به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    به نظرم پیدا کردن یه فردی که همه ایده ال های ادم رو داشته باشه تو ازدواج خیلی سخته
    بخصوص اینکه خودت خیلی خوب باشی !
    یعنی ممکنه حس کنی بعیده کسی پیدا بشه که از لحاظ ذهنی تو رو بفهمه
    چی بگم...
    ادم باید با خودش سبک سنگین کنه مثلا حتما با بنز میتونه جلوی دیگران و جلوی ایده ال های خودش پز بده یا با پراید هم میتونه؟
    ایده ال گرایی ( که بنده هم بهش دچارم ) یعنی ما میخوایم از همه برتر باشیم ، ادم ایده ال گرا رو بالاخره دست مقتدر طبیعت بر سرش میزنه ! اگه منتظری یکی تو رو هل بده مطمئن باش طبیعت بالاخره غرورت رو میشکونه ...
    به نظرم به ازدواج تا قبل از 28 سالگی میشه ایده ال نگاه کرد ، ولی بعد از اون ادم باید ایده ال گرایی رو کنار بزاره ، همیشه ادمهای اطراف ما کنارمون نمیمونن ، خیلی زود تنها میشیم و همین فرد نه چندان ایده ال میبینی مثل کوه میتونه پشت ادم باشه ...
    ویرایش توسط ali -guilan : سه شنبه 09 دی 93 در ساعت 23:18

  2. 6 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 10 دی 93), asal2013 (شنبه 13 دی 93), meinoush (چهارشنبه 10 دی 93), rayehe (چهارشنبه 10 دی 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 09 دی 93), واحد (سه شنبه 09 دی 93)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    کسی نمی تونه بهت اجبار کنه یا اینکه محکم بگه ازدواج کن. کسی هم نمی تونه بگه ازدواج نکن. انتخاب شخص خودته چون در نهایت خودت هستی که زندگی می کنی. هیچکس نه توانشو داره نه حقشو که بهت به طور مطلق بگه چه کار کنی.

    در مورد این اقا اگه خیلی دو به دلی ویزگی هایی که خوشت نمیاد و ویزگی هایی که خوشت میاد رو بنویس. در مورد اونایی که خوشت نمیاد ببین کدوم هاشون قابل تغییرن یعنی قابل بهبودی هستن. مثلا چند کیلو چاق یا لاغر شدن راحته اما نه بیشتر از 4 کیلو. یا لباس پوشیدنش مدلش راحت می تونه تغییر کنه. یا چیزای این مدلی که راحته تغییرش. بعد ببین چی می مونه که دوست نداری و تغییر نمی کنه.

    فرشته دافعه ات اگه به خاطر مرد بودن نیست خوبه. من خودم دافعه ام به خاطر اینه اصلش که با مرد راحت نیستم یعنی اون واهمه رو دارم از نزدیک شدن به یک مرد به عنوان یک غیر هم جنس همسر.

    می مونه همون که فکر می کنی باید همه چی خوب باشه طرفت. اون مواردی که برات مهم هستن رو لیست کن. اونایی که می تونی ازشون چشم پوشی کنی و زیاد مهم نیستن رو حذف کن. ااونایی که می مونن رو اولویت بندی کن. مثلا دو اولیت بده. یک اولویت رو بذار ضروری یکی رو هم بذار غیر ضروری. غیرضروری ها یعنی خوبه باشن اما اگه نبودن هم با ویزگی دیگه ای که بیشتر مهمه برات می تونن جبران شن.

    تو دقیق تر باید بدونی و اگه می تونی اینجا بنویسی که چیه این اقا رو اعصابته. نوشتی تیپش (لباس یا قد یا استخون بندی چهره یا هر چی) نوشتی نحوه ی حرف زدنش نوشتی که دوست داری شوهرت طوری باشه که همه جا بتونی نشونش بدی. حالا این اقا چشه دقیقا که ممکنه نتونی نشونش بدی یا چشه که نمی تونی بهش افتخار کنی؟

    بعضی چیزا رو راحت میشه تغییر داد بعضی چیزا رو می شه راحت یه کم بهبود داد. بعضی چیزا تغییرشون یا خیلی سخت هستن یا اصلا ممکن نیستن. موارد نامطلوب رو در مورد ایشون بررسی کن.

