نوشته اصلی توسط
Tanhaaaa1000
من جديدا متاسفانه موقعي كه عصباني ميشم اصلا نميتونم خودم رو كنترل كنم و آستانة تحملم خيلي اومده پايين .
امشب بهش گفتم كه طلاق نگيريم و فعلا يه مدت جدا زندگي كنيم
ولي فك ميكنم اون به جدايي بيشتر مايل باشه تا جدا زندگي كردن
و قرار شد پنجشنبه من برم پيش مشاورمون و بت اون مشورت كنم
من فقط بخاطر مامانم از طلاق ميترسم چون هم فشار خون داره و هم ناراحتي قلبي و زخم معده و استرس براش سمه
فقط ميترسم اگه خداي ناكرده بخاطر من فشارش بره بالا و مشكلي براش پيش بياد من چيكار كنم تا آخر عمر
به خدا توي برزخي گير افتادم يه طرف مامانم و بچه م هستن و يه طرف دل خودم كه با شوهرم صاف نميشه و شوهرم كه با وجود اينكه خطا كرده طلبكار هم هست و ١٠ روزه قهر كرده و اتاقش رو جدا كرده
الان نميدونم چيكار كنم اگه هنوز هم با اون دختره در ارتباط باشه چي
جون همسر من تا قبل از امسال ااااصلا طاقت قهر و حرف نزدن نداشت از طرفي بعد ازون ماجرا ديگه خيلي هم بددهن شده و حرفاي بد ميزنه
فك ميكنم الان پيش خودش ميگه اين كه هر بلايي هم سرش بيارم نميره پس خودم رو خالي كنم و بگم بهش ديگه .
علاقه مندی ها (Bookmarks)