به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام زن دوم بگیرید که چی بشه؟هم به خودتون ظلم میکنید هم به دوتا خانوم دیگه
    اول تکلیف این زندگی رو مشخص کنید بعدا تصمیم به ازدواج دیگر بگیرید
    دوست عزیز انسان باید تکلیفشو با زندگیش بدونه
    زن دوم بگیرید هر روز دعوا هر روز مرافعه
    من فردی رو میسناسم که بخاطر ازدواج دوم معتاد شد زناشم راهی تیمارستان شدن اتفاقا زن دومش راهی تیمارستان شد
    شما الان یکی با همسرتون قبل از ازدواج رابطه داشته نمیتونید تحمل کنید چطور یک زن تحمل کنه شوهرش به طور رسمی با فرد دیگری رابطه داره
    در اسلام در قدیم سیستم برده داری بود الان نیست
    رن دوم هم همینطور
    قدیمها یه جور دیگه بود زندگیها اخلاق ها الان اینطوری نیست
    قدیم ها هر روز جنگ بود مردها می میرند مردهای دیگه و زنهای دیگه مجبور بودند به این کار در بدند
    الان عمل هایی اومده که زن هارو مرد میکنه پس قحط شوهر نیست و درستم نیست

  2. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    میشل (شنبه 24 شهریور 97), خانم مهندس (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد من خودمو میشناسم من فقط ازین دنیا یه زن پاکدامن و وفادار میخوام و من یه روز با یکیشون ازدواج میکنم خواه الان خواه سالهای بعد.میخواد طلاق گرفته باشم یا نه.راستش من همین الانم دنبال طلاقم ولی زنم راضی نمیشه و یکسری مذخرف میگه چون دوستت دارم بات میخوام زندگی کنم.خیال میکنه من خرم این حرفا رو باور میکنم من پدر و مادرم دوسم نداشتن چه برسه به اون که قبلا با یکی دیگه بوده.حالا اگه خودشو برا طلاق راضی کنم خانوادش نمیذارن.باباش و داداشاش خیلی شرن و حتی ممکنه منو بکشن چون جریان رو نمیدونن اگه بگم که آبروش میره.یکی از داداشاش اعدام شده به خاطر قتل و من ازین میترسم.خانوادمم توان ایستادگی جلوشونو ندارن برای همینه که میگم زن دوم.برنامم اینه همسر بعدیمو ببرم طبقه بالا اونجا خودش راه جداگونه داره و همو نمیبینن.من میرم پیش زن دوم و اون یکیرو میذارم سر یه شغل خودش هرکاری میخواد بکنه.هر چقدرم میخواد با اون پسره به من خیانت کنه.البته فرقی نداره کاری که من میکنم چون حتی اگه فقط خودشو داشته باشم هم یه روز فیلش یاد هندستون میکنه و دلش برا قیافه و قد و هیکل اون پسره و بوی بدنش تنگ میشه و خیانت میکنه منم نمیخوام زندگیمو حروم کنم تا زمانی اون اینکارو میکنه.اینطور بالاخره یه روز خسته میشه و طلاق میگیره.نمیدونم هر کدومتون جای من بود چیکار میکردید ولی من مطمعنم خدایی که منو تو این دردسر انداخته خودش دستمو میگیره و تو ازدواج بعدی منو خوشبخت میکنه.دوستان ممنونم از وقتی که گذاشتید.
    ویرایش توسط abraham : شنبه 24 شهریور 97 در ساعت 16:37

  4. #13
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:46]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,440
    امتیاز
    288,132
    سطح
    100
    Points: 288,132, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,614

    تشکرشده 37,113 در 7,018 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham نمایش پست ها
    یه سوال دیگه هم دارم در محله ما یه دختر خانومی و مادرش زندگی میکنن که پدر خانواده ده ساله فوت شده و اون دختر خانم خیاطی میکنه و خرج خودش و مادرشو میده خیلی دختر پاکی به نظر میرسه حتی دوست پسر هم نداشته فکر کنم.آیا میتونم با ایشون ضمن ازدواج با زنم ازدواج کنم و خودم خرجاشونو بدم و به آرامش برسونمش.آیا کسی از دوستان تجربه مشابهی داره؟
    خیر هرگز نمی تونی!
    چون شما ضعیف هستید.
    کنار آمدن با یک همسری که در گذشته خطایی کرده است و بخشیدن و باور او و بازسازی زندگی بسیار کار ساده تری هست نسبت به اقدامی که شما قصد عملش را دارید.
    اگر شما نمی توانید کار ساده را انجام دهید و در حال انفجار هستید، چگونه کار سخت را خواهید توانستی؟!!!!!!

