به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33
  1. #21
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,162
    امتیاز
    90,494
    سطح
    100
    Points: 90,494, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,833

    تشکرشده 6,803 در 2,377 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    به نظرم کار شما اشتباه بود( البته خودتون را خوب کنترل کردید - ولی شاید در رفتار اولیه یه تکنیک هایی را باید رعایت می کردید . )
    کار همسرتون هم اشتباه بود و بالغانه رفتار نکردند .



    د رمورد تکنیک ذهنیت طرحواره ای و مدیریت حل تعارض تحقیق کنید .
    کودک درون - والد - بالغ - سبک های مقابله ای ؛؛؛پدیده هایی هستند که باید روش کنیم ،،
    هر کدامشان قسمت ها ی مختلف دارنند ،،مثلا کودک درون خودش چند قسمت هست که بهترین آن کودک شاد هست
    در موارد بالا بالغانه ترین تکنیک ، ایناست :
    کودک شاد + بالغ درون
    یعنی یه فردی که داره بی ادبی می کنه -بد اخلاقی می کنه - خشم داره و ....ما چطوری رفتار کنیم ،،،
    یعنی بریم والد گونانه رفتار کنیم ، تسلیم بشیم ، تلافی کنیم و.... یا اینکه بالغانه رفتار کنیم ( کودک شاد - بالغ درون )




    د رمورد ذهنیت طرحواره ای ، یه مطلبی هست که باید روش کا رکنید ،،
    یه چیز کلی بگم : متاسفانه قرصی نیست که بخوریم و این مهارت ها را یاد بگیریم ،،،باید روزها و هفته ها و شاید ماها و سال ها زحمت بکشیم و کا ر کنیم ،،
    اگه در مسیر ، اشتباهی صورت گرفت خودتون و عزت نفستون را نزنید....بریم جلو باز
    این پدیده ها مسئله ای هستند که شاید همه ما آدم ها درگیرش باشیم ( با شدت و نوع های خاص ) ،،،
    صورت مسئله هست ! و با هر آدمی که برخورد کنیم این موارد را داریم .



    همسرتون هم باید تو این موارد کار کنه .
    هر قدم که بریم جلو ،،روزنه های امید ، روشن تر میشه ،،
    ولی اگه مسیر دیروز را امروز باز بریم ...تفاوتی نخواهیم دید .
    آخر تاپیک یه انیمیشن هم می ذارم حتما ببنید تفسیرش را .




    تاپیک تله های شخصیتی را کامل بخونید .
    اونجا درمورد طرحواره ها و ذهنیت طرحواره ای صحبت شده .



    موفق باشید.


    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 21 مرداد 99 در ساعت 17:26 دلیل: تست و بارگذاری مجدد فایل

  2. #22
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام باغبان عزیز
    چشم حتما این موارد رو مطالعه می کنم و سعی می کنم به همسرم هم بگم با هم بخونیم و تمرین کنیم. ممنون که بجای ماهی دادن بهم ماهی گیری رو یاد میدید. چون باید بدونم واقعا هر موقع از این اتفاقا افتاد چطوری برخورد کنم. این انیمیشن عالیه. دارم می بینمش. ممنون

    در مورد اینکه فرمودین شاید در رفتار اولیه مشکل داشتم، میشه یه مقدار بیشتر توضیح بدین. رفتار اولیه منظورتون چی هست؟ یعنی جایی که من اعتراض کردم که چرا انقدر خرید می کنی؟ یا جایی که رفتم توی خودم؟ یا جایی که در خونه رسیدیم و بمن گفت چرا اخم کردی و من دلیلش رو گفتم؟؟؟
    ویرایش توسط فرزانه 123 : سه شنبه 21 مرداد 99 در ساعت 17:54

  3. کاربر روبرو از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده است .

    باغبان (سه شنبه 21 مرداد 99)

  4. #23
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,162
    امتیاز
    90,494
    سطح
    100
    Points: 90,494, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,833

    تشکرشده 6,803 در 2,377 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 123 نمایش پست ها
    من و همسرم دیشب موقع غروب برای پیاده روی بیرون رفتیم و همسرم گفت موقع برگشت ماست و شیر هم بگیریم. خلاصه ما بیرون رفتیم و همسرم شروع کرد بجز ماست و شیر تمام چیزهایی که توی خونه لازم بود رو خرید. میوه و ... ماشین هم نبرده بودیم. من همونجا بهش گفتم بذار یه روز دیگه با ماشین که اومدی میخری. ولی قبول نکرد و کلی خرید کرد و چندتاش رو هم من گرفتم. راستش از این قضیه ناراحت شدم و همونجا هم بهش گفتم که مجبور نیستی همه چیز بگیری وقتی پیاده هستیم. و گفتم اذیت می شیم تا خونه پیاده بریم با این وسایل واقعا دستمون درد میگیره. ولی به حرفم گوش نکرد و گفت من بیکار نیستم تند تند بیام بیرون خرید. خلاصه من توی خودم رفتم و موقع برگشت زیاد حرف نزدم. مچ دستم هم از برداشتن بار واقعا درد گرفت و حتی امروزم درد می کنه. وقتی رسیدیم خونه بمن گفت چیه؟ چته؟ اخم کردی. من گفتم بخاطر این ناراحتم که قرار بود ما پیاده روی کنیم و هوا بخوریم. ولی هردومون اذیت شدیم. من بهت گفتم وسایل نخر فعلا تو گوش نکردی. اینارو که گفتم عصبانی شد و گفت ...............
    ..............................

    سلام مجدد
    خواهش می کنم
    اونجایی که قرمز کردم را نگاه بفرمایید :
    این دیالوگ یه دیالوگ اعتراض هست ، که طرفین همدیگه را مقصر می دونند ،،
    د ر واقع این اعتراض هم زبانی هست و هم رفتاری ،،، رفتاری منظورم اینکه مثلا در مسیر پیاده روی با ایشون صحبت آنچنانی نکردید ، و یا به قول ما مردها : ناراحت بودید ، و خودتون را گرفته بودید :)
    شوهرتون هم که الحمد الله مسائل خودشون را داشتند در مسیر شما و نتونستند بالغانه رفتار کنند .
    البته خب ،،نا امید نشید ....بعضی موقع ها به خاطر فشار زیادی که رو آقایون هست ( منظور فشار بار خرید نیست ) فشاری مانند هزینه - زندگی و این روزگار ،،شاید بعضی موقع ها اینجوری بشه ،،
    شاید شوهرتون دلش از یه جا دیگه پر باشه ( محیط کار و ....)
    برا خانم ها هم همین هست ، بعضی موقع ها همسرمون شاید واقعا خسته باشه ...مردها یه خورده باید بیشتر رعایت کنند .
    در کل پیش می یاد ،،،برا هممون .
    مهم اینکه در مسیر پیشرفت باشیم .




