینیم بهشون فکر کنیم و غصه بخوریم اگه اینجوری باشه دیگه وقتی واسه زندگی کردن و خوشحال بودن نمیمونه وقتی واسه عشق ورزیدن خندیدن.

    شما هم مثا بانو she بانو paeiz68 از بس زندگی با مشکلاتش بهتون ضربه زده که ماشالله دیگه ضدضربه شدین
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    ammin (یکشنبه 18 اسفند 92)

  9. #25
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 05 خرداد 03 [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باسلام

    وعرض پوزش خدمت جنابkhaleghezeyبخاطر سؤتفاهمی که ازپست شمابرای من پیش اومد.موفق باشید.

  10. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    heaven65 (سه شنبه 20 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 18 اسفند 92)

  11. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    34
    Array
    سلام .
    نمی دونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه اما همسرم تمام پست های منو به طور اتفاقی خونده بود . به من گفت که ازت خواستم فراموش کنی اما تو فقط تظاهر کردی .باورم نمی شد که تو اینها رو نوشتی اصلا با رفتار ظاهری تو جور در نمی یومد.گفت که :تو منو با حرفات خورد کردی .
    هنوز نسبت به مامانم کینه داره و می ترسم توی رفتاراش تاثیر بزاره .اون زیر بار نمی ره که اول اون بوده که دست روی مامان بلند کرده .مامانم توی این جریان خیلی گذشت کرد و درست رفتار کرد اما همسرم اینو درک نمیکنه .من باید چه جوابی در مورد افکارهای منفی همسرم بدم .؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 20 اسفند 92)

  13. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    مهم اینه شما بخواید گذشته رو فراموش کنید و ایشون رو ببخشید اینه که مهمه و با ارزش.اگرم آقاتون خوندن خوب این خیلی خوبه نشون میده که شما دارید دنبال راه حل میگردید تا زندگیتون رو گرمتر کنید و قدم بردارید بسوی آرامش در زندگی مشترک و هر چه بهتر شدن روابط بین خودتون و شووهرتون.

    اگه پرسید میتونی اینو بهش بگی که یکی از تکنیک های علمی اینه که روی کاغذ بنویسی تا فراموشش کنی و اینکه داری تلاشت رو میکنی تا بتونی خودت رو بهتر و قویتر کنی و اینکه گذشته رو فراموش کنی و سعی کنی بهبود ایجاد کنی توی زندگیتون
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. #28
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با جرأت به شما میگم که درصدبسیار زیاد مسائل زندگی شما بخاطر ضعف مهارت هست . همسر شما پتانسیلهای خوبی دارد . شما هم پیداست که همسرت را خیلی دوست داری . در کل در هردوی شما زمینه تفاهم و یک زندگی شیرین وجود دارد اما ضعف مهارت و آگاهی ، وضعیت را ناهنجار می کند . در این میان شما بیشترین نقش را دارید . در این ماجرا ضعف تدبیر شما باعث مسئله شد و بخاطر علاقه ای که همسرت به شما دارد موضوع با آشتی به پایان رسید . پدر و مادر شما هم با درایت برخورد کردند اما شما ماجرا را رها نمی کنی و از فاز احساسی و وسواس فکری و عذاب وجدان افراطی داری در درونت و ذهنت ادامه می دهی . واقعیت این هست که اگر هم ناراحتی ای هست باید از خود شما نسبت به خودت باشد چون زمینه ساز آن برخورد بین همسرت و خانواده ات شما بودید در حالی که بدون توجه به این ریشه همسرت را در ذهن محکوم می کنی .

    البته وضعیت بارداری و تغییرات هورمونی که زن را حساس می کند هم مؤثر هست اما هرآنچه از حالات و رفتار شما که در گذشته و قبل از بارداری سابقه دارد دیگر ربطی به بارداری ندارد و نیاز هست اصلاح کنی .

    همسرت از ناحیه اعتبار شخصیتی از سوی شما با حرفها و قضاوتهایت در اینجا آسیب دیده یعنی با خواندن این مطالب که البته با توجه به ویژگیهایی که از وی در اینجا بروز داده ای مشخص هست راحت می تواند برخودش مسلط شود و فراموش کند البته شما نقشتان در این زمینه مهم هست آنهم با پایان دادن به این افکار و نگرشی خوشبینانه و پر مهر به همسرتان و با تقویت اعتبار وی نزد خودش .

