به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:03]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,574

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دل آرام من نمایش پست ها

    از متن بالاي شما چند مورد برام مبهمه لطف مي كنيد بيشتر برام توضيح بديد :
    منظوتون از تفكر در مورد ازدواج به روش ذيل چي بود؟
    بخش رفتارها را خيلي نميتونم در مثالهاي مختلف ديگر پيدا كنم .
    و اينكه چطور ميتونم براي خودم به غير از حذف گوشي در اين راه دست انداز ايجاد كنم?
    سلام، مطالعه و تفکر در داستان حضرت یوسف ع، خیلی براتون می تونه مفید باشه، در پایان مختصری می نویسم.

    منظورم این هست که ما آدم ها تا ابد، خودمون تنها هستیم، حتی زمانی که انسان نزد خداوند در روز عز در جواب الست بربکم، گفت "بله" و در نهایت این زندگی نیز به تنهایی در قبر گذاشته میشه و در آخرت هم به تنهایی محشور خواهد شد.

    در این بین خداوند برای انسان در این دنیا، همسر، فرزند، خانواده، دوست ، همکار و غیره قرار داده. یعنی یک انسان تک و تنها که به اندازه لازم نه بیشتر می تونه از امکانات این دنیا بهره مند بشه.

    ازدواج هم همین هست، یک امکان زمینی برای انسان که بتونه از یکسری چیزها بهره مند بشه ( البتهبرای بعضی هم به حکمت خدا از یک سری چیز ها ممکنه محروم بشه) ازدواج یک هدف زمینی و موقتی هست و رشد و تعالی انسانی و لقا خداوند یک هدف اخروی و پایدار.

    حالا ما باید باهوش باشیم و به هدف قوی تر و پر امتیاز تر بیاندیشیم.

    تمرکز بر روی ازدواج که یک هدف ناپایدار هست ما رو در حالت سکون نگه میداره. از طرف دیگر قابل اتکا نیست. مثال:

    یک نفر هدفش خرید ماشین شاسی بلند هست، شب و روز بهش فکر میکنه و روش تمرکز می کنه، بالاخره بهش میرسه، ولی تو روز اول یک تصادف سخت می کنه و ماشین نابود میشه،

    حالا طرف زندگی اشت نابود میشه، احتمالا شنیدین که میگن ( بدبخت شدم رفت، به خاک سیاه نشستم و ........) مشکل کجاست ؟ چون بر روی یه هدف سست تکیه کرده بود با نابودی هدفش خودشم نابود شد، تازه زندگی قبل خرید ماشینش هم که نابود شده بود اینقدر متمرکز رو خرید ماشین بود.

    ما بهتره بر روی هدفی تمرکز کنیم و به بیان بهتر وابسته به چیزی باشیم که نابود نشدنی باشه، یعنی " خدا ". چه ماشین شاسی بلند داشته باشیم یا نه، چه ازدواج کنیم یا نه، باید هدفمون خدا باشد.

    تمرکز زدایی از ازدواج یعنی همینا، ازدواج خوبه، ولی همه چیز نیست، اگر محقق شد، که میگیم خدا رو شکر، اگر هم نشد، میگیم خدایا راضیم به رضایت و بازم شکر.

  2. 3 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    دل آرام من (دوشنبه 26 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:03]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,574

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    در مورد بخش رفتار ها:

    تمرکززدایی از اینکه من به این فیلم ها عادت دارم.

    نگاه کنید در صحبت هاتون گفتید حداقل تا ماه رمضون مطمئن هستم نمیرم سراغ فیلم ها. این فکر ناخودآگاه مثل یک فنر عمل میکنه که هر روز جمع تر و جمع تر میشه، تا اینکه ماه رمضون تموم بشه، بعد ماه رمضون ممکنه زورتون به نگه داشتن این فنر جمع شده نرسه و ناگهان آزاد بشه و .......