    دو نوع رفتار بالغانه داریم :
    کودک شاد
    بالغ درون
    من احساس می کنم با شوهرتون از شیوه کودک شاد ؛ وارد بشید ،،
    با ایشون طنز صحبت کنید و یا به صورت طنز در خواستتون را بدید ( یا مثلا اگه انتقادی در شیوه دارید ) ،،بهتر نتیجه می گیرید تا جدی .
    البته بالغ درون هم کارکرد خودش را داره .



    یه کتاب هست به نام :
    هنر شوخ طبعی
    تو این زمینه ها مطالعه داشته باشید.


    مثلا تمام موارد قرمز بالا را به شیوه طنز بگید ،،( مکالمه با همسرتون )
    اعتراض تون را جدی نگید ،،
    امکان داره کاراکتر خشم همسرتون زیادی فعال باشه .





    وقتی داریم عصبانی میشیم ،کاراکتر خشم در جبهه کاراکتر بالغ و کودک شاد درونمون قرار می گیره ،،،
    هر کی زورش بیشتر باشه برنده میشه :)
    کی زورش بیشتره ؟
    اون کارکتری که ما درست تربیتش کرده باشیم !



    کودک درون هم خودش چند تا قسمت داره ،،بالغ ترینش کودک شاد هست ،،
    بعضی مووقع ها کودک درون ما زود رنج میشه (سوسول ) - بعضی موقع ها لجبازی می کنه و ....
    اون کودک شاد ؛ از همه مهمتره و بالغانه تر ،،،بالغ بزرگسال هم ، که خوبه :)
    تو تاپیک تله های شخصیتی کامل توضیح داده شده .




    ببخشید ، بعضی از مطالب را تکرار کردم و به قولی تا جا بیافته ،، هم برا خودم و هم برا شما و هم برا افرادی که شاید یه روزی ببینند ،،
    به قولی :
    افتاد



    بله - برا من که افتاد :)





    موفق باشید

    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 21 مرداد 99 در ساعت 18:48

  5. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (چهارشنبه 22 مرداد 99), الهه زیبایی ها (سه شنبه 21 مرداد 99)

  6. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 خرداد 03 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,013
    سطح
    96
    Points: 26,013, Level: 96
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 337
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,591

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    سلام فرزانه خانم عزیز

    عزیزم شما هییییچ نقصی ندارین رفتارتون عادیه....فقط حالا که تصمیم گرفتین ادامه بدین رفتارتون و براساس رفتار درمقابل ادم عصبانی باید تنظیم کنید
    و تاکید میکنم
    اینها برای اینکه همسرتونو با خودتون همراه کنید تا حاضر شن برای خشونت شون درمان تخصصی بگیرن
    سعی کنین تاحدی متوجه بشین در عمق احساس شون چی هست که ازشون یک همچین آدمی ساخته.. پس باید دوستی بینتون شکل بگیره خارج از رابطه زن و شوهری

    کمی بیشتر از شخصیت همسرتون بگین
    مواقعی که رابطتون هم خوبه خشونت دارن؟؟
    بیرون از منزل هم با ادمهای دیگه عصبیو پرخاشگر میشن؟؟

    فکر نمیکنید از درون از چیزی ناراحتن؟؟چیزی عذابشون میده؟؟؟
    این حس و دارن که شما بالاترین از ایشون؟ یا به اندازه کافی قدر دانی نمیشن؟؟

    ی بار گفتین تم مذهبی دارن....فکر میکنین بشه از این کانال بهشون کمک کرد ؟؟
    شده ببینید دنبال راهکار روانشناسی هستن؟ برای کنترل خشم...یا کلا معتقدن هر کی میره پیش روانشناس باید دیوونه باشه!
    کتاب رازهایی درباره عشق رو هم بخونین تمرین ها و تکنیک های خوبی داره.اگه باهم تمرینهارو انجام بدین متوجه عمق احساس همسرتون میشین
    اگر تهران هستین من روانشناسی رو معرفی کنم که فکر میکنم ایشون بتونه گام به گام و تخصصی کمکتون کنه....
    موفق باشین
    ویرایش توسط الهه زیبایی ها : سه شنبه 21 مرداد 99 در ساعت 22:48

  7. 3 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    elsay (چهارشنبه 22 مرداد 99), فرزانه 123 (چهارشنبه 22 مرداد 99), باغبان (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  8. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    فرزانه جان
    خیلی خوبه که به دنبال راه حل هستی و جناب باغبان راهنمایی مفید و جالبی داشتن.
    ولی میخوام یه مساله ای رو بهت بگم که آرزو می‌کنم ایکاش یه نفر زودتر به من گفته بود، قبل از اینکه این همه زمان رو از دست بدم و خودم متوجه بشم.
    شوهر منم خیلی از رفتارهاش متاسفانه شبیه شوهر تو هست. من خیلی از راهکارهای سایت و منابع دیگه در مورد تکنیک رفتار در مقابل فرد عصبانی و خشمگینرو بکار بردم و خیلی خیلی مفید بود. شوهرم دوران مجردی متاسفانه اهل ضربه زدن و شکستن وسایل خونه بوده، الان بعد از چند سال ازدواج و رفتارهایی که من یاد گرفتم، خیلی بهتر شده و خشمش رو با داد و بیداد و قهر کردن و از خونه بیرون رفتن نشون میده.
    ولی الان که دارم به روزهای زندگیم فکر می‌کنم متوجه میشم که بیشتر لحظه های ما همیشه به این شکل جلو رفته. چون حتی یه درخواست کوچیک یا انتقاد کوچیک یا خیلی وقتا رفتار کردن طبق خواسته خودم منجربه این برخورد میشه. این روزا که اینجوری داره تکرار میشه، عمر ما هست که بخاطر تربیت غلط یه نفر دیگه باید ما تاوان پس بدیم، تاوانش هم خیلی سنگینه، لحظه های عمرمون که دیگه برنمیگردن، مخصوصا برای یه زن که مساله بچه دار شدن هم مطرحه، و یه دوره مشخص امکان بچه دار شدن داره.
    ضمنا ادم همیشه هم تو شرایط ایده ال روانی نیست که بتونه در مقابل شوهرش رفتار درست رو داشته باشه، خیلی وقتا خودت ممکنه شرایط جسمی یا روانی بدی داشته باشی، این وسط همسرت ممکنه با خشم و عصبانیتش وضعیت تورو حادتر کنه. دقیقا شرایطی که الان من داخلش هستم. بعد از سال ها زحمت کشیدن، یه ارتقای شغلی گرفتم، ولی همسرم انقدر در مقابل این وضعیت من واکنش های منفی و خشم نشون میده که من احتمال میدم مجبور به انصراف بشم. ارتقایی که همسرم چندین ساله مکرر براش پیش اومده و من همیشه با ذوق و انرژی در کنارش بودم.