    خودت ظاهرا فکر می کنی مشکلت کمالگراییه. نمی دونم واقعا این هست یا نه.


  4. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 09 دی 93), ammin (چهارشنبه 10 دی 93), asal2013 (شنبه 13 دی 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 09 دی 93)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام

    هر چی فکر کردم چیزی به نظرم نرسید

    ولی خیلی وقت ها (حتی به خودم) مثال ازدواج حضرت زینب رو یادآوری میکنم مخصوصا وقتی با این جمله روبرو میشم که اگر شما مثل حضرت علی پیدا کردین ما هم با مهریه حضرت زهرا خونه بخت میریم

    همون طور که میدونید مهریه حضرت زینب هم همون مهر السنه بوده با این که خواستگار ایشون جزء اعیان اعراب بودن و تنها شرط ضمن عقد ایشون هم همراهی شون با امام حسین (ع) بوده هر کجا که باشن. بعد از ازدواجشون هم با این که همسر ایشون میتونستن خیلی چیزها برای ایشون مهیا کنن ایشون زندگی شون کاملاً ساده بوده و واقعا بعید بگیم هم کفوی برای ایشون وجود داشته و در نهایت همه ما علت جدا شدن ایشون رو میدونیم.

    قسمت زیادی از کمال شخصیتی یک شخص (به نظر من مخصوصا مردها) قرار هست بعد از ازدواج و به کمک همسرشون شکل بگیره ولی الان مرده باید پخته یا سوخته جزغاله بشه (و اتفاقا ممکن هست توی خیلی ابعاد هنوز خام باشه ولی بیرون پخته ای داشته باشه) بعد بیاد ازدواج کنه .

    یه حرفایی هست که به خاطر فاصله گرفتن ما از بطن زندگی و فرهنگ دینی در مورد اون صحبت کردن خیلی سخت شده و اتفاقا بخش هایی از اون در مورد ازدواج و اهداف اون در یک زندگی دینی هست ،ان شاالله روزی بستر بیان اون حرف برای گویتده و شنونده ایجاد بشه.

  6. 6 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), ammin (چهارشنبه 10 دی 93), meinoush (چهارشنبه 10 دی 93), rayehe (چهارشنبه 10 دی 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 10 دی 93), واحد (چهارشنبه 10 دی 93)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    مثلا تا میتونست واحدهای عمومی رو با کلاس ما میگرفت گاهی تو کلاسمون حرف میزد من خوشم نمیومد دوست داشتم زود حرفش تموم بشه .. اما باز برام مهم بود
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    بله ولی من همیشه دوست داشتم راغب باشم با کسی ازدواج کنم نه اینکه ازش فراری باشم دوست داشتم بخوام پیشش باشم ولی من تو ذهنمم تصور نمیکردم که باهاش باشم.
    نمیتونستم تصور کنم که بهم دست بزنه .... هرچن شاید واقعیت غیر ازین باشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    مشکلم همینه دیگه نه میتونم باهاش باشم نه فراموشش کنم ... درد این شکلی دیده بودین ایا؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    کسی نیست منو هل بده کسی که قبولش داشته باشم و حامی ام باشه (البته به ظاهر در حقیقت اینطور نیست)
    تشویش و بلاتکلیفی کاملا مشخصه! حداقل من که دارم گیج میشم! :)
    من فکر کنم جنس مساله همونیه که خانم واحد و پاییزه مطرح کردند، من یکم پیچیدش کرده بودم، ولی جوابیه ی دوم یکم واضح تر کرد قضیه رو .
    تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که یک مدت یک ماهه رفت و آمد داشته باشین؛ بالاخره همین که این تاپیک زده شده یعنی یه حسی وجود داره ؛ حالا یا باید تقویتش کرد یا کلا نابودش کرد؛ سریعترین و بهترین راهم برای هر دو حالت یه مدت مصاحبت بیشتره ، به خصوص اینکه شاید حالا حالا هم بخواد صبر کنه و اونوقت در حالت " آوارگی" () بمونی! تکلیف هر دوتون سریعتر مشخص میشه.
    همون اول کار هم میتونی قید کنی که این مدت محدود صرفا برای رفع ابهامات منه چه در جهت جواب مثبت چه منفی چراکه درغیر این صورت میرفتیم عقد می کردیم دیگه احتیاجی به این گفتگو نبود( اینم برای اینکه انتظار بی جایی به وجود نیاد). خیلی هم نگران آسیب دیدن پسرها نباش،بخصوص! کسی رو که شما تایید میکنی از این آسیبها نمیبینه و مساله رو درک میکنه توضیحاتی هم که دادی اینو تایید میکنه؛ اینکه فکر میکنی میتونه اسیب ببینه معلوم نیست اتفاق بیافته . افکار ما رویدادها رو حادث نمیکنند.
    اگه میخوای از حست مطمئن بشی تنها راهش همینه، اهل اینم که بگی "بریم ازدواج کنیم بعد ببینیم چی میشه؟" هم نیستی که البته به نظر من این خوبه، پس این آخرین مرحله رو هم برو ، که ان شاءالله هر چه خیر باشد همان شود.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : چهارشنبه 10 دی 93 در ساعت 00:56

