پایان تلخ

[عسل28]

چرا ما آدما خوب مقایسه میکنیم و میگیم طرف من دو تا زد تو 100 تا زدی و تو بدتری؟
والا من مقایسه نکردم شما بودین که مقایسه کردین و گفتین طرف شما اونجوری بوده من اینجوری

تمام حرف من اینه دوست داشتن مقدسه و میشه از دور هم عاشق هم بود.
اینو تو شروع رابطتون باید انجام میدادین نه بعد از اینکه به کسی آسیب زدین

دوست داشتن در کنار هم موندن نیست
این جمله قابل توجه دخترای تالار و کسانی که از سایت بازدید میکنن ، زیاد گول وعده های شیرین روابطتتون نخورین چون ممکنه آخر سر ( بسیار حق به جانب از طرف مقابل ) با این جمله مواجهه بشین و ..... آشنایی تونو کاملا در قالب و چارچوب خانواده ببرین جلو و به هر کسی اعتماد نکنین که بعدا با بهونه های واهی ترکتون کنه و آسیبهای روحی و روانی بخورین
این تاپیک درس عبرتی بشه برا خیلیا

با آرزوی بهترین ها

[در آرزوی آزادی]

با سلام مجدد

دوست عزیز من و بهاره جان نه شما رو قضاوت کردیم نه از حرفتون ناراحت شدیم
بحث ما اصلا یه چیز دیگه اس که کاربر عزیز خندون هم به اون اشاره کرده
مهم نیست مشکلتون چیه

مهم اینکه مگه از اول نمیدونستین که شرایط خانوادگیشون یا هر مسئله دیگه چیه ، پس چرا دو سال طول دادین . این یعنی بازی دادن یه دختر ، وقت و فرصتهاشونو گرفتن ، احساسشونو درگیر کردن( حالا برای رفع هر نیازی حتی بخاطر رفع تنهایی خودتون) و بعدش راحت از کنارش گذشتن...

از طرفی خودتونو تافته جدا بافته ندونین . اتفاقا طرف من که بقول شما سواستفاده عاطفی کرد لااقل مدت زمان بازیش 7 ماه بود اما شما دو سال وقت و احساس یکی رو به بازی گرفتین و آخر سر هم راحت میگین جور نیستیم خدانگهدار

بحث من و امثال من اینکه تا وقتی که از خودتون مطمئن نشدین یکی رو درگیر بلاتکلیفیهاتون نکنین که بعدش حق به جانب بگیرین که چی میشه نشد دیگه بهتر از طلاقه . اگه قصد ازدواج داشتین دیگه دو سال دختر مردمو الاف خودتون نمیکردین بقول خودتون دو ماه شناخت پیدا میکردین همون اولش میسنجیدین میشد یا نمیشد ....

در ضمن شما که تو پست های دیگران راهنمایی گذاشتین که دختره نباید آسیب ببینه مگه طرف شما دختر نیست مگه احساس نداره.... در زیر دقیقا نقل قول شماست :
قشنگ برو جلو بگو خوشم اومده ازتون و میخوام بیشتر آشنا بشیم اگه مایل باشین و نظرتون تا اینجا مثبته اجازه بدین بیشتر همو بشناسیم و هدفم ازدواجه و یه فرصت دو ماهه میخوام مطمعن بشم از طریق خانواده اقدام کنم و قرارم نیست بیرون بریم و..هر وقت شما صلاح دونستین همو میبینیم.چون دوست ندارم بیرون کسی شما رو با من ببینه و شما دخترین و و راضی نیستم از طرف من به شما آسیبی برسه.تمام

متاسفانه ماها بلدیم فقط شعار بدیم ..........

درپناه حق

عسل خانم...

کسایی که اینجا میان مشکلشونو میگن بوالله مشکل دارن ناراحتی دارن غصه میخورن.با حرفامون اینکه داری اشتباه میکنی و...بیخود کردی با فلان خانم این کار و کردی حرفات درست نیست و تناقض داره نمک رو زخمشون نپاشیم.شما همتون خواهر برادرای منین و حرفتون رو گوش میدم.در موردش فکر میکنم.من دوست داشتم شما با روش بهتر منو نسبت به اشتباهاتم آگاه کنین.

من قصد و نیت شما رو اینکه میخواین کمکم کنین و میدونم و از شما سپاسگزارم.ممنون

[anisa]

سلام
نظراتی که تو تاپیک شما داده میشه بنظر میاد بیشتر از روی احساساته
هر دختر خانمی باید توانایی کنترل احساسات خودش رو داشته باشه
رابطه ای که شروع میشه حتما و اجبارا نباید به ازدواج ختم بشه و دو طرف از اول رابطه باید اینو بدونن .. البته در اینکه طولانی بودن رابطه ی شما اشتباه بوده شکی نیست و میتونستید خیلی سریعتر به نتایج الانتون برسید ولی به هر حال الان رسیدید...

الان هم اگر واقعا فکر میکنید که شرایط ایشون رو نمیتونید بپذیرید رابطه رو تمام کنید بنظر من برای اینکار یکبار برای همیشه منطقی با ایشون حرف بزنید هر چند که ممکنه نپذیرن ولی بهتر از حرف نزدن و در ابهام باقی گذاشتن ایشونه ...

به هر حال فکراتونو بکنید اگر تمام کردن بهتر از اینه که فک کنید چند وقت دیگه ممکنه طلاق بگیرید پس حتما تمام کنید نگران نباشید و خوشحال باشید که کار به ازدواج نکشید تا بیشتر احساسات هر دوتون جریحه دار بشه
موفق باشید