    به نظرم شما اکنون واقعا در شرایط سختی قرار دارید. حق هم دارید آشفته باشید. هر کسی باشد اذیت می شود.
    اما برای ترمیم این جراحت باید راهش را بلد باشید باید حضورا به یک روانشناس بالینی یا یک مشاور خانواده مراجعه کنید. آسیب های که دیدید زیاد هست و شما اورژانسی نیاز به کمک دارید و نباید اشتباه کنید.

    معمولا وقتی در تصادفی کمر کسی می شکند نباید زیاد او را حرکت داد و باید متخصص به او کمک کند.
    شما هم نباید در این حالت هیچ حرکت اضافه بکنید و نباید هیچ تصمیمی بگیرید. ابتدا باید حضوری از یک متخصص کمک بگیرید.

  5. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    میشل (یکشنبه 25 شهریور 97), خانم مهندس (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  6. #14
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما به شدت دچار مهار نادیده انگاری هستید
    یه سری مسایل رو خیلی بزرگ میکنید در صورتی که انقدر هم بزرگ نیست
    شما فکر کنید با یک خانوم مطلقه ازدواج کردید
    عاشق یک خانوم بیوه شدید و بعدا با هم ازدواج کردید
    خوب این خیلی بزرگ ؟؟!!!!!
    مهم اینه خانوم شما الان فقط با شما ارتباط دارند مگه خانومتون مشکل روانی دارند که با کسی که ازش سو استفاده کرده بعدشم ولش کرده به یادش باشن
    اگر اینطورن حتمی به روانپزشک مراجعه کنند چون فکر کنم مشکل خود ازاری دارند حتمی حتمی حتمی کمبود دارند و این طبیعی نیست
    همسر شما از ترس ابروش فقط یک دروغ به شما گفته مخصوصا حالا که فامیل بودید
    پیشنهاد من اینه مهریه رو کامل ببخشن جهت جبران ولی طلاقشون ندید
    اینهمه خانوم که متاسفانه دچار این اشتباه قبل از ازدواج شدن حالا همسراشون باید طلاقشون بدن ؟بخاطره یک نیاز بچه گانه
    خیلی معذرت میخوام اگر خواهر شما براش این اتفاق می افتاد چه تصمیمی میگرفتید؟ چه جور برخورد میکردید؟
    ایا چشاتون نمیبستید و براش بهترین ها رو ارزو میکردید وقتی پشیمانم شده
    من بیشتر وقتها توی مترو برای خانومای مسن میایستم و جامو به اونا میدهم چون میگم یکی هم به مادرم جا بده بنشیند
    شما واقعیت دارید به نفع خودتون تحریف میکنید انگار جنگ جهانی شده
    درصورتی که یه رابطه بوده
    اصلا فکر کن زن خارجی گرفتید
    لطفا واقعیت تحریف نکنید بزرگش نکنید

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز، به همدردی خوش آمدید

    در این سایت باید یک مقدار صبورتر باشید تا به نتیجه برسید. انتظار نداشته باشید همه چیز زود حل بشه، حوصله کنید.



    بعنوان یک زن، احساسش رو می فهمم و حرفشو باور می کنم.

    چشم زن ها به قلبشونه. وقتی کسی قلبشون رو تسخیر می کنه، به چشمشون از هرجهت بهترینه.

    مهم ترین نیازهای یک زن، احساس امنیت هست. اون پسر، هر ویژگی ظاهری ای که داشته، نه تنها به همسر شما احساس امنیت نداده، بلکه احساس ناامنی ایجاد کرده. آرامشش رو گرفته و تکیه گاه خیلی بدی براش بوده.