  8. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    asal2013 (شنبه 13 دی 93), rayehe (چهارشنبه 10 دی 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 10 دی 93)

  9. #15
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    323
    Array
    اقای علی گیلان عزیز حرفت خیلی قشنگ بود
    اما متاسفانه هرچندبار این ها رو به خودم بگم تا دلم کاری رو نخواد نمیتونم انجام بدم دیگه خودمو میشناسم...

    مینوش عزیز تر از جان که همیشه به فکر خواهرتی ازت ممنونم نه همون طور که گفتم نسبت به مردها دافعه ندارم خوبم باهاشون اتفاقا هرچند یکم برام ناشناخته است .
    چیش رو اعصابمه؟ می دونی اون ایرادی نداشت اتفاقا خیلی هم طرفدار داشت از هر لحاظ تو دانشگاه حتی دخترا ازش خواستگاری هم کرده بودن
    اولا اره از تیپش خوشم نمیومد اما بعد ها خیلی خوشتیپ شده بود یعنی حسم کلی بود که نمیخواستم باهاش باشم .

    مینوش من به فکر تغییر و این حرفها نیستم میدونی من خیلی عاطفی و عاشقم اگه دلم یکیو بگیره از همه چیش خوشش میاد حتی از بدی هاش .. اما کسی رو نگرفته فعلا.
    نمیخوام برا داشتن کسی زور بزنم به زور که نمیشه .اون حقشه که با یکی ازدواج کنه از ته دل بخوادش .
    دلم بهش راه نداشت الانم چند روزه بهش فکر می کنم اما من همونم .

    و این رو هم میدونم که دل را درگه بسی بالاتر از عقل است عقل هم پایه ی دله . گفتی دلم رو با عقلم بسنجم سنجیدم ولی عقلم گفت تو دیوانه ای فقط با تایید من به نتیجه نمیرسی باید اونی که بالاتر از منه هم تو کار باشه ...
    اما انقدر ادم با ارزشیه برام که تاپیک هم زدم تا نظر شما دوستانم رو بدونم .

    اقا حامد ممنون از توجهتون وسعی ای برای کمک بهم کردین
    زندگی دینی ! اتفاقا خیلی بهش فکر میکنم اما برا شناختش باید عمیقا الگوهاش رو شناخت بستر اماده است اگه چیزی مد نظرتون بود میگفتین .
    در این مورد خیلی به دین فکر کردم اما دیدم من ادم دلی هستم باید خیلی یکیو بخوام تا بتونم براش از جونم مایه بذارم بهش بگم عشقم و از خودم در بیام .
    میخوام کسی باشه که از ته دلم اینو بگم گفتنی که دیگه خودم نباشم ... این مرحله اول تمرین عشق در عالم برام هست.
    عشقی که هدف نهایی اش همسرم نیست اون هم در طول یک عشق عظیم قرار داره .
    هدفمم از ازدواج قسمتیش همینه که براش از خودم بیرون بیام واقعا باهاش یکی شم یه وحدت دو نفره وحدتی که هرکدوم به اون یکی میگه من فدای تو و منی در کار نیست

    هرکدوم برای دیگری از خودش می گذره و این میشه عشق... میشه عین حق .
    اگه این نباشه من هدفی در ازدواج نمی بینم ..
    بعد هم روحیات من با فیلم بازی کردن نمی خونه .
    نمی خوام صرفا چون همه ازدواج می کنن ازدواج کنم اگه این نباشه ترجیح میدم تنها باشم .

