آيا از كسى كه قرار است با او ازدواج كنم سرترم؟

[سارا 2010]

می گن اوناهیی که اعتماد به نفس بالایی دارند همیشه جذاب ترند. راست می گفتند. حالا دلیل محبوبیت او را فهمیدیم
به نظر من این کار رو نکن، چرا این آقا به شما می گوید اصلا ازدواج نکن؟ مگر به ایشان مربوط است که شما به چه کس بله می گویید؟ چه از خود متشکر!!
بهتر است که اول تکلیفت را با خودت روشن کنی، ببین تا چه حدی می توانی طبق خواسته های ایشان عمل کنی و تا چه حد پایه اعتقادات خودت برایت مهم است.
اگر الان بروی منت کشی، فردا هر چیزی که گفت باید اجرا کنی، چه استدلال جالب توجهی برای نخریدن ماشین گران قیمت آورده اند!!!! همان قضیه گربه و گوشت و پیف پیف
هر کس اعتقادات و خواسته های دارد که ممکن است از دیدگاه دیگران بی اهمیت، مسخره یا حتی نادرست باشد. اگر ما دلایل هر یک از کارهایمان را بدانیم. اگر بر روی اعتقاداتمان مطمئن باشیم و بتوانیم با استدلال کارهایمان توجیهه کنیم نیازی نیست طبق نظر دیگران خواسته هایمان را تغییر دهیم.
این آقا می گوید شما دارید اشتباه می کنید و باید کسی در زندگی شما پیدا می شد که اشتباهتان را به شما گوشزد کند. روی این حرفش خوب فکر کن، ایا کارت از دیدگاه خودت اشتباه است؟ و یا دلیلی برای حجاب ضعیفت وجود دارد که می توانی از آن دفاع کنی؟ به عبارت دیگر آیا شما نابخردانه کاری را انجام می دهی یا برای هر کارت دلیلی داری؟
اگر دلیلی داری، فقط پایه اعتقادی شما با این آقا متفاوت است. این آقا حق ندارد بگوید آنچه من می اندیشم درست است و طرز فکر تو غلط است. شما فقط اختلاف عقیده دارید و درست نیست بگوییم او درست فکر می کند و شما غلط می اندیشی در اختلاف عقیده هم یکی کوتاه می آید و از حق خود می گذرد که فقط نشانه محبت اوست نه اینکه چون اشتباه کرده تغییر موضع داده و دفعه بعد هم طرف مقابل کوتاه می آید.
حال خود دانی

[کامران]

فی الواقع پست مصباح الهدی عالی بود. خیلی مطالبو به درستی اشاره داشتن و به دردتون میخوره. در کل بعد فروکش کردن احساست شدید اولیه رابطه به منطق کشیده میشه و بهتره تماتم سنگها همین اول کار وا کنده بشه. از خوندن تمام پستهاتون جمعانتیجه گیریم لینه خانم ساشا که:
1- تفاوتهای شخصی بینتون بیشتر از اشتراکاتتونه
2- ایشون رو مواردی کلیده که برای شما پذیرفته نیست
3-فرهنگ اقتصادیتون فرق داره (ایشون به دنبال ی زندگی ساده کارمندیهکه زن و مزد با هم کار کنن بریزن تو ی کاسه مشترک (البته بماند که تو ابن اوضاع اقتصادی میتونه تز بدی نباشه وخیلی ها الان اینطوری زندگی میکنن!) ولی شما هنوز نیومده دارین با دامادای فامیل سنگ مقایسه را میندازین(خیلی کارتون غلطه)
4-شمانوعی حس خودبرتر بینی داری که بخاظر اختلاف تحصیلیتونه و قطعا در طول زندگی مشکل ساز میشه

جمع بندی: اگه نمیتونین خودتون را تغییر بدید (بخصوص در مساله حجاب) این مورد را فراموش کنید و به اون آقایی که قرار ه تابستون میاد فکر کنید

توصیه: اگه دلتون با ایشونه ی مدت جدایی بندازید و همش با خودتون فکر کنید. الان من از لابلای صحبتهای شما بیشتر بوی هوس وجذب شدن به ایون بخاطر کشش های جنسی میبینم نه اون علاقه به تشکیل خانواده را که این هم مهمون 6 ماه اول بعد از ازدواجه


اما ی سخنی هم با مصباح الهدی دارم. پیشاپیش عذر میخوام خانم مصباح. در کل با شما موافق بودم و چندتا نقدم دارم که فکر میکنم فکر کردن بهشو نبرای ساشا هم خالی از لطف نباشه.