    راهکارهایی که بهت داده میشه رو حتما بکار بگیر و ایشالا که شفابخش باشه. ولی به این راهکارها مثل یه داروی گیاهی برای یه بیماری جدی نگاه کن. اگه تو یه مدت کوتاه نتیجه نگرفتی، وقت رو هدر نده. برو سراغ پیدا کردن راه حل جدی. هر راهی که میتونی بکار بگیر که شوهرت به یه روانشناس و حتی روانپزشک مراجعه کنه.

  9. 4 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    elsay (چهارشنبه 22 مرداد 99), فرزانه 123 (چهارشنبه 22 مرداد 99), الهه زیبایی ها (سه شنبه 21 مرداد 99), باغبان (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  10. #26
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    لطفا با دقت به صحبت من گوش بدید
    حالا که تصمیمتان را گرفته اید پس باید یک کفش اهنی بپوشید
    لطفا مثلث کارپمن رو مطالعه کنید شما خودتون رو قربانی میدونید و همسرتان را ستمگر و بقیهافراد رو ناجی
    لطفا از این مثلث هرچقدر زود تر بیایید بیرون و مثلث تد رو پیاده سازی کنید خواهش میکنم مثلث تد رو مطالعه بفرمایید
    خلاق (creator)
    محوریت در مثلث کارپمن "قربانی" ولی در مثلث ted "خلاق" یا " آفرینشگر" است. خلاق برخلاف قربانی تمرکزش روی "آنچه می‌خواهم" است ونه "آنچه نمی‌خواهم" تمرکز روی خواسته‌ها و نخواسته‌ها تحول آفرین است. خلاق روی راه حل‌ها متمرکز می‌شود نه یافتن مقصر.

    عملکرد خلاق دو ویژگی دارد:
    افزایش قدرت تخیل و پاسخ به پرسش "من چه می‌خواهم؟".
    انتخاب پاسخ به شرایط و چگونگی زندگی حتی وقتی مشکلات به وجود آیند.
    مربی (coach)
    در مثلث قدرت دهی نقش ناجی باید تبدیل به نقش «مربی» شود. یعنی به جای اینکه طرف مقابل را نادیده بگیرد و به اصطلاح به او ماهی بدهد، به او ماهی‌گیری یاد دهد و به قربانی اجازه دهد که آرام آرام روی پای خود بایستد. اگر فرد ناجی متوجه شود که قدرتش صرفاً به خاطر حمایت از دیگران نیست و اگر دیگران به او نیازمند نباشند باز او معتبر است می‌تواند عملکرد مربی یا رهبر را داشته باشد.

    چالشگر (challenger)
    در مثلث قدرت دهی نقش ستمگر باید به موقعیت «چالشگر» حرکت کند و تنش پویا ایجاد کند. چالشگر با انتقاد سازنده فرد قربانی را از نقشش خارج می‌کند. در انتقاد سازنده چالشگر کل هویت و وجود فرد را هدف قرار نمی‌دهد بلکه با وضعیت من خوبم تو خوبی به او می‌گوید این رفتارت خوب نیست بیا راجع به آن با هم صحبت کنیم در حالی که ستمگر حالت من خوبم تو خوب نیستی را برقرار می‌کند و کل هویت و جود فرد مقابل را زیر سؤال می‌برد.
    بیایید اصلا این اتفاق رو براتون مشخص کنیم
    در اینجا که شما فرد خلاق هستید میتونید به خودتون بگید خدا رو شکر شوهرم انقدر خانواده دوست که به فکر خونه و خانواده است
    امشب که گذشت ولی از شبهای بد سبد خرید چرخدار میبریم تا خرید کنیم
    مربی به جای نقش ناجی یعنی افرادی که به شما مشورت میدن ماهیگیری رو در اصل به شما یاد میدن
    چالشگر که همسرتون هستند و از نقش ستمگر خارج میشن فرزانه میشه چرخ خرید همراه خودت بیاری من وقت ندارم برم خرید دیگه میشه یادت نره میشه تو هم به فکر خونه باشی اول و بعد پیاده روی شبانه
    میشه رفتار منفعلانه نداشته باش




    بله به این صورت بعد از یه مدت رفتارا تکراری میشه و کاملا مسلط میشید چه رفتاری داشته باشید
    و بخاطره اینکه هم کمک معنوی بشوید هم سپاسگزار باشید نذر کنید اگر هر روزتون با همسرتون خوب پیش رفت دو رکعت نماز بخونید هدیه کنید به امام حسین علیه سلام
    انشالله که موفق میشید
    ویرایش توسط خادم رضا : سه شنبه 21 مرداد 99 در ساعت 23:40

