به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 30
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    بنظر من باید سعی کنی بری تو جمع
    ورزش های گروهی مثل باشگاه
    یا وارد کار شدن تو رشته خودت
    یا وارد گروه شدن هرگروهی مثل اشپزی به شدت توصیه می کنم بهتون


    هرچقدر تنها تر بمونی بیشتر اذیت میشی بنظر من باید بری تو جمع و استقلال شخصیت برسی

  2. کاربر روبرو از پست مفید Telegramid_TrueMotion تشکرکرده است .

    miss seven (جمعه 30 شهریور 97)

  3. #22
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام گیسوکمند عزیزم و آقای تلگرام ؛
    امیدوارم ایام به کامتون باشه و سلامت باشین ؛

    میدونید چیه ؟ همین انتخاب هدف هم خیلی دشوار و سخته ... به عنوان مثال بزارید براتون توضیحی را بدم ... من مطمئنم چه در رشته ی خودم مشغول به کار بشم و چه در کارهای هنری حتما معروف و مشهور میشم و راضی خواهم بود ولی نمیدونم کدوم بهتره ... در همه ی این امور استعداد دارم و میتونم پیشرفت زیادی بکنم ... از یک طرف دیگه یک مسئله ای هم هست که زمانیکه یک دختر ازدواج میکنه دیگه نمیتونه خودرأی باشه ..شریک زندگی داره ...فرزند داره ... در قبال فرزندانش مسئولیت داره ... مثلا من برم سر کار و فرزندم توی خونه تنها باشه و بعدا همیشه در ناخودآگاهش احساس تنهایی و خلأ داره ...بنظر من اون چیزی که بچه ها از والدینشون انتظار دارن پول و در رفاه کامل بودن نیست ..این هستش که پدر و مادرش کنارشون باشن و خانواده از نظر معنوی بتونه روح فرزندش رو غنی از احساسات خوب بکنه ...
    واقعا نمیدونم تصمیم درست چیه ؟
    من میتونم تا زمانیکه متأهل نشدم کارهای جانبی مثل رفتن به باشگاه و یادگیری مهارت را انجام بدم تا روحیه ی شادتری بدست بیارم و حتی اگر اینطوری نشه ورزش را بصورت انفرادی شروع میکنم حتما بخصوص زمانیکه برای سلامتی و کاهش استرس هم عالیه.
    مهمترین دغدغه من زندگی کردن بود ... کیفیت زندگی خیلی مهمه ...ما نیامدیم توی این دنیا که بخوابیم و بخوریم و بریم ...حتما باید یک فعالیت مثبتی انجام بشه.

    راستی گیسوکمند جان ... درباره هدف کوتاه مدت گفتین
    به مدت یکماه هر شب پبش از اینکه بخوابم برنامه روز بعد را مینوشتم ...فعالیت های خیلی ساده مثل خواندن قرآن و ...
    ولی نمیدونم شاید بخاطر همون تغییر حالات روحی رها کردم و خسته شدم و خودم را هم خیلی سرزنش میکنم که چرا اینطوری ام ؟
    البته فعلا شروع ترم جدید خیلی نزدیکه و اینقدر سرگرم درس و دانشگاه خواهم بود که تنهاییم را فراموش میکنم و سرگرم میشم و چند نفر میبینم .

    همه هم به من میگن تا لیسانس نگرفتی سراغ فعالیت جدید و کار نرو چون به درست خدشه وارد میکنه و حتما زمانیکه درسمم تموم بشه خب بهرحال باید برم مقطع بالا و اون هم مشکلات خودشو داره.

    دعا کنید تا بتونم مسیر درست زندگیم و آنچه که منو به خوشبختی و آرامش و رضایت درونی میرسونه برسم
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  4. 2 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (شنبه 31 شهریور 97)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام هفت عزیزم،

    حتما مشکلی که داشتی خیلی برات سخت بوده، خوشحالم که این دکتر کمکت کرده و الان خوبی.

    اما همونطور که می دونی داروها صرفا شرایط جسمی ما رو مساعدتر می کنن تا موقعیت بهتری برای مواجه شدن با مشکلاتمون و حل کردنشون پیدا کنیم.

    تو مسیر زندگی اونقدر مشکلات هست، اونقدر چالش هست، که باید از هر چالش و درد و مشکلی برای قوی تر شدن استفاده کنیم تا بتونیم از عهده ی بعدیش بربیایم.

    گیریم که دارو کمک کرد یکیش رو رد کنیم، بعدیا چی؟

    تو هنوز اول راه زندگی هستی عزیزم. می دونی که باید یاد بگیری با مشکلاتت دست و پنجه نرم کنی و در مواجهه با هرکدوم اونقدر بزرگ بشی که برات برطرف بشه.