    همسرت را بطور احساسی بسیار دوست داری سعی کن اینرا عملی هم بکنی و رفتارهایت با او از این عشق و علاقه نشأت بگیرد نه از خودخواهی





  15. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    1234567 (سه شنبه 20 اسفند 92), heaven65 (جمعه 23 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 20 اسفند 92), واحد (سه شنبه 20 اسفند 92), دختر بیخیال (سه شنبه 20 اسفند 92)

  16. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    34
    Array
    سلام.فرشته مهربون نمی دونید از دیدن پستتون چقدر خوشحال شدم .واقعا ممنون .خواهش می کنم تنهام نزارین.
    حرف شما کاملا قابل قبول .افکار من باعث ناراحتی و احساس بد من میشه .اما واقعیت اینه که همسر من دائم نقاط ضعف خانواده منو پیدا می کنه و اونها رو به رخ من میکشه و این رفتارش باعث وابستگی بیشتر من به خانوادم و دائم حجوم افکار بی موردی مثل پست قبلیم میشه.برای مثال :
    به من میگه چرا توی دوران بارداریت مادرت بهت سر نمی زنه یا چرا کمکت نمی کنه؟همه کاری کمک من می کنه و در انتها می گه این وظیفه مادرت بود .اگه من دفاع کنم عصبانی میشه و دست به کارهای احمقانه می زنه و اگر تایید کنم بعدها سرکوفت برای خودم میشه و اگه بخوام کاری براشون انجام بدم به کامم تلخ می کنه و هزاران مثالهایی شبیه این.
    من نمی دونم بین خانوادمبخصوص مادرم و همسرم چطوری داوری کنم؟ایا باید توقعات همسرم رو بپذیرم یا نه ؟ایا به جا هستن ؟نمی دونم.
    گاهی فکر می کنم واقعا پدر و مادرم در حقم کوتاهی میکنن و ساعتی بعد از همسرم به خاطر القای این افکار متنفر می شم.
    اون دائم از حق خودش و وظیفه دیگران حرف می زنه .همیشه از همه طلبکاره .من برای اینکه وجهه خانوادم رو جلوی شوهرم خوب نشون بدم و بهش بفهمونم اونا تو رو دوست دارن خیلی کارا کردم اما همیشه نتیجه عکس داده و بیشتر به ضرر اونها تموم شده و من به دورویی متهم شدم .نمی دونم دیگه باید راجع به چی بگم تا اطلاعات شما بیشتر بشه؟لطفا کمکم کنید.بازم ممنون
    ویرایش توسط heaven65 : جمعه 23 اسفند 92 در ساعت 01:54

  17. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 25 اسفند 92)

  18. #30
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    معمولاً نوع نگاه بعضی خانمها نسبت به خانواده و انعکاس آن در رفتارشان باعث این تصور در همسرانشان که خیلی آنها را دوست دارند می شود که همسرم خانواده اش را بیشتر از من دوست دارد . یعنی شما به گونه ای رفتار کرده ای که او خانواده شما را رقیب یا به اصطلاح عامیانه هووی خودش می بیند . لذا این حرفها و رفتارها بهانه هست ، در واقع اصل احساس و تصوری هست که پیدا کرده که به این صورت و با این بهانه گیریها بروز می کند .

    شما اولویت اول زندگیت را همسرت و فرزندت بدان و در مقابل همسرت نخواه دفاع کنی از خانواده ات به عبارتی سنگر در مقابلش نساز بلکه در کنارش باش . نه نیاز هست حرف او راتأیید کنی ، نه اینکه رد کنی . خنثی باش و در اعتبار دهی به همسرت . وقتی می گوید آنها توجه بهت نمی کنند با کلامی زیبا و احساسی و پر محبت بهش نشان بده که تا وقتی او هست مهم نیست کسی بهت توجه میکنه نه نه و .....

    همراه همسرت باش نه در مقابلش . احساسات منفی در شما هم وسواس فکری را منجر شده و هم واکنشهای منفی لذا از تمرکز بر همسرت و رفتارش و ضعفهایش بیرون بیا و روی خودت و تغییرات خودت تمرکز کن . مهم برایت این باشد که شما سهم خودت را به بهترین نحو ادا کنی در زندگی ... یعنی بفهمی رفتار درست چی هست انجام دهی و کار نداشته باشی که همسرت می بیند یا نه یا او درست رفتار می کند یا نه .


    موفق باشی





  19. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 24 اسفند 92), khaleghezey (یکشنبه 25 اسفند 92)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پیشنهاد یه عروسی شاد ولی متفاوت
    توسط Shayan68 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 14 اسفند 95, 13:33
  2. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  3. پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 فروردین 92, 14:48
  4. احساس های متفاوت پیرامون ما؟!
    توسط sanjab در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 آذر 90, 10:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.