ب
اغبان گرامی واقعا خیلی ممنونم که باز هم جواب دادید و راهنمایی کردید. راستش دیگه داشتم از اینجا ناامید می شدم...صحبتهاتون خیلی مفید بود اگرچه که فقط به یکی از مشکلات من اشاره کردید...مشکلات و سوالهای من که یکی دوتا نیست متاسفانه.....اما تو اون موردی که گفتید کمک خوبی بود.
خواهشم میکنم - آخه چرا نا امید ؟
توکلتون به خدا باشه
مشخص هست که دغدغه زیاد دارید و فکرتون زیاد مشغوله ،،،،،،
ولی خانم احساسی ،،،،،،درسته غصه ها داری ،،،،ولی بازم خدا داری
..............................
به عنوان کسی که مطالعات روانشناسی این مدلی داشتم و کلی تست دادم و می تونم بگم تقریبا به خودشناسی رسیدم می دونم که من بیشتر شخصی "لمسی" هستم...
شاید دلیل اینکه در زندگی و انتخاب همسر به احساسات و احساسی بودن طرف مقایلم اهمیت زیادی می دم هم همین باشه... البته شاید بصری بودن ترجیح دوم شخصیت من باشه.....احتمالش هست...
.به هر حال چیزی که مسلمه اینه که من می دونم معیار زیبایی و به صورت جزئی تر معیار " خوش چهره بودن" و " متانت ظاهری و شخصیتی" برای من جزء معیارهای اصلی و غیر قابل گذشت هستن...
ک جورایی من خودم تو ذهنم به معیارهای ظاهری هم نمره دادم و بر اساس معدل شون تصمیم می گیرم... البته تصمیمی که منفی میشه همیشه
متن بالای شما را خوندم این جمله تون برام قابل تامل بود :
در زندگی و انتخاب همسر به احساسات و احساسی بودن طرف مقایلم اهمیت زیادی می دم - البته شاید بصری بودن ترجیح دوم شخصیت من باشه.....احتمالش هست...
بعد خط پایین در مورد متانت و خوش چهره بودن معیار تون صحبت کردید و فرمودید براتون مهمه !
کدومش برای شما مهمتره :
1) خو ش سیما بودن آقای خواستگار
2) یه مردی که به احساسات ( شاعرانه و رمانتیک باشه - احساس همسرش را خوب بشناسه ) اهمیت زیاده بده
3) متانت ( نوع راه رفتن - آهسته سخن گفتن - نگاه ملایم ( بعضی را آدم می بینه تو خیابون وحشت میکنه (:
من فکر کنم الحمد الله همه ی اینها برای شما مهم هستند
اگر شما از نظر روانشناسی و تست هایی که انجام دادید شخص لمسی باشید ،،،باید از موارد بالا دومی و سومی از بقیه بیشتر برای شما اهمیت داشته باشه !
شاید همچنین آدمی که هر سه معیار بالا را داشته باشه در شهر شما نباشه و یا متناسب با سن شما نباشه یا .......؟
برای همین خدمتتون گفتنم متعادل تر معیار تراز کنیم !! البته نه که معیار اصلی خودمون را رها کنیم ! بلکه شدتش را کنترل کنیم حداقل !
........................................
نمی دونم قضیه مربوط به شانس میشه یا شرایط خانواده یا حکمت خدا یا فرهنگ بد جامعه ی ما
شاید خود ما هم دخیل باشیم
اگر ما همسران را مطابق با معیار زیبایی تراز کنیم فقط ! و خدایی نکرده یه اتفاقی یه حادثه ای یه مریضی ای باعث شد همسر ما مثل قبل نباشه - اون موقع چی ؟
یه بنده خدایی را می شناسم میگه همسر من باید بسیار زیبا باشه - این شکلی باشه - اندامش این جوی باشه و .....
بهش گفتم تو برو با یه مانکن ازدواج کن !
به نظرم دلنشستن مهمه ،،،، ولی باید مراقب باشیم افراط و تفریط نکنیم .
..................................