من می خوام دو کلام با آقایون "به اصطلاح" مذهبی حرف بزنم:

اگه صحیتتون با اقایونه به اصطلاح مذهبی همه فرمایشاتتون بجا و درسته ولی اگه روی سخنتون با اقایون واقعا مذهبیه کاملا صحبتاتون احساسی و غرض مندانست(با عرض پوزش)

آخه برادر عزیز که مثلا مومنی!!! و می گی برای من ایمان مهمه... و معیار اولمه (مثلا!!!) وقتی خودت می ری خواستگاری یه دختری می بینی خیلی زیبا و اون معیار اولت را نداره بعد خواستگاری یه دختری می ری که معیار اولت را خیلی خوب داره و واقعا باایمان و با حیاست ولی قیافه متوسط داره.... تو کدوم را ترجیح می دی؟

زیبایی عادی میشه. آب که از سر ما گذشته ولی اگه زمان برگرده باز هم اونی که با معیارهای اساسیم نزدیکتره را بشخصه انتخاب میکنم.

من می گم بیشتر شما ها همون دختری که زیباتره را ترجیح می دین!!! (دروغ می گم؟) بله

غافل از اینکه اون دختری که الان آرایش نداره شما نمی دونید بعد ازدواج چه تغییری می کنه و چقدر خوشگل تر میشه.....

از آدم هایی که همیشه ادعای مذهبی بودنشون میشه و اصلا بهش عمل نمی کنند بیشتر می ترسم.... چون این ها منافقند! دروغ گو هستند! الکی می گن مومنیم... زیر ظاهر مذهبی معلوم نیست می توانند چه کنند... اون آدمی که صاف و روراست مشخصه مذهبی نیست ارزشش خیلی خیلی بیشتره به نظر من.چون منافق نیست! تا آدمی که فقط هی ادعای ایمان می کنه و تو عمل هم معلوم نیست..... درسته کاملا. ولی باید ببینید مخاطبتون منافقه یا واقعامومن!؟. شما چطور داریداین اقا را ندیده قضاوت میکنین؟

من خودم اگر یه خواستگار برام بیاد برام واقعا مهمه منو به خاطر "خودم" بخواد. این خودم یعنی باورهایم؛اخلاقم؛مذهبم؛عقا یدم؛ خصوصیاتم؛روحیاتم ووو
نه فقط ظاهرم........ اون آقا اگه ساشا ر افقط بخاطر قیافه میخواست که با بی حجابیش کنار میومد! غیر از اینه؟! اتفاقا ایشون ساشا ر ابخاطر خودش میخواد و برای همین میخواد ساشا ی سری ارزش (به زعم خود اون اقا) را رعایت کنه
و خودم را هم تغییر نمی دم.(اگه حرف طرف منطقی و درست باشه کار بدی میکنی).. روی این خودم کلی زحمت کشده ام..کلی خانواده برای تربیت این "خودم" زحمت کشیده اند... (ولی ممکنه یجا راه را درست نرفتن و حالا فرصت اصلاح باشه)
چقدر برام سخت میشه بعدا بفهمم همسرم به خاطر زیباییم بوده هی کوتاه میومده ومنو پسندیده و یا مثلا اگر یه دختر خوشگل تر می دیده اونو می پسندیده!!! و مقایسه هایش را بر این اساس انجام می داده!!! و "خودم" را نمی خواسته...اگر یه همچین اتفاقی برام میفتاد از همون لحظه حتما ارزش شوهرم پیشم صفر می شد... خدا نکنه چنین مردی نصیبم بشه!

******
پس با یه فردی که خودت را می خواد ازدواج کن.همین جور که هستی...

که به این می گن عشق واقعی... در غیر این صورت هوسه!!! و زودگذر

خوشبخت باشی عزیزم

[صبا_2009]

سلام

ديشب با يه حالت حق به جانب و جرى برداشتم

چرا جری و حق به جانب؟؟؟ مگه این آقا می دونستن شما پشت اون چهره سادتون تو شرکت چی بوده!! که ازشون حالا طلبکار هستین؟

منتها شما ميخواى واسه كور كردن چشم بقيه زندگى كنى، احتمال داره از حرف من رنجشى براتون پيش بياد ولى شما يا بهتره در مورد فكرت تجديد نظر كنى يا اصلا ازدواج نكنى!

به حرفای خواستگارت جدی فکر کن، خوشبختانه این آقا متوجه انتخاب اشتباهش شد، امیدوارم شما هم متوجه باشید که با چه معیارهایی آدم ها رو می سنجید و تو معیارهاتون تجدید نظر کنید.


این حرف رو خواهرانه بهتون میزنم و امیدوارم نرجنید: شما بخاطر ظاهر زیبایی که داری و همین طور موقعیت اجتماعی به نسبت خوب خودت و خانوادت بیش از حد دچار غرور شدی (غرور واسه یه دختر تا یه حدیش خوبه ولی بعد از اون میشه آفت) و توقع داری بقیه آدم ها بخاطر بدست آوردن شما با همه چیز شما کنار بیان و دقیقا همون شکلی بشن که شما می خواهی، یه جورایی طلبکار آدم ها و خواستگارات هستی و از بالا به بقیه نگاه میکنی (شاید برداشت من صحیح نباشه، من از نوشته های خودت به این شناخت رسیدم) تا زمانی که اینقدر طلبکارانه به دنیا نگاه میکنی و قصد اصلاح دیدت رو نداری توقع نداشته باش که ازدواج موفقی داشته باشی. درسته که خیلی ها بهت پیشنهاد میدن و تو اولین نگاه عاشقت میشن ولی عاشق شدن تنها کافی نیست، عاشق موندن هم مهمه. امیدوارم درک کنی که نیتی جز خیرخواهی ندارم.

