شروط دختر خانوم منطقی هست

[فرشته اردیبهشت]

سلام

اقا مهدی علاوه براینکه امکان عمل به شروط مهمه .مهمتر اینه که ببینی این شرطها از کجا ریشه میگیرن
مطمانا یه منبع اعتقادی درایشون هست که این شروط رو ایجاب کرده

و نکته اینجاست که این مسایل انقدر براش مهم هست که براتون شرط گذاشته
این شرط ها نشان از تعصب ایشون داره
اینها میتونه یه نشونه باشه که فردا شما اگه با خانومی حرف عادی زدید از نظر ایشون شاید کار نادرستی باشه و به مشکل بربخورین
شاید جامعه ما همچین ادمی رو مذهبی بحساب بیاره ولی ممکنه مذهبی نباشه یه دسته از ادم ها تعصب افراطی به این مسایل دارن یعنی 0 و 1 هستند.

احتمالا ازین خانوماست که قراره شما رو محدود کنه . حواستون باشه
البته همه اینها بستگی به خودتون داره اگه باهاش همنوایی که مشکلی نیست .
اگه نیستی بیشتر بررسی کن صرفا به حس مثبتت اکتفا نکن که میخامش.

[mahdi-]

سلام ببخشید اون اکانت رو ترکوندم .
بعدش که شما این حرفا رو زدید به مادرم گفتم می خوام با اون دختر خانوم حرف بزنم . با اینکه اون موقع 5 روز حدودا بیشتر تا کنکور اون دختر نمونده بود اما گفتم بهتره که زودتر دو تامون تکلیف زندگیمون رو بدونیم .

بعدش با دختر خانوم تلفنی صحبت کردم . گفتم هیچ کدوم از اون خواسته هایی که گفته بودند رو قبول ندارم و برای قبول نکردن هر کدوم هم یک دلیل منطقی براشون زدم . ایشون هم کلا به من گفتند منظورشون اون حرفا نبوده و مشکلی با هیچ کدوم از اون کارا نداره .بعدش مادرش گفت دخترم خیلی تو فکره و می خواد حضوری با هم صحبت کنند .

باش رفتیم بیرون . خودم دلم براش سوخت که خیلی بد جوری حالش رو گرفتم . البته اونم می خواست بگه جلوی من کم نیاورده و می گفت اصلا براش این موضوع ها خیلی هم مهم نیست . فردا هم کنکورش هست .تا الان باش سه بار بیرون رفتم .

باباش امروز زنگ زده بود به مادرم و گفته بود می خواد با من حرف بزنه . بعدشم به موبایل من زنگ زد و قرار گذاشت که فردا با من بره استخر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من اصلا اصلا اصلا اصلا خوشم نمی یاد با باباش دو تایی بریم استخر چکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- - - Updated - - -

به نظرتون باباش کارش غیر طبیعی نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- - - Updated - - -

مادرم می گه چرا قبول کردم
می گه باید می گفتم نه

- - - Updated - - -

راهنمایی ام کنید چی جواب باباش رو بدم .
اگه بخوام به باباش بگم نمی رم باید الان بگم

[مصباح الهدی]

سلام آقا مهدی.

به نظر من بنده خدا دختر خانم کنکور دارن.ای کاش فعلا یکم دندون رو جیگر می ذاشتین بعد! یک هفته فکر نکنم خیلی زیاد باشه.یکمی جوانمردی می کردین.بنده خدا ذهنش درگیر میشه.

من می گم فعلا بگید که خودتون هم تمایل دارید که جلسات ادامه پیدا کنه ولی بهتره دخترخانم کنکورشون را بدن و بعد در کمال آرامش صحبت کنیم. و بعد تصمیم بگیریم.(این جوری حتی اگر قصدتون این بشه که جواب منفی بدهید فعلا باعث آشفتگی ذهنی دختر خانم نمی شید.)

می تونید به پدرشون بگید:حاج آقا حتما هر جا که شما بفرمایید من دوست دارم با هم صحبت کنیم. اما راستش در مورد استخر یکم معذب هستم. اگر امکان داره جای دیگری را لحاظ کنید. ممنون می شم.