    برای همین نباید رو این موضع تمرکز کنید،

    شما بابد از درون خودتون رو قوی کنید،

    یک سرباز که در یک پدافند هوایی کار میکنه، اگر بدونه در روز های آتی یک حمله بهشون خواهد شد میدونید چقدر بهش فشار روحی و عصبی میاد؟ ممکنه در روز حمله اینقدر تحت فشار بوده، خودش رو ببازه و دشمن نابودش کنه، ولی اگر بدونه شغلش یک سرباز ضد هوایی هست و هر لحظه ممکنه حمله بشه و باید آماده هر اتفاقی باشه. دیگه براش مهم نیست چه وقت حمله میشه، چون خودش رو از درون قوی کرده، به جای اینکه رو دشمن متمرکز بشه که چه وقت حمله میکنه، روی خودش متمرکز شده و خودش رو قوی کرده. نقاط ضعف خودش رو قوی میکنه، همزمان دشمن رو هم بررسی میکنه که از چه ناحیه ای ممکنه حمله میکنه،



    در مورد برنامه ریزی و تفریح:

    همه ما انسان باید برای خودمون یکسری انگیزه درست کنیم، تا برای رسیدن به هدف اصلی مون کمکمون کنه از طرفی هم یکسری زنگ تفریح ها درست کنیم تا در مسیر استراحت کنیم.
    مثال: زمان درس خوندن دوران بچگی ها، می گفتیم دو ساعت درس میخونم، و یک ربع میرم آتاری بازی میکنم و استراحت میکنم. چون میدونستیم اگر بکوب درس بخونیم بهره وری مون میاد پایین و نیاز داریم کمی استراحت و تفریح کنیم تا دوباره با نفس تازه بریم درس بخونیم. ( البته اگر یک ربع آتاری بازیمون مشه دو ساعت، نمی رسیدیم کامل درس بخونیم و امتحان رو خراب میکردیم.)

    در مثال بالا یک ربع استراحت میشه نیاز مباح انسان به تفریح کردن و بیشترش میشه عادات بد و دور کنند از هدف و کمترش میشه کسلی، خستگی و غیره که یک روز بالاخره فشارش میزنه همه چی رو خراب میکنه.

    باید برای خودتون یکسری لذت های مباح درست کنید که زندگی براتون یکنواخت نشه، مثل هفته ای یک روز شنا، شبی نیم ساعت کتاب خوندن و .....

    - - - Updated - - -

    داستان حضرت یوسف ع:

    زمانی که در مقابل وسوسه زلیخا قرار گرفت، گفت خداوندا رضایت تو برای من مهمتر از این لذت زود گذر هست. به لطف و حکمت خدا مغلوب این وسوسه نشد و خداوند هم کردش عزیز مصر.

    البته من کوتاه گفتم شما خودتون برید دنبالش،
    حضرت یعقوب هم خیلی برای گمشدگی یوسف بی تابی کرد، به همین دلیل خدا یوسف رو بهش نمی داد، وحی نازل شد که ای یعقوب در یک دل دو محبوب نمی گنجد، نمی شه هم بی تاب یوسف باشی و هم خدا، مهر یوسف رو از دلت باید بیرون کنی، حضرت یعقوب که متوجه میشه که هدف فقط باید خدا باشه، یوسف رو بهش بر میگردونه.

  4. 3 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    دل آرام من (دوشنبه 26 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    7,215
    سطح
    56
    Points: 7,215, Level: 56
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 18 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقاي ام وز خيلي ممنونم از صخبتهاي جامع و كاملتون
    من يك مشكل بزرگي كه دارم (به جز موارد فوق !!!) اينه كه نسبت به زمان خيلي شرطي شدم . مثلا همون بيست و دو سه سالگي كه شروع كردم براي اهدافم و موفقيت كتاب خوندم و با مشاورهاي خبره مشوت كردم ، آنها هم درست مثل شما راهكارها و مثالهاي خوبي زدند و من واقعا شارژ مي شدم و با تمام وجود ميگم نميگذاشتم هيچ نقطه منفي درون من ايجاد بشه . اينقدر با خدا حرف ميزدم اينقدر به دعا كردن ايمان داشتم هيچوقت يادم نميره كه هر نوبت از نمازهاي يوميه من نزديك به يك ساعت و نيم طول مي كشيد و بيشترس هم مربوط به دعا كردن و حرف زدن از آرزوهام با خدا بود (كه 90 درصد براي ازداج بود!) . فراموش نميكنم كه چقدر آرامش مي گرفتم و شارژ مي شدم با تمام وجودم به قدرت دعا كردن ايمان داشتم و البته همراه با عمل صالح بودم . واقعا اصلا يادم نمياد تو اون چند سال گناه قابل توجهي مرتكب شده باشم .