[morva]

دقیقا از همونطور مرداییه که حدس میزدم ساشاجان.
ایشون محکم و با شخصیت شکل گرفته شده است و نکات مثبت شمارو دیده (همونطور که خودشم اذعان کرده مثل خانواده درس شغل زیبایی و ...) مثلا دیده تم خانوادت مذهبیه گفته حجابشو درست میکنم و اومده بهت گفته تو خوبی، مشکل دوستاتن...
فکر نکرده پوشش شما حاصل تفکر شماست.

(چون منم روحیه ام فکر کنم مثل شماست میگم) این اقا بنظر من شوهر خیلی خوبیه واسه خیلیا، واسه بخصوص خانمهای کم رو ومطیع شوهر (تیپیکش این خانومهای اروم خانه دار که اصلا حرف نمیزنن و همه امورات و خرج و رفت و امد خانواده و ..با شوهره و سنتی هستن )
ولی واسه تو که مستقل هستی و کار داری، قصد دکترا داری، تو جامعه هستی و از همه چی سر درمیاری و ی خورده همچین مطیع نیستی خوب نیست. مگه اینکه تو دلت واقعا بخوای بعد ازدواج مطیع حرف اقاتون باشی. ممکنه بعدا بگه بچه دار شدیم دکتراتو ول کن. کارتو ول کن و .. و چون قده و مغرور و دوستش داری باید بگی چشم. یعنی نیازهای خودت سرکوب میشه که باید ببینی در برابر چیزی که بدست میاری می ارزه؟ و دیگه احتمال کیس بهتری نیست؟بخصوص که تو جامعه ما همه حق رو به اینجور مردا میدن حتا پدر مادرامون.

ممکنه این حس تمایلت به ایشون ناشی از طرد شدن دیشب باشه که گفتی من نمیخوام و اونم گفت اوکی بای.
کلا هیجانی تصمیم نگیر. اون مصممه و رو زندگیش فکر کرده و با برنامه داره میاد جلو.(مثلا اینکه گفته تو نامزدی حتی شده با هم بحث و جدل میکنیم، اما نشد خداحافظ)
این که بگی وای قدش 190 ورزشکاریه، چشم و ابرو مشکی، سبزه، ته ریش، ادکلن و لباس مرتب، قد و مغروره پس من عاشقشم بیشتر مال افسانه هاست نه زندگی واقعی خانومی.موفق باشی

[hamed-kr]

سلام

من یه بار توی یه سایت دیگه با یه موضوعی تقریباٌ شبیه موضوع شما برخورد داشتم و نظری رو که اونجا داده بودم رو براتون میذارم:

سلام خواهر گلم دیر وقتِ و من بی خوابی زده به سرم ، خب حالا بگذریممن میخوام از یه زاویه دیگه به موضوع شما نگاه کنم و در آخر یه توصیه ی مهم براتون دارم، حرفی که میزنم از یه آقا شاید غیر معمول باشه ولی خب نگاهم به این مساله این جوریه:خب اول یه اعتراف بکنم که من توی چند تا موضوع به خانمها(مخصوصا خانم های چادری که واقعا دارای حیای واقعی هستن که 99%هستن) غبطه میخورم که اولیش حجاب هست.حالا چرا ؟ چون خدا به اون بزرگی به خانم ها افتخار داده و درمورد پوششون احکامی رو قرار داده که رعایت اونها یکی از عبادت های بزرگ هست ومطمئنا اجر اخروی بزرگی داره(به شرطی که قدرش رو بدونید وبه خاطر سختی هاش به خدا منت نذارید)ولی خب ما آقایون احکام پوششمون کم ودر حد مستحب هست عموما جز در یک مورد خاص که هنری هم نداره، چون هیچ مرد سالمی نمیخواد با نمایش دادن ........ جلب توجه کنه بلکه خود به خود کراهت داره .در کل منظورم اینه که اگه یه آقا در لباس پوشیدن سبک اسلامی رو رعایت کنه به عنوان یه مستحب معمول پاداش داره وخب رعایت نکردن یه سری احکام مکروه یا حرام هستندو دومیش هم همه مردا باید غبطه بخورن و اون مادر شدن هست و همین بس که بهشت زیر پای مادران است.برم سراغ اصل مطلب،ازدواج یه فرصت بزرگه ،برای چی؟راحت تغییر کردن و بهتر شدن مخصوصا اوایل ازدواج(اینجاش شخصیه ولی دیگه میگم،من دوست دارم یه دختر خیلی با معرفت ، خیلی با ایمان،قانع وکلا خیلی خوب که از ته دل دوستش داشته باشم نصیبم بشه-اولا بگید انشاالله،دوما حتما میگید چه خوش اشتها کی دوست نداره چیزی دیگه میل ندارید تعارف نکنیدا....خب سوما من میگم آرزو بر جوانان عیب نیست و چهارما انشالله قسمت همه دختر ،پسرای گل بشه منم از صدقه سر شما روش)

