شیداجان فکرکنم بدمتوجه شدی مسئله مااصلا اینکارمادرشوهرم نیست من باشوهرم سراین موضوع مشکل پیدانکردم اتفاقاشوهرم ازم حمایت کردوگفت رفتارمادرش اشتباه بوده هربارازیه چیزی بهانه میگیره من بخاطراین موضوع نه زندگیموتلخ کردم نه اعصاب شوهرموخردکردم اگه پست اولمو بخونی متوجه میشی اینجاهم که موضوع رو گفتم چون اقای واحدگفتن اگه میتونی بگو جریان دلخوری ازمادرشوهرت چی بوده
اگه یه نفرجلوی شمارو بگیره ونذاره نوشابه بخوریدبعدتویه موقعیت ببینیدکه خودش داره نوشابه میخوره چه حسی پیدامیکنید؟
ناراحتی من ازمادرشوهرم این بودکهرفت سراغ مسائل گذشته درصورتیکه همیشه مانع من میشد ازگذشته حرف بزنم چطوریه که یه کاربرای من بده برای خودش خوب؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)