    بعد از چند سال پشت سرهم بد بياري آوردم و يادمه خيلي به هم ريخته بودم تا اينكه پيش يك مشاور رفتم كه البته ايشون هم خيلي خوب بودند . يادمه جلسه اول فقط گريه مي كردم و نميتونستم حرف بزنم . روزهاي بعد ديگه فقط خودم حرف زدم و اكثر زندگيم را براشون توضيح دادم و ايشون گفتند كه شما هيچ مشكلي نداريد و خانم عاقل و اتفاقا همسر خيلي خوبي خواهيد شد و اين مشكلات مربوط به جامعه ما و خيلي از جوانان ماست و دوباره براي آرامش ذهن من شروع كرن به توضيح در مورد اينكه آرامش خودت را حفظ كن صبر كن و تفريح كن و البته خيلي مطالب مفيد ديگه .

    ولي حالا ديگه من زمان صحبتهاي ايشون فقط يك جمله تو ذهنم بود : اينكه من تمام اين راهها را رفتم و اين كارها را حفظم ! و حتي خيلي كامل تر از چيزي كه اون مشاور به من گفت. پس چرا الان با وجود اينكه من 5 سال به طور كامل با اين روشها زندگي كردم ولي به اهداف مهمم نرسيدم . اصلا چرا حال من خوب نميشد .

    ولي بازهم از اون آرامش نسبي كه از حرفهاي مشاور گرفتم خودم را قانع كردم و برگشتم به زندگي ولي نه مثل قبل شور انگيز . ديگه نمازها و دعا هام مثل قبل نبود . آروم تر شده بودم ولي نه از نوع مثبت از نوع يه جور شك . شك به اينكه قرار نيست من به همه اهدافم و دعاهام برسم . تا اينكه كم كم زمان گذشت و تو اين دوسال اخير به اين مرحله رسيدم . خيلي راحت گناه مي كنم . تقريبا ديگه اصلا دعا نمي كنم . از هر مجلس مباحثه (چه سخنراني ديني چه روانشناسي چه صحبت در مورد ازدواج) به سرعت فرار مي كنم.

    آقاي ام وز ؛ الان هم كه مطالب شما را خوندم باز يه چيزي درونم قلقلكم داد كه تو تمام اين راهها را رفتي و نتيجه نگرفتي واقعا شرمنده ام كه اينا ميگم.

    همونطور كه گفتم نسبت به گذر زمان شرطي شدم . ميگم خوب چرا درست نشد . تا كي ادامه بدم و همين جاست كه متوقف ميشم. حالا ديگه مشكل من فقط ازداج نيست . انجام همين گناه ، نااميدي از رحمت خدا ، نااميدي شديد از آدمهاي جامعه .

    حالا من چطور ميتونم زمان را فراموش كنم . و بدون اينكه به زمان وابسته باشم به سمت اهدا

    - - - Updated - - -

    ببخشيد ويرايش نداشت . جمله آخرم :

    حالا من چطور ميتونم زمان را فراموش كنم . و بدون اينكه به زمان وابسته باشم به سمت اهدافم حركت كنم ؟

  6. 2 کاربر از پست مفید دل آرام من تشکرکرده اند .

    ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 دی 01 [ 08:40]
    تاریخ عضویت
    1396-7-02
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    4,472
    سطح
    42
    Points: 4,472, Level: 42
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دل آرام عزیز
    .‌دوستان خیلی خوب راهنماییت کردند و من هم فقط میخوام چند تا نکته بهت بگم که کاملا تست شده‌است و مطمئنم شاید خیلی ظاهر ساده ای داشته باشه اما اگر انجام بدی کمک خیلی خیلی زیادی بهت می کنه.