    رضا جان کلا خیلی زحمت کشیدی ممنونم ازت
    کاملا باهات هم عقیده ام و تصور خیلی نزدیکی بهم داری و درکم کردی مخصوصا تو پست اولت .
    خودم هم میدونم که برای اثبات باید با دید باز برم سراغش اما هرکاری میکنم نمیتونم گفتم که در صورتی میتونم برم سراغش که واقعا بخوامش اما نمی خوام
    من میترسم در رابطه ای باشم که اون برام مهم نباشه و حتی اگه یذره امکانش باشه که اذیتش کنم
    ترسناک ترین کار عالم اینه که کسی رو برنجونم ...

    و اون جمله ای که بولد کردی
    (البته به ظاهر در حقیقت اینطور نیست)
    چیزی که شما متوجه شدی منظورم نبود ... یه رمز بود .واجب بود بنویسم .ترجیح می دم توضیحش ندم چون باز به قول خودت پروانه ای میشم حالا بیا جمع کن .


    خیلی منتظر بودم کسی بیاد و ایرادم رو بگه اما مثل اینکه شما هم با من موافقید نسبتا ...
    من خودم رو خواسته هامو در ک میکنم اما خب سختی ها ی زیادی داره در عین سادگی بسیار سخت به نظر می رسن اما میدونم نیست .
    مشکل اینه که در واقعیت یکم شاید به مشکل بر بخورم بالاخره داستان من میدونین همون داستان " طاووس و جور هندوستانه"

    حالا ممکنه با خودتون بگین اوووه ببین چه ادعایی داره و خدا میدونه کیو در نظر داره .
    ولی اینطور نیست ممکنه فرد مورد نظرم بسیار هم ساده باشه به ظاهر و شاید موقعیت خیلی تاپی هم نداشته باشه وهمه تعجب کنن از انتخابم .
    خواسته من موقعیت و پول نیست هرچند مسایل عقلی رو هم در نظر دارم که کار داشته باشه ... اما نسبی هست .
    همین فرد هم تو یکی از بهترین دانشگاه های کشور عضو شده و مدرس هست و بسیاری امتیاز دیگه .

    نمیدونم بذارین بیش ازین گیجتون نکنم .
    داستان من مثل اینکه تمومی نداره انگار قراره همیشه عجیب غریب زندگی کنم مثل ادم نمیتونم باشم .

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  10. 4 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), asal2013 (شنبه 13 دی 93), m.reza91 (پنجشنبه 11 دی 93), meinoush (چهارشنبه 10 دی 93)

  11. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    فرشته جونم
    نوشتم احساست رو با عقلت تحلیل کن. نه اینکه بسنج. احساس مبهمه. تا یه حدی میشه با کمک عقل تحلیلش کرد دسته بندی اش کرد ریشه اش رو پیدا کرد. البته تا یه حدی. اما در همین حد هم که عقل دسته بندی می تونه بکنه احساس رو بازم کمک کننده است خیلی. یعنی به نظر من کمک کننده است شاید هم نباشه.

    ببین ادما به دلایل مختلف کارهایی می کنن یکیش ازدواجه. هر کی یه دلیلی داره. مثلا یکی نیاز به پول داره یکی نیاز به اسم همسر داره یکی بچه دوست داره یکی نیاز به یک همدم داره و ... تو اینا رو نداری. نیاز به عشق داری. می دونی این از همه اش سخت تر پیدا میشه؟ می دونی که چندین سال بعد سخت تر هم میشه اگه خیلی بخوای با وجدان باشی؟ چرا؟ چون یا ازدواج می کنن یا نامزد دارن یا یه دوست دختر دارن که مطمنن بعدا باهاش ازدواج می کنن و هی باید کوتاه بیای!! اخر سر هم ممکنه ادم به این نتیجه برسه که انقدر کمه این عشق احتمال یافت شدنش که اگه پیداش کردم برام مهم نیست اصلا طرفم تو چه وضعیتی از تاهله!! من اینطور شده اخرین نتیجه ام! می دونی هم بی وحدان نبودم هیچوقت.