  11. 3 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    elsay (چهارشنبه 22 مرداد 99), فرزانه 123 (چهارشنبه 22 مرداد 99), باغبان (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  12. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 خرداد 01 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-21
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    6,971
    سطح
    55
    Points: 6,971, Level: 55
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 73 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهاره جون نمایش پست ها
    فرزانه جان
    خیلی خوبه که به دنبال راه حل هستی و جناب باغبان راهنمایی مفید و جالبی داشتن.
    ولی میخوام یه مساله ای رو بهت بگم که آرزو می‌کنم ایکاش یه نفر زودتر به من گفته بود، قبل از اینکه این همه زمان رو از دست بدم و خودم متوجه بشم.
    شوهر منم خیلی از رفتارهاش متاسفانه شبیه شوهر تو هست. من خیلی از راهکارهای سایت و منابع دیگه در مورد تکنیک رفتار در مقابل فرد عصبانی و خشمگینرو بکار بردم و خیلی خیلی مفید بود. شوهرم دوران مجردی متاسفانه اهل ضربه زدن و شکستن وسایل خونه بوده، الان بعد از چند سال ازدواج و رفتارهایی که من یاد گرفتم، خیلی بهتر شده و خشمش رو با داد و بیداد و قهر کردن و از خونه بیرون رفتن نشون میده.
    ولی الان که دارم به روزهای زندگیم فکر می‌کنم متوجه میشم که بیشتر لحظه های ما همیشه به این شکل جلو رفته. چون حتی یه درخواست کوچیک یا انتقاد کوچیک یا خیلی وقتا رفتار کردن طبق خواسته خودم منجربه این برخورد میشه. این روزا که اینجوری داره تکرار میشه، عمر ما هست که بخاطر تربیت غلط یه نفر دیگه باید ما تاوان پس بدیم، تاوانش هم خیلی سنگینه، لحظه های عمرمون که دیگه برنمیگردن، مخصوصا برای یه زن که مساله بچه دار شدن هم مطرحه، و یه دوره مشخص امکان بچه دار شدن داره.
    ضمنا ادم همیشه هم تو شرایط ایده ال روانی نیست که بتونه در مقابل شوهرش رفتار درست رو داشته باشه، خیلی وقتا خودت ممکنه شرایط جسمی یا روانی بدی داشته باشی، این وسط همسرت ممکنه با خشم و عصبانیتش وضعیت تورو حادتر کنه. دقیقا شرایطی که الان من داخلش هستم. بعد از سال ها زحمت کشیدن، یه ارتقای شغلی گرفتم، ولی همسرم انقدر در مقابل این وضعیت من واکنش های منفی و خشم نشون میده که من احتمال میدم مجبور به انصراف بشم. ارتقایی که همسرم چندین ساله مکرر براش پیش اومده و من همیشه با ذوق و انرژی در کنارش بودم.

    راهکارهایی که بهت داده میشه رو حتما بکار بگیر و ایشالا که شفابخش باشه. ولی به این راهکارها مثل یه داروی گیاهی برای یه بیماری جدی نگاه کن. اگه تو یه مدت کوتاه نتیجه نگرفتی، وقت رو هدر نده. برو سراغ پیدا کردن راه حل جدی. هر راهی که میتونی بکار بگیر که شوهرت به یه روانشناس و حتی روانپزشک مراجعه کنه.
    سلام بر همگی. فرزانه جون اینم یک نمونه از زندگیهای مشابه با زندگی ما . بهاره جون انشالله لحظات شاد تو زندگیت تجربه کنی. فرزانه و بهاره جون منم مثل شما تا حالا جنگیدم. فرزانه جون میدونم که چه حسی داری احساس می کنم کاملا درکت میکنم همش به این فکر می کنی که حتما اشتباه از تو بوده و اگه تو مثلا اینو میگفتی اگه اونو نمیگفتی و هزار تا اگه ی دیگه اینطوری نمیشد میدونم که الان فکر می کنی که رفتیم پیاده روی، شوهرم حرفمو گوش نداد خرید کرد وسایل هم کمک کردم خسته شدم حرفم رو گوش نکرد و ناراحت شدم و اصل ماجرا این هست که تو ناراحت بودی و بازهم به طرز وحشتناکی ناراحت شدی چون فحش و ... شنیدی و شوهرت بیشتر طلبکار شد. میبینم که مثل من نمیخوای از زندگیت دست بکشی پس بایستی رویه تو عوض کنی.چون اینطوری پیش بری نه تنها چیزی بدست نمیاری بلکه هر روز بدتر میشه. درسته به قول بهاره جون خب ممکنه همیشه نتونی توی یه روال باشی و تو هم یه وقتایی عصبانی می شی و نمیتونی عصبانیتت رو کنترل کنی درست مثل من. ولی اگه میخوای ادامه بدی بایستی خودت رو عوض کنی. شوهر من میگه من ایده آل ترین آدم روی کره زمینم . میگه من اصلا خشن و عصبانی نیستم و همیشه تاکیدش اینه که کارها و رفتار و گفتار تو منو عصبانی میکنه . منم حرفم اینه خب به فرض درسته و لی خب بایستی تو یکم بر خشمت تسلط داشته باشی ولی متاسفانه اینجور آدمها بر خشم خودشون تسلط ندارن .
    البته شوهر من دست به زن نداره و خیلی عصبانی بشه خودش رو میزنه.از تجریباتم میگم عذرخواهی می کنم از بزرگان گروه که همه اینها براساس تجربه هست و جایی نخوندم.اینا کارهایی هست که بایستی انجام بدی یعنی عملا روی شوهر من انجام شده و جواب داده و این نکته مهم رو هم میگم من خودم با اینکه میدونم اینموارد جواب داده ولی باز هم خیلی وقتا کم میارم و باز قهر چندین هفته و .... چون شوهر من قهر هم میکنه.ببین چن تا اینا رو میتونی انجام بدی و اینکه شوهرت با چن تا اینا حالش بهتر میشه.
    1- از کارهای شوهرت تعریف کن و بزار فکر کنه بیشتر از تو و همه میدونه
    2- وقتی شوهرت از چیزی یا جایی عصبانی هست اگه نمیتونی آرومش کنی حرف نزن (این خودش خلاقیت خاصی میخواد)
    3- سعی کن بعضی مواقع نشنوی (فحش و توهینها)
    4- وقتی اون عصبانیه و داد میزنه تو به یه چیز دیگه که دوست داری فکر کن البته بایستی نشون بدی که کاملا اون لحظه بهش حق میدی
    5- هر موقع عصبانی شد از دستت بگو کاملا راست میگی حق با توئه (اینمورد رو اگه بتونی 10 بار انجام بدی مطمنم اون هم به اشتباهش پی میبره)
    6- سعی کن سورپرایزش کنی یادت باشه ما زن یک شوهری هستیم که ما بایستی نازش رو بکشیم
    7- باهاش بحث نکن گفت ماست سیاهه بگو راست میگی آسمون که به زمین نمیاد.
    8- سعی کن تا اونجاییکه میتونی مواردی که میتونی تنها برو مثلا پیاده روی ، خونه فامیل و کارهایی که میخای انجام بدی زمانی انجام بده خونه نباشه یا تو جوی دستش نباشی مثلا یک وسیله ای دارید نیاز به تعمیر داره بگو "عزیزم میدونم تو هرکاری از دستت برمیاد برای اینکه راحت بتونی این کار رو انجام بدی من وسایل رو میزارم یا جای وسایل اونجاست من میخوام دوش بگیرم شما اینو تمام کن" . یک مثال عملی میزنم شوهر من با درل وقتی کار می کنه خیلی عصبانی تر میشه اونموقع من میرم اتاق دیگه بچه ها رو از جلوی چشمش دور می کنم میزارم ی ساعت تنها باشه فقط قبلش بهش میگم کمک نیاز داشتی صدام کن
    بازم برات مینویسم شاید دوستای دیگه خندشون بگیره اینموارد رو بخونن ولی برای زندگی هایی مثل زندگی من و شما و بهاره جون خیلی کارساز هست.البته من بعد از 18 سال و اینهمه تمرین باز هم خیلی کم میارم با اینکه درآمد خوبی دارم میتونم مستقل زندگی کنم ولی باز هم ادامه میدم البته همیشه دلم به حال بچه هام میسوزه و همیشه مادر و پدری که همچین فرزندی رو بزرگ و تربیت کرده رو ........