    ۱. هر وقت تحریک شدی حتی خیلی کم. مثلا حتی اگر فیلم عاشقانه ایرانی دیدی همون لحظه برو دستشویی. می دونی چرا با وجود این همه مشغله بازم به یه نقطه می رسی که نمی تونی تحمل کنی؟چون به صورت کاملا نامحسوس هر دفعه یه تفکر کوچک و یا یه حس جنسی یا احساسی حتی خیلی کوچک در تو شکل میگیره در بدنت هورمون جنسی ترشح میشه و اگر اون لحظه دستشویی نری در بدنت جذب و جمع میشه و درنهایت به یک نقطه ای می رسی که نمی تونی تحمل کنی. پس باید پیشگیری کنی اگر فکر جنسی بهت رسید سریع برو دستشویی. و یه چیز دیگه حتی اگر یه هو دیدی وسط فیلم هستی ولی نمی تونی خودت را از فیلم جدا کنی به خودت بگو من یه دقیقه بدم دستشویی و برگردم بعد برو دستشویی و با آب سرد خودت را بشور ( اگه تو آفتابه کمی سرکه هم ریخته باشی خیلی موثره) و بعدش دیگه حست کامل پایین اومده و بعد خودت را به یک جمع برسون و نذار تنها باشی.

    ۲. سوره لقمان بخون. شاید باورت نشه چقدر آدمو از گناه حفظ می کنه. روایت داریم اگر کسی صبح بخونه تا شب و شب بخونه تا صبح از گناه حفظ میشه. به نظرم یه بار بعد نماز صبح بخون یه بارش هم دانلود کن و توی راه تو مسیر برگشت گوش کن یا کلا هر وقت دوست داشتی هندز فری بذار گوش بده. بعد مدتی می بینی خودت تمایل به گناه نداری.

    ۳. این مشکل تو یه کم اعتیاد هم محسوب میشه.پس ترکش یه کم مثل ترک اعتیاده. ببین باید اول یه چیز جایگزین براش داشته باشی.مثلا اگر خدای نکرده باز هم خطا کردی ولی این دفعه یه کم بهتر بودی مثلا تونستی وسطش کامپیوتر و خاموش کنی یا بری دستشویی.بعدش استغفار کن ولی خودت را هم تشویق کن.مثلا بگو خدایا شکرت که این دفعه یه کم بهتر شدم و کمکم کن که باز هم بهتر بشم. یا خدایا می دونم این بارم گناه کردم و منو ببخش ولی شکرت که این دفعه فاصله بین فیلم دیدنام بیشتر شده و من سعی می کنم بازم خیلی فاصله را بیشتر کنم و اگر بهم کمک کنی تا اونجا که بتونم خدایا قول می دم با فاصله خیلی بیشتر تر و حتی دیگه انجام ندم. خود گفتن این کلمات خیلی کمکت می کنه و باعث میشه هیچ وقت ناامید نشی.اگر بتونی هم برای خودت یه سیستم تنبیه و تشویق خوب بچینی عالی میشه مثلا تفریحی که دوست داری ازش محروم بشی یا بیشتر انجامش بدی.

    ۴. مساله ازدواج. ببین دل آرام من می دونم ازدواج خیلی کمک کننده است اما زیاد هم نمیشه مطمئن بود و به عنوان راه مطمئن دنبالش نرو و نستقل از ازدواج به فکر درمانت باش. تجربه من این طوره که من خودم قبل ازدواج اصلا درگیر چنین چیزی نبودم اما بعد ازدواج مدتی درگیر شدم که نمی تونم الان برات تعریف کنم که چرا چون هم محدویت گفتن دارم و هم عمیقا گریه ام میگیره( البته خلاصه اش اینه بخشیش دلیلش خود همسر من و روشن شدن میل جنسی من بعد ازدواج ولی ارضا نشدن روحی بود و البته دلایل متعدد دیگه مثل بی کار بودن اون اوایلم و...) خلاصه بهت بگم من بعد ازدواج کلی زجر کشیدم یک سال بنا به دلایلی واژینیسموس شده بودم و من نمی تونستم دردم را به هیچ کس بگم. و هیچ کس هم در کم نمی کرد و من دیگه از سرزنش می ترسیدم و به کسی دردم را نگفتم. الان که می نویسم گریه ام می گیره ولی در نهایت وقتی از خود خود خدا کمک خواستم خدا دستم را گرفت و من متوجه اشتباهم شدم چون قبل ازدواج متعهد به همسر آیندم بودم و به خاطر اون فرد فرضی دست از پا خطا نکردم ولی نمیفهمیدم باید متعهد به یه نیروی بالاتر و والاتر بود.و نمی دونستم اون فردی که بهش متعهدم..... خلاصه بگم که من وقتی تعهدم شد به خدا و توکل کردم و تعهدم صرف نظر از ازدواج و همسرم شد خدا نجاتم داد و راه های خوبی جلوی پام گذاشت و من زندگی ام را ساختم.و الان به لطف خدای مهربون زندگی خیلی خوبی دارم و همچنان توکلم به خداست


    امیدوارم حرفام بهت کمک کرده باشه عزیزم.