    اون عشقی که تو می خوای با عشقی که من می خواستم یه شباهت هایی داره و یه تفاوت هایی. تفاوتمون فکر می کنم اینه که عشق تو روحانی تر و الهی تره و عشق مورد نظر من مادی تر بود. یه تفاوت دیگه هم داشتیم این بود که من برام مهم نبود ازدواج و می خواستم خود اون عشق رو داشته باشم حالا حتی واسه یه مدت دو سه سال هم برام عالی بود اما تو پیوند طولانی می خوای. خوندم عشق واقعی پیوندش طولانیه. عمقیه. مثل اقیانوس عمیقه.

    یه چیز دیگه اینکه تو خیلی دوست داشتنی هستی و بنابراین همه دوستت دارن و می خوان باهات ازدواج کنن. به طور خلاصه تر کیس ازدواج برات زیاده اونم نه به خاطر معرفی و این چیزا. به خاطر خودت. خودت پر از مهری و این مهر و لطف رو همه می خوان کنارشون داشته باشن. واسه همین هم که خیلی مورد ازدواج داری ممکنه راحت باشه از دست دادن. یعنی می گی این بره خوب یکی دیگه میاد.

    یه چیز دیگه. نمی دونم اون پیوند قلبی رو می خوای چطوری به دست بیاری. مثلا در لحظه می خوای اینو بفهمی یا به مرور.

    تو عیبی نداری که نوشتی ایراداتو بنویسن دوستان. اما عشق شاید اینطوری در نیاد از یک مرد. نمی دونم من خودم به این نتیجه رسیدم که مردها نمی تونن اون عشقی که می خوام رو بهم بدن. تعداد مردایی که بتونن خیلی کمه که احتمالا به من نمیرسه :) البته اون عشق که من بخوام فرق داره با عشق تو و خودمم هم با تو فرق دارم. کسی منو دوست نداره اینطوری. اما تو خودت دوست داشتنی هستی. خوبی. احتمالش هست که بتونی پیدا کنی کسی رو که می خوای اما شاید اون تشخیص قلبی عشق رو داری درش اشتباه می کنی. نمی دونم دقیقا چطوری می شه گفت.

    ببین هر ادمی بدی داره هر ادمی هم خوبی داره. نرم نرم ادما به دل ادم می تونن بشینن و نرم نرم هم کسی که به دل ادم نشسته بوده می تونه از دل ادم بیرون بره.

    اگه می تونی ادامه بده تاپیکت رو بنویس هر چی می خوای. شاید بتونی دسته بندی کنی احساساتت رو.


  12. 5 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), ammin (چهارشنبه 10 دی 93), asal2013 (شنبه 13 دی 93), m.reza91 (پنجشنبه 11 دی 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 10 دی 93)

  13. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 خرداد 03 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,975
    امتیاز
    33,921
    سطح
    100
    Points: 33,921, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,409

    تشکرشده 6,429 در 1,800 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام فرشته اردیبهشت. سوژه مبهم ابژه هم مبهم.‏(ذهنت مبهم_اون فردهم مبهم)نتیجه میشه آشفتگی روح شما.، فعلا درشرایط خوبی نیستی.نیازبه آرامش وریکاوری داری...