[khaleghezey]

نگران نباش فدات شم هنوز خبری نشده که کو تا لباس دومادی را بپوشی هنوز خیلی راه مانده گلپسر

اولا فعلا بزار روی کنکورش تمرکز کنه دوما ترجیحا به پدر ایشون بگید تمایل دارید تو یک مکان دیگه ای با هم همصحبت بشید و در استخر احساس خوب و راحتی ندارید بزار با باباش حرف زدی بیا و تایپیک را ادامه بده ولی من یکی دقیقا متوجه قضایا نمیشم کامل شما سه بار تا حالا باهم حرف زدید و میشه کاملا توضیح بدید توی این 3بار به اضافه همصحبتی در منزل چی شد و ایشون کامل چی گفتند؟خواهشا کامل بنویسید
ایشون دفعه اول اون شروط را گذاشتند بعد حرف شما نظر دختر خانوم برگشت و گفتند:

ایشون هم کلا به من گفتند منظورشون اون حرفا نبوده و مشکلی با هیچ کدوم از اون کارا نداره

خودم دلم براش سوخت که خیلی بد جوری حالش رو گرفتم . البته اونم می خواست بگه جلوی من کم نیاورده و می گفت اصلا براش این موضوع ها خیلی هم مهم نیست.

والا نمیدونم چی بگم فقط اینو میتونم بجرات بگم ایشون و شما معیارهای درستی برای انتخاب همسر و همراه زندگی ندارید
بالا نوشتی خودم دلم براش سوخت که حالشو گرفتم!!!! شما قرار همسر اختیار کنی نه اینکه دوست دختر بگیری برای خودت دوست عزیز

[mahdi-]

می تونید به پدرشون بگید:حاج آقا حتما هر جا که شما بفرمایید من دوست دارم با هم صحبت کنیم. اما راستش در مورد استخر یکم معذب هستم. اگر امکان داره جای دیگری را لحاظ کنید. ممنون می شم.

اصلا من فکر نکنم طبیعی باشه که با پدرش بخوام صحبت کنم یا برم استخر . حالا با باباش برم استخر بهتر از اینه که بخواهیم بریم پارک . تقصیر خودم بود به دختر گفتم من اسخر رفتن و ورزش شنا رو دوست دارم . بعدشم اگه بگم نه شاید فکر کنه که چرا من گفتم نه . می ترسم یه حرفی جلوی باباش بزنم که خوشش نیاد .
البته باباش کلا یک دختر و یک پسر داره و پسرش هم کوچیکه شاید به خاطر اینکه دخترش براش مهمه این کارا رو می کنه .

ایشون هم کلا به من گفتند منظورشون اون حرفا نبوده و مشکلی با هیچ کدوم از اون کارا نداره

خودم دلم براش سوخت که خیلی بد جوری حالش رو گرفتم .

البته اونم می خواست بگه جلوی من کم نیاورده و می گفت اصلا براش این موضوع ها خیلی هم مهم نیست

.

والا نمیدونم چی بگم فقط اینو میتونم بجرات بگم ایشون و شما معیارهای درستی برای انتخاب همسر و همراه زندگی ندارید

بالا نوشتی خودم دلم براش سوخت که حالشو گرفتم!!!! شما قرار همسر اختیار کنی نه اینکه دوست دختر بگیری برای خودت دوست عزیز

خب اولین بار پای تلفن بم گفت منظورم اون حرفا نبود اما وقتی باش قرار داشتم بم گفت اون موضوع ها اصلا براش خیلی اهمیت نداره .
شاید 5 یا 6 ساعت با هم حرف زدیم . نمی تونم که همش رو بنویسم . من فکر می کردم وقتی تلفنی این حرفا رو بش می زنم موضع می گیره و بحث می کنیم در این موردها اما وقتی که هرچی گفتم قبول کرد و گفت با حرفام مشکلی نداره ناراحت شدم که اون حرفا رو اون طوری بش زدم .