    من بعنوان یک زن، بهتون اطمینان می دم، اگه شما همسرتون رو دوست داشته باشید و بهش احساس امنیت بدید، در نظرش بهترین خواهید بود.

    البته راستشو بخواید، من هم همین حس رو به همسرم دارم، با وجود اینکه نه تنها قلبم رو تسخیر نکرده، بلکه احساس امنیتم رو هم مخدوش کرده. همیشه هم عشق و احساس امنیت نیست که یک زن رو محدود به یک مرد می کنه.

    راستی همسر من هم لاغره، و هر پسر ورزشکاری که فکر کنه ازش خوش تیپ تره، از نظر من فقط یک احمقه. اینو جدی بهتون می گم.

    شاید اگه همسر من هم کسی رو ببینه که من قبلا عاشقش بودم، دچار افکار شما بشه. چون اون آدم چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ شخصیتی و اجتماعی و شغلی و مالی، تاپ بود. و ما یک عشق کامل رو با همدیگه تجربه کردیم. اگر هم اون موقع باهاش ازدواج کرده بودم، طبیعتا با همسرم ازدواج نمی کردم.

    الان با همسرم نه اون عشق داغ هست، نه اون حس امنیت، نه چیزهای دیگه (بقیه ی فاکتورها مثل ظاهر و شغل و شرایط اجتماعی و مالی حتی ارزش نام بردن رو هم ندارن)، اما باور کنید من هیچوقت همسرم رو با اون آدم مقایسه هم نمی کنم، چه رسه که اونو خوش تیپ تر بدونم، یا دلم بخواد با اون باشم. چون اون هرچه که بود و هرحسی که یه وقتی بهش داشتم، همسرم نبود. نمی دونم می تونید این رو بفهمید یا نه. ولی مطمئنم دخترهای زیادی می فهمن.

    نگذارید اون پسر زندگی و عشق شما رو ازتون بگیره. اگه عاشق همسرتون بودید، پس یک زندگی عاشقانه باهاش بسازید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها


    خیر هرگز نمی تونی!
    چون شما ضعیف هستید.
    کنار آمدن با یک همسری که در گذشته خطایی کرده است و بخشیدن و باور او و بازسازی زندگی بسیار کار ساده تری هست نسبت به اقدامی که شما قصد عملش را دارید.
    اگر شما نمی توانید کار ساده را انجام دهید و در حال انفجار هستید، چگونه کار سخت را خواهید توانستی؟!!!!!!

    به نظرم شما اکنون واقعا در شرایط سختی قرار دارید. حق هم دارید آشفته باشید. هر کسی باشد اذیت می شود.
    اما برای ترمیم این جراحت باید راهش را بلد باشید باید حضورا به یک روانشناس بالینی یا یک مشاور خانواده مراجعه کنید. آسیب های که دیدید زیاد هست و شما اورژانسی نیاز به کمک دارید و نباید اشتباه کنید.