    برای منم دعا کن.منم برات دعا می کنم

  8. 4 کاربر از پست مفید ستاره آشنا تشکرکرده اند .

    Mvaz (دوشنبه 04 فروردین 99), گیسو کمند (جمعه 08 فروردین 99), دل آرام من (سه شنبه 05 فروردین 99)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 دی 01 [ 08:40]
    تاریخ عضویت
    1396-7-02
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    4,472
    سطح
    42
    Points: 4,472, Level: 42
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    سلام خانم محترم خوب هستید؟؟؟
    چون گفتین تقیدات دینی دارین منم از همون در وارد میشم
    من شخصا وقتی گناهی رو کنار میذارم که قبحشو باتمام وجود درک کنم
    زشتی اون کارو با بند بند وجودم حس کنم
    ببینید کلا گناه رو شیطان برامون شیرین میکنه و وقتی ما حقیقت اون کارو ببینیم ازون کار متنفر میشیم
    نمیشه یککاری جذاب باشه و ما هی بگیم توبه میکنم اینجوری بازم سست میشیم و سمتش میریم
    حالا چطور به حقیفت گناه پی ببریم،،؟ با مطالعه و درک عمیقش
    مثلا کتاب گناهان کبیره حقیقت خیلی از گناهان رو نشون میده
    چهل حدیث امام خمینی ره
    )مثلا مبحث غیبت رو ازین کتاب بخونید و واقعا درش تامل کنید میبینید نسبت به غیبت یک حالت تهوعی پیدا میکنید که حتی جایی غیبت میشنوید مثل اسپند رو اتیش نمیتونین آروم بمونید)
    احادیث زیادی که درباره گناهان مختلف هست
    تاجایب که بادمه دیدن که بماند حتی تصور زنا براش کلی مطلب داریم که چقدر روحو کثبف میکنه
    متاسفانه حافظه قوی ندارم اما چندسال پیش یادمه مطالب خیلی مفیدی پیرامون این گناه دیدم
    پیشنهاد من:
    دو رکعت نماز استغاثه به صاحب الزمان عج بخونید و ازشون بخواید بداتون پدری کنند و نجاتتون بدن
    چله استغفار امیر المومنین ع بگیرین (در اینترنت جستجو کنید کمی طولاتیه ولی مضامینی داره که دل هر بنده خدا ترسی رو به لرزه میندازه و فکر میکنم درین مسیر کمک خوبی باشه فقط واقعا با تامل و فکر بخونید)
    در کتبی که گفتم و احادیث دیگر ائمه ع جستجو کنید حتما روزانه برای خودتون مثلا نیم ساعت رو به این کار اختصاص بدین
    ان شالله با همت والای خودتون میبینید چقدر راحت ازین جریان عبور میکنید جوریکه بعدها ان شاالله حتی باورتون نمیشه قبلا به دیدن چنین چیزهایی علاقه داشتید
    موفق باشید
    سلام عزیزم.ممنون از پست خوبت.من دارم مادر میشم و بار دارم. یه سوال با این شرایط کدوم کتاب و بخونم بهتره؟ چون می دونم گناه روی روح بچه اثر داره میخوام تا بشه از گناه بدم بیاد. راستی پی دی افش تو نت هست؟

  10. 2 کاربر از پست مفید ستاره آشنا تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 08 فروردین 99), دل آرام من (سه شنبه 05 فروردین 99)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    7,215
    سطح
    56
    Points: 7,215, Level: 56
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 18 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ستاره عزیزم خیلی ازت ممنونم بله حرفهات خیلی کمکم میکنه.
    در مورد سوالت از کتابها بله هر دو در نت بود و خودم دانلود کردم و دارم میخونم.