حالا غرضم از این خواسته چیه این که آدم وقتی یکی رو خیلی دوست داره و دوما دوست داشتنی هاشون در مسیر هم هست تغییر کردن وخوب شدن و به اون دوست داشتنی رسیدن خیلی آسونتر و بلکه لذت بخش میشه در حالی که در حالت عادی بعضی وقتا تغییر خیلی سخت میشه وانرژی و انگیزه تغییر و بهتر شدن در ما خیلی کمه،

مثلا خانمم میگه دوست دارم نماز شب بخونی،خب آدم نگاه میکنه میبینه خودش هم دوست داشته ولی هیچ وقت انگیزه شو نمیتونسته برای این کار متمرکز کنه ، ولی خوب الآن با کمال رضایت و افتخار سجاده شو پهن میکنه و اگه بلد نیست میگه خانمی خودت ازم خواستی یالا زود باش یادم بده-بلدم باشی حال میده اینو بگی و خودتو به تجاهل بزنی-بعد نماز تو میخونی و نمی دونم تا کی سر رو سجده میذاری بلند بلند خدا برای داشتن همچین همسری شکر میکنی.

یا حتی سلیقه شون در مورد پوشش من فرق میکنه ولی با سبک زندگی اسلامی منافات نداره خب آدم خودشو به خاطر همسرش تغییر میده چه اشکالی داره؟اگر یه جایی احساس کردم الآن ظرفیت تغییر رو ندارم یا الآن اقتدار وغرورم داره جریحه دار میشه میشنم باهاش حرف میزنم و بالاخره باهم صلاح میریم.

یه مثال نزدیک تر به شما مثلا فرض کنید من سه تیغه میکنم-جوونی ها میکردم ولی الآن نه-خب مادر خانمم به من پیشنهاد میده یا نه اصلا ازمن میخواد که به خاطر نوع ارزش های خانوادشون این کار رو نکنم نگاه میکنم میبینم فرصت خوبی برای تغییری هست که خدا هم دوست داره میگم به خاطر خدا ،شما،وخانمم که خیلی دوستش دارم چشم اوامر دیگه ای ندارید(خب البته قبلش با خانمم صحبت میکنم تا اخلاقهای مادر خانمم وواکنش هاش رو بشناسم))حالا در مورد شما هم میتونه این رفتار اگه دوست داشته باشید صدق کنه،شما هم خودتون با چادر مشکلی ندارید و هم خدا بیشتر دوست دارد ، وهم اگر این کار به خاطر شوهرتان با طیب خاطر انجام دهید میتونید شوهرتون رو به خودتون علاقه مند کنید،اگر هم ازتون علت تغییر رفتارتون رو پرسیدند خوب میگید دیدم هم خدا هم شوهرم که خیلی دوستش دارم وهم شما که براتون احترام قائلم تصمیم گرفتم چادر بپوشم و اگه احیانا پرسیدند خب پس قبول داری که به خاطر لجبازی این کار رو نمیکردی میگید مادر جون شما بزرگوارتر از اون هستید که عیب کسی رو به روش بیارید بعد توی صورتشون با یه ملاحت ومعصومیت زنانه میخندید و ازشون درباره بزرگواریشون تایید میگیرید.توصیه ی مهمی که میخواستم بهتون بکنم در واقع رفتاری هست که توی خط آخر توضیح دادم و اون مدیریت روابط هست،خیلی از آسیب های توی خونه ها وخونواده هارو که دیدم ناشی از نداشتن همین مهارت هست خواهر محترم اول زندگی تون هست سعی کنید بجای احساسی وغریزی رفتار کردن این مهارت رو یاد بگیرید که اصول اون توی بسیاری از روایات اسلامی اومده وحتی بخشی از ایمان شخص به حساب میاد.در این مورد حتما با شوهرتون وضرورتش صحبت کنید وحتی پیش مشاور برید چون این مساله برای مردها که باید تکیه گاه خانمشون باشن خیلی مهمه.با آرزوی سعادت وبهروزی شما در دو دنیا.در این ماه مبارک برای فرج آقامون دعا کنیم که کلید گشایش همه مشکلات بشریت است ومعرفتمون رو هم نسبت به دعاهمون بالا ببریم تا بیشتر مورد قبول و اجابت قرار بگیره انشاااله.