    معمولا وقتی در تصادفی کمر کسی می شکند نباید زیاد او را حرکت داد و باید متخصص به او کمک کند.
    شما هم نباید در این حالت هیچ حرکت اضافه بکنید و نباید هیچ تصمیمی بگیرید. ابتدا باید حضوری از یک متخصص کمک بگیرید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم رضا نمایش پست ها
    شما به شدت دچار مهار نادیده انگاری هستید
    یه سری مسایل رو خیلی بزرگ میکنید در صورتی که انقدر هم بزرگ نیست
    شما فکر کنید با یک خانوم مطلقه ازدواج کردید
    عاشق یک خانوم بیوه شدید و بعدا با هم ازدواج کردید
    خوب این خیلی بزرگ ؟؟!!!!!
    مهم اینه خانوم شما الان فقط با شما ارتباط دارند مگه خانومتون مشکل روانی دارند که با کسی که ازش سو استفاده کرده بعدشم ولش کرده به یادش باشن
    اگر اینطورن حتمی به روانپزشک مراجعه کنند چون فکر کنم مشکل خود ازاری دارند حتمی حتمی حتمی کمبود دارند و این طبیعی نیست
    همسر شما از ترس ابروش فقط یک دروغ به شما گفته مخصوصا حالا که فامیل بودید
    پیشنهاد من اینه مهریه رو کامل ببخشن جهت جبران ولی طلاقشون ندید
    اینهمه خانوم که متاسفانه دچار این اشتباه قبل از ازدواج شدن حالا همسراشون باید طلاقشون بدن ؟بخاطره یک نیاز بچه گانه
    خیلی معذرت میخوام اگر خواهر شما براش این اتفاق می افتاد چه تصمیمی میگرفتید؟ چه جور برخورد میکردید؟
    ایا چشاتون نمیبستید و براش بهترین ها رو ارزو میکردید وقتی پشیمانم شده
    من بیشتر وقتها توی مترو برای خانومای مسن میایستم و جامو به اونا میدهم چون میگم یکی هم به مادرم جا بده بنشیند
    شما واقعیت دارید به نفع خودتون تحریف میکنید انگار جنگ جهانی شده
    درصورتی که یه رابطه بوده
    اصلا فکر کن زن خارجی گرفتید
    لطفا واقعیت تحریف نکنید بزرگش نکنید
    دوستان هیچ یک از شما در شرایط من قرار ندارید.من ایشون رو دوست دارم و پنج سال عاشقش بودم.اما یک نکته رو در نظر بگیرید همسر من طرف دوست نداشته بلکه عاشقش بوده و عشق هیچوقت فراموش نمیشه.چه ضمانتی ازش بگیرم که دیگه تکرار نمیشه؟البته ببخشید زیاد وقتتون رو گرفتم دوباره.
    خانوم میشل من حرفهای شما را قبول دارم.اما شما فرق میکنید چون همسرتون تنها مرد زندگیت بوده و پاکدامن به خونه شوهر رفتید.نسخه شما فرق داره تا زن من که با مرد دیگه ای بوده!!همسر من هر رفتاری که بکنم تو دلش با اون مقایسه میکنه.در ضمن با وکیل صحبت کردم میگه چون باش رابطه داشتی نمیتونی ادعا کنی باکره نبوده ممکنه اون ادعا کنه کار خودت تو دوران عقد بوده و یا قبلتر باید دلیل محکمه پسند داشته باشی وگرنه نمیتونی عقدو فسخ کنی.دیگه مجبورم بسوزم و بسازم درسته من خوسبخت نشدم اما نمیذارم اونم خوشبخت شه و تا میتونم ناراحتش میکنم.مگر اینکه ضمانتی بده که خیانت نمیکنه الانم حوصلشو نداشتم بردمش خونه باباش.لعنت به هرچی زناکاره باید همشون سنگسار شن.

  8. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام
    من فقط پست اول رو خوندم
    درک می کنم که چقدر احساس درماندگی میکنید و با پنهان کاری مواجه شدید
    واقعا شرایط سختی هست امیدوارم با ارامش بتونید این مشکل رو رد کنید برادر عزیز.
    اما اشتباه شما این بوده که قبل از عقد درخواست گرفتن گواهی رو ندادید و الان به مشکل برخوردید. چون براتون مهمه میگم باید درخواست میکردین.

    و اما در مورد پزشک قانونی که گفتین شما به هیچ وجه نمیتونید ثابت کنید که قبلا با کسی رابطه داشته چرا که خودتون هم باهاش رابطه برقرار کردین و اون الان نه تنها نامزد شما نیست بلکه همه مهریه رو میتونه بگیره.

    دقیقا همین مورد مشابه در یکی از افراد نزدیکم دیدم
    اقا بعد از عقد متوجه شد و دختر اعتراف کرد و ایشون که راضی نبود به هیچ وجه باهاش زندگی کنه با توافق نصف مهریه اش رو داد و طلاق گرفتن .
    هیچ راهی برای اثبات نداشت.