  12. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,798 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    بچه ها واقعا خوب راهنمایی کردند ، من که به شخصه استفاده کردم
    یادمه یه بار داشتم به آب دریا فکر می کردم ، و اینکه چرا با خوردن آب دریا ، بیشتر تشنمون میشه،
    خب ، شوری آب دریا ، و ناخالصی های که داره ، و عدم هماهنگی سیستم بدن ما با شوری دریا ،، عامل این مسئله ست،


    ولایت شیطان مانند آب شور دریاست ، وقتی از ولایت شیطان می نوشیم ، بیشتر تشنمون میشه ،
    شیطان با دروغ گفتن به ما ( لذت های دروغی ) ، ما را به سمت دریایی از شور و نمک ، هدایت می کنه برا رفع تشنگی !
    وقتی به سمت خدا می ریم ، شیطان با رفتن تو فکرمون و نا امید کردنمون و یادآوری گناهی و یا گناهانی که انجام دادیم ،، انسان را افسرده می کنه
    در حالی که انسان می تونه همیشه به سمت خدا برگرده و خدا این بنده هاش را بیشتر دوست داره


    یه سیستمی بهمون یاد دادند ،،که میگیم صد بار اگه توبه شکستی باز آی :)
    یادمه بچه بودم به خودم گفتم : یعنی ماها 100 بار فرصت داریم توبه کنیم و باز اگه بیایم خدا می بخشه !
    گفتم چقدر خوب :)
    خداوند خودشو مهربان و بخشنده معرفی می کنه ،،،در حالی که می تونست بگه : بنام خداوند بزرگ و انتقام گیر و پر عظمت و ...
    ولی گفت بخشنده و مهربان !
    می خوام بگم اون پیرمرد 100 ساله هم اگه توبه کنه باز خدا می بخشتش ،،
    ولی وقتی جوان هستی و با طراوت ،،پاک بودن معنا و زیبایی دیگه ای داره ،،
    می خوام بگم جزء اون دسته نباشیم که میگن : 100 بار توبه کنیم ، باز بشکنیم و باز دوباره توبه کنیم :)
    امیدوارم منظورم را رسونده باشم




    کاربر گرامی " دل آرام من "
    بنظرم یه هدف معنوی برا ی خودت پیدا کن ،،هدفی که باعث بشه برا یت تعهد بیاره
    خب اون هدف معنوی چی می تونه باشه؟
    بهش تفکر کنید :)

    ..................................




    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره آشنا نمایش پست ها

    چون می دونم گناه روی روح بچه اثر داره میخوام تا بشه از گناه بدم بیاد.

    با سلام
    ان شالله فرزندتون به سلامت و خوبی به دنیا بیاد
    علاوه بر موردی که فرمودید ،، تو این مواقع چند کار دیگه هم به نظرم مفیده »
    1) کنترل روزی حلال ( سخت گیری بیشتر بشه )
    2) آرامش پدر و مادر + قلب و فکر سبک
    2) پدر و مادر ذکر خدا را زیاد بگنند ( قلبی و عقلی )
    3) درد دل با امام زمان (عج ) ،،، از امام زمان بخواید برا فرزندتون دعا کنه ،،امام زمان صدای ما را می شنوه و حتما دعا می کنه
    4) گوش کردن و خواندن قرآن
    5) برا سلامتی و معنویت فرزندتون نماز بخونید و هدیه بدید
    6) تغذیه مناسب ( رعایت نکات پزشکی )





    در پناه خدا
    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 06 فروردین 99 در ساعت 06:24

  13. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Mvaz (چهارشنبه 06 فروردین 99), rayehe (چهارشنبه 06 فروردین 99), گیسو کمند (جمعه 08 فروردین 99), دل آرام من (چهارشنبه 06 فروردین 99)

  14. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    این قضیه فیلم های بد و اینا رفته توی حافظه بلند مدت شما
    برای اینکه مساله ای که در حافظه بلند مدتمون هست کم رنگ و کم رنگ تر بشه نیاز داریم یکسری اقداماتی انجام بدیم ؛

    اون قضیه چایی نبات بر هر درد بی درمان دواست رو که میدونید
    یه قانونی رو اینجا آقای باغبان خدابیامرز یاد دادن که خیلی جاها کاربرد داره

    میگفتن ذهن یه حافظه کوتاه مدت داره یه حافظه بلند مدت
    مطالب اول میره توی حافظه کوتاه مدت
    بعد 2 حالت پیش میاد : 1- ما از اون مطلب چندین بار استفاده می کنیم و بهش رجوع می کنیم بعدش اون مطلب میره توی حافظه بلند مدت ذهنمون
    2- ازون مطلبی که توی حافظه کوتاه مدته استفاده نمی کنیم و بعد از یه مدتی پاک میشه ، یعنی دیگه نمیره توی حافظه بلند مدت .