    اگر دو نفرازنظر اعتقادی باهم مچ باشن وتمایلات عرفانی نزدیک به همی داشته باشن،احتمالا بتونن قید بعضی معیارهاروبزنن.اما این رو درنظربگیر زندگی در دنیای حیوانی(درکنار عالم روحانی) ناخواسته تمایلات و نیازهایی روبرای افراد ایجادمیکنه که ناچارن اونارودرازدواج درنظربگیرن.بخصوص توانایی مدیریت زندگی مشترک برای مرد،قدرت ارتباطات وشناختن احساسات خود وطرف مقابل، مهارت زندگی دراجتماع با انواع واقسام آدمهاو... حتما اون جمله ازابوسعید ابوسعیدابی الخیر یادته که درجواب شاگردش که میگه فلانی روی آب راه میره فلانی یک لحظه ازاین شهرمیره اون شهر چی میگه؛میگه قورباغه هم روی آب راه میره شیطان هم یک لحظه ازاین سرعالم میره اون سرعالم.مرداونه که بامردم نشست وبرخاست کنه وبین اونهاباشه باهاشون دادوستد کنه ودرآمیزد ولی یک لحظه ازیادخداغافل نباشه.بنابراین عرفان ما همون معرفتهای والاواجتماعی رو آموزش میده وازمسیراجتماعی بودن دورنمیشه. فرد روبه خلأ ومسیرهای عجیب غریب هدایت نمیکنه ایناروخودت بهترمیدونی من فقط یادآوری کردم.



    این رو هم درنظربگیربعضی ازافرادمجرد تاقبل ازدواج اندیشه هاوتمایلات عرفانی دارند امابعدازدواج این تمایلات ممکنه فروکش کنه یاممکنه بسیارکم بشه.وفقط عده کمی این مسیربراشون هم مهم باشه.حالا اینو درنظربگیرخودت یاهمسرآیندت اینا بعد ازدواج براش کمرنگ بشه،وتو هم به این انگیزه قوی اوروانتخاب کرده باشی.وازقیدیه چیزایی گذشته باشی. بنابراین من بهت پیشنهادمیکنم یا دنبال یک کلمه جایگزین برای عرفان درمعیارهات باش مثل اخلاقی بودن ومعرفت وبینش خوب داشتن. یاخود این بخش رو برای خودت بیشتربشکاف وحدوحدودش روتعیین وتعریف کن تا به اشتباه نیفتی. حرف آخرم اینکه سعی کن مدتی صبرکنی وباخودت خلوت کنی وبیشتردنبال این باش طرف مقابلت نرمال باشه ضمن اینکه ازنظراعتقادی ومذهبی ومعرفتی باخودت کفو باشه ورشداخلاقی ومعرفتی براش مهم باشه اگه برای تو هم مهمه
    ویرایش توسط ammin : چهارشنبه 10 دی 93 در ساعت 22:07

  14. 6 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), asal2013 (شنبه 13 دی 93), m.reza91 (پنجشنبه 11 دی 93), meinoush (چهارشنبه 10 دی 93), rayehe (چهارشنبه 10 دی 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 11 دی 93)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    ببخشید رک حرف میزنم ولی عرفان و ... رو بریزید دور .
    اول برید ببینید اعتقاداتون درسته یا نه !
    پس فردا حسرت روزهای رفتتون رو نخورید ... حاضرم محیطش پیش بیاد با هر کسی مباحثه کنم در مورد این مسائل !
    اینقدر به ازدواج روحانی و عرفانی نگاه نکنید ... قرار نیست همسر ادم ما رو در بهشت یا جهنم همراهی کنه :))
    شما اول برید یک کم فلسفه غرب بخونید ، یک کم شوپنهاور و نیچه بخونید اون وقت کمی از این دوز عرفانیتتون کاهش میدید.
    یک کم از حالت رمانتیک خارج میشید .

    عشق از دیدگاه فروید منشاش کشش جنسیه ، که از حالت نرمال خودش خارج شده
    رو عشق دقیق بشید ، همش کشش جنسیه :))
    اینقدر به این مورد بها ندید !
    بابا بخدا توهم زدید ... ( منم توهم زدم منم عشق دوست دارم )
    بیایم بیرون از این توهم ... خودمونو برای یه توهم نابود نکنیم...
    عشق هست ، خیلی هم شیرینه ولی ما باید خود ساخته تر از اون باشیم که برای یه اراده به تکثیر که در طی تکامل درمون بوجود اومده اینقدر عذاب روحی به خودمون بدیم...