البته یه چیزی هم در مورد رفتار اون آقا بگم ، حس من از اولش این بود که شما فارق از نوع پوششتون(که اون هم بین بدحجابی ها تفاوت زیادی هست و شما در مجموع کمی از حجاب تون رو رعایت نمی کردین) سیگنال های مثبت رفتاری برای اون آقا مثل حفظ حیای زنانه و غیره داشتید که باعث جذب ایشون به شما شده و ایشون احساسشون این بوده که برای به سمت حجاب کامل رفتن (نه حتما چادری شدن) در شما تغییر زیادی در شما نمی خوان ایجاد کنن.

و اما در مورد پست آخرتون ،خانم ساشا شما دارید کاملاً احساساتی برخورد میکنید و این رو بدونید و کاملاً در ذهن خودتون جا بندازید که اساسا احساسات دارای نوسان های شدید هست مگر شخص با تمرین عقل و معیارهاش رو با احساساتش چیره کرده باشه .

شما به همون دلیل احساسی که امروز شیفته رفتار ایشون شدید فردا روز در قطب مخالف احساسات قرار میگیرید و از فلان رفتار به شدت منزجر می شید.

چیز بسیار مهم دیگه ای که اصلا به اون توجه ندارید و با این رویکرد احتمال شکست شما رو خیلی بالا می بره این هست که نمی دونید اصلا ازدواج چی هست.

قدیمی ها میگفتن کسی که ازدواج میکنه باید من اش نیم من شده باشه ،ازدواج زمینه جدیدی برای ارضای نفسانیت های ما نیست بلکه قرار هست در بستر اون آدم تر بشیم و مطمئنا متواضع تر شدن و کاهش منیت ها ما رو به آدم بودن بیشتر نزدیک می کنه.

ازدواج چه برای مرد مسئول و چه برای زن مسئول ایجاد محدودیت میکنه ، بسیاری از جاها باید توی ازدواج خودتون رو بشکنید تا دوام خانواده ممکن بشه ولی اگر بخواید با نگاه برتری طلبانه مخصوصا از طرف خانم با این موضوع روبرو بشید مطمئن باشید که یا باید باید با یه مرد شلخته بی تفاوت ازدواج کنید تا با برتری طلبی شما کنار بیاد یا منتظر شکست قطعی بنیان خانواده تون باشید.

عیب است بلند برکشیــدن خود را
وز جــمله خلــق برگزیـــدن خود را

از مردمــک دیــده ببــاید آمـــوخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را

موفق باشید.

[tanhaei]

دوستان حرفهاتون خيلى رو من تاثير گذاشت، ديشب با يه حالت حق به جانب و جرى برداشتم بهشون زنگ زدم كه سنگهامونو وا بكنيم و به نتيجه برسيم كه اگه نشد الكى وقتمونو هدر نديم، بعد از سلام و احوالپرسى گفتم آقاى فلانى من از اين رفتارتون ناراحتم، گفت كدوم رفتار؟ گفتم همين كه شما به حجاب من گير ميدين، شما ديدين كه من چه جور آدمى هستم براى چى نرفتين يه دختر همفكر با خودتون پيدا كنين؟ برگشت گفت فكر؟ خانوم شما شايد تا آخر عمرت بخواى اشتباه زندگى كنى، يعنى جدا تحمل يه روسرى خيلى سخته؟ بعد هم من چاقو زير گلوى شما نذاشتم كه، دوران نامزدى براى چيه؟ براى اين كه آدم مى شينه خواسته هاشو مطرح مى كنه، صحبت مى كنه، گلايه مى كنه، حتى فحش ميده و بد و بيراه ميگه و دعوا مى كنه تا بفهمه نهايتا چقدر ميتونه افكار و سلايقشو با هم وفق بده، گفتم به نظر شما به جنگ اعصابش مى ارزه؟ برگشت گفت از نظر من كه جنگ اعصاب نيست و هركس بود بالاخره من تو يه مواردى باهاش تفاهم نداشتم، بعد هم از نظر من شما خود واقعيت اين نيست، شما به خاطر انتخاب غلط دوستانتون! اينطور شدين. براى پز و كلاس آرايش مى كنين، والا بدون آرايشتون از آرايش كرده تون زيباتره، منتها شما فكر مى كنين اگه آرايش نكنين امل ميشين، خانم تا حالا شده به جاى پز و كلاس و ماشين بقيه به عقل و متانتشون حسادت كنيد

آفرین به جواب های پخته و حسابی ایشون به شما ....

==================================

خانم sash تا حدودی پست های شما را خواندم !

عنوان تایپیک تون برام خیلی جالب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ممکن بدونم دقیقا از زندگی چه میخواهید ؟؟؟؟

از شوهر آینده تون چی میخواهید ؟؟؟

مگه زندگی ، نمایشگاه خودرو که میخوای مقایسه کنی و

ببینی مثلا ماشین خواستگارنتان از شما سرتر هست یا نه ....


