سلام همپا
خواستم بهت بگم شغل همسر من هم همیجوری هستش.شاید سخت باشه ولی برای من خوب بود چون من همیشه در حال درس خواندن بودم حتی اگه یه روز همسرم زودتر میومد خونه درسهام میموند و احساس خوبی نداشتم.یه جورایی شرایطمون به هم میخورد الان که جمعه هست من و بچه خونه هستیم و همسرم سر کار من هم یک سری جزوه باید تهیه کنم که نشستم سر اونا و بنابراین ناراضی نیستم.
ولی همسر همکارای شوهرم اغلبشون با این کارشون درگیر افسردگی و مشکلات اینچنینی هستن و مشکلشون جدی هست در حد خوردن قرص و ...بعضیاشونم بیشتر وقتشون رو به شهر خودشون میرن و پیش مادر پدرشون هستن.
اگه کاری نداشته باشی سخت هست.برای دیدن خانوادت که اگه خودت کاری نداشته باشی میتونی گاهی تنهایی با هواپیمایی چیزی بری حتما لازم نیست همسرت مرخصی بگیره.
در رابطه با حرف پدر، ازش به حالت نظر خواهی بپرس بگو به نظر شما حرف بزرگترها تا چه حد باید توی زندگی یک زوج نقش داشته باشه؟در حد مشورت که تصمیم نهایی با خود آدم باشه یا در حد بیشتر
در نهایت هم بگو من با کمال میل دوست دارم نظر بزرگتر ها رو بدونم و باهاشون مشورت کنم ولی مایل هستم تصمیم نهایی رو خودم و همسر آیندم بگیریم هر چند احترام بزرگترها رو واجب میدونم.
فکر نکم کار سختی باشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)