    این یه حقیقته که چه با عشق چه بی عشق ما تا ابد تنهاییم

    حرص چیزی رو نخوریم و شانس های زندگیمونو برای یه لذت فنا نکنیم .
    گاهی نمیتونیم به مورد دلخواهمون برسیم... باید قبول کنیم...زندگی همینه !
    ویرایش توسط ali -guilan : چهارشنبه 10 دی 93 در ساعت 23:08

  16. 2 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 11 دی 93), اثر راشومون (پنجشنبه 11 دی 93)

  17. #19
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    323
    Array
    دوست عزیز من نکته اشتراکی باهم داریم تا باهم مبحثه کنیم نه اینکه من برا بحث اینجا نیومدم ونه حوصله شو دارم.
    فقط منم یه توصیه دارم یکم در مورد میل جنسی هم دقیق ترشین مطمان باشین فقط برای تولید نسل و لذت بردن نیست از طرفی ببینین میل جنسی یک انسان با میل یک گربه چه فرقی میتونه داشته باشه
    چون منم شوپنهاور و غرب رو چهار سال پیش اشنا شدم .
    من حرفی ازین نزدم که مشکل عرفانی یا فلسفی دارم .

    اون خط مشی کلی زندگیم بود که همه چی رو برام معنی میده پس لزومی نداره دور بریزم .
    دوست ندارم بحث ازاد پیش بیاد ولی میاد .

    دوستان از همه تون ممنونم خیلی خسته ام فکر میکنم طبیعیه خسته باشم با این همه انرژی ای که گذاشتم .

    متاسفانه مسایلی هست که نمیشه گفت براهمین نتیجه نمیده اما از نظراتتون استفاده کردم .

    مینوش به پیشنهادت فکر میکنم که ادامه بدم ولی الان نمیتونم بنویسم
    دوست دارم یه مدت هیجا نباشم .
    خسته ام
    دیگه نمیذارم خواستگار بیاد.ولی میدونم اینم راهش نیست.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  18. 3 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 11 دی 93), m.reza91 (پنجشنبه 11 دی 93), meinoush (پنجشنبه 11 دی 93)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 آبان 96 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1393-9-22
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,390
    سطح
    29
    Points: 2,390, Level: 29
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 21 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اجازه بدید منم تجربه خودم رو اینجا بگم. من خیلی دوست داشتم همسرم معنوی باشه. خودمم خیلی به عرفان و معنویت علاقه داشتم و به مادیات زیاد اهمیت نمی دادم. از قضا مادرم دختری رو معرفی کرد که بعد از اینکه خواستگاری رفتم متوجه شدم خیلی معنوی و اهل دل هست. خیلی خوشحال بودم ولی این خوشحالی من زیاد دووم نیاورد.ایشون طوری با من برخورد می کرد که انگار من فقط دنبال مادیاتم و بویی. از معنویت نبردم و این برای من خیلی سخت بود. من که خودم اصلا به مادیات اهمیت زیادی نمی دادم متهم شدم که اولویت اولم مادیات هست چرا چون تلاش می کردم کار کنم و ... .
    الان که پست های شما رو می خونم خیلی شبیه افکار اون دختر خانم هست. من نمی تونم با این پست ها در مورد شما قضاوت کنم ولی خواستم بدونید که بعضی مواقع معنویت و عرفان هم باعث خودبرتر بینی و قضاوت نا صحیح در مورد دیگران میشه.
    مواظب باشید از این راه آسیب نبینید. چون نشانه هایی از این وضعیت به نظرم در نوشته هاتون وجود داره.

  20. 2 کاربر از پست مفید wikimail تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 11 دی 93), فرشته اردیبهشت (پنجشنبه 11 دی 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پیوستگی بین ایمان،عقل،عشق وزیبایی
    توسط ammin در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 تیر 92, 21:47
  2. وابستگی شدید به خانواده،علت اختلافات و طلاق
    توسط abnagh در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 شهریور 90, 23:03
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 28 مرداد 90, 15:13
  4. خیانت !!!!!!!!!!!واژه ای قبیح ،علل و راهکار ها
    توسط gole maryam در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 خرداد 89, 23:57

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.