    مثلا اگه یک مشکل ما رو افسرده می کنه، در واقع داره بهمون می گه: یا من رو از بین ببر و یا یاد بگیر با وجود من افسرده نباشی.

    مشکلی که مضطربمون می کنه، داره بهمون می گه: یا منو از پیش روت بردار، و یا انسانی بشو که با وجود من هم آروم و مطمئن باشی.

    تو خودت داری روانشناس می شی و خیلی بیشتر از من به اینها اعتقاد داری. پس چی باعث شده که به دارو درمانی اکتفا کنی و مراجعه ی مرتب به روانشناس نداشته باشی؟
    ویرایش توسط میشل : یکشنبه 01 مهر 97 در ساعت 00:08

  6. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    miss seven (یکشنبه 01 مهر 97), نیکیا (یکشنبه 01 مهر 97)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام هفت

    منهم دوستای کمی دارم و همین تعداد هم ازم دور هستن.
    چند روز پیش که تعطیل بودم و هیچ برنامه ای نداشتم نشستم گریه کردم. واقعا ناراحت بودم. چرا سرنوشت من اینه؟ کار و کار و کار وقتی هم تعطیلم دوستی ندارم با هم بریم بیرون و خوش بگذرونیم.
    این دوستایی هم که دارم از دبیرستان و دانشگاه برام مونده. و احساس میکنم بعد از دوره تحصیلی هیچ دوستی ای شکل نمیگیره . مگه اینکه خیلی سطحی باشه.
    باشگاه رفتم ولی باهاشون غریبه بودم. کلاس موسیقی رفتم ولی خب تنها هنرجو من بودم. سرکار هیچ دوستی پیدا نکردم و واقعا انگار شدنی نیست. از هیچ کس خوشم نمیاد و با هیچ کس احساس قرابت ندارم و به احتمال زیاد این یه احساس دو طرفه ست .
    گاهی وقتا خیلی پیش آمدا دست خودمون نیست. اینکه من اینجا زندگی کنم خارج از اختیارات من بوده و خب نمیشه کاریش کرد.

    منم مثل تو فکر میکنم کار مثبتی انجام ندادم و روزام داره بیهوده سپری میشه.
    ولی تصمیم دارم زبان بخونم. این تاپیک رو بخون . به آدم انگیزه میده
    http://www.hamdardi.net/thread-36153.html

    مسلما اگه زبان بخونم احساس مفید بودن میکنم و با یادگیری انرژی میگیرم و احساس زنده بودن میکنم.
    چیز دیگه ای که شادم میکنه دویدنه. از باشگاه رفتن لذت نمیبردم ولی تا دلت بخواد از پیاده روی و دویدن لذت میبرم.
    درست مثل اینه که یه قرص خوشحالی میخورم. همش بخاطر ترشح اندورفینه. جدی جدی حالت سرخوشی بهم دست میده .

  8. 2 کاربر از پست مفید nahid-111 تشکرکرده اند .

    miss seven (یکشنبه 01 مهر 97), نیکیا (یکشنبه 01 مهر 97)

  9. #25
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام میشل عزیزم

    ممنونم از راهنمایی های خوبت دوست خوبم ... میشل جان جنس این مشکل و بیماری تفاوت داشت با اینکه مثلا یکی توی کارش شکست بخوره و یا دختری توی خانواده شوهرش بهش زخم زبان بزنند...اون ها همه جنبه ی بیرونی داشت ولی مشکل من روحی و درونی بود و هیچ راه مقاومتی در برابرش نداشتم تا بتونم خوب بشم ..گفتم که حالم خیلی بد بود...فقط خدا یاورم بود.
    اصلا صحبت هم درباره اش اذیتم میکنه...

    مدتیه بعد از این تاپیک جدید که زدم انگایزه بیشتری دارم ...فهمیدم باید چکار کنم...تشخیص علائق و دنبال کردن اونها ... کتاب هم دارم مطالعه میکنم..
    هر کاری شده میکنم تا برنامه زندگیم سر و سامان پیداکنه.

    میشل جان لطف داری عزیزم....ولی بنظر من خیلی از آدمها هستن که مدرک دانشگاه ندارن ویا رشته روانشناسی نداشتن ولی بهتر از همه میدونن چگونه زندگیشون را مدیریت کنن و همینطور مشاوره های خوب بدن.