    یه جوک شنیدیم . دیگه تا 1 ماه اون جوک رو جایی تعریف نمی کنیم یک ماه بعد احتمال اینکه اون جوک رو یادمون مونده باشه کمه .
    مگر اینکه اون روز اون ساعت یا فرداش یا چند روز بعد ، روی اون جوک فکر کرده باشیم و..

    حالا الان کاری که شما لازمه انجام بدید این نیست که دیگه فیلم بد نبینید
    بلکه شما باید تمام مسائلی که خیلی غیر مستقیم به موضوع اون فیلم مربوط میشه رو هم تحریم کنید

  15. 4 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    Mvaz (پنجشنبه 14 فروردین 99), فرشته مهربان (پنجشنبه 14 فروردین 99), دل آرام من (یکشنبه 10 فروردین 99)

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    مثال
    پرتقال برای ما ضرر داره
    ما هم به این نتیجه رسیدیم انقدر قوی و کامل نیستیم که بگیم بله یک ظرف پر از پرتقال در خانه است و ما از پرتقال هاش نمیخوریم .

    تازه بارها تجربه کردیم پرتقال هم که توی خونه نیست ما بازم بعد از یه مدت تحریک میشم بریم میوه فروشی بخریمش و میل کنیم . ( تجربۀ شما )

    خوب تکلیف چیه ؟
    چقدر باید توی این حلقه باشیم ؟ چند ماه تحمل کنیم بعد یهو مثل بمب منفجر بشیم و بریم بخریم .

    این یعنی اینکه این روش حداقل برای ما کارآمد نیست .
    ما باید یه مدت ( تا زمانی که هوس خوردن پرتقال و طعمش از سرمون بپره )
    از میوه فروشی - رنگ نارنجی - اسانس پرتقال - عکس پرتقال - کارخونۀ سن ایچ و هر چی به پرتقال مستقیم و غیرمستقیم ربط داره دور باشیم .
    حتی توی قرآن هم درباره مسائل جنسی نمیگه گناه نکنید ، میگه اصلا بهش نزدیک نشید .

    ببینید اینکه شما نرم افزار player یا فضای مجازی رو از گوشیتون حذف کنید کافی نیست
    خودتون هم که این تجربه رو داشتید

    پس یعنی باید از چند قدم عقب تر جلوگیری کنید
    اون احساس/تجربه که در حافظه بلند مدتتون ثبت شده که باعث میشه شما با هر سیگنالی بهش رجوع کنید و دوباره دلتون بخواد تجربه اش کنید
    اینو از حافظتون کمرنگ و کمرنگ تر کنید .


    اگر شما یک سال فیلم عاشقانه حتی یه ذره عاشقانه نبینید اتفاق خاصی نمیافته ! ( هر چند اون فیلم کاملا خانوادگی باشه اصلا ایرانی باشه )
    اگر یک سال کلا عطر استفاده نکنید
    اگر یک سال فقط در عرض 5 دقیقه حمام کنید / بیشتر توی حموم نمونید
    اگر یک سال به عکس خانمها نگاه نکنید / و عکس آقایون
    اگر یک سال وقتی به رختخواب برید که خیلی خسته شده باشید و در شرف به خواب رفتن باشید / توی جای گرم و نرم نخوابید

    ( دکتر هلاکویی به پدر و مادرا میگه برای پسر نوجوانتون تشک نرم نخرید ) رفرنس : آموزش تربیت کودک 13-19 سال دکتر هلاکویی .
    توی این آموزش من یکی یه سری توصیه ها از دکتر هلاکویی شنیدم که خیلی تعجب کردم
    اما باید پذیرفت که راه کنترل ذهن همینه - منتها شدت و حِدّتش توی آدمای مختلف فرق داره .

