سلامی دیگر... دوستان راهنمایی خوبی ارائه دادند..تنها یک مورد.نوشته اصلی توسط saeed.m007
'saeed. تصور و حس شما در آن زمان درباره عشق و عاشقی بسیار طبیعی بوده.. چرا؟؟
از انجا که برمی آید شما فردی بسیار منسجم و دقیق هستید و بیشتر به جزئیات توجه می کنید البته این خصوصیت خوبی است اما باید از کل به جزء برسی. تا بیش از این خود را اذیت نکنی.
یعنی ابتدا با خود خلوت کنی و ببینی آیا واقعا آن دختر را دوست داری و می توانی به عنوان همسر آینده او را بپذیری....
شما در حالتی که قرار دارید که هم انرژی کشنده و مثبت دارد و هم انرژی منفی..... اگر فردی در این حالت متناقض گیر کند دچار وسواس فکری خواهد شد و از همه بیشتر بر جسم و روح خود آسیب خواهد زد.
اگر می گویی نسبت به عشق بی تفاوت شده و می گفتی عشق وجودندارد>>> درست از عواقب چنین حالتی است... یکی از خصوصیت های این حالت آن است که چندماهی نسبت به موضوع بی تفاوت می شویم و تا سر حد تنفر پیش می رویم و درست چند ماه دیگر نسبت به آن موضوع علاقه بسیار یافته و شوق بسیاری نشان می دهیم.
'saeed عزیز دو راه داری::
الف>> بدون هیچ گونه تردیدی امروز انتخابت را انجام دهی و عواقب انتخاب خود را پذیرا باشی..
ب>> تا اتمام تحصیلات خود صبر کنی و تا آن مدت به هیچ کس و موضوعی نیاندیشی جزء تحصیل و شغل.
.................................................. .........
و در مورد اینکه بفهمی دختری به شما علاقه داره:::
>>آن دختر در محیط دانشگاه یا در هر موقعیت دیگری که شما در آن قرار دارید دائم در مقابل دید شما قرار بگیرد... مثلا وقتی وارد قسمتی می شوی ناخودآگاه متوجه شوی که او همان جاست.
>>نگاه ها و حرکات او وقتی با شما سخن می گویید ... نوعی شیطنت در صحبت کردن و خنده های بی دلیل و نگاه های طولانی به شما
موفق باشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)