    برات سلامتی و آرامش خواهانم میشل جانم

    ************************************************** ********************

    سلام ناهید جان
    امیدوارم حالتون خوب باشه

    چقدر حالات روحی شما هم به من نزدیکه ... من همیشه قلبا مردم را دوست دارم ولی من هم اون احساس قرابت که شما میگین من هم ندارم و خب این طبیعیه آدمایی باشن که روحیاتشون با ما جور نباشه ...مثلا من سکوت را بیشتر دوست دارم و گاهی هم کارهایی میکنم که حالمو خوب کنه و شاد بشم ولی اینطوری نیست که بخوام 24 ساعته حالم اکی باشه.
    وقتی آدم با کسی دوست میشه اون طرف توقع داره که تو همیشه حوصله همه چیز را داشته باشی و همیشه باهاش خوش برخورد و خوب باشی ولی وقتی میبینم نمیتونم و با بودن با کسی بیشتر اذیت میشم تنهایی را بیشتر دوست دارم ...دوست داشتن که نه ولی از بین بد و بدتر ، بد را انتخاب میکنم.
    من هم یه مدتی عاشق یادگیری زبان شده بودم ولی بنظر من اصول یادگیری اش اینطور نیست که در این آموزشگاه ها یاد میدن.

    امیدوارم ناهید جان یه تحول مثبت خوب توی دلامون و زندگیمون اتفاق بی افته و عمیقا شاد باشیم.
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  10. 4 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (یکشنبه 08 مهر 97), نیکیا (یکشنبه 01 مهر 97), میشل (یکشنبه 01 مهر 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 01 مهر 97)

  11. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 خرداد 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,801 در 2,376 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها

    یه مدت دنبال فلسفه زندگی بودم که چرا ما به این دنیا اومدیم و باید چکار کنیم تا زندگی خوبی داشته باشیم.

    یه خورده بیشتر صحبت کنید در این مورد ..
    فلسفه زندگیتون را پیدا کردید؟



  12. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (یکشنبه 08 مهر 97), الهه زیبایی ها (دوشنبه 09 مهر 97)

  13. #27
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام cry عزیز ؛ امیدوارم حالتون خوب باشه

    چند وقت پیش رفتم خونه ی یکی از آشنایان نزدیکمون و رفتم سراغ کتاب هایی که در کتابخانه شان بود ...باورتون نمیشه ...نزدیک به 5 تا کتاب عالی پیدا کردم که واقعا پاسخگوی اون چیزهایی بود که من عمیقا دنبالش بودم ... احادیث امامان و سیره ی زندگیشون ... اهمیت فوق العاده ای که نماز در زندگی ما داره و موجب نجات انسانه ... خیلی حس خوبی بود وقتی در حال یادگیری بودم .

    همین چند وقت پیش قبل از اینکه شب بخوابم چون میخواستم به یک خودشناسی برسم ...نشستم و موقعیت اجتماعی ،شرایط و خانواده ای که در اون بزرگ شدم رو مورد برسی قرار دادم و اینقدر خوشحال شدم که من چقدر خوشبختم و هزاران بار خدا را شکر کردم و یک لیست بزرگ از نعمت هایی که در احتیار دارم را نوشتم و بابت هر کدوم خداوند را شکر کردم ( شکر نعمت ، نعمتت افزون کند)

    فقط تنها مسئله ای که هنوز به نتیجه نرسیدم این هست که آینده ی شغلی من چگونه باشه ؟
    دوست دارم برم سر کار ولی خب در رشته ی خودمون خیلی سال طول میکشه تا بتونی معروف بشی و مراجع بیاد پیشم.
    فکر این هستم چگونه یک کار خوب داشته باشم ؟ نمیخوام زندگیم بیهوده تلف بشه.
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  14. کاربر روبرو از پست مفید miss seven تشکرکرده است .


  15. #28
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 خرداد 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,801 در 2,376 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    یه چیزهایی می خوام براتون بنویسم ...نمی دونم چقدر می تونه براتون مفید باشه ..
    مفید از اینکه چقدر این نوشته هایی که براتون می نویسم می تونه با درون و تفکرات شما آشنا باشه یا غریب ...


    من افتخار این را داشتم با آدم های زیادی مصاحبه کنم ...
    افرادی با اندیشه ها - هدف ها – شغل ها – درآمد ها و ادیان متفاوت...
    آدم هایی با سختی ها و مشکلات مختلف...


    بعضی از این افراد یه آرامشی داشتند ...آرامشی که انگار همیشه در اونها نهادینه شده بود
    سختی های زندگی براشون جریان داشت ولی تو چشم هاشون یه آرامشی داشتند که این سختی ها دیده نمیشد
    راز آرامش اون افراد تو فلسفه زندگیشون بود ..



