سلام شایانا جون
خدارو شکر بخیر گذشت
عزیزم من با خوندن حرفات حس کردم که همسرت حق داشته.یعنی تو ناراحتیت رو بد نشون دادی
البته این اخلاق که قهر می کنه خیلی بده ..ولی خوب حق داشته ناراحت شه.
ببین شایانا ماهم ی مشکلاتی داریم ولی راستش هیچ وقت باهم قهر نشدیم یعنی از اول باهم قرار گذاشتیم هرگز باهم قهر نکنیم و وقتی هم ازش دلخورم روند عادی زندگی رو داریم یعنی سلام خداحاظ و نهار و شام و این ها به راه هست فقط مهر و محبتمون یکم کم میشه ولی به ی روز هم نمی کشه شاید دو سه ساعت بیشتر طول نکشه.
ی چیز دیگه هم میخواستم بهت بگم اونم اینکه هیچ وقت نزار مشکلات و دلخوری هاتون به خانواده تو و اون کشیده بشه
یعنی ی سیاستی رو در پیش بگیر که حتی اگر باهم دعواتون شده مادر شوهرت ازش با خبر نشه و همچنین مادر تو
چون بعدا تو و همسرت این دلخوری یادتون میره و میشید مثل قبل ولی تو یاد اون مادر می مونه که پسرش آرامش نداره یا دخترش دلش شکسته و کم کم اینها تاثیرات منفی می زاره تو رابطه خانواده همسرت با تو و بالعکس .
باهم صحبت کنید و ی سری قانون برای زندگی تون تعیین کنید
من این قانون ها رو رعایت می کنم و اولین باری که جدی بحثمون شد بعدش رفتیم خونه مادر شوهرم اینا و من اصلا به روم نیاوردم ....بعدش همسرم بهم گفت تو خیلی مدیر و مدبری و بحران رو خیلی عالی مدیرت می کنی.ی دریایی طوفانی رو در یک لحظه می کنی دریای آروم :o
مرا دوست بدار
اندکی،ولی طولانی
علاقه مندی ها (Bookmarks)