    اما اگر با باکره نبودنش مشکل ندارین و فقط دارین به رابطه اش با اون پسر خوشتیپ فکر میکنید مشخصه که همین موضوع با تمام حواشی هاش رابطه شما رو تخریب خواهد کرد
    و در صورت ادامه دادن حتما باید تحت نظر مشاوره حضوری باشید

    در این سایت هم برای این موضوع خیلی مهم میتونید از انجمن ازاد از مدیر همدردی که خیلی مهارت در کار مشاوره دارن کمک بگیرید.
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : شنبه 24 شهریور 97 در ساعت 20:28

  9. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham نمایش پست ها
    سلام مجدد من خودمو میشناسم من فقط ازین دنیا یه زن پاکدامن و وفادار میخوام و من یه روز با یکیشون ازدواج میکنم خواه الان خواه سالهای بعد.میخواد طلاق گرفته باشم یا نه.راستش من همین الانم دنبال طلاقم ولی زنم راضی نمیشه و یکسری مذخرف میگه چون دوستت دارم بات میخوام زندگی کنم.خیال میکنه من خرم این حرفا رو باور میکنم من پدر و مادرم دوسم نداشتن چه برسه به اون که قبلا با یکی دیگه بوده.حالا اگه خودشو برا طلاق راضی کنم خانوادش نمیذارن.باباش و داداشاش خیلی شرن و حتی ممکنه منو بکشن چون جریان رو نمیدونن اگه بگم که آبروش میره.یکی از داداشاش اعدام شده به خاطر قتل و من ازین میترسم.
    یه سوال فنی: شما از این دنیا یه زن پاکدامن و وفادار میخوای بعد رفتی سراغ همچین خونواده ای!؟

  10. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    والا بنظر من شما اصلا نگاهت به زندگی خیلی بچگانه و ساده لوحانه هست.
    زندگی پستی و بلندی های زیادی داره و شما تو اولین پستی و بلندیش کشیدی زیرش.
    شما اگه مرد هستی نباید زن دوم بگیری مردی که به تعدد زوج داشتن نیست...
    در ضمن وقتی کلامی ایشون بهتون ابراز علاقه می کنه و خیانتی هنوز نکرده چرا باید خودتون رو قربانی خیانت نکردش بکنین؟

    در کل بنظر من راهی که داری میری به طلاق یا ازدواج مجدد اشتباه محض هست
    عاقلانه ترین راه فرصت دادن هست
    من جای شما باشم بدون واکنش احساسی به خودت و زنت 2 سال فرصت زندگی میدم بعد تصمیم به بچه دار شدن یا طلاق یا زن مجدد میگیرم . خود دانی

  11. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 فروردین 01 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1397-4-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,885
    سطح
    39
    Points: 3,885, Level: 39
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زن دوم؟
    تو مطمئنی که فکر این نیستی که حالشو بگیری؟
    سنتم که کمه
    تقریبا همسن منی
    من با این سم همه بهم میگن بچه و اصولا کارای مهمو نمیذارن انجام بدم.
    ولی حالا بذا یه رازی رو بهت بگم
    هم به تو
    هم به همه پسرای این سایت.
    دخترا احساساتی ترن اما خیلی راخت تر میتونن کسیو دوست دااشته باشن.
    یعنی یه پسر شاید فقط یه بار یا نهایتا دوبار یکیو از ته دل دوست داشته باشه.
    اما دخترا میتونن بعد این که از یه رابطه بیرون اومدن (دارم میگم بیرون اومدنا ، سخت بیرون میان ولی بلخره میان) بعد که محبت واقعی ببینن بازم ععاشق تر از قبل میشن.
    بعد اینم بگم وقتی یه پسر مارو اذیت کنه اما ما عاشقش باشیم ، بعد این که از زندگیمون رفت ازش متنفر میشیم. جوری که جلو چشمامون جون بده آبم دستش نمیدیم.
    میخوام بگم آدم بعدش دیگه رو خاطره هاش بالا میاره.
    تو ب این فکر کن که الان داریش.
    عشقشو محک بزن تا خودتو آروم کنی.
    من مطمئنم دوست داره توم اذیتش نکن.
    گذشتشو چیکار داری؟
    الانشو بچسب.
    با معرفته؟
    واست چیکارا میکنه؟
    از غذای خودش برات نگه میداره؟
    ئاسش مهمه خوشالیت؟