در زندگی زنا شویی همه چیز که به قد و قامت و درشتی اندام

و پول و ماشین و خانه ، مدرک تحصیلی و ... نیست !!!!

از قدیم میگند :

نیم کیلو باش ، ولی مرد باش ....

==========================

زندگی یه شیر مرد میخواد یه شیر زن ...

شیر زن ش هستی ؟؟؟؟

بسم ا... ، پس بگرد شیر مرد ت را پیدا کن ....!!!


ولی اگه دنبال فانتزی های خودت میگردی

که فردا شوهرت را به همه نشون بدی و پزش بدی

از فردا توی زندگی بخوای دری به تخته خورد

باهاش کورس بزاری

بگی حقوق من بیشتر از حقوق تو

مدرک تحصیلی من بالاتر از تو

بنظر من شما هنوز برای ازدواج آمادگی ندارید !!!


و اما یک موردی که کمی مردد بودم خدمت تون عرض کنم یا نه !!

جسارتا ، با توجه به صحبت های شما ...

من احساس میکنم

شما دچار خود بزرگ بینی شدید .... !!!!

البته امیدوارم که در مورد شما من اشتباه کرده باشم

ولی این بدونید، سم خودبزرگ بینی یا خود بزرگ پنداری

، سمی ست بسیار خطرناک و ممکن است شما را به بیراهه

بکشاند ....


بنده سر بسته عرض کرده و امیدوارم این صحبت آخر بنده

را درک کرده باشید ...


موفق باشید ...

[مصباح الهدی]

فی الواقع پست مصباح الهدی عالی بود. خیلی مطالبو به درستی اشاره داشتن و به دردتون میخوره. در کل بعد فروکش کردن احساست شدید اولیه رابطه به منطق کشیده میشه و بهتره تماتم سنگها همین اول کار وا کنده بشه. از خوندن تمام پستهاتون جمعانتیجه گیریم لینه خانم ساشا که:
1- تفاوتهای شخصی بینتون بیشتر از اشتراکاتتونه
2- ایشون رو مواردی کلیده که برای شما پذیرفته نیست
3-فرهنگ اقتصادیتون فرق داره (ایشون به دنبال ی زندگی ساده کارمندیهکه زن و مزد با هم کار کنن بریزن تو ی کاسه مشترک (البته بماند که تو ابن اوضاع اقتصادی میتونه تز بدی نباشه وخیلی ها الان اینطوری زندگی میکنن!) ولی شما هنوز نیومده دارین با دامادای فامیل سنگ مقایسه را میندازین(خیلی کارتون غلطه)
4-شمانوعی حس خودبرتر بینی داری که بخاظر اختلاف تحصیلیتونه و قطعا در طول زندگی مشکل ساز میشه

جمع بندی: اگه نمیتونین خودتون را تغییر بدید (بخصوص در مساله حجاب) این مورد را فراموش کنید و به اون آقایی که قرار ه تابستون میاد فکر کنید

توصیه: اگه دلتون با ایشونه ی مدت جدایی بندازید و همش با خودتون فکر کنید. الان من از لابلای صحبتهای شما بیشتر بوی هوس وجذب شدن به ایون بخاطر کشش های جنسی میبینم نه اون علاقه به تشکیل خانواده را که این هم مهمون 6 ماه اول بعد از ازدواجه


اما ی سخنی هم با مصباح الهدی دارم. پیشاپیش عذر میخوام خانم مصباح. در کل با شما موافق بودم و چندتا نقدم دارم که فکر میکنم فکر کردن بهشو نبرای ساشا هم خالی از لطف نباشه.

سلام
ممنون آقای کامران..... بله دیدگاهم راجع به پسرهای" به اصطلاح" مذهبی بود.......
صحبتهاتون را خیلی دوست داشتم. یعنی واقعا دوست داشتم یه پسر مذهبی یا حتی تعداد زیادی بیان بگن که نه ما به ازدواج این شکلی نگاه نمی کنیم...
خیلی ممنون که گفتید.
راجع به این آقا هم قضاوت نمی کنم.راست می گید الان که پاسخ هایش به ساشا را خوندم دیدم نیتش خوبه... ولی بنده خدا داره راه را اشتباه می ره... یعنی نیتش را داره اشتباه پیش می بره...