شاید هم دید من و یا چی که هشتاد درصد خواستگارها تو زیبایی معدل زیر 50 60 درصد می گیرن از من...االبته حتی وقتی درباره ی خواستگارها از خانواده می پرسم با اینکه اونا رو ظاهر حساس نیستن اونها هم در مورد بیشترشون نظرشون اینه که چهره های متوسط رو به پایین دارن! با اینکه من واقعا به گفته ی خیلی از دوستان تهرانی و هم شهری و...و اطرافیان و خواستگارها و کسایی که واسطه میشن برای معرفی دختر خشگل!! و پاک به خانواده های مذهبی برای ازدواج و... واقعا چهره ی زیبا و بالایی دارم البته واقعیت اینه که نرم افزارهای تناسب اندام به من اینطوری جواب می دن که: "شما کمی اضافه وزن دارید اما چاق نیستید"
(باور کنید اصلا آدم خودشیفته و با اعتماد به سقفی نیستم. فقط دارم واقعیت رو می گم که فکر نکنید دنبال یه کسی بهتر و زیباتر از خودم هستم.
مثلا اگر من کمی اضافه وزن دارم حاضرم همسر آینده م خیلی اضافه وزن داشته باشه یا حتی چاق محسوب بشه ولی زیبایی چهره ش کمی از خودم پایین تر باشه نه خیلی زیاد ) .
چون شما خانمی هستید که ،،، احساسات و متانت برای شما مهمه - پیشنهاد میکم اگر موردی را دیدید که به خواستگاریتون اومد و نمره چهره آن برای شما مثلا 60 بود - سریع رد نکنید طرف را .
شاید با آشنایت بیشتر و شناخت هم فهمیدید ایشون نمره احساس مثلا 90 میگیره - متانت خوبی داره
همین باعث شما نمره 60 چهره برای شما بیشتر بشه .
منظرم اینکه بیشتر بررسی کنید
............................................
مشکل اینجاست که در فرهنگ خانواده های ایرانی خصوصا خصوصا خانواده های مذهبی_سنتی مثل خانواده ی من و تعداد زیادی از خواستگارهام این عقیده وجود داره که پسرها حق دارن دنبال دختر خیلی زیبا باشن مثلا با این استدلال که بعدا به گناه نیافتن و چشمشون به دنبال کسی نباشه اما دخترها حق ندارن ملاکی به اسم زیبایی ظاهری برای انتخاب همسر داشته باشن!!!!! و فقط باید بر مبنای ایمان و اخلاق همسر انتخاب کنن!! مثلا خواهر خودم تقریبا بر همین منوال ازدواج کرده...البته خواهرم از جهت اعتقادات و سبک زندگی با من خیلی فرق داره...
خب من وقتی می بینم پدر و مادرم به عنوان نزدیک ترین آدمای زندگیم و تکیه گاهم و حتی خواهرهام به عنوان صمیمی ترین مشاورای زندگی م و بزرگترای فامیل که چند بار باهاشون مشورت کردم مدام منو به خاطر نپسندیدن ظاهر خواستگارها و جواب منفی دادن به خاطر ظاهر و به دل ننشستن و یا به خاطر صفتی که من بهش می گم تعصب( صفت منفی) و اونا بهش می گن ایمان خیلی زیاد(صفت خیلی مثبت و کمیاب!) سرزنش می کنن و با نگاه بد قضاوت می کنن و معتقدن بر اساس تجربه های زندگیشون من فوق العاده دارم اشتباه تصمیم می گیرم و بعدا پشیمون می شم, خب من هم دچار دوگانه گی و اضطراب زیاد می شم....افسرده و پریشون می شم...دقیقا مثل این روزا...که ناراحتی خواستگاری که به خاطر ظاهر و تعصبی بودن و شغل مذهبی ش می خواستم رد کنم اما حالا مجبورم باهاش حرف بزنم و بعد بهانه های الکی بیارم که تو صحبتا مشکل وجود داشت و ... و عذاب وجدانی که بابت این کار دارم داره عذابم میده...و همش اضطراب جلسه ی بعدی رو دارم که چند روز آینده ست...
حق با شماست - بالاخره یه سختی هایی هست - قبول دارم
البته پدر و مادرها هم،،، بد بچه های خودشون را نمی خوان - خوشبختی شما ،،،خوشبختی اونهاست
شاید شما زندگی را جور دیگر معنا میکنی بر خلاف پدر و مادرتون !
اعتقاد دارم معیار دلنشینی با معیار زیبایی فرق میکنه
چون زیبایی یه روزی از بین شاید بره !
ولی دلنشینی نه !
امکان داره مثلا یه پیر مرد 80 ساله ،،هنوزم چهره اش دلنشین باشه
.................................
علاقه مندی ها (Bookmarks)