    اگه آره بی معرفت نشو
    گل بی خار خداس.
    خوبیاشو نگاه کن
    ببین چجوری بهت تکیه کرده
    ترسشو ببین وقتی میبینه میگی میرم
    برو بهش بگو گذشتتو بخشیدم ب الانت.
    ببینم چجوری جبران میکنی برام.
    بعد سرشو گرم کن بیرون ببرش انقد خاطره براش بساز که جایی تو قلبش ئواسه کسی نباشه.
    اون الان محبت میخوادا
    اون الان عشق میخوادا
    اون الان بهت احتیاج داره
    پس اگه یکمم بهت خوبی کرده تو الان معرفتتو نشون بده
    به خودت بگو بذا یه حالی به قلبم بدم.
    خداوکیلی از وقتی زنت شده کج رفته؟

    پس دست زندگیتو عشقتو بگیر.
    خدا کمکت میکنه.
    ببین آقا پسر اینم بگم فرق یه دختر خراب که هر روز با یکی بوده با کسی که یکی از بچگیش سواستفاده کرده زمین تا آسمونه

    لبت خندون

  12. کاربر روبرو از پست مفید shirinam تشکرکرده است .

    خانم مهندس (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  13. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 شهریور 97 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1397-4-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    210
    سطح
    4
    Points: 210, Level: 4
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام داداش.حرفاتو خوندم.حس کردم هنوز اخلاقت و حرفات اونطوری که خودت از خودت انتظار داری نیست و یعنی یکم بچه ای.هر چقدم خودت خودتو بزرگ و بالغ ببینی


    الان اون خانمی که توو خونتو خانم توعه.به تو تکیه کرده و تمام امید و آیندش تویی.قبول دارم بهت دروغ گفته اینکه باکره نبود.و با احساس و غرور تو بازی کرده.نمیخوام مصلحت سنجی کنم.من اگه جای تو بودم سعی میکردم علت دروغ گفتنشو بفهمم.میخواس بدست بیاره که دروغ گفته یا میخواست بی شوهر نمونه یا خودشو (ببخشید)قالب کنه بهش.هر چند چیزی عوض نمیشه ولی راحتتر میتونم ببخشمش.تو محکوم به بخشیدنی.چون عاشقشی.ولی محکوک به تحمل کردن نیستی.هیچ وقت توو دلت کینه نگه ندار.مثل یه مرد ببخشش.

    و اما در مورد خیانت خانمت...این اتفاقا توو گذشته خانمت اتفاق افتاده و تو اصلا حضور نداشتی و اسم این خیانت به تو نیست.شاید خیانت به پدرش یا عقایدش باشه.هیچ کس به نامردی که نازشو خریده و امیدوارش کرده و بعد نارو زده حس خوبی نداره.خانما دنبال مردی و مردانگی هستن و مرد باش و خانمتو عاشق خودت بکن.

    هر چقدر شخصیتت عمق داشته باشه میتونن عاشقت بشن و غرق بشن در تو.به ظاهر و شرایط توجه نکن.

    سعی کن قلبت انقدر بزرگ باشه که بتونی همه رو ببخشی تا بخشیده بشی.سعی کن مهربون باشی سعی کن انقدر محکم باشی که خانمت به تو پناه بیاره و به تو تکیه کنه.

    مثل مرد های نادان نباش که خانمشونو کنترل میکنن که خانمشون کجا رفت با کی رفت به کی پیام داد.خانم باید با نهایت احساسش تو رو بخواد اگه از روی اجبار پیش تو موند و خیانت نکرد بهت هیچ ارزشی نداره.خانمتو انقدر آزاد بزار که در نهایت آزادگی اسارت تو رو قبول کنه.

    موفق باشی داداش

  14. کاربر روبرو از پست مفید در آرزوی آزادی تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (سه شنبه 27 شهریور 97)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.