کنکورش هم فردا هست دیگه . با باباش صحبت کنم . بعدش اگه لازم شد می یام اینجا

[mahdi-]

دارم به این فکر می کنم که می خوام با اون آقا برم استخر

می خواهیم بریم با هم دیگه تفریح که چی ؟؟اصلا هنوز که چیزی معلوم نیست که بخوام با باباش برم بیرون . نمی دونم چرا ولی خیلی با دختر راحتم اما از باباش خجالت می کشم و باش راخت نیستم . به دختر خانم هم در این مورد گفته بودم .

به نظرتون برای چی می خواد بام بره استخر . اگه می خواست بام حرف بزنه که می تونست با تلفن هم بام حرف بزنه یا اینکه آخرش این بود که بگه بریم بیرون . من نمی تونم به باباش بگم نه وگرنه می گفتم . یعنی باباش درک نمی کنه که این کارش که بخواد بام بره استخر چقدر بده .

چطور جلوی باباش رفتار کنم ؟ چی بگم به باباش ؟ آخه اون هم سن پدر من هست . اصلا هم سن و سال من نیست . فردا یکی از بی خود ترین روزهای زندگیم هست . جلسه ی اولی که رفتم خواستگاری اصلا قبلش تو فکر نبودم اما الان بدجوری تو فکرم

با دختر خانوم هم که حرف می زدم توی حرفاش گفت که بابام خیلی از شما خوشش اومده و ........ . کاش به اتفاقی بیفته باباش دیگه انقدر ازم خوشش نیاد ایرانم بد جوری داره می بازه

[نوروزیان.]

هر پدری می خواهد دختر شوهر بدهد وظیفه دارد خودش با خواستگار صحبت کند و او را بشناسد و حرف هایی موسوم به حرف حساب به خواستگار بزند. پس حرف زدن با پدرش هم یک امر کاملا طبیعی است و نباید ناراحت شوید.

[مصباح الهدی]

من خودم بابام با بعضی خواستگارام تو محیط کارش تنهایی صحبت می کنه.چون می گن انسان در تغییر محیط بیشتر شخصیت واقعی خودش را بروز می ده!

ولی خدایی تو استخر ضایع هستش! فکر کنم می خوان خیلی خودمونی بشن! می تونید بگید حاج آقا از استخر معاف کنید لطفا.همین بیرون با هم حرف بزنیم بهتره.( یا همون حرفایی که تو پست قبلم به شما گفتم)

ولی دختر خانم چه بابای باحالی دارن ها! معلومه خانواده شاداب و خوشحالی هستند!:دی

- - - Updated - - -

راستی شاید هم امتحانتون می کنند که آیا حاضرید جلوی پدرخانم آیندتون برید تو استخر!!!

یعنی آیا روتون میشه؟ یا می خوان عکس العملتون را ببینند! یا حیا و کم رویی و...را می خوان چک کنند یا ....

نمی دونم خداییش این همه جا بود.چرا استخر آخه!

ولی حتما به ما هم خبر بدین که ماجرا چی شد!!!

[شیدا.]

شما این حرفها را جدی می زنید؟

به طور واضح به شما گفتن آستین کوتاه نپوش،
فیلم صدا و سیمای ایران که زن توش هست نبین،
(نه این که مبهم یا کلی بگن حجاب مرد برام مهمه یا ... )

دو روز بعدش می گن من نگفتم !!!!

الانم باباش برای جلسه اول می خواد با شما بره استخر؟؟

[مدیرهمدردی]

سلام ببخشید
اون اکانت رو ترکوندم .

با سلام و احترام
طبق ضوابط تالار یک فرد نمی تواند از اکانت های مختلف استفاده کند.
لطفا از طریق لینک تماس با ما مشکلت را با اکانت قبلی مطرح کن و علت نام کاربری جدید را بفرمایید تا بررسی شود.
تا مشخص شدن وضعیت اکانت شما این تاپیک قفل می شود.
با تشکر منتظر ارتباط شما هستم.