  13. 2 کاربر از پست مفید elsay تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (چهارشنبه 22 مرداد 99), بهاره جون (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  14. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    خیالتون راحت آقای باغبان . افتاد :)))
    فقط یه چیز کوچیک بگم. در مورد اینکه فرمودین برای هممون ممکنه اتفاق بیفته. خب بله برای همه فشار زندگی و ... هست و همه هم در معرض عصبانی شدن قرار دارن . ولی دلیل نمیشه بخاطر یه اعتراض همسر نسبت به یه موضوع فحش کاری کنن و ظرف بشکنن. پس احترام چی میشه؟ خب مواقع عادی که تنشی نیست قطعا مسأله ای وجود نداره. مهم اوقاتی هست که یه ناراحتی پیش میاد. چرا باید یه دلخوری کوچیک که با یه دلجویی حل میشه تبدیل بشه به یه دعوای حسابی و فحش کاری و ... ؟؟؟؟ حالا فحش که خوبه. من در سالهای اول زندگیم واقعا ضربه جسمی هم از ایشون دیدم. و توی تاپیک های اولم گفتم که منجر به یه آسیب جدی شده. کلا منظورم اینه که دعوا همه جا هست ولی این شکل دعوا همراه با بی احترامی و تحقیر مطمئنا غیرنرماله.
    واقعیت اینه که فحاشی و ظرف شکستن و در کوبیدن و شوت کردن چیزایی که جلوی پا قرار داره، اصلا چیزای عادی ای نیستن. (مخصوصا بخاطر موضوعات پیش پا افتاده) حتی اگه شوهر من در محیط کارش اذیت شده (که نشده) و حتی اگه پول کم آورده (که نیاورده) نباید با من همچین رفتاری داشته باشه. واقعا حق نداره.


    وممنونم که امیدوارم کردین که شاید بتونم مدیریت بیشتری روی اوضاع داشته باشم. امیدوارم شوهرم هم همکاری کنه. هرچند تمام مدتی که من دنبال راه حل هستم ایشون در اینستا و تلگرام و فیلم و سرگرمی و ... هست.



    الهه جان سلام سوالاتو جواب میدم.
    مواقعی که رابطتون هم خوبه خشونت دارن؟؟
    بله پیش اومده که در بهترین شرایط رابطه بویم و ایشون بازم عصبی شدن. مثلا سر اینکه چیزی خریده من میگم خوب نیست بشدت عصبی شده و اون خرید رو انداخته توی سطل آشغال. البته من با لحن بدی نگفتما. فقط گفتم مثلا این مارکی که گرفتی خوب نیست و از این به بعد فلان مارک رو بگیر. یا مثلا اگه در مورد مسائل مالی سوالی بپرسم خیلی خیلی عصبانی میشه. البته من از دروغ بدم میاد و ایشون توی مسائل مالی بعضی وقتها با من صادق نبوده. مثلا یه باز الکی بمن گفت که پول از برادرم قرض گرفتم برای یه مسأله ای. بعد از پیگیری من از خودش (که گفتم تراکنش بانکی رو نشونم بده) مشخص شد که پول مال خودش بوده و الکی بمن گفته از برادرم گرفتم. سر همون پیگیری های من ایشون بشدت عصبانی میشد و گوشی پرت می کرد و .... از اون به بعد دیگه در مورد این مسائل زیاد پیگیر نمیشم. البته من حق داشتم پیگیر بشم چون متاسفانه همسرم دوست داره مارو مدیون خانوادش جلوه بده و منتشو سر من بذاره که من واقعا از این اخلاق متنفرم بخاطر همین خواستم ثابت کنم که اینجوری نیست. هرچند بعد از اون قضیه اونم دیگه هیچوقت نمیگه از اعضای خانوادم قرض گرفتم. خب یه سری مشکلات هست که در طول زمان بین زن و شوهر حل میشه حالا با دعوا یا زبون یا هرچی. مشکلات مالی و خانوادگی و ... از این دست هست. ولی خب یه مشکلی که منو بیشتر از همه می ترسونه همین عصبی و تند بودنه. این یه مسأله خیلی مهمه. چون حل نمیشه و بقول شما من باید خودمو تنظیم کنم.