    اگر یک سال کلا خودتون از هر چیزی که ممکنه ذهن شما رو منحرف کنه دور باشید .
    هیچ اتفاقی نمی افته

    فقط اون مساله اون تجربه با سرعت بیشتری توی ذهنتون کمرنگ میشه
    کمتر ذهنتون به اون سمت میره و کنترلش راحت تر میشه

    مورد داشتیم طرف سر نماز یاد این افتاده خدا بزرگه بعد یادش اومده برم فیلم "سرقت بزرگ" رو دانلود کنم بعد یادش اومده باید شارژ اینترنت بخره
    بعد از نماز سریع رفته بانک که تا بانک بازه ، رمز دوم بگیره :))))
    ببین آدم از کجا به کجا میرسه !

    اگر فکر میکنید این مسائل شوخیه ، به نوعی تندروی هست ، علمی نیست بهتره اینطوری بهش نگاه کنیم
    بپذیریم داریم درباره راه درمان کسی صحبت میکنیم که درگیر یه نوع اعتیاد شده و این اعتیاد آسیب میزنه ( به عزت نفس - اعتماد به نفس و.. )
    درباره یه کسی که مبتلا به نیست صحبت نمیکنیم .

    ببین عزیزم شما یه خانم مجرد هستید و کلی هم تلاش کردید اما شکست خوردید .
    برای همینم تعجب کردید از کسانی که ازدواج رو برای خودشون ضرورت نمیبینن

    هستن کسایی که قبلا متاهل بودن ، همسر با محبتی هم داشتن ( تجربه داشتن ) ، اما خیلی خوب تونستن این موضوع رو مدیریت کنن
    پس یعنی شدنیه ، سخت و دور از انتظار نیست
    و تو حتما حتما می تونی .

  17. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    Mvaz (پنجشنبه 14 فروردین 99), دل آرام من (یکشنبه 10 فروردین 99)

  18. #20
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    سلام

    در تکمیل صحبتهای بسیار بجای گیسو کمند که ذیل عنوان " بستر زدایی " قرار می گیرد ، لازم است یک بستر سازی هم داشته باشید .

    1 - اوقات فراغت نداشته باشید و وقتتون را با فعالیتهای مفید پر کنید بخصوص فعالیتهای هنری که زمینه آنرا دارید

    2 - برنامه ورزشی بخصوص ورزشهایی که هم جسم و هم ذهن شما را معطوف خود می کند

    3 - مطالعه در زمینه های پرورش شخصیت و کلا در زمینه های اخلاقی موثر

    4 - ذکر بخصوص صلوات و استغفار

    5 - نذر برای محفوظ ماندن از سوسه و محکم ماندن در مسیر ترک این اعتیاد

    6 - برجسته کردن آرامش و احساس رضایتی که روزهای ترک تجربه کرده اید و تاکید بر بیشتر کردن این روزها


    ریشه این اعتیاد نارضایتی شما از وضع موجود زندگیتان و خودتان است ..... سعی کنید نگرشتان را عوض کنید و بر داشته های خود متمرکز شوید و شکر گذاری را جایگزین نارضایتی کنید ( متمرکز بر خواسته نشوید بلکه تمرکز بر داشته ها داشته باشید و فکر کنید که اگر این داشته ها نبود چی میشد و از داشته ها لذت ببر )
    در مورد خودتان هم از احساس محوری خارج و کمال گرایی احتمالی را کنترل کنید و این هردو منوط است به کنترل ذهن .... چون تصویر سازیهای ذهن است که این هردو را آبیاری می کند بخصوص با رویا پردازی ..... از رویا پردازی پرهیز کنید و قوه خیال را مهار و بپردازید به واقعیات زندگی و آنچه صحیح و شدنی است و اقدام به عمل

    7 - هدف گذاری سبک و جذاب رای یک سال زندگیتان و جدیت در پیگیری آن ( موجب تقویت اراده میشود که یک اراده قوی برای شما در مسیر ترک بسیار لازم است )

    موفق باشید

  19. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    Mvaz (پنجشنبه 14 فروردین 99), دل آرام من (دوشنبه 18 فروردین 99)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.