    فلسفه زندگی اون آدم ها کار – پول – ازدواج و دنیای پیرامونشون نبود ...
    بلکه فلسفه زندگیشون را تو چیزهایی بالاتری برای خودشون تعریف کرده بودند..
    مثلا یکی فلسفه اش این بود همیشه امید داشته باشه و نا امید نشه ..
    فلسفه دیگری این بود که قوی باشه و او هم تحت هر شرایط ...واینکه اتفاق های زندگی پژمرده اش نکنه
    دیگری فلسفه اش این بود که خودش را با اتفاق های زندگی سازگار کنه ..
    تو قلب دیگری ..خدا و باور معنویش فلسفه زندگیش بود
    و...

    یه جورایی برای خودشون با باورهایشان یه عصایی درست کرده بودند که این عصا همیشه کمک حالشون بود ( فلسفه زندگی )
    قبلا خونده بودم تفکرها باعث ایجاد تفاوت هاست ...
    الان دیگه به این نتیجه رسیدم سر زندگی و شوق انسانها ، به فلسفه و باورهاشون بر می گرده ...نه سختی ها و مشکلاتشون .
    اگه سرزندگی و شوق زندگی ماها به آسایش و آرزوهامون در ارتباط باشه ، یعنی باید بیشتر روی خودمون کار کنیم ..چون با نرسیدن به آرزوهامون این شوق را از دست می دهیم و میشیم به آدم افسرده .
    من دیدم این افراد با سختی ها و مشکلاتشون باز چقدر شاد هستند و حس امید در اونها زنده ست ...




    بعضی از ماها زندگی و خوشبختی را مقصدمون میدونیم.... و میگیم اگه به مقصد نرسیم ( هدفمون ) دیگه شاد نیستیم .
    در حالی خوشبختی و زندگی در مسیر این جریان هاست -نه مقصدها .
    مهم تلاش ما هست در این مسیر .
    این یه اندیشه ای هست که کمک میکنه از کمال گرایی ( کامل گرایی ) هم فاصله بگیریم ...و در زمان حال باشیم !



    ...........................


    آینده شغلی مسئله ای هست که اول از خودشناسی بیرون می یاد ...
    شما باید خودتون را استعدادیابی کنید – سپس هدف گذاری کنید – تلاش کنید – توکل داشته باشید
    باید زمان بگذارید برای این هدف ها ..
    مهارت های لازم را یاد بگیرید و در مسیر شغلی تون قرار بگیرید.


    فکر کنم روانشناسی می خونید ..
    روانشناسی – معلمی ..شغل های خوبی برای خانم ها هستند و حتما موفق می شوید


    - تو مهارت علمی باید خودتون را توسعه بدید ( دانشگاهی یا غیر دانشکاهی مرتبط با تخصص )
    - زبان
    -مهارت های هنری ( بد نیست یه روانشناس هنرمند هم باشه )
    - مصاحبه با اساتید رشتتون برای موفقیت در زمینه کاری
    - نویسندگی
    -شعر بخونید ( حافظ - سعدی و...)
    - ورزش
    - از آینده نترسید

    و....


    آینده شغلی تون را با توجه به تخصصتون بذارید خدمت به مردم.
    سپس تلاش کنید و خودتون را بسپارید به صاحب آرامش
    مطمئن باشید در مسیر قرار می گیرید




    در پناه حضرت حق.



    ..................
    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 08 مهر 97 در ساعت 17:50

  16. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 09 مهر 97), tavalode arezoo (یکشنبه 08 مهر 97), نیکیا (یکشنبه 08 مهر 97), الهه زیبایی ها (دوشنبه 09 مهر 97)

  17. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    ببخشید 7عزیزم که تو تاپیکت نوشتم.cryجان میتونی به تاپیک منم سری بزنی ونظرت رو بگی

  18. 2 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 09 مهر 97)

  19. #30
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام cry عزیزم ، وقتتون بخیر ؛

    خیلی ممنونم از زمانیکه گذاشتین و راهنمایی های به این خوبی کردین ... من چند وقتیه به این نتیجه رسیدم که باید زندگیم هدفمند باشه و شغل هم میتونه یکی از فاکتور هایی باشه که باعث بشه من از خودم رضایت داشته باشم و مفید واقع باشم ...در واقع اینکه دستم در جیب خودم باشه خوبه ...به طور واضح زندگی قبلی من که بیشتر با تنبلی بود را دوست ندارم ...هیچ انگیزه و خواسته ای نداشتم که خیلی برام مهم باشه ... اینکه بتونم خدمتی به مردم و حتی به خودم بکنم خودش یه دنیا ارزشمنده...شغل هایی که معرفی کردین هم خیلی عالیه و در فکرش هستم و پیگیر خواهم بود.

    ان شاءالله همه زندگی پربار و مفید داشته باشند .
    در پناه حق سلامت باشین
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  20. 2 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.