    بیرون از منزل هم با ادمهای دیگه عصبیو پرخاشگر میشن؟؟
    با اعضای خانوادشون هم شده و میشه. مخصوصا با خواهر و مادرش. در مورد افراد غریبه راستش نه زیاد. مثلا هیچوقت روبروی کسی بهش فحش نداده ولی شاید عصبی شده و با لحن بد حرف زده. من شنیدم قبلا شیشه درشونو شکسته یا مشت به دیوار زده یا حتی خواهرشو زده.البته همنطور که قبلا هم گفتم پدر و برادرای ایشون هم دقیقا همینجوری هستن. حتی خواهرای ایشون هم عصبی هستن. برادر همسرم خانمش رو چندین بار بشدت کتک زده. البته شوهر من از اون بهتره.

    فکر نمیکنید از درون از چیزی ناراحتن؟؟چیزی عذابشون میده؟؟؟
    من فکر می کنم از درون خیلی چیزا عذابشون میده. ولی نمی دونم چیا. ببینید مثلا آسیبهای کودکی و ... چون مادرشون اونارو کتک میزده و بسیار از مادرشون ترس داشتن همشون. تهدید به داغ کردن و شیلنگ و ... برای تنبیه بچه ها بکار برده میشده و حتی چندبارم به گفته خودشون روشون این تنبیها انجام شده.در کل یه استرس همراه با وسواس در همسرم هست.

    این حس و دارن که شما بالاترین از ایشون؟ یا به اندازه کافی قدر دانی نمیشن؟؟
    در مورد اینکه فکر کنه من بالاترم نه ولی مطمئنم حس می کنه که فرهنگ و منش خانوادگی ما و همینطور وضع مالی خانواده ما بالاتره. یه چیز جالب همینجا بگم. شوهرم برعکس من که در زندگی فقط دوتامون برام مهم هست و خانواده ها رو در حرفها نمیارم، همیشه خانواده منو در بحث ها به میون میاره و دربارشون بدگویی می کنه. مثلا بجای اینکه بگه تو اینجوری هستی . میگه شما خانوادگی اینجوری هستین. مثلا میگه بهتون نشون میدم که یه من ماست چقد کره روشه:)) یا مثلا میگه پدر و مادرت نذاشتن فلان کارو بکنی. یا مثلا شما فلانید (یعنی خانواده من). البته تا حالا فحاشی نکرده به خانوادم ولی یه بار گفت خدا لعنتشون کنه(پدر و مادرمو) که فلان کار رو کردن. البته این توضیحو بدم که پدر و مادر من و کلا خانوادم خیلی همسرم رو دوست دارن و به هیچ وجه هم تابحال کوچکترین دخالتی در زندگی ما نداشتن و اصلا اهل این بحثهای خاله زنکی نیستن. اما من باور کنید هیچوقت نشده پیش همسرم از خانوادش گله کنم. هرگز پیش نیومده و اصلا اعتقادی به این موضوع ندارم. و خداروشکر مشکلی هم با اونا ندارم. حتی اگه مادرشوهرم مثلا چیزی گفته که بمن خوش نیومده یا مثلا تیکه ای انداخته اصلا جواب نمیدم و پیش شوهرم هم گله نمی کنم. چون اولا نمی خوام احترامها از بین بره و ثانیا برام مهم نیست اصلا و فقط شوهرم برام مهمه که دارم باهاش زندگی می کنم. هرچند مطمئنم و یقین دارم توی بعضی مسائل دخالتتهاشون و تاثیرشون روی همسرم باعث خیلی از دعواهای ما بوده.

    ی بار گفتین تم مذهبی دارن....فکر میکنین بشه از این کانال بهشون کمک کرد ؟؟
    نمی دونم. به این خیلی فکر کردم. ولی چیزی به ذهنم نمیرسه. ایشون سخنرانی زیاد گوش میدن ولی کو عمل؟؟؟؟


    شده ببینید دنبال راهکار روانشناسی هستن؟ برای کنترل خشم...یا کلا معتقدن هر کی میره پیش روانشناس باید دیوونه باشه!
    اوایل ازدواج وقتی دید چند مورد عصبی شد و ... رفت چندتا سی دی گرفت فکر می کنم مال دکتر هولاکویی بود. اونارو گوش می کرد. ولی بعد از اون هیچوقت ندیدم تلاشی بکنه. پارسال هم که رفتیم مشاوره راضی بود. البته بیشتر زوج درمانی بود تا کنترل خشم و مشاور در این رابطه اصلا باهاش کار نکرد فقط گفته بود حق نداری با خانمت اینجوری تحقیرآمیز رفتار کنی. مشاور پارسال بمن گفت که ضعیف هستی و زود گریه می کنی و عزت نفست پایینه و به خودت اهمیت نمی دی. و در زمینه تنش ها و اختلافاتمون هم راهنمایی هایی کرد. ولی کنترل خشم نه.

    کتاب رازهایی درباره عشق رو هم بخونین تمرین ها و تکنیک های خوبی داره.اگه باهم تمرینهارو انجام بدین متوجه عمق احساس همسرتون میشین.
    اگر تهران هستین من روانشناسی رو معرفی کنم که فکر میکنم ایشون بتونه گام به گام و تخصصی کمکتون کنه

    ممنون بابت معرفی کتاب. متاسفانه تهران نیستیم. هرچند شوهرم دیگه تمایلی به مشاور و روانشناس رفتن نداره. پارسال هم نداشت و وقتی دید من دارم جدا میشم مجبور شد بیاد.

  15. کاربر روبرو از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  16. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    بهاره جون اینکه گفتی "میخوام یه مساله ای رو بهت بگم که آرزو می‌کنم ایکاش یه نفر زودتر به من گفته بود، قبل از اینکه این همه زمان رو از دست بدم و خودم متوجه بشم" منظورت همین راهکارهایی هست که استفاده کردی؟ اگه میشه چندتا از اون راهکارهارو که در عمل جواب داده بمن هم بگو. چون شما واقعا عملیش کردین و نتیجش رو هم دیدین.