او فکر می کنه ساشا را می تونه تغییر بده. و فکر ساشا اشتباهه . البته واقعا بعضا فکرش اشتباهه.به خصوص قسمت مادیات.
من نگفتم حتما این آقا ساشا را "فقط" به خاطر قیافه می خواد.و منافقه و... حرفام کاملا کلی بود.
ولی الان هم که صحبتهای اون آقا را می خونم می بینم عامل بسیار مهمی که این آقا به ساشا علاقه مند شده؛ قیافه ساشاست!!! عامل اصلیش همین بوده... چون از زیبایی ساشا هم خیلی حرف زده! و گفته بدون آرایش زیباتری! و اینکه اصلا هیچ کدوم از عقاید ساشا را قبول نداشته... کل طرز فکرش را غلط می دونسته... الان مگه ما شخصیت خودمون تشکیل شده از عقایدمون نیست؟

اگر ساشا به نظرش جذابیت ظاهری نداشت؛ چقدر این آقا می تونست ساشا را دوست داشته باشه؟ و خود ساشا را بخواد؟
**شاید سوال اصلی را بهتر بود و یا مودبانه تر بود اینگونه مطرح می کردم چقدر میشه روی علاقه ای که قسمت اصلیش را جذابیت ظاهری تشکیل داده(که ناپایداره) تاکید کرد و چرا برخی آقایون به ظاهر مذهبی این قدر ساده به این مساله مهم ازدواج نگاه می کنند و این قدر راحت جذب ظاهر زیبا می شن...

و این موضوع گاهی در جامعه دختران مذهبی مشکل ایجاد کرده!
چرا که خیلی وقتها (نه همیشه)هم کفو یه دختر مذهبی از دایره انتخابش خارج میشه و می ره با غیرهم کفو خودش از نظر اعتقادی ازدواج می کنه که مذهبی نیست ولی خوشگله.....
و این گاهی سبب میشه یه دختر مذهبی به اشتباه برای ازدواج به آرایش و بی حجابی روی بیاره(برخلاف اعتقاد قلبیش...که من به این دختران "به ظاهر" مذهبی هم می گم خیلی اشتباه می کنند که این گونه دینشان را استدلال می کنند و شوهرشون را انتخاب(!!!) .

****یه عده بی حجاب می شن با این استدلال که شوهر می خواهم.... یه عده با حجاب می شن با این استدلال که شوهرم می خواهد.... در هر دو صورت عقیده ای که بر اساس یه نفر متغیر دیگه(به نام شوهر!!!) باشه اسمش عقیده نیست و ارزشی نداره.****

و اون آقایی که بعد ازدواج همسرش این جوری بر اساس چنین استدلالی باحجاب میشه نمی دونم چقدر می تونه روی حجاب خانمش ارزش واقعی بذاره. (و سوء تفاهم نشه من اینجا در واقع به دختران به ظاهر مذهبی هم انتقاد جدی دارم)

[morva]

***شاید سوال اصلی را بهتر بود و یا مودبانه تر بود اینگونه مطرح می کردم چقدر میشه روی علاقه ای که قسمت اصلیش را جذابیت ظاهری تشکیل داده(که ناپایداره) تاکید کرد و چرا برخی آقایون به ظاهر مذهبی این قدر ساده به این مساله مهم ازدواج نگاه می کنند و این قدر راحت جذب ظاهر زیبا می شن...

***یه عده بی حجاب می شن با این استدلال که شوهر می خواهم.... یه عده با حجاب می شن با این استدلال که شوهرم می خواهد.... در هر دو صورت عقیده ای که بر اساس یه نفر متغیر دیگه(به نام شوهر!!!) باشه اسمش عقیده نیست و ارزشی نداره

سلام
شما که خودتون ژنتیک خوندین(اگه اشتباه نکنم) دیگه چرا. خوب اقایون مذهبی هم اول اقا هستن بعد مذهبی و دوست دارن ژن های خودشونو در کنار یک ژن مورد پسند بگذارن و بقا پیدا کنند.سوالی که اینجا هست اینه که اسلام دینیه که بر اساس فطرت و طبیعته چرا باید به مردان بگه یا زیبایی رو انتخاب کن یا طینت خوب رو. البته اسلام این رو نمیگه و این برداشت شماست..
ستاره های دوم هم ، ببخشید مگر شما خدا هستید که نشستید و کار این افراد رو قضاوت میکنید و میگین بی ارزشه؟ میدونین چقد تو جامعه فعلی ما مذهبی نماها با همین حرفا دل مردمو شکوندن و اونارو از مذهب بری کردن؟ شما که نیت تون پاکه و تحصیلکرده این نباید به این موارد دامن بزنید.

[مصباح الهدی]

سلام
خوب اقایون مذهبی هم اول اقا هستن بعد مذهبی و دوست دارن ژن های خودشونو در کنار یک ژن مورد پسند بگذارن و بقا پیدا کنند.سوالی که اینجا هست اینه که اسلام دینیه که بر اساس فطرت و طبیعته چرا باید به مردان بگه یا زیبایی رو انتخاب کن یا طینت خوب رو. البته اسلام این رو نمیگه و این برداشت شماست..


ستاره های دوم هم ، ببخشید مگر شما خدا هستید که نشستید و کار این افراد رو قضاوت میکنید و میگین بی ارزشه؟ میدونین چقد تو جامعه فعلی ما مذهبی نماها با همین حرفا دل مردمو شکوندن و اونارو از مذهب بری کردن؟ شما که نیت تون پاکه و تحصیلکرده این نباید به این موارد دامن بزنید.