    این روزا که اینجوری داره تکرار میشه، عمر ما هست که بخاطر تربیت غلط یه نفر دیگه باید ما تاوان پس بدیم، تاوانش هم خیلی سنگینه، لحظه های عمرمون که دیگه برنمیگردن، مخصوصا برای یه زن که مساله بچه دار شدن هم مطرحه، و یه دوره مشخص امکان بچه دار شدن داره.
    بله دقیقا همینطوره. من تقریبا هر روز به این قضیه فکر می کنم. مادر شدن یکی از آرزوهای من بوده و هست ولی واقعا می ترسم. می ترسم که با بچه دار شدن مشکلات ما بیشتر بشه و عصبانیت های شوهرم هم بیشتر و اونوقت چطور می تونم بچه رو سالم تربیت کنم. وقتی خودم حال روحیم خوب نیست. از طرفی هم از رفتار همسرم با بچه می ترسم و فکر می کنم اگه باهاش خوب برخورد نکنه خیلی ناراحت میشم و باید غصه اونم بخورم. با دیدن زندگی برادر همسرم که اصلا به فکر زن و بچش نیست و اصلا رفتار با زن و بچه رو بلد نیست، بیشتر از آینده می ترسم. الان حداقل خودم تنها هستم و غصه خودم رو فقط می خورم. ولی اگه بچه باشه مشکلات بیشتر میشه و غصه بچه رو هم باید بخورم. فعلا که قید بچه رو زدم. با اینکه بینهایت دوست دارم مادر بشم.


    ضمنا ادم همیشه هم تو شرایط ایده ال روانی نیست که بتونه در مقابل شوهرش رفتار درست رو داشته باشه، خیلی وقتا خودت ممکنه شرایط جسمی یا روانی بدی داشته باشی، این وسط همسرت ممکنه با خشم و عصبانیتش وضعیت تورو حادتر کنه. دقیقا شرایطی که الان من داخلش هستم. بعد از سال ها زحمت کشیدن، یه ارتقای شغلی گرفتم، ولی همسرم انقدر در مقابل این وضعیت من واکنش های منفی و خشم نشون میده که من احتمال میدم مجبور به انصراف بشم. ارتقایی که همسرم چندین ساله مکرر براش پیش اومده و من همیشه با ذوق و انرژی در کنارش بودم.
    عزیزم این احساس شمارو درک می کنم. هر آدمی نیاز به پیشرفت رو در خودش حس می کنه و چقدر خوب میشد اگه همراه و همسر آدم از این قضیه استقبال می کرد. من هم توی این شرایط قرار گرفته ام. انصراف ندادم ولی انقدر جو منفی بود که کارم رو هم نمی تونستم درست و بخوبی انجام بدم. چون بجای حمایت همسرم همیشه سرکوفتشو می شنیدم.

    راهکارهایی که بهت داده میشه رو حتما بکار بگیر و ایشالا که شفابخش باشه. ولی به این راهکارها مثل یه داروی گیاهی برای یه بیماری جدی نگاه کن. اگه تو یه مدت کوتاه نتیجه نگرفتی، وقت رو هدر نده. برو سراغ پیدا کردن راه حل جدی. هر راهی که میتونی بکار بگیر که شوهرت به یه روانشناس و حتی روانپزشک مراجعه کنه.
    بله تا خودش نخواد نمیره و تغییری هم نمی کنه. ولی به این آسونیا هم نمیره. اصلا فکر نمی کنم دیگه بره پیش روانشناس. همون پارسال هم که پیش مشاور رفتیم فکر نکنید که درخواست کمک کرد برای خودش. نه. اون پیش مشاور فقط منو مقصر می دونست و از من بد می گفت. خودشو کامل تبرئه می کرد. ولی مشاور بهش خیلی نصیحت کرد و گفت رفتارتو درست کن.


    السای عزیز
    ممنون از راهکارهات. حتما سعی می کنم در نظر بگیرم. امروز اتفاقا یکیش رو اجرا کردم. ممنونم واقعا که با من همراه هستی. منم امیدوارم که زندگی شما شادتر و شیرینتر بشه.


    خادم رضای عزیز
    حتما بهت قول میدم که این مطالب مفیدی که گذاشتی رو چند بار بخونم و بکار بگیرم و تمرین کنم. خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و نوشتی.

    یه چند روزی روی این مطالب و مباحث کار می کنم. بعد از یه هفته میام گزارش می دم که آیا پیشرفت کردم یا نه.

  17. 2 کاربر از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (چهارشنبه 22 مرداد 99), بهاره جون (چهارشنبه 22 مرداد 99)

  18. #30
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,162
    امتیاز
    90,494
    سطح
    100
    Points: 90,494, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,833

    تشکرشده 6,803 در 2,377 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 123 نمایش پست ها
    خیالتون راحت آقای باغبان . افتاد :)))
    فقط یه چیز کوچیک بگم. در مورد اینکه فرمودین برای هممون ممکنه اتفاق بیفته. خب بله برای همه فشار زندگی و ... هست و همه هم در معرض عصبانی شدن قرار دارن . ولی دلیل نمیشه بخاطر یه اعتراض همسر نسبت به یه موضوع فحش کاری کنن و ظرف بشکنن. پس احترام چی میشه؟ خب مواقع عادی که تنشی نیست قطعا مسأله ای وجود نداره. مهم اوقاتی هست که یه ناراحتی پیش میاد. چرا باید یه دلخوری کوچیک که با یه دلجویی حل میشه تبدیل بشه به یه دعوای حسابی و فحش کاری و ... ؟؟؟؟ حالا فحش که خوبه. من در سالهای اول زندگیم واقعا ضربه جسمی هم از ایشون دیدم. و توی تاپیک های اولم گفتم که منجر به یه آسیب جدی شده. کلا منظورم اینه که دعوا همه جا هست ولی این شکل دعوا همراه با بی احترامی و تحقیر مطمئنا غیرنرماله.
    واقعیت اینه که فحاشی و ظرف شکستن و در کوبیدن و شوت کردن چیزایی که جلوی پا قرار داره، اصلا چیزای عادی ای نیستن. (مخصوصا بخاطر موضوعات پیش پا افتاده) حتی اگه شوهر من در محیط کارش اذیت شده (که نشده) و حتی اگه پول کم آورده (که نیاورده) نباید با من همچین رفتاری داشته باشه. واقعا حق نداره.
    وممنونم که امیدوارم کردین که شاید بتونم مدیریت بیشتری روی اوضاع داشته باشم. امیدوارم شوهرم هم همکاری کنه. هرچند تمام مدتی که من دنبال راه حل هستم ایشون در اینستا و تلگرام و فیلم و سرگرمی و ... هست.