سلام morva جان

این استدلالی که "همه" ازدواج را براساس بقا و ادامه نسل و ژن بدونیم به نظر من در مورد انسانها صدق نمی کنه. اساسا به نظرم انسان یه بعد حیوانی داره همونی که تو می گی که براساس زیستشناسی میل جنسی و بقای یک سری ژنهاست و من با این بعد مخالف نیستم. با این مخالفم که "هدف" ازدواج این بعد قرار بگیره عزیزم... هدف نهایی این نباید باشه به نظرم.

واقعا هدف یک انسان از ازدواج خیلی باید از سایر موجودات فرق داشته باشه...

و مورد دوم اینکه من کی آنها را قضاوت کردم.... من اصلا قضاوتی نکردم. ببین من دارم اینو می گم. دقت کن:
یه آقایی می خواد خانمش محجبه بشه خب؟ (آن هم در ظاهر.که به نظر من می تونه ریا هم بشه)
حالا این خانم به خاطر شوهرش ( نه به خاطر خدا) محجبه بشه؛این حجاب به نظر من اسمش حجاب (همان حجاب واقعی)نیست! این ظاهریه... این ارزشی نداره... به این نمی تونیم بگیم عقیده! چون عقیده باور درونی آدم هاست! نه اینکه از روی چیز دیگه ای به وجود بیاد...

من این جوریشو می گم ارزشی نداره.نمی دونم الان تونستم منظورم را برسونم یا نه... نگفتم کلا انسانهایی که عقیدشون یه جور دیگه است ارزش ندارند. گفتم انسانهایی که عقیدشون را بر اساس یه متغیر دیگه و بدون فکر انتخاب می کنند این عقیدشون( دقت کن می گم عقیدشون) ارزش عقیده ای نداره.چون از درونشون نیست.هرچند در ظاهر خیلی هم موجه و محجبه باشند.به این نمی گن عقیده اصلا.
و الا اصلا عقیده کسی به من ربطی نداره.و کسی که صادقانه عقیده اش را می گه و خود واقعیش هست را بیشتر قبول دارم و به هر عقیده ای احترام می ذارم.تا اینکه "ظاهری"داشته باشیم ولی باطنش را نفهمیم برای چیه... اصلا حجاب بدون باطن را من قبول ندارم .

اما از اون طرف هم بله ممکنه خانمی همون طور که آقای حامد در پست بالا خیلی قشنگ توضیح دادند(که من بعدا خوندم و خیلی خوشم اومد) بعد از ازدواج از درون متوجه بشه و عقیده اش تغییر کنه. باز این خیلی متفاوته از اینکه بدون باور آدم یه کاری را انجام بده.

امیدوارم این دفعه منظورم را درست رسونده باشم.
عقیده شما هم محترمه و قصدم به خود عقیده کسی نبود. نیتم به انتخاب افراد براساس اختلاف عقیدشون بود که توجیهات اشتباهی برای این اختلافات آورده میشه. که داشتم توضیح می دادم چرا این توجیهات اشتباهه به نظر من.

***و در ضمن اگر دقت کرده باشی جمله ای که از متنم انتخاب کردی را در نقد دختران "به ظاهر"مذهبی که این گونه استدلال می کنند گذاشته ام. مشخصه چنین استدلالی اشتباهه.اشتباه نیست؟
موفق باشی

[شیدا.]

نمی دونم این همه کف و سوت و هورا واسه اون آقا برای چیه؟

ایشون قراره ازدواج کنه یا کلاس امر به معروف و نهی از منکر بذاره.
اتفاقا خیلی هم اشتباه کرده که به نظرش باید با یکی بی حجاب ازدواج کنه و ارشادش کنه و اعتقاداتش را عوض کنه !!
این نشون می ده هنوز نمی دونه ازدواج یعنی چی

با یکی که فکر می کنی همه چیزتون اوکی هست ازدواج می کنی، هزار تا تفاوت و مشکل از توش درمی آد
این یکی اومده می گه تو خوب ارشاد نشدی، من می خوام باهات ازدواج کنم و ارشادت کنم .......

ساشا جان،
شما چی خیال کردی که به مردی که درآمدش به قول خودت از خودت هم کمتره، می گی مرد باید برای زنش ماشین سیصد میلیونی بخره.
خب مگه نمی بینی شغلش و درآمدش و زندگیش چطوریه. به جای این حرفها می تونی بگی نخیر من ملاکهای مالی و اقتصادی دارم که در شما نمی بینم. تمام.

کلا تاپیکهات یه مدلیه.
یه نمه رویایی توهمی می زنه
مثلا اون قسمت که گفتی 206 توی ترافیک می مونه، مازراتی هم ... آخر استدلال بود
یا این که انتظار داشتی خواستگارت، توی محل کار، با دسته گل بیاد بیفته به پات