    ------------------------

    سلام
    بله می دونستم - الهی شکر :)
    حتما با تلاشی که شما و همسرتون در این راستا می کنید ،،موفق میشید و در مسیر ،،،،پیشرفت را خواهید دید .
    خب همه ما تو زندگی امکان داره با والد - کودک - بالغ و پدیده ای مقابله ای ( مثل تسلیم - جبران و اجتناب ) روبرو بشیم ،،
    این خودش یه چالشه،،،اینکه چطوری اینها را مدیریت کنیم و از هر کاراکتر در چه جاهایی استفاده کنیم .
    خشم و یا عصبی شدن ، علل مختلفی داره ،،، از شیوه های نادرست تربیتی و محیطی(محیط خانوادگی، کار و ...) تا خصوصیات ژنتیکی و ساختار مغز افراد ،،
    خشم و عصبانیت یک حس و گاهی موهبت طبیعی ست که در مردان به طور عموم بیشتر از زنان شدت داره ،،،اما مشکل همسر شما در مدیریت این خشم است.




    ما یه لایه بیرونی داریم ، یه لایه درونی ،،
    تا اینجا در مورد لایه بیرونی صحبت کردیم اینکه چطوری در مسیر مهارتهای ارتباطی با همسرمون چه مولفه هایی را در نظر بگیریم و از چه بُعدی وارد بشیم .
    اینکه طرحواره ها و ذهنیت طرحواره ای را بشناسیم و بتونیم تکنیک های لازم را انجام بدیم .
    یعنی وقتی کارکتر خشم خودشو نشون میده ،،در مقابلش ؛ کارکتر بالغ درون هم میاد برا کمک ما ....ولی بعضی موقع زورش نمیرسه کاراکتر بالغ !
    که این هم به لایه ی بیرونی ربط پیدا می کنه و هم به لایه های درونی ،،
    لایه های بیرونی را باید تمرین کنیم ،،،یعنی وقتی داریم عصبانی میشیم ...به صورت سه بعدی کارکتر خشم را بیاریم پیش خودمون ،، کاراکتر بالغ و کودک درون هم هم بیاریم ،،،
    سپس کاراکتر خشم را زندانی کنیم ،، آرومش کنیم ، بندازیمش تو قفس :)
    بعد به کاراکتر کودک درون و بالغ بزرگسال جایزه بدیم .
    این نیاز به تمرین داره .... و تمرینات تصویر سازی
    یه کارتون بود به نام : چگونه اژدها خود را تربیت کنیم ..
    با کارکترهای خشم - ترس و ...هم باید این کار را کنیم ....می بایست اون اژدها را مهار کنیم - کوچکش کنیم .




    یه لایه درونی هم هست ،،که خانم بهاره هم اشاره داشتند
    بعضی موقع ها شاید یه ویتامینی در بدن کم باشه ،،،
    شاید بعضی موقع ها یه ماده ای در مغز در تعادل نباشه ، که یه مشاور و آزمایشات لازم می تونه کمک کنه .
    مردها واقعیتش تو مشاوره رفتن زیادی تو لایه دفاعی می رن ،،،ان شالله که بیان مشاوره
    به مردها از جبهه نصیحت وارد نشید( مخصوصا اگه از طریق والد درون باشه ) ....به هیچ عنوان نتیجه نمی گیرید :)
    مثلا همین مشاوره رفتن را سعی کنید از جبهه کودک شاد ، بگید.
    اگه قبول نکردند ادامه ندید و بذارید چند وقت بعد :)..................بعضی موقع ها خانم ها وارد لایه های درونی آقایون میشن :)
    به نظرم سعی کنید تو سفره تون همیشه خرما باشه ،، ویتامین های b + ویتامین شادی + ویتامین خنده ، خیلی کمک می کنه.





    اگر به مفهموم پارچه ابریشم و قیچی توجه کنیم می بینیم که پارچه ،،،، قیچی را کند می کند ،،و برای مدیرت قیچی ،،، حتما لازم نیست قیچی را با سنگ از بین ببریم .
    بلکه باید قیچی را کند کنیم و مدیریت کنیم .
    فرعون خیلی حضرت موسی (ع) را اذیت می کرد - ولی خداوند به موسی (ع) فرمود تو ابریشم باش و کندش کن
    یعنی با مهربانی باهاش برخورد کن
    یعنی اگر همسرمون داره عصبانی میشه ، کندش کنیم .
    تاثیر گرفتن از محیط هم مهمه ! ........وقتی شما آرامش خودتون را داشته باشید ....ایشون هم از شما الگو می گیره .






    سه تا چیز تو بدن پالایشش درست باشه ...کمک بزرگی به روح انسان می کنه :
    - تغذیه
    - قلب
    -فکر
    تغذیه سبک + یاد خدا + قرآن گوش کردن ( قبل خواب ) ،، کمک خوبی می کنه.






    تمرینات یوگا + ورزش کمکی خوبی می کنه.
    از طرفی ؛ برنامه ریزی کنید در این مسیر بزرگوار شما و همسر گرامیتون ، نسبت به قبل ، ماهی 1 درصد رشد داشته باشید در این موضوع ،،،یعنی سالی 12 درصد بهتر بشید ،،،5 سال بعد 60 درصد !
    آروم و پیوسته ،،
    اگه در مسیر پیشرفت ، لاستیک ماشین پنچر شد یا بنزین تموم شد نا امید نشید ....





    از مشاوره حضوری هم بهره ببرید و یا اگه به هر طریقی نشد ، محصولات آموزشی و تصویری و یا مقاله ای این حوزه را با همسرتون مطالعه داشته باشید .
    ان شالله هرچی خیره ،،
    توکلتون به خدا باشه،،
    در پناه حضرت دوست .
    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 22 مرداد 99 در ساعت 15:45

  19. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (پنجشنبه 23 مرداد 99), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 22 مرداد 99), بهاره جون (چهارشنبه